بخشی از مقاله

چکیده

محله نیز مانند هر گونه سکونتگاهی داراي یک منطق طبیعی است که می توان آن را در واژگان فیزیکی توصیف کرد از جمله داراي یک مرکز و یک حاشیه است و براي اینکه بتواند در آن حس تعلق شکل پیدا نماید بایستی که در یک محل اختلاطی متعادل از فعالیت هایی نظیر سکونت، خرید، کار، تحصیل، عبادت و تفریح شکل بگیرد. محله هاي شهري یکی از کانون هاي خرد و ملموس شکل گیري هویت هاي فرهنگی و تعلفی اجتماعی هستند ارش ها و هنجارهاي محله اي نخستین برخرود ملموس افراد با هویت فرهنگی را شکل می دهند.

 اغلب به صورت مناسبات رویاروي، حس تعلق اجتماعی را تقویت می کنند از این روي بایستی در یکی محله فرصت تعاملات اجتماعی به وجود آید تا بتواند حس تعلق اجتماعی را تقویت می کنند از این روي بایستی در یک محله فرصت تعاملات اجتماعی به وجود آید تا بتواند حس تعلق به وجود آید. علاوه بر آن یک محله بایستی که دسترسی به نقاط مختلف آن به راحتی صورت گیرد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تحلیل وضعیت معماري- فرهنگی محله کرناسیان شهر دزفول با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است.

مقدمه

معماري ایران به ادعاي بسیاري از اهل نظر و فعالان در عرصه فرهنگی دچار نوعی اغتشاش و سردرگمی ناشی از بحران هویت و فرهنگ است به نحوي که باعث می گردد برآیند معماري موجود در قالبی مشخص و تعریف شده قرار نگیرد »روند معماري ما رضایت بخش نیست. معماري در کشور ما نه تنها در زمره ارکان فرهنگی که حتی در ردیف عناصر درجه دوم آن هم به شمار نمی آید. تصویر معماري آنقدر مغشوش و متزلزل است که اصولا قادر به تثبیت معنی و تعریفی از معماري براي خود نیست« - هاشمی،. - 1371 بدین ترتیب معماري که یکی از شاخصه هاي هویت و فرهنگ است .

- هر چند متاثر از سایر حوزه ها، خود می تواند در جهت فرهنگ سازي و بازیابی هویت و اعتلاي آنان عمل نماید - درجایگاهی قرارگرفته که فاقد چنین وجه وقدرتی است. براي توضیح بیشتر باید به موشکافی هویت وفرهنگ پرداخت. هویت عبارت است از تشخیص و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است، هویت ذات باریتعالی، هستیو وجود، آنچه باعث شناسایی شخص باشد. - دهخدا، - 1372 مراد از هویت آن قسمت از هویت شئ است که به اعتبار تشخص، هویت نامیده می شود و فرهنگ عبارت است از عواملی که تحت تاثیر مستقیم هویت شکل میگیرند و متاثر از سنت ها و منش مردم در هر بوم میباشند.

به نظر می رسد که بافت هاي قدیمی در شهرهایی با قدمت کهن، با توجه به عوامل درونی و بیرونی در معرض نابودي مطلق قرار دارند، ناگفته نماند که این بافتها در بردارنده هویت وفرهنگ مردمان آن دیار می باشد پس لزوم احیاء این بافت ها و باز تولید هویت مکانی، در بستر شناخت عوامل فرهنگی و بومی امري لازم و ضروري به نظر می رسد و این مهم بایستی با ایجاد حرکت و تولید مکانی، به جهت شناسایی آن منطقه وشهر باشد که موجب باز زنده سازي بافتهاي کهن، باز تولید هویت و فرهنگ و رواج سنتهاي بومی در شرف نابودي خواهد بود. فرهنگسرا، در چشم اندازي معمارانه، از جمله فضاهایی است که معمار به لحاظ نوع کاربري، با حد اقل محدودیت روبهرو بوده ومیتواندبه مانورهایی خلاقانه بپردازد.

