بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش، تحلیل میزان آمادگی جهت بستر سازی و استقرار آموزش الکترونیکی در فرایند آموزش سازمانی در یکی از صنایع هوانوردی کشور میباشد. روش تحقیق، توصیفیBپیمایشی و جامعه آماری یکی از صنایع هوانوردی کشور که تعداد 196 نفر نمونه با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شد.
جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساختهآمادگی استقرار آموزش الکترونیکی - آمادگی فردی، آمادگی ساختاری، آمادگی فرهنگی - مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه از لحاظ روایی دارای روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 0/83 بدست آمد.
یافتههای این تحقیق نشان داد میزان آمادگی فردی، ساختاری و فرهنگی کارکنان برای استقرار آموزش الکترونیکی در جامعه مورد مطالعه با توجه به میانگین فرضی30 معنا دار بود، همچنین بین میزان آمادگی استقرار آموزش الکترونیکی کارکنان بر حسب وضعیت استخدامی تفاوت وجود داشت اما برحسب سابقه خدمت تفاوت وجود نداشت.
نتایج این تحقیق میتواند راهکاری برای سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران و تمامی افرادی که در فعالیت آموزش سازمانی مرتبطند بوده؛ همچنین یاریگر کمک به مجموعه در تصمیمات مربوط به حیطه آموزش سازمانی، ضمن خدمت و فرایند بروزرسانی مجموعه در راستای یادگیری سازمانی و در نهایت به سازمان یادگیرنده باشد.
-1 مقدمه
فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهههای اخیر با محوریت دانش و که این دوران دیگر به سر آمده؛ اما گرایش به رویکرد تکنولوژی های نوین خردگرایی انسان و به منظور بهره برداری بهینه از اندیشه و سپردن امور آموزشی، زمینه ساز ایجاد تحول فردی، دگردیسی جمعی و بهبود سازمانی تکراری و غیر خلاق به ماشین و همچنین آزاد سازی مهارت های انسانی، شده است.
این را اکثر سیاستگذاران، مدیران، برنامهریزان و دیگر دست به عنوان محور توسعه جوامع، توجه ویژه سازمانها و محافل علمی را به اندرکاران مطلعاند؛ و با تمام وجود پذیرفته اند. اما یک سوال اساسی برای خود جلب نموده است. در این میان، میزان توسعه و کاربرد فناوری آنها همچنان پابرجاست؛ آنها به چیزی فراتر از کاهش هزینه ها، گسترش اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش یکی از مهمترین شاخص های پیشرفت بیشتر حیطه آموزشی و افزایش کارآئی نیازمندند.[
آنها از پس این علوم به شمار می رود. امروزه اغلب هرجا به موضوع آموزش پرداخته شده، سرمایه گذاری، با سوالی ژرفتر روبرو خواهند بود؛ کاهش هزینهها، افزایش بیشتر تلاشها بر توجیه استفاده از آن به عنوان ابزار ارتقاء فردی بوده است گستره عملکرد، آسایش بیشتر دست اندرکاران و غیره شاید برای کاربران عادی آموزش، جذاب باشد، اما برای یک مدیر ارشد وسیله ایست برای رسیدن به مجموعه اهداف استراتژیک
یادگیری به دلیل طبیعت دانش مدار خود، نیازمند مهندسی مجدد تکنیک ها، راهبردها و رویکردهای خود بر اساس مدیریت دانش است. اگر دهه پایانی قرن بیستم دهه انفجار فناوری اطلاعات و ارتباطات بود، در دهه آغازین قرن بیست و یکم با هضم فناوری اطلاعات در سیستمها و فرایندهای مدیریتی، ما شاهد انقلاب مدیریت در دنیا خواهیم بود. انقلابی که ابعاد اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. از این رو به منظور کاهش شکاف های علمی موجود، گذر از شرایط کنونی و تغییر جهت به سوی جامعه اطلاعاتی مبتنی بر تکنولوژیهای روز، مسیری غیر قابل اجتناب است.
با ورود به عصر اطلاعات، یکی از نهادهای اجتماعی که در این عصر دستخوش تغییرات وسیع خواهد شد، نهاد آموزش در موسسات و یا آموزش سازمانی خواهد بود. در گذر به جامعه اطلاعاتی، نقش عمده بر دوش برنامه ریزان ، سیاست گذاران و ارائه کنندگان آموزش در موسسات آموزشی می باشد. اما پیش-نیاز وارد شدن به این پهنه، گسترش سریع و وسیع آموزش الکترونیکی، از پایینترین تا بالاترین سطح نظام آموزشی کشور است. زمانی که در وضعیت پایدار و هزینه اثربخش، مخاطبین زیادی نیازمند آموزش هستند، آموزش الکترونیکی بهترین پاسخ است.
باید توجه داشت که یادگیری الکترونیکی همانند یادگیری کلاسی یکی از روشهای آموزش و یادگیری محسوب میشود و نکته مهم مکمل بودن یادگیری الکترونیکی با یادگیری سنتی است. بنابراین با توجه به ماهیت خاص آموزشهای سازمانی و توجه خاص به فعالیتهای عملی و نیز تقاضا محور بودن این نوع آموزشها، استفاده از توانایی فناوریهای یادگیری الکترونیکی مثل چندرسانه ای بودن و شبیه سازی فعالیتها، ترکیب یادگیری الکترونیکی با آموزش سنتی میتواند مکمل بسیارخوبی برای افزایش بهره وری تدریس و یادگیری در این نوع آموزشها باشد.
نویسندگان تعاریف مختلفی از یادگیری الکترونیکی ارائه کردهاند. یادگیری الکترونیکی را "هر نوع استفاده از وب و فناوریهای اینترنت برای ایجاد تجارب یادگیری" تعریف میکند[7] .یادگیری الکترونیکی میتواند عرضه اطلاعات صحیح برای افراد مورد نظر در زمان مورد نظر باشد؛ با این تفکر، محتوادائمًا در حال تغییر میباشد .یادگیری الکترونیکی اصطلاحی است که برای تشریح استفاده از فناوریهای جدید برای ایجاد، توزیع، مدیریت، نظارت، یا به عبارت دیگر فعال کردن یادگیری در تمام سطوح میباشد.
تعاریف یادگیری الکترونیکی شامل فعالیتهایی است که روی افزایش عملکرد تمرکز دارد و مجموعه وسیعی از کاربردهای فناوریهای شبکه میباشد و با سایر فناوریهای پیشرفته درگیر است. روزنبرگ معتقد است یادگیری الکترونیکی سه معیار اساسی دارد: معیار اول این است که یادگیری الکترونیکی یادگیری شبکه شده میباشد که در آن قابلیت بهروز شدن، ذخیره و بازیابی، توزیع و تسهیم آموزش یا اطلاعات وجود دارد.
دوم یادگیری الکترونیکی برای کاربر نهایی از طریق رایانه عرضه میشود که فناوریهای استاندارد اینترنت را به کار میگیرد؛ و سوم یادگیری الکترونیکی در محدوده وسیعی از یادگیری و شیوههای یادگیری کاربرد دارد که فراسوی پارادایم های سنتی آموزش قرار دارد
پاولووسکی برای آموزش الکترونیکی پنج هدف اصلی شامل غلبه بر محدودیت های: جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی، فردی و نظام های رایج آموزشی را مشخص میکند
آموزش الکترونیکی در سراسر جهان مورد توجه بسیاری قرار گرفته و در ایران نیز بیشتر دانشگاهها و سازمانها در حال به کارگیری گسترده این فناوری هستند، اما گسترش مؤثر آموزشهای الکترونیکی در کشور بدون آمادگی همه جانبه دانش پژوهان، استادان و کاربران برای بهره گیری از فناوری در ابعاد دانشی، بینشی، و مهارتی موفقیت آمیز نخواهد بود. با این حال اگر مدل ایده آلی را برای آموزش های مجازی که آموزش های الکترونیک زیرمجموعه آن می باشند در نظر بگیریم، فراگیران و مدیران آموزشی میتوانند به دستاوردها و مزایای زیادی دست یابند
از مهمترین مزیتهای یادگیری الکترونیکی: صرفه جویی در زمان، کاهش هزینهها - هزینه کلاس، هزینه رفت و آمد - ، عدم محدودیت در انتخاب موضوعها و رشته ها، عدم وابستگی کلاس به زمان خاص، استفاده تعداد زیادی دانشجویان از کلاس و امکان استفاده مجدد از اطلاعات و شبیه سازی محیطهای آموزشی می باشد؛ در این نوع آموزش بین یادگیری و مسئولیتهای فردی و حرفه ای دانش پژوه تعادل ایجاد میشود، و امکان یادگیری با توجه به تواناییهای فردی وجود دارد. از سوی دیگر دانش پژوهان میدانند که چه چیزی را، چگونه و چطور یاد بگیرند.
برخی از محققان دیدگاههای مخالف یادگیری الکترونیکی دارند، که بر فردی بودن یادگیری الکترونیکی اشاره میکنند و آن را از معایب این نوع یادگیری می شمارند؛ آنها معتقدند که در یادگیری الکترونیکی آموزشگر از فراگیر جدا میشود و تعامل مستقیم میان این دو از بین میرود. عدم پذیرش فرهنگی به دلیل تفاوت ارزشها، اندیشهها، رفتار و درک هریک از اعضای جامعه، وابستگی بیشتر به رایانهها، دور شدن از روابط انسانی، کاهش تعاملات فرهنگی و اجتماعی، از دلایل اصلی مخالفان یادگیری الکترونیکی می باشد
در این بین، نگرش، عاملی تعیین کننده در تمایل رفتاری فرد میباشد . نگرش به عنوان "احساس مثبت یا منفی"، یا وضعیت ذهنی از آمادگی میباشد و از طریق تجربه یاد گرفته شده و سازماندهی میشود که تأثیر ویژه خود را روی پاسخ فرد به مردم، موضوعات و موقعیتها، نشان میدهد . تری اندیس، نگرشها را متشکل از مؤلفههای رفتاری، شناختی و عاطفی میداند .جنبه عاطفی نگرش، هیجان یا احساسی است که شامل بیان علاقه یا عدم علاقه در باره موضوعی است و مؤلفه شناختی نگرش، بیان باورها میباشد؛ به عبارت دیگر باور به این معنی است که موضوعی میتواند به صورت معنیداری، کیفیت یا بازده کار او را افزایش دهد.
مؤلفه رفتاری نگرش، آن چیزی است که یک فرد واقعا انجام میدهد یا قصد انجام آن را دارد و از سوی تجارب فردی تأثیر میپذیرد. نگرش افراد به فناوری عاملی کلیدی در نشر فناوری میباشد. بررسی پیشینه تحقیق نشان داد که نگرش آموزشگران، عامل پیش بینی کننده، جهت استفاده از فناوری در آموزش به شمار میرود.
همچنین مطالعات، رابطه معنیداری را بین مهارتهای رایانهای و نگرش آموزشگران به فناوری در آموزش و یادگیری الکترونیکی نشان دادهاند. از سوی دیگر مهارت رایانهای عامل تبیین کننده نگرش نسبت به یادگیری الکترونیکی میباشد.
مطالعه دیگری نشان داد نگرش آموزشگران به فناوری اطلاعات و یادگیری الکترونیکی رابطه معنیداری با استفاده آنها از فناوری اطلاعات دارد .علاوه بر این، مهارت رایانه ای و شرایط محیطی در کاربرد فناوری اطلاعات توسط آموزشگران تأثیرگذار بوده است. [14] نتایج تحقیق در مورد نگرش فراگیران و آموزشگران نسبت به یادگیری الکترونیکی نشان داد که آموزشگران نگرش بسیار مثبتی نسبت به یادگیری الکترونیکی به عنوان ابزاری برای کمک به تدریس خود دارند
محققان، پژوهشی تحت عنوان »فناوری اطلاعات و ارتباطات برای آموزش و پیشرفت« را در امریکا انجام دادند و تاثیر فناوری اطلاعات در ارائه آموزش های مجازی بهینه توسط اساتید و مدرسین را بررسی نمودند و پیشنهاداتی نیز برای رفع محدودیت های زیرساختی پیشنهاد نمودند .[16] مطالعهای در مورد نگرش آموزشگران نسبت به آموزش برخط نشان داد که هرچه آموزشگران نگرش بهتری نسبت به یادگیری برخط داشتند آشنایی بهتر و میزان استفاده بیشتری از وب داشتند.
در بررسی مطالعات صورت گرفته نشان داد که استفاده از رایانه و پست الکترونیکی همبستگی معنیدار و مثبتی با نگرش به یادگیری الکترونیکی دارد و مهمترین عامل انگیزشی در استفاده از یادگیری الکترونیکی برای تدریس شامل: علاقه فردی نسبت به استفاده از فناوری، چالشهای فکری و دسترسی کافی به زیرساختهای فنی میباشد
محققان دریافتند آموزشگرانی که در دورههای آموزش از راه دور تدریس میکردند، دیدگاه متضادی درباره یادگیری از راه دور داشتند : از یک سو آموزشگران نگرش مثبتی درباره تدریس در دوره های آموزش از راه دور داشتند و از سوی دیگر نگرش آنها درباره کیفیت آموزش از راه دور در مقایسه با دورههای کلاسی متعارف منفی بود
مطالعه ای در مورد بررسی موانع کاربرد آموزش از راه دور برای برنامه های آموزش کشاورزی دریافتند موانع عمده شامل کمبود وقت، نبود مشوق برای آموزشگران، مشغله کاری زیاد، عدم حمایت مدیریتی، موانع هزینهای، کیفیت دورهها، تماس با دانش پژوهان و کمبود تجهیزات مربوطه میباشد.
بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده، یادگیری الکترونیکی از راهبردهای مؤسسات آموزشی و مراکز برگزار کننده آموزش های سازمانی جهت گسترش کمی و کیفی آموزشهای ارائه شده میباشد و پیشرفتهای صورت گرفته در فناوری ارتباطات و اطلاعات به همراه تغییرات اقتصادی و اجتماعی، کاربرد فناوری اطلاعات را در تدریس و یادگیری - یادگیری الکترونیکی - ضروری ساخته است و از آنجا که نگرش، عامل تعیین کننده در رفتار افراد جهت استفاده از فناوری میباشد، بنابراین هدف کلی این تحقیق بررسی نگرش آموزشگران نسبت به یادگیری الکترونیکی در یکی از صنایع هوانوردی کشور است.
-2 سوالات تحقیق
▪ میزان آمادگی فردی کارکنان برای استقرار آموزش الکترونیکی چقدر است؟
▪ میزان آمادگی فرهنگی برای استقرار آموزش الکترونیکی چقدر است؟
▪ میزان آمادگی ساختاری برای استقرار آموزش الکترونیکی چقدر است؟
▪ آیا بین میزان آمادگی استقرار آموزش الکترونیکی براساس ویژگیهای دموگرافیک - مدرک تحصیلی، سابقه خدمت - تفاوت وجود دارد؟
-3 روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش توصیفیBپیمایشی و جامعه آماری یکی از صنایع هوانوردی کشور می باشد که تعداد 196 نفر از این جامعه آماری با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی آمادگی استقرار آموزش الکترونیکی با 35 سوال برای مولفههای - آمادگی فردی، آمادگی ساختاری، آمادگی فرهنگی - در طیف پنج درجهای - کاملا موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم، کاملا مخالفم - و نمره 5 تا 1 که کاملا موافقم نمره 5 وکاملا مخالفم نمره 1، مورد استفاده قرار گرفت.
پرسشنامه از لحاظ روایی دارای روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ که آمادگی فردی0/86، آمادگی ساختاری0/82، آمادگی فرهنگی0/83 و نیز آمادگی استقرار آموزش الکترونیکی0/83 بدست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل دادههای آماری از شاخصهای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارSpss17 استفاده گردید.
-4 یافتهها
با توجه به اطلاعات و دادههای گستردهای که از این پژوهش بدست آمد، امکان درج همه آنها در این قسمت میسر نبود لیکن با توجه به سوالات تحقیق به اختصار نتایج و یافتهها شرح داده میشود.
جدول:1 میانگین و انحراف استاندار میزان آمادگی مولفههای - فردی، مدیریتی، فرهنگی و ساختاری - و استقرار آموزش الکترونیکی کارکنان