بخشی از مقاله
چکیده
محمدتقی بهار یکی از شاعران و نویسندگان بزرگ معاصر است. شخصیت بهار علاوه بر شاعری و نویسندگی به لحاظ فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش نیز درخور توجه بوده است. به این جهت همواره در محافل ادبی و کتابها و نشریات علمی و ادبی از ابعاد شخصیتی او یاد میشود. در آغاز شاعری که در مشهد به سر میبرد و بعد از فوت پدرش، محمدکاظم صبوری، مظفرالدین شاه او را به مقام ملکالشعرایی آستان قدس رضوی منصوب کرد. اگرچه خیلی زود به تهران مهاجرت نمود و فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد ولی از ایام زندگی او در مشهد اشعار فراوانی به یادگار مانده است که به لحاظ محتوا و مضمون با اشعار دورههای بعدی تفاوتهای قابل ملاحظهای دارد.
تحلیل این اشعار و بررسی مضامین مورد توجه او در این برهه از زمان میتواند کمک شایانی به شناخت بهار و معرفی او به نسل جوان باشد. بر این مبنا سئوال پژوهش آن است که مهاجرت ملکالشعرا بهار به تهران و فعالیتهای سیاسی به لحاظ محتوایی چه تأثیری بر اشعار او گذاشته است؟ آیا میتوان بین اشعار این دو دوره از حیات او تفاوتی قائل شد؟
در این مقاله برای شناخت بهتر اندیشههای ملکالشعرا بهار، محتوا و مضمون اشعار او در دوران آغازین شاعریاش؛ یعنی زمانی که در مشهد بوده و هنوز به تهران نرفته بود، مورد بررسی قرار گرفته و طبقهبندی محتوایی شده است.
-1 مقدمه
محمّدتقی بهارفرزند محمّدکاظم صبوری، در مشهد دیده به جهان گشود - 20 آذر ماه - 1265 و در یکم اردیبهشت ماه 1330 در تهران درگذشت.او را در آرامگاه ظهیر الدّوله شمیران به خاک سپردند.
-1-1 اشارهای به زندگیبهار: بهار مدت کوتاهی در محضر مرحوم ادیب نیشابوری، در مشهد به تحصیل ادبیات عربی همت گماشته و پس از آن شخصا به مطالعه پرداخته و معلومات وی از این راه حاصل آمده است. شاید عامل مؤثری که بهار را به سبک خراسانی از یک سو و افکار جدید و طرفداری از مشروطیت و آزادی و مسائل ترقیخواهی، آن هم در محیط مذهبی مشهد، متمایل ساخته همان تلمذ در محضر ادیب باشد که در آن روزگار، شاگردان خود را همواره با ایمانی سرشار به ماهیت تمدن معاصر و لزوم اقتباس آن تبلیغ و تشویق میکرد.
او از کودکی، با شاعران و سخنوران آشنا شد. به پیروی و تقلید از پدر و شاعران پیشین،شعر میسرود. زمان، اوضاع اجتماعی و جنبشهای سیاسی و اجتماعی جهانی و ملّی، در او و کوشا کردن طبع شاعریش،کارگر افتاده پس از پایان روزگار تقلید، گرایش بهار به فرهنگ ملّی و آشناییش با تاریخ و ادب کهن ایران، او را دگرگون ساخت. - محمودی بختیاری، - 268 : 1381 و به سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی روی آورد.
-2-1 مسأله پژوهش: با این که بهار از شاعران بزرگ و محققان ادیب معاصر به شمار میرود ولی هنوز بسیاری از ابعاد شخصیتی او برای نسل جوان ما در پرده ابهام فرومانده و امید است این همایش زوایای جدیدی از شخصیت ادبی، سیاسی و اجتماعی او را برای خوانندگان تبیین نماید. با توجه به گستردگی اشعار ملک الشعرا بهار، در این مقاله سعی شده با چگونگی محتوای اشعار بهار در مرحله اول زندگی او بررسی شود و به این سئوال مقدر در ذهن خوانندگان پاسخ داده شود که آیا به لحاظ محتوایی تفاوتی بین اشعار ملکالشعرا بهار در زمان فعالیتهای سیاسی او در تهران با قبل از آن و زمانی که ملکالشعرای آستان قدس بوده است، وجود دارد؟ چنان چه تفاوتی در محتوای اشعار او در این دو دوره وجود دارد، تفاوت آن به چه شکلی است؟
-3-1 ضرورت و هدف پژوهش: شناخت و معرفی اندیشمندان، صاحبنظران و فعالان عرصه فرهنگی، ادبی و هنری به خصوص شاعران و نویسندگان یکی از ضرورتهای انکارناپذیر برای شناخت جوامع کنونی است. شاعران و نویسندگان با خلق آثار ادبی و به جای نهادن آنها برای نسلهای بعدی، بر غنا و عظمت فرهنگ و اندیشه ملت خود تأثیر میگذارند. هر ملتی که بتواند با تحقیق و پژوهش در متون ادبی برای شناساندن غنای فرهنگی خود تلاش بیشتری نماید، ماندگاری و جاودانگی خود را تثبیت خواهد کرد. محمدتقی بهار یکی از تأثیرگذارترین شاعران معاصر به شمار میرود که تحلیل اشعار او به لحاظ محتوایی میتواند دریچههای جدیدی به روی پژوهشگران باز نماید و خوانندگان را به لحاظ دستیابی به فکر و اندیشه پیشینیان و التذاذ ادبی برخوردار سازد.
-4-1 پیشینه پژوهش: درباره ملکالشعرا بهار تحقیقات گستردهای انجام شده و کتابها و مقالههای متعددی نوشته شده است. با این حال به دلیل شخصیت جامعالاطرافی که بهار داشته هنوز هم زمینههای زیادی برای پژوهش درباره ابعاد مختلف شخصیت بهار وجود دارد. اگرچه همایشهای مختلفی در ایران و حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی در کشورهایی چون فرانسه برگزار شده است ولی به جرأت میتوان گفت حق مطلب درباره او ادا نشده است و ضرورت دارد که پژوهشگران بیش از پیش به شناخت آثار و اندیشههای بهار بپردازند و با پژوهشهای خود او را به نسل جوان معرفی نمایند.
-5-1 روش پژوهش: آن چه در این میان مهم است این که اشعار او در مرحله اول حیات او چه تفاوتی با دورههای بعد دارد. در این پژوهش سعی شده است با طبقهبندی محتوایی اشعار ملکالشعرا بهار در زمان سکونت در مشهد، تفاوت اشعار او قبل و بعد از مهاجرتش به تهران نقد و بررسی شود.
-2 محتوای اشعار بهار
یکی از ویژگیهای محتوایی اشعار ملک الشعرا بهار، تنوع مضامین و گستردگی موضوعات و مباحث آن است. او به مناسبتهای مختلف سیاسی، اجتماعی، دینی و مذهبی و حتی وقایع روزانه شعر میسروده است. شفیعی کدکنی درباره حوزههای معنایی شعر محمدتقی بهار نوشته است: »بهار در حوزههای گوناگون وصف طبیعت - گیلان و مازندران - خشم و خروش انقلابی - دماوند - در قلمرو طنز - ترسم من از جهنّم و آتشفشان او - ، در قلمرو وطنیات که حوزه اصلی شعر اوست. - قصیده فروردین آمد، بهمن و اسفند - در قلمرو مسائل سیاسی روز - جغد جنگ - در تصویر نفسانیات و احوال خویش در محبس حبسیههایش بر حبسیههای مسعود سعد رجحان دارد. اخوانیات، مرثیههای مذهبی، مرثیههای دوستانه و بسیاری اقالیم دیگر دیوان بهار، متنوعترین دیوان شعر فارسی است در عصر مشروطیت. در دیوان هیچ شاعر قصیدهسرایی به اندازه دیوان بهار تنوع اغراض وجود ندارد.
در این مقاله محتوا و مضمون در شعر ملک الشعرا بهار در دوران آغازین شاعری او؛ یعنی زمانی که در مشهد بوده و هنوز به تهران نرفته بود، مورد بررسی قرار گرفته و طبقهبندی محتوایی شده است. مهمترین موضوعات شعری او در این برهه از زمان عبارت است:
-1-2اشعار فردی و شخصی: بخشی از اشعار خود را به بیان احساسات و عواطف شخصی اختصاص داده، در شکوائیههای خویش به نجوای درونی پرداخته و حدیث نفس کرده است. در بیان مسائل اخلاقی اشعار زیادی سروده و داشتن یک زندگی حیوانی را بر زندگی انسانهای ریاکار و منافق ترجیح داده است. روابط شخصی، افکار و اندیشههای درونی و نحوه تعامل او با اطرافیان در این بخش از اشعارش انعکاس یافته و گاهی نیز تغزل سروده است.
-1-1-2 بیان احساسات فردی: برخی از قصاید ملکالشعرا بهار در این بخش از زندگی او بیان احساسات و عواطف شخصی است؛ مثل مرثیهای که تحت تأثیر مرگ پدر سروده با مطلع:
آتش کید آسمان سوخت تنم، دریغ من // ز آب دو دیده بیخ غم بر نکنم دریغ من
اولین قصیده بهار در دیوان او قصیدهای است که در 18 سالگی در مرثیه پدر سروده با مطلع:
شمسه ملک سخن را تا افول آمد پدید // جامه شب شد سیاه و دیده مه شد سپید
چون صبوری آسمان دیگر نبیند در زمین // زان که چون او در زمانه دیده گردون ندید
زان که درکاخ هنر بودی وجود او عماد // دکه فضل و ادب را نیز شخص اوکلید
ای دپغ از آن ضمیر پیر و آن طبع جوان // کزجفای چرخ خاک تیره را مسکن گزید
آن که بودی در بر نظمش زبان نطق لال // وآن که گشتی در ره نثرش دل دانا بلید
کام جان را بودگفتارش همه شهد وشکر // گوش دل را بود اشعارش همه در نضید
رونق بازار شعر از این عزا در هم شکست // قامت اهل سخن یکسر از این ماتم خمید
بهار در این قصیده بیشتر بر توانمندی های ادبی و جایگاه رفیع محمدکاظم صبوری در شعر تأکید داشته و با تصویرپردازی این مفهوم را بسط داده است.