در دههي هفتاد شمسی از یک طرف با توجه ویژهي ارگانهاي مختلف به برنامههاي ملی توسعهي فرهنگی واز طرف دیگر با تعدد متولی در این زمینه - مثل شهرداريها و... - ، نوعی دیدگاه در اینوادي ایجاد شد که حتی با درجاتی از تخفیف میتوان آنرا شروع رویکرد تاریخ گرایانهي ملی با نیم نگاهی به معماري مغرب زمین - نه از لحاظ ایدهگیري، بلکه از لحاظ روند طراحی - تلقی کرد. - کاظمی، - 1382 در عینحال یکی دیگر از مهمترین مسائلی که ذهن بسیاري از پژوهشگران و دست اندرکاران را به خود مشغول داشته،

چگونگی زندگی جدید در کالبد قدیم است و خصوصاً براي نگارنده که سالیان متمادي در شهرتاریخی دزفول زندگی و تحصیلکرده، همواره چگونگی احیا و باززنده سازي بخش تاریخی آن شهر اهمیت داشته و اینک با انجام این پایان نامه فرصتی براي پژوهش در این خصوص فراهم شده است. کسانی که فرصت سفر به دزفول را داشتهاند، تأیید خواهند کرد که این شهر را میتوان یکی از شاهکارها، چه از نظر بافت شهري و چه از نظر معماري، به ویژه معماري آجر دانست. شهردزفول بهرغم ارتباط زیادي که قومیت هاي مختلف دارد، اجتماعیزنده و پویا است. از طرفی با تایید هویت، وحدت و خوداتکائی شهر میتوان همبستگیآنها را در زمینهء مراسم مذهبی، سیاسی، باهم بستگی آنها مثل همدانست، زیرا از طریق اجراي مراسم جمعی مذهبی و یا وجود مقررات نانوشته محلی براي رفع تعارضاتو تضادهاي داخلی، شهر به تمشیت امور خود میپردازند. - کاظمی، - 1382

این تحقیق قصد در زنده سازي و هویت بخشی به فضایی را دارد که در ارتباط مستقیم با زندگی و محیط زندگی روزمره مردم است. مقصود ایجاد یک مرکز فرهنگی با توجه به اقلیم، فرهنگ، هویت و بومیمداري به عنوان چرخه حیات بافت قدیمی می باشد.از طرف دیگر در دنیاي امروز مراکز فرهنگی به عنوان بناهایی با تاثیرگذاري عمیق در حوزه شناخت بشري از اهمیت بسیاري برخوردارند این بناها نشانگر پیشینه فرهنگی هستند در حقیقت ویترین و نماي فرهنگ یک منطقه، غنا و قدمتش هستند که توجه به این بناها، توجه به فرهنگ، هویت ملی و انسان است.

از این رو است که احداث و بذل توجه به مراکز فرهنگی امري حیاتی و زیر ساختی تلقی می شود. در تمام شهرهایی که به عنوان مراکز فرهنگی در دنیا مطرح هستند اغلب بناهایی با کارکرد شناساندن فرهنگ و هویت بومی به بازدیدکنندگان، در بافتهاي فرسوده و در مجاورت آثار کهن آن سامان طراحی و ساخته گردیده است که در پژوهش حاضر این امر - با توجه به هویت و فرهنگ بافتهاي قدیمی و احداث بنایی با کارکرد فرهنگی - با توجه به تجارب کشورهاي بزرگ و مطرح دنیا در این عرصه انجام گرفته است.

- روش تحقیق

از آنجاییکه دراینتحقیق میبایست بسیاري ازصفات بافتهايتاریخی، کالبد معماري و مؤلفههایی نظیرهویت و فرهنگ و ... مورد وصفقرار گرفتهتا ازتحلیل آنها به توان راهکارهایی جهت طراحی معماري مناسب استنتاج نمود، لذا از روش تحقیق توصیفی آ تحلیلی استفاده خواهد شد.

- اهمیت مفهوم شکل یا فرم در فرهنگ معماري

شکل معماري به دو دلیل میتواند بسیار مهم تلقی شود، اول آنکه هر تصور و تخیلی درباره معماري نمیتواند بی استناد به شکل تحقق پذیرد، دوم اینکه شکل ظاهري یا قابل رویت هر چیز، مهمترین و بی واسطه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید