بخشی از مقاله
خلاصه
به دلیل گرایش فطری و ذاتی انسان ها در تعامل با طبیعت و تاثیرات این ارتباط در روح و روان و همچنین نیازهای انسان، همواره انسان به دنبال ایجاد این ارتباط میان خود و طبیعت بوده است. تاثیراتی که زیبایی طبیعت در روان انسان دارد غیر قابل چشم پوشی می باشد
بنابراین دراین نوشتار سعی بر آن شد که تنها به زیبایی شناختی عناصرتشکیل دهنده باغ ایرانی از جمله آب بسنده نشود بلکه با رویکردی توصیفی و به کمک کتاب های مختلف پیرامون موضوع باغ و بررسی تطبیقی موارد موردی و برداشت های شخصی در تحلیل شکلی نمونه های موردی باغ و همچنین مطالعات خود در این زمینه با استناد به نقشه ها و مدارک موجود، موضوع زیبایی و ترکیب رنگ را در نظام کاشت باغ های ایرانی به عنوان تداعی کننده باغ های بهشتی مورد بررسی و تحلیل قرار داده، سپس به تبیین معیارهای زیبایی شناختی ایرانیان در الگوی کاشت باغ پرداخته، و آن را به عنوان تصویری از رنگ در معماری باغ ایرانی معرفی کند که معمار آن را با عواملی چون آب، درخت،گل می سازد، تا در چشم آدمیان تصویری زیبا بسازد .
لذا در این مسیر برای پاسخ به سوال"چگونه عناصر عینی - کالبدی-کارکردی - در نظام کاشت باغ های ایرانی سبب زیبایی رنگی در باغ می شود؟" به بررسی و مقایسه باغ های ایرانی با باغ های سایر کشور ها نظیر انگلستان، ایتالیا،فرانسه و...پرداخته و تاثیر رنگ و تنوع و زیبایی رنگ را در نظام کاشت این باغ ها مورد بررسی قرار دادیم.در تمامی باغ های ایرانی و غربی رنگ و توجه به ترکیب آن از اهمیت ویژه ای برخوردار بود به گونه ای که علاوه بر جلب توجه زیبایی صرف خود گل ها ترکیب بندی رنگی آن ها نیز مورد اهمیت بود.
مقدمه
زیبایی دارای مراتب و درجات مختلف است و به تبعیت از آن عشق نیز دارای مراتب و درجات گردیده است، چنانکه گفته اند : عشق و زیبایی، با یکدیگر قرین و همراه هستند، و هیچ یک بدون دیگری نمی تواند باشد. هرگاه زیبایی دیده شود، عشق و محبت قرین هم می شوند. هرگز نمی توان زیبایی را ندید و عشق ورزید و هیچگاه نمی توان زیبایی را دید و به آن عشق نورزید. زیبایی، مراتب و اقسامی دارد: برخی را با چشم باید دید، بعضی را با گوش باید شنید، و بعضی دیگر را با حواس باید درک کرد. اما بعضی از اقسام زیبایی عظیم تر و بزرگتر از آنست که با حواس ظاهری درک شوند، این نوع از زیبایی ها را باید با جنبه های شهودی وجود دریافت.
انسان نیز همواره از ابتدای خلقت سعی در ساختن زیبایی هایی در عالم مادی داشت که بتواند آن را حس کند وجنبه ی شهودی داشته باشد به گونه ای که تمام عناصر الهام بخش زیبایی که بهشت برین را به تصویر کشیده بود را مورد الهام خود قرار داده و باغ های را به مثابه گوشه ای زیبا از باغ های ایرانی آفرید بنابراین برای درک زیبایی هایی وصف شده از بهشت برین باغ هایی را در این عالم ساختند و زیبایی های بهشت را منبع الهام خود قرار دادند. باغ ایرانی به عنوان نمونه ی متعالی از منظر زیبایی های باغ های بهشتی و باور های انسانی هست. اهمیت درختان و گیاهان وترکیب آن ها نیز نزد ایرانیان و احترام و تقدس درخت از دیرباز مطرح بوده است. درخت نمادی از کل عالم عین، ترکیب آسمان و زمین است وعلاوه بر درختان در نماد شناسی سنتی،گل ها نماد اصلی منفعل، مونث و شکل مادگی هستند.که جایگاه گل ها نیز همیشه در باغ ایرانی در پای درختان بود بدین گونه که بتوانند در ترکیب با یکدیگر منظری زیبا از رنگ های عالم هستی در کنار یکدیگر پدیدآورند.
مراتب زیبایی
ملاصدرا در جایی خداوند را منبع جمال مطلق دانسته و جمال مطلق را همان وجود حقیقی، یعنی خداوند قلمداد کرده است. او در تعریف عشق حقیقی بیان می کند که نیل به خیر مطلق و جمال اکمل همان عشق حقیقی است و جمال اکمل نیز خداوند است. جایی دیگر بیان می کند که خداوند در بالاترین مرتبه از حیث شرف و جمال قرار دارد.حتی آن جا که حکم می کند خداوند اجمل از هنر جمبلی است.
سیر تاریخ باغ سازی در دنیا
انسان ها در طول تاریخ سعی بر آن داشته اند که همواره محیط پیرامون خود را بشناسند و آن را مورد ارزیابی قرار دهند و به نحو صحیح با محیط و طبیعت ارتباط برقرار کنند و محیط را مورد تخریب قرار ندهند. به طور کلی انسان نیز همواره متاثر از محیط بوده است. اگر به تاریخ و افسانه های اساطیری نیز بنگریم بیانگر سیر تاریخی باغسازی و تاثیر انسان بر محیط است به گونه ای که گذر تاریخ، زمان فراعنه و حضرت موسی را بیانگر آن می داند که در اطراف رود نیل باغ هایی با طرح های هندسی بسیاری معمول و رایج بود و در اطراف معابد، مقابر و کاخ ها درختان کهن با گیاهان زینتی معطر، پیچک ها و گیاهان رونده کاشته می شد. پلینی در کتاب تاریخ طبیعی خود که مبنای گیاه شناسی دارد، از باغ های بزرگ و وسیعی که در روزگاران روم قدیم وجود داشته سخن به میان آورده است و در آن از باغ های پوشیده از گل ها، جدول بندی و نوعی طرح قرینه بحث می کند.
باغ سازی انگلیسی
قرن هجدهم عصر شکوفایی علم و فلسفه و از سوی دیگر رونق نقاشی در عالم هنر غرب به شمار می آید. در هر نقطه از اروپا، فلاسفه، شعرا و سیاسیون تمایل خود را به ایجاد باغ های زیبا نشان می دهند. اما تنها در انگلستان استیل جدید پیدایش مناظر بدیع از طریق نقاشی به وجود می آید. این باغهای جدید برخلاف باغ های فرانسه، سمبل بی نظمی در باغ های جهان شمرده می شوند. تبعات این تحول عظیم در هنر باغ سازی جهان تاکنون ادامه دارد. باغ انگلیسی برخلاف نظریه هایی که آن را بدعتی در ساختار باغ سازی جهان می خوانند، نوعی بازگشت به دنیای زیبای کهن داشت.
در حقیقت این باغ ترکیبی از نقاشی، شعر، خیال و شکل های دیگر از اغراق های شخصی بود که عمق ریشه آن تحت تأثیر ادبیات نئوگوتیک قرار داشت. تأثیر جنبش رمانتیک در انگلستان سبب شکل گیری باغ با نظم طبیعی شد که در قرن نوزدهم این الگو در سایر کشورهای اروپایی رواج یافت. در قرن هجدهم، شعر و ادبیات به ستایش زیبایی روستایی و طبیعت بکر پرداخت و تقدیر از طبیعت و زیبایی های آن در آثار هنری رواج پیدا کرد.
متفکران این دوره تقلید از طبیعت و هویت بخشیدن به مکان های زندگی به وسیله مناظر طبیعی را تشویق کردند. فرم های مختلف باغ از رنسانس تا کلاسیک و باروک، در امتداد باغ های منظم، تا قرن هجدهم رو به تکامل داشتند تا اینکه به یک باره در انگلستان انقلابی در ساختار باغ سازی جهان پدیدار شد. جلوه حاصل از قرار دادن ساختمان در میان صخره ها و آبشارهای مصنوعی، به عنوان بخشی از منظره طبیعی، منجر به جنبش طراحی منظر در انگلستان شد که نتیجه طبیعی آن موج رمانتیسیسم در جهان غرب بود
از اصول کلی این باغ ها می توان به چمن های زیبا، ویلاها، ساختمان هایی به شکل باستانی و برکه های بی نظم اشاره کرد که در باغ آرایی انگلیسی، ریشه های دنیای کلاسیک را جستجو می کند.
مخالفت گسترده نویسندگان و شعرای معروف این دوره با طراحان باغ دارای ایده هرس درختان و خلق فرم های هندسی از جمله این تدابیر است. آنان با این مخالفت بر حفظ و اشاعه فرم های طبیعی و آفرینش خطوط مارپیچ تأکید کرده و به این ترتیب ایده های نو طبیعت گرایی در باغ سازی را رواج دادند. حقیقت انکارناپذیر این است که در طراحی فضای سبز انگلستان قرن هجدهم انقلابی به وقوع پیوست.
"باغ سازی رسمی و هندسی"
باغ های انگلیسی تا حدی شبیه به باغ های ایتالیایی و فرانسوی بودند ولی همچنان مستطیل شکل و محصور باقی ماندند. هم گیاهان مثمر و هم گیاهان زینتی و غیر مثمر در این باغ ها به کار می رفت. انگلیسی ها، گل های فصلی را به شکل های هندسی زیبایی می کاشتند. باغ های زینتی مرکبات یکی از شاخص های باغ های انگلیسی آن زمان است.
"باغ سازی طبیعی و آزاد"
در این نوع باغ سازی طراحان سعی می کردند که مناظری که بر روی تابلو های نقاشی بود را بازسازی کنند و طبق آثار تاریخی ساختمان هایی در باغ احداث می کردند و برای ایجاد حالت رمانتیک درختان خشک شده در باغ می کاشتند. نظم و تقارن از این باغ ها حذف شد .
جاده های باریک و پرپیچ وخم، توده ای از درختان در فواصل اتفاقی، دریاچه ای کوچک و رودبارهای ماری شکل به جای حوضچه ها و جوی بندی های متقارن، زیرا باغ عقلانