بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای بخش تاریخ کتاب مطالعات اجتماعی نهم، از منظر تفکر انتقادی انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی وتحلیل محتوا است. جامعه آماری، محتوای کتاب درسی مذکور شامل 472 جمله بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه ی تحلیل محتوای این کتاب درسی بوده که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط متخصصان تایید شده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که در محتوای این کتاب درسی29/48 درصد جملهها با تفکر انتقادی ارتباط داشتهاند که از این مقدار18/36 درصد به بعد شناختی، 7/28 درصد به بعد نگرشی و 3/84 درصد به بعد مهارتی اختصاص یافته است. بنابراین مقدار توجه به جنبهی شناختی، به میزان قابل توجهی ببیشتر از ابعاد نگرشی و مهارتی بوده است که این حالت با آموزش تفکر انتقادی متناسب نیست.
مقدمه:
تفکر از ارکان اصلی نظام آموزش و پرورش میباشد و تفکر انتقادی1 نیز به دلیل ویژگیهای خاصی که دارد، به عنوان یکی از انواع تفکر از جایگاه ممتازی برخوردار است. اهمیت این مساله تا آنجاست که برخی از صاحب نظران، پیشرفت بشر در عرصههای گوناگون علمی را مدیون تفکر انتقادی میدانند و حتی معتقدند که پرورش این نوع از تفکر، هدف اساسی تعلیم و تربیت است. آموزش و پرورش انتقادی بر خردورزی، نقد و تغییر، به عنوان هدفهای ارزشمند آموزشی توجه می کند این دیدگاه تلاش می کند تا شرایط واقعی اجتماعی تربیت را کشف کند، به همین سبب به نقادی اندیشه نیازمند است. برای آموزش و پرورش انتقادی، تحلیل انتقادی تضادهای اجتماعی که مدرسه در آن دخیل است، مبنا و نقطه شروع مهمی به شمار میآید.
پیچیدگیهای زندگی معاصر نیاز شدیدی بهعقلانیّت انسان ایجاد کرده است. آنچه انسان را تهدید میکند، فقدان دانش نیست بلکه ضعف و کاستی درعقلانیّت است. درمقابلِ این نیاز شدید، به نظر میرسد که توانایی عقلانی در میان دانش آموزان کاهش یافته و روش آموزش آنان بر مهارتهای تفکر انتقادی شان تاثیر چندانی نداشته است
لیپمن تفکر انتقادی را تفکری ماهرانه ومسئولیّت پذیری میداند که قضاوت صحیح را تسهیل میسازد . چون بر ملاکها تاکید دارد، خود تصحیح کننده است و به موضوعها حساس است - جهانی، . - 1380آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو عدم تعادل است تا شاگردان بتوانند فرآیندهای فکری خود را اصلاح کنند. یکی از راههای آموزش تفکر انتقادی به دانش آموزان استفاده از محتوای کتاب درسی است.
کتاب درسی یا محتوای مطالب آموزشی به ویژه در نظامهای آموزشی متمرکز که محور مکتوب و مدون تعلیم و تربیت محسوب میشوند و فعالیتها و تجربههای تربیتی دانش آموزان توسط معلم و حول محور آن سازماندهی میشود، نیاز به تحلیل و بررسی علمی دارد.
نوعی از تحلیلها که برای برنامهریزان درسی، مولفین و تصمیم گیرندگان برنامههای درسی بسیار مفید و ضروری است، تحلیل محتوایی است - ملکی و حبیبی پور، . - 1386 برای بررسی محتوای آشکار پیام های موجود در یک متن، میتوان از روش تحلیل محتوا2 استفاده کرد. در این روش محتوای آشکار و پیام ها به طور نظام دار و کمی توصیف میشود. از این رو این روش را میتوان روش تبدیل دادهای کیفی به دادههای کمی قلمداد کرد
معلمان و محتوای برنامههای درسی دو عنصر مهم امر تدریس و یادگیری محسوب میشوند، از این رو باید فضای یادگیری شاگردان تبدیل به محیطی شود کهخلاقیّت آنها را پرورش داده و موجبات تفکر عمیق و انتقادی آنها را فراهم کند. برای رسیدن به این مطلوب، معلمان باید طوری تدریس کنند که دانش آموزان به موضوع مورد تدریس بیندیشند و برای افکار و احساسات خود ارزش قائل شده و اندیشههای خود را بدون ترس بیان کنند.
اگر معلم و شیوه تدریس او و همچنین محتوای کتاب درسی به حدی برای دانش آموزجذابیّت داشته باشد که موجب کنش متقابل بین آنها گردد، انسان هایی پرورش مییابند که در رابطه با موضوعات مختلف درسی و غیردرسی با تفکر و سنجیدن جوانب مختلف آن تصمیمگیری کنند و تفکر انتقادی را برای رسیدن به موفقیت در تحصیل و زندگی اجتماعی چراغ راه خویش قرار خواهند داد
میرز معتقد است در عصری که کتابهای درسی به سرعت کهنه و نوآوری دائماً تجربه می شود، اهداف نهایی و کلی آموزش و پرورش ناگزیر باید تغییر کند. در راستای پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان، هم مسئولان علمی و عملی و محیط آموزشی و هم مواد درسی موثر خواهند بود. روشهای سنتی تدریس و یادگیری به عنوان جایگاه منفعل فراگیران در محیط آموزشی و تکیه بر پر کردن ذهن از دادهها، دیگر جوابگوی نیازهای تربیتی نسل حاضر و آینده نخواهد بود و برای تربیت صحیح آنان نیاز است تا آنها آزادانه، خلاقانه و نقادانه و به طور علمی بیاندیشند و برنامههای مدارس و مرکز آموزشی باید نظم فکری را به فراگیران منتقل نمایند و چنان سازماندهی شوند که آنها را به جای ذخیره سازی حقایق علمی، درگیر مسأله نمایند.
این امر یکی از هدفهایی است که تنها به یک ماده درسی مربوط نمیشود، بلکه هر آموزش و پرورشی با این هدف ارتباط دارد و محتوا به عنوان وسیله دستیابی به تعلیم و تربیت باید از وسعت لازم برخوردار باشد، یعنی مفاهیم، مهارت ها و نگرش ها باید طوری انتخاب شوند که با اهداف اساسی همخوانی داشته باشد. از این رو اهداف تربیتی پرورش انسان کاوشگر، نقاد و فعال از جمله اهدافی هستند که توسط همه دروس دوره متوسطه باید تحقق یابند
کتاب مطالعات اجتماعی یکی از مواد درسی بسیار مهم در دوره متوسطه اول است. هدف آموزش این درس، تربیت شهروند ایدهآل است. این کتاب شامل سه بخش جغرافیا، اجتماعی یا مدنی و تاریخ است. درس-های 9 تا16 این کتاب به تاریخ معاصر ایران از صفویه تا انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. حجم بالای مطالب در این چند درس، مشکلاتی را برای معلم و فراگیران پدید آورده است.
درس تاریخ دیر زمانی است در برنامه ی درسی مدارس قرار داشته و تدریس آن بر اساس رویکردهای مختلف به ماهیت تاریخ و نیز بر مبنای نگرش به آدمی شکل میگیرد. پرداختن به موضوع تفکر انتقادی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی و خصوصا بخش تاریخ، از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا اگر گذشته را چراغ راه آینده بدانیم، لذا باید مطالعهی تاریخ معاصر ایران را با تفکر انتقادی که میتواند عبرت گرفتن از تاریخ را به عنوان یکی از اهداف مهم مطالعهی این درس، محقق سازد، مورد توجه قرار دهیم.
امروزه تعدد دانش و دادهها همراه با رشد فناوری ارتباطات، جمع آوری، حفظ و بازیابی دادهها را افزایش داده است و در نتیجه، شیوهی یادگیری با استفاده از مهارتهای سطح بالای تفکر، چون مهارت تفکر انتقادی، ضرورت مییابد. آموزش این مهارت، از عناصر مهم اصلاح آموزش و پرورش به شمار میرود و این امر، مستلزم آن است که در نگرشها و عادات ذهنی یادگیرنده تغییراتی پدید آید
تفکر انتقادی از لحاظ اجتماعی مربوط به ارتقاء فرهنگ جامعه است که با ایجاد روحیه انتقادی در مردم به نظم اجتماعی خدمت میکند. به عبارت دیگر روحیه انتقادی در شهروندان تضمینی برای نظم و قانون میگردد - هاشمی، . - 1385 آموزش تفکر انتقادی تنها آموزشی است که گذر از سادهنگری و پذیرش بی چون و چرای مسائل را به ژرف نگری و انتخاب آزادانه آسان می کند و توانایی انسان را برای درک مسائل افزایش می دهد
در رابطه با جایگاه تفکر انتقادی در بخش تاریخ معاصر ایران کتاب درسی مطالعات اجتماعی نهم در مقطع متوسطه اول، تحقیق و یا پژوهشی که به طور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد، یافت نشد. اما در عین حال تحقیقات مختلفی در بارهی جایگاه تفکر انتقادی در دروس، پایهها و مقاطع دیگر انجام شده است.