بخشی از مقاله
چکیده
بافت های تاریخی به عنوان هسته های قدیمی و تاریخی شهرها دربرگیرنده روح اجتماعی و فرهنگی شهرهای کهن می باشند. در حال حاضر بخش زیادی از این بافت ها در معرض تخریب و فرسایش قرار گرفته و عدم پیش بینی تمهیدات لازم در این بافت ها پیامدهای جبران ناپذیری را در بر خواهد داشت. بافت قدیم شهر دزفول با دربرداشتن آثار زیبایی از معماری ایران، جز آثار بی بدیل معماری شهری محسوب می شود. با توجه به گستردگی پهنه تاریخی این شهر به نظر می رسد فعالیت هایی که تا کنون به منظور مداخله در این بافت کهن صورت گرفته است نتوانسته آنگونه که انتظار می رفت مشکلات موجود در این بافت را برطرف کند. محله سردره یکی از مناطقی است که این مساله به وضوح در آن دیده می شود. با وجود اینکه تا کنون مداخلات زیادی در این محدوه صورت گرفته، همچنان این محله با مشکلات متعدد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مواجه است.
پژوهش حاضر تلاش می کند تا با استفاده از روش چیدمان فضا، چگونگی تاثیر فعالیت هایی که تا کنون به منظور رفع مشکلات کالبدی در محله سردره صورت گرفته را مورد مطالعه قرار داده و در انتها راهکارهایی برای ساماندهی، بهبود وضعیت ساختاری محله و ارتقا کیفیت محیطی آن ارائه کند. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی در دو مرحله انجام شده است. ابتدا، اطلاعات لازم با استفاده از کتاب ها، اسناد، مدارک، گزارش های موجود و برداشت های میدانی گردآوری شده و سپس به منظور تحلیل ساختار فضایی محدوده، ابتدا نقشه محوری آن در نرم افزار Auto Cad ترسیم و با استفاده از نرم افزار Depthmap پارامترهای تحلیل فضایی آن محاسبه شده است. در مرحله بعد با بهره گیری از نتایج حاصل، راهکارهایی به منظور ساماندهی محله ارائه شده و در پایان نیز ساختار فضایی محله با در نظر گرفتن این راهکار با استفاده از همین روش مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استفاده از این روش در تحلیل ساختار فضایی شهر و پیش بینی تاثیر تصمیمات اتخاذ شده به منظور مداخله در این بافت ها می تواند موثر واقع شود.
واژههای کلیدی: بافت تاریخی، ساماندهی، چیدمان فضا، دزفول، سردره
-1 مقدمه
شهر های تاریخی در ایران، در حقیقت، مجموعه های همبسته و همگنی بوده اند که توسعه کالبدی و فضایی آنها متاثر از روابط تولیدی و مناسبات اقتصادی محدودشان بوده است. در دوران قبل به علت سرعت کم تغییر این مناسبات، توازن شهر و تعادل آن تا حدود زیادی حفظ می شد. شهر های تاریخی از یک طرف به دلیل داشتن ارزش های کالبدی و فضایی و از طرف دیگر به دلیل داشتن همبستگی و همگنی خاص خود، باید در برابر عدم تعادل و تاثیرات ناشی از آن حفاظت و صیانت شوند و در مقابل تغییرات تند و ناگهانی مراقبت شوند.[1] تا قبل از جریانات جهانی ناشی از انقلابات صنعتی، تغییرات جوامع شهری کشور بسیار نامحسوس بوده و به تبع آن، کالبد شهرها نیز با دگرگونی قابل توجهی مواجه نبود. همگام با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بافت های شهری نیز مواجهه با تغییر شکل و شالوده گردیدند .[2] با گسترش شهر و همچنین ورود اتومبیل به درون شهرها، این بافت ها به وسیله خیابان های جدید از هم گسسته شد و بافت کهن دچار تحولاتی گردید. این خیابان ها با اولویت عبور اتومبیل در شهر ایجاد شدند. در ابتدا این امر مشکلات عدیده ای را ایجاد نکرد، اما با گذشت زمان و در نتیجه رشد استفاده از اتومبیل در بافت های شهری، مشکلات و مسائل ترافیکی پدیدار شدند .[3]
بافت قدیمی شهر دزفول مساحتی بالغ بر 244 هکتار دارد که جز آثار بی بدیل فضای معماری شهری محسوب می شود. این بافت در برگیرنده 28 محله می باشد که محله سردره با مساحتی معادل 3 هزار متر مربع وسعت و 7 بنای تاریخی ثبت شده یکی از این محلات تاریخی می باشد . محله سردره در حال حاضر دچار مشکلات کالبدی - فضایی شده که این امر موجب پایین آمدن کیفیت زندگی در آن شده است. . فعالیت هایی که تاکنون به منظور رفع مشکلات موجود در سطح محله صورت گرفته است شامل تعریض معابر، تغییر کاربری، نوسازی و بازسازی پلاک ها و فعالیت هایی این چنین بوده است. با این حال، به نظر می رسد اینگونه تلاش ها نیز نتوانسته مشکلات محلهرا کاملاً برطرف کند. پژوهش حاضر که برگرفته از رساله کارشناسی ارشد نگارنده می باشد پس از مروری بر ادبیات موضوع و بررسی مطالعات کالبدی محله و تحلیل ساختار فضایی آن با استفاده از روش چیدمان فضا تلاش می کند تا پس از بررسی وضع موجود محله، چگونگی تاثیر فعالیت هایی که تا کنون به منظور رفع مشکلات کالبدی در سطح آن صورت گرفته را مورد مطالعه قرار داده و در انتها راهکارهایی برای ساماندهی، بهبود وضعیت ساختاری محله و ارتقا کیفیت محیطی آن ارائه کند.
-2 روش تحقیق
پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از اسناد، مدارک و گزارش های موجود انجام شده است. به منظور شناخت بیشتر وضعیت کالبدی محدوده مورد مطالعه از مطالعات صورت گرفته توسط مشاور و برداشت های میدانی بهره گیری شده است. به منظور تحلیل ساختار فضایی محدوده در ابتدا نقشه محوری این محله در نرم افزار Auto Cad ترسیم شده و سپس با استفاده از نرم افزار Depthmap پارامترهای تحلیل فضایی آن محاسبه شده است. در مرحله بعد راهکارهای پیشنهادی نیز با استفاده از همین روش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
-3 بافت تاریخی
در نگرش ما به شهر در مقیاس پیکره، سیما، چهره و نیمرخ آن مفهوم » بافت شهری« حضور دارد و در تمامی این سطوح ادراک میگردد. بافت شهری با کالبد آن ارتباطی تنگاتنگ دارد و حتی گاهی این دو مفهوم بجای یکدیگر مورد استفاده قرار می-گیرند، بافت شهر کالبد آن را هم شامل میشود اما کالبد به تنهایی نمیباشد. بافت شهری گستره همپیوندی است که از ریختشناسیهای متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشند. این گستره میتواند از بناها، مجموعهها، راهها، فضاهای شهری، تأسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از آنها تشکیل شده باشد.[4] برخی صاحب نظران نیز بافت یک شهر را شامل تمامی عناصر و اجزاء کالبدی شهر اعم از گونههای مختلف ساختمانی، فضاهای باز شهری و ... فارغ از جنبههای اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فرهنگیاش میدانند. در صورتی که بافت شهری تنها در سازمان کالبدی آن خلاصه نمیشود. آنچه در این بافتها معنا دارد، ارزشهای فضایی است که نسل ها با رفتارهای اجتماعی فرهنگی خویش به آن تبلور بخشیدهاند .[5]
در بیشتر موارد در تعریف های ارائه شده، از بافت های تاریخی تحت عنوان بافت فرسوده یاد می شود، اما دامنه شمول بافت تاریخی بیشتر از بافت فرسوده است و بافت تاریخی می تواند بافت فرسوده را در بر بگیرد،اما هر بافت فرسوده ایی ضرورتاً بافت تاریخی نیست. بافت های کهن شهری و روستایی کشور نماد فرهنگ و تمدن ایران زمین، اسنادی از تاریخ، نمودهای محسوس هویت و تجربه نیاکان ما محسوب می شوند. این بافت ها در برگیرنده ارزش های معماری و شهرسازی و هویت ملی، نمایانگر خاطرات قومی و آثاری متعلق به تمامی نسل های حاضر و آینده کشور است که در عین حال جایگزین ناپذیر نیز هستند .[6]
بافتهای تاریخی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی میشوند. این بافت ها در شهرها، ظرافت و زیبایی و نیز روح خلاق مردمی را به نمایش می گذاردکه طی سالیان دراز آنها را بر طبق سنت ها، فرهنگ و نوع معیشت خود به وجود آوردهاند. .[7] بافت تاریخی محدودهای از بخش مرکزی شهر شامل اصلیترین بناها و اثرها و »یادمانهای تاریخی« در قالب محله های قدیمی می باشد که دارای ارزش هویتی و فرهنگی بوده و از بخشهای دیگر شهری متمایز است. به عبارت دیگر، بخشی از یک شهر است که با دارا بودن نمادها، یادمانها و ساختمانهای تاریخی حائز اهمیت میباشد و »میراث تاریخی« یک شهر را درخود جای داده است .[8]
-4 ساماندهی
در لغتنامه دهخدا از »ساماندهی« ضمن اینکه با عنوان »سامان دادن« نام برده شده، از لحاظ معنایی به نظم و ترتیب دادن، سر و صورت دادن تعبیر شده است. اصطلاح »ساماندهی« از دو بخش »سامان« و »دهی« پدید آمده که واژه سامان، تعابیرمعنایی متنوعی را داراست. مانند شهر و قصبه، نشانهگاه مرزی، ترتیب و اسباب و آرایش، بشایسته، حد و اندازه، آرام و سکون، قدرت و قوت، دولت و ثروت، عاقبت وسرانجام... .[9] در حوزه ادبیات مداخلات شهریعموماً »سازماندهی « معادل واژه »ساماندهی« در نظر گرفته میشود، در حالی که واژه سازماندهی به »عملسازماندادن « تعبیر میشود [10] این واژه همانند ساماندهی از ترکیب دو واژه»سازمان« و »دهی« ساخته شده است. واژه سازمان به معنای تشکیلات [9] و یا مؤسسه، نهاد، نظام وبرنامه مشخص فرد یا گروهی از افراد [10] تعبیر میشود.
مقایسه دو واژه سامان و سازمان نشان میدهد که گستره معنایی واژه »سامان« به مراتب وسیعتر از واژه »سازمان« است. به دیگر سخن گستره معنایی واژه »ساماندهی« شامل واژه »سازماندهی« نیز میشود. در زبان فرانسه، واژه Aménagement معادل » ساماندهی« است. در زبان های انگلیسی و ایتالیایی این واژه فاقد معادل تخصصی است. البته واژه انگلیسی Organization همانند واژه » ساماندهی« می تواند یکی از تعابیر ساماندهی باشد نه معادل آن. » ساماندهی« واژه ای پر کاربرد در زمینه مداخلات شهری است که در ادبیات مربوط به آن، برداشت های متنوع و گاه متفاوتی وجود دارد و در نتیجه تعریف مشخصی در ادبیات تخصصی این واژه در زمینه مداخلات شهری وجود ندارد. واژه »ساماندهی« در زمینه مداخلات شهری در مجموعه قوانین، مصوبات و مقررات کشور به صورت یک »عنوان« مطرح میشود نه یک رویکرد خاص در نوع طراحی، برنامه ریزی و یا حتی شیوه مداخله. به