بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به رشد روزافزون صنعت هوانوردي در جهان، بررسی ناوگان هوایی و مقایسه صنعت هوایی کشورهاي در حال توسعه با الگویی مناسب در سطح جهانی، امري مهمدولتدر سیاستگذاريهاي کلان هاست. لذا بررسی وضعیت ناوگان هوایی ایران و ارائه راهکارهاي مناسب جهت تسریع رشد صنایع هوایی و همچنین لزوم بهکارگیري هواپیماهاي متناسب با شرایط منطقهاي کشور از اهداف این تحقیق است. بر این اساس، ناوگان هوایی کشورهاي پیشرفته با ناوگان هوایی فعلی ایران مقایسه شده و با بهرهمندي از تجربیات صنایع هوایی آن کشورها، ناوگان هواپیمایی مناسب با شرایط منطقهاي کشور ایران، لزوم استفاده از هواپیماهاي نیمهسنگین ترجیحاً - توربوپراپ - و همچنین جایگاه هواپیماي ایران-140 در ناوگان هوایی آیندة کشور بررسی شده است.

مقدمه

اصوبلاً ین ترافیک هوایی مسافر، اقتصاد و درآمد رابطهاي وجود دارد. اگر اقتصاد پویا باشد درآمدها بیشتر میشود و ترافیک هوایی نیز رونق بیشتري میگیرد. اگر هزینه مسافرت هوایی نیز کاهش یابد رشد ترافیک مسافرت هوایی بیشتر خواهد شد. بنابراین، رشد تولید ناخالص داخلی و کاهش هزینههاي مسافرت هوایی منجر به رشد ترافیک هوایی میشود. هنگامی که تعداد مسافران افزایش مییابد، خطوط هوایی براي ایجاد ظرفیت لازم - صندلی/ کیلومتر در اختیار - یا باید تعداد پروازها را زیاد کنند و یا باید ظرفیت هواپیماها را تا حد امکان افزایش دهند. لذا باید روند رشد ظرفیت هواپیما در مقایسه با رشد صندلی/کیلومتر در اختیار هر منطقه و مسافت پروازي مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. از اینرو، شرکتهاي هواپیمایی پیوسته بازار مسافر و حمل و نقل هوایی را مورد بررسی دقیق قرار میدهند.

رشد صنایع هوایی هر کشور وابستگی مستقیم به گستردگی بازار حمل و نقل هوایی آن دارد. پیشرفتهاي این صنعت در امریکا، روسیه و اتحادیه اروپا، محصول در اختیار داشتن بازار گسترده حمل و نقل هوایی است. این کشورها براي رشد صنایع هوایی خود علاوه بر اینکه بهشدت مراقب حفظ بازار حمل و نقل هوایی خود هستند، سعی میکنند با پرداخت یارانههاي گوناگون به صنایع خود، زمینه رشد آنها را هموارتر سازند. حال اگر در کشورهاي در حال توسعه همانند ایران، بازار حمل و نقل هوایی که سرمایهاي ملی محسوب میشود در اختیار شرکتهاي هوایی خارجی قرار گیرد جز از بین رفتن شرکتهاي هواپیمایی و صنایع هوایی کشور - اعم از تعمیر و نگهداري و ساخت - و بیکاري کارکنان و مهاجرت متخصصان نتیجه دیگري دربر نخواهد داشت .[1]

با نگاهی گذرا میتوان تاریخ هوانوردي در ایران را به 8 دوره به شرح زیر تقسیمبندي نمود که بررسی اجمالی آن خالی از لطف نمیباشد: دوره اول 1923-1927 - ، تأسیس نیروي هوایی ارتش - ، دوره دوم 1927-1932 - ، آغاز به کار خط هوایی یونکرس آلمان در ایران - ، دوره سوم 1932-1938 - ، دوره غیبت حمل و نقل هوایی، تجاري و بازرگانی - ، دوره چهارم 1938-1946 - ، تأسیس خط هوایی وزارت پست، تلگراف و تلفن - ، دوره پنجم 1945-1961 - ، تأسیس خطوط هوایی ایران ایرویز و پرشن ایر سرویس - ، دوره ششم 1961-1962 - ، تأسیس خط هوایی ایران یونایتد - ، دوره هفتم 1962-1979 - ، تأسیس ایران ایر و دوره شکوفایی صنعت هوانوردي کشور - ، دوره هشتم 1979 - تاکنون، دوره بعد از انقلاب و عصر شرکتهاي هوایی چندگانه - .[2] در سال 1924 کمپانی یونکرس آلمان اولین هواپیماي خود را به تهران فرستاد. مردم با پرداخت 50 ریال - حدود 3 دلار - میتوانستند سوار این هواپیما شده و آسمان شهر را تماشا کنند.

در همان سال هواپیمایی یونکرس توسط ارتش ایران خریداري شد. با خرید هواپیمایی یونکرس، دولتمردان ایرانی نسبت به رشد صنعت هوانوردي در کشور علاقه نشان دادند و بدین ترتیب خط هوایی با حمایت دولت توسط شرکت یونکرس در ایران شکل گرفت و از آن به بعد بهتدریج بر رشد این صنعت افزوده شد. پس از انقلاب، فعالیتهاي چشمگیري در جهت ساخت هواپیما در داخل کشور و بومی سازي این تکنولوژي برداشته شده است. در این راستا یکی از مهم ترین این فعالیتها ساخت هواپیماي 50 نفره ایران-140 میباشد که هماکنون این هواپیما با اخذ گواهینامههاي لازم از سازمان هواپیمایی کشوري، آمادگی پذیرش سفارش و تولید در صنایع هواپیماسازي ایران - هسا - را دارا میباشد .[2]

از طرف دیگر، تجربیات نشان داده است که یکی از بزرگ ترین چالشهاي مسئولان بخش حمل و نقل هوایی کشور در چند سال اخیر، تأمین ناوگان غربی مناسب بوده است، اما متأسفانه به دلیل تحریم امریکا نتایج مورد نظر حاصل نشده است. از سوي دیگر، استفاده از هواپیماهاي تولید داخل مانند ایران-140 و یا هواپیماهاي شرقی مانند توپولوف 204 که به تأیید هواپیمایی کشوري هم رسیدهاند، میتواند علاوه بر حل مشکل تأمین ناوگان مناسب، مزایاي بیشمار دیگري مانند اشتغال، صرفهجویی ارزي، گردش اقتصادي و درآمد را نیز براي کشور داشته باشد .[1]

بررسی وضعیت ناوگان موجود حکایت از آن دارد که در حال حاضر بالغ بر 120 فروند هواپیماي مسافربري در ناوگان حمل و نقل هوایی ایران وجود دارد. 13 شرکت هواپیمایی فعال در ایران مشغول به کار میباشند که در بین آنها هواپیمایی هما و ایران ایرتور، دولتی و هواپیمایی آسمان شبهدولتی میباشند. از 120 فروند هواپیماي موجود در ناوگان هوایی کشور حدود 81 فروند آن ملکی و مابقی اجارهاي است. ایران ایر، ماهان، آسمان، ایران ایرتور، کاسپین، آریا، کیش ایر، ساها، نفت، چابهار، ارم ایر، تفتان، قشم ایر، سفیران و زاگرس، 15 شرکت هواپیمایی ایران به شمار می روند که دو شرکت تفتان - به دلیل تغییرات مدیریتی - و چابهار - به دلیل اجاره هواپیمایش به هما- هماکنون فعالیت نمیکنند.

همچنین یادآوري میشود که با خرید هواپیماهاي جدید، میانگین عمر ناوگان هوایی کشور از 18 تا 19 سال طی سالهاي گذشته به 15 تا 16 سال کاهش یافته است. براساس برنامه چهارم توسعه کشور، تعداد ناوگان تا پایان سال 1388 باید به 200 فروند برسد .[2] همانگونه کهقبلاً ذکر گردید، رشد صنایع هوانوردي به طور عام تأثیرات زیادي در توسعه اقتصادي هر کشور دارد، لذا از آنجایی که رشد صنعت هوایی وابسته به رشد صنایع هوافضایی هر کشور میباشد و از طرفی با توجه به اهمیت امروزي صنایع هوافضا در ایران و جهان، ضرورت بررسی راهکارهاي توسعهبخش صنعت هوایی کشور نیز بیش از پیش به چشم میخورد.

در این میان بررسی یک الگوي توسعه مناسب - نظیر ایالات متحده امریکا - و شناخت واقعیتهایی که باعث رشد و شکوفایی صنعت هوایی در یک کشور میشود، میتواند کمک بسزایی در راستاي برنامهریزي و حرکت به سوي توسعه صنعت هوایی در کشورمان باشد. حال به بررسی اجمالی صنعت هوانوردي در کشور امریکا بهعنوان یک الگوي توسعه پرداخته میشود.  آمارها نشان میدهد که امریکا داراي 7000 فروند هواپیماي کوچک یکموتوره، 6000 فروند هواپیماي تجاري بزرگ با ظرفیت بیش از 30 صندلی با وزنی بیش از 2/5 تن، 147000 هواپیماي شخصی، 240000 هواپیماي عمومی1 و 182000 هواپیما مجهز به موتور پیستونی میباشد. همچنین در این کشور 500 فرودگاه تجاري در حد بینالمللی و 400 محل که امکان فرود هواپیما در آن است، وجود دارد.

یکی از عوامل این رشد، آزادي اقتصادي خطوط هوایی بوده است که ضمن ایجاد رقابت شدید باعث نوآوري در بازاریابی، افزایش کارایی و بالا رفتن کیفیت خدمات و بالا بردن سطح تکنولوژي شده است. کاهش هزینههاي مسافرت و افزایش خدمات ارائهشده، باعث رفتار باثبات در جامعه شده است که خود توسعه شبکههاي خدماترسانی را با افزایش تعداد پروازها رقم زده است. از طرفی با استفاده از سیستم هاب و اسپوك - کفپژح ف تأد - سرویس خدمات پروازي نیز افزایش یافته است.

در حقیقت ماهیت صنایع حمل و نقل هوایی امریکا را میتوان به طور خلاصه چنین بیان نمود: امریکا داراي 14 خط هوایی است که از این تعداد 11 خط هوایی مسافربري و 3 خط هوایی باربري میباشد. پس از عملیات 11 سپتامبر بحث مدیریت هزینهها براي خطوط هوایی به دلیل کاهش مسافر اهمیت زیادي یافته است. دستمزد کارکنان بیشترین بخش هزینه خطوط هوایی را تشکیل می دهد و %38 از کل هزینه برخی از خطوط هوایی نیز مربوط به هزینههاي عملیاتی میباشد که هر دو پارامتر فوق مهم و کلیدي هستند. از بین شاغلان %70 هزینهها مربوط به فعالیتهاي زمینی - پرسنل زمینی، شامل مکانیکها و تکنسینهاي تعمیراتی، مسئولان نمایندگیهاي فروش بلیت و اپراتور - و %30 مربوط به خلبانها و خدمه پروازي میباشد. در حقیقت، تقاضا براي افزایش تعداد هواپیما ناشی از نیاز مسافر و بار به جابهجایی با کیفیت مطلوب میباشد .[3]

تقاضا براي افزایش هواپیماهاي مسافربري

خطوط هوایی تجاري و بخش خصوصی درخواستکننده هواپیما،معمولاً نیازمندي خود را براي یک نوع هواپیماي جدید با توجه به پارامترهاي مختلفی از قبیل مسیرهاي پروازي، مسافت، ظرفیت حمل بار، تعداد صندلی و چیدمان داخلی هواپیما مشخص کرده و از سازندگان موتور و هواپیما دعوت میکنند که پیشنهاد خود را ارائه دهندنهایتاً. پیشنهادي پذیرفته میشود که بتواند از همه نیازمنديهاي اعلامشده، بازار را با حداقل هزینه و مناسبترین شرایط مالی تأمین کند. شرکتها نیز سعی در کاهش هزینهها و افزایش سرعت ساخت و تحویلدهی انواع هواپیماها به مشتري را دارند.
به طور کلی شرکت بوئینگ تقسیمبندي انواع هواپیماهاي منطقهاي و فرامنطقهاي را به شرح زیر بیان داشته است:

− هواپیماهاي ملخی توربوپراپ، در مسیرهاي کمتر از 1000 کیلومتر − هواپیماهاي جت منطقهاي، در مسیرهاي کمتر از 2000 کیلومتر

− هواپیماهاي جت تکبدنهاي - یا بدنه باریک بدون هواپیماهاي جت منطقهاي - در مسیرهاي زیر 4500 کیلومتر − هواپیماهاي پهنپیکر، در مسیرهاي بالاتر از 4500 کیلومتر از طرف دیگر تقسیمبندي هواپیما از نظر مسافت مسیر تردد عبارت است از:

− مسیر منطقهاي، مسیرهاي کمتر از 1000 کیلومتر − مسیر کوتاه، مسیرهاي از 1000 تا 2000 کیلومتر − مسیر متوسط، مسیرهاي از 2000 تا 4500 کیلومتر − مسیر دور، مسیرهاي بالاتر از 4500 کیلومتر.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید