بخشی از مقاله
چکیده
ملک الشعراي بهار که در جامعه به عنوان شاعر سیاسی و اجتماعی معرفی شده است آیا به اشعار تعلیمی و تربیتی نیز پرداخته است؟براي روشن شدن این مساله،ما به بررسی تک تک ابیات مثنوي هاي وي پرداختیم واشعاري را که داراي مضامین تعلیمی بودندتحلیل و بررسی نمودیم.او در این مثنوي ها،با آوردن حکایات و امثال گوناگون همه را به سوي کمالات برتر انسانی سوق می دهد ودل هاي پاك و اندیشه هاي ناب را تحت تاثیر سروده هایش قرار می دهد.تعابیر مختلفی مانند:حفظ آبرو،تاثیر آه مظلوم،بري از جهالت و... را مراحل کمال انسان و جامعه معرفی می کند
به جوامع بشري توصیه می کند:از »ثروت اندوزي،خون ریزي،بدي کردن، انتخاب رفیق بد و...«اجتناب کنندو به تقویت آثار تربیتی در جامعهعنایتخاص داشته باشند.این شاعر توانا در مثنوي هایش به مقوله هاي مهم پرداخته و سعی نموده است که عالی ترین مضامین تعلیمی و تربیتی را به صورت شعر در جامعه تزریق کند؛باشد که زوایاي پوشیدة آن بر اربابان علم و ادب نمایان شود تا انسان امروزي بتواند از گنجینه هاي ارزشمند آن برخوردار گردد ودر زندگی روزمرة خود از فواید آن استفاده نماید.
مقدمه
تحلیل وبررسی اشعار تعلیمی ملک الشعراي بهار به عنوان شاعري که در عرصه هاي سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاري فعالیت داشته است،امري مهم به شمار می رود.اوشاعر عرصه هاي سیاست بود.در بیست سالگی به صف مشروطه طلبان خراسان پیوست وبه انجمن سعادت خراسان راه یافت.بهار درسال 1332 - ه.ق - به نمایندگی مجلس شوراي ملی از حوزه انتخابیه درگز انتخاب شد.
ایشان در حوزه نویسندگی و روزنامه نگاري و...فعالیت چشمگیري داشتند.این فعالیت ها باعث شد که بهار اشعار تعلیمی وتربیتی را جهت بیداري مردم جامعه در اشعار خود به خصوص در مثنوي هایش بگنجاند تا جایی که بیشتر مثنوي هاي او حالت پند آموزي و تربیتی دارد.چنانکه از اشعار دیوان او بر می آید؛بهار شاعر صلح ودوستی و آزادي وعاشق وطن است.تا اکنون در مورد بهار و آثار و اندیشه هایش تحقیقات گسترده اي در داخل و خارج از کشور انجام گرفته است.و مقالات بیشتري در مورد بهار از اساتید گرانقدر به چاپ رسیده است و همایش هایی نیز در ارج نهادن به این استاد بزرگ در داخل - همایش کاشان - و در خارج - همایش پاریس - برگزار شده است.که در جهت شناساندن این استاد بزرگوار بسیار مؤثر بوده اند.
در اینجا سعی ما براین است که با استفاده از متون معتبر مذهبی مانند قرآن کریم،ُررغ الحکم واصول کافی و نیز متون ادبی،عرفانی واخلاقی مانند دیوان ملک الشعراي بهار،بوستان سعدي ودیوان ناصر خسرو به تحلیل وبررسی نکات تعلیمی وتربیتی مثنوي هاي وي بپردازیم تا گامی هر چند کوچک در راه شناساندن این شاعربزرگ و مردمی عصر خود برداریم.وي در مثنوي هایش گاهی با زبان شعر،شاهان وسردمداران معاصر خود را مورد انتقاد قرار می دهد و بر آنان گوشزد می کند که بررعیت خود ستم نکنند:
بر رمه چون گشت شبان چیره دست // او نه شبان است که گرگ رمه است
ودر جایی از ثروت اندوزي شاهان انتقاد می کند،وي همه را آگاه می کندوبر مردم عصر خود تاکید داردکه با جهالت مبارزه کنندو جامعهخود را از ظلمات جهل نجات داده وبه سوي روشنایی سوق دهند.این شاعر برجسته و توانا آن چنان مطالب تعلیم و تربیتی را در اشعارش گنجانده است که بیشتر خوانندگان و مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار می دهد.
بنابراین جا داردمطالب ارزندة تعلیمی با الهام گیري از اشعار شعرا به خصوص ملک الشعراي بهار بیان شود.اگر امروزه افراد اشعار شاعران را با زبان هاي مختلف بخوانندو درك نمایند؛ نفس خود را از آلودگی ها تهذیب کرده وتربیت می دهند. آن نیز موجب صلح و دوستی در میان ملت هاي مختلف می گردد.واگر به پیدایش مفاسد مختلف در جوامع کنونی توجه نماییم،می بینیم که مردم از دست آنان همیشه نگران و هراسان هستند.ملک الشعراي بهار در آن مضمون چه زیبا سروده است :
کسی را که خون ریختن پیشه است // دل مردم از وي پر اندیشه است
می توان چنین نتیجه گرفت که تبهکاران و مفسدان از تربیت درستوخاصی برخوردار نبوده اند ومسایل تربیتی را در ابتدا به درستی یاد نگرفته اند و امروزه هم خودشان را گرفتار ساخته اند وهم به عنوان معضلی براي جامعه هستند.در واقع تربیت اصل واساس هرآدمی است که لازم است،به آن آراسته شود.انسان،شگفت انگیز ترین آفریدة خداي بزرگ و والاترین نشانه قدرت بی منتهاي اوست.انسان،مستعد اتصاف به همه صفات وکمالات الهی است.او را خلق کرد تا به مقام قرب الهی وجانشینی خدا در زمین برسد و این سیر جز با تربیت صحیح محقق نخواهد شد.در اشعار شاعران ایرانی نکات ارزنده اي وجود دارد که تربیت مناسب را بر همه گوشزد می نمایند. از آن میان به ابیاتی چند از مثنوي هاي ملک الشعراي بهار بسنده می کنیم با شد که انسان قدم در راه تعالی بگذارد و مسیر تکامل وتعالی را بپیماید.
اکنون به نمونه هایی از ابیات مثوي هاي استاد ملک الشعراي بهار که داري مضامین تعلیمی وتربیتی هستند؛همراه با تحلیل وبررسی هر کدام می پردازیم :
آه مظلوم
یکی پادشاه خانه زآهن بساخت // شبی آتش افتاد و آهن گداخت
پژوهش گرفتند که آن از چه بود // شراري چنین بی امان از چه بود
پس از جهد بسیار بردند راه // به دود دل عاجزي بی گناه
استاد فرزانه در مفهوم ابیات خود بیان می کندکه آه مظلوم ویران گر و خانمان سوز است.مواظب باشید،بر آن گرفتار ومبتلا نباشید.بر همه توصیه می کند؛ظلم بر مظلوم خوشایند نیست و فرجام آن پشیمانی است.
در مصداق وتائید آن سعدي استاد سخن نیز چه زیبا سروده است:
» خرابی کند مرد شمشیر زن // نه چندان که دود دلِ طفل و زن
بیندیش از آن طفلَک بی پدر // وزآه دلِ دردمندش حذر«
با تمسک بر آن سخن درباره مظلومیت ، ملک الشعراي بهار به خوبی از آن یاد می کندومردم را نیز متنبه می کند،که مرتکب چنین اعمال ننگین نباشند.زیرا افراد صاحب معرفت و تربیت یافته مرتکب چنین اعمالی نمی شوند.
بدي
چوتخم بدي در نشیند به دل زهر دانه اي هفت خوشه جهد تو گر با شریفی بدي کرده اي
بروید زدل همچو گندم زگل زهر خوشه صد تخم بیرون دهد چنان دان که نابخردي کرده اي
استاد فرزانه،پیدایش بدي را همچون رشد و نمو گندم می داندومنشأ بیشتر بدي ها،همان بدي دل است که آن را گسترش می دهدو و بذر اولیه آن که در دل افتاده باشد،چون خوشه هاي گندم چند برابر شده و فراگیر می شود.و از سویی می گوید،بدي کردن بر افراد بزرگوار عین نادنی است.
حضرت علی - ع - فرموده اند:شرّ» و بدي به طور طبیعی در سرشت هر انسانی وجود دارد،اگر آدمی بر آن غلبه کند و طبع سرکش خود را را مهار نماید تمایلات بدومخرّب در پس پرده پنهان خواهد ماند،واگر بر طبیعت خود غلبه نکند و به مهار کردن تمایلات نارواي خویش نائل نگردد،شرور وخطرات،آشکار خواهد شد. - « آمدي، - 105 : 1385 ملک الشعراي بهار با لحن آهنگین و ظریف به همه، پیام خود را می رساند،بدي وگسترش آن در دل ناپسند است.
حفظ آبروي دیگران
دزدي عرض و دزدي ناموس // بتر از دزدي زر است و فلوس
زر چو دزدي به جایش آید زر // زن چو دزدي فنا شود شوهر
هرکه عرض کسی دهد بر باد // دهر عرضش به باد خواهد داد
ملک الشعراي بهار متذکر می شود با آبروي دیگران بازي نکنید.هر کس آبروي دیگران را ببرد،روزگار انتقام سختی از او می گیرد.استاد فرزانه آبرو ریزي را بدتر از سایر اعمال زشت می داند.زیرا ریختن آبروي دیگران تبعات سنگینی بر خود فرد و جامعه دارد.چون نگاه هاي جامعه نسبت به فرد عوض می شودوبا بینش منفی به فرد نگاه می کنند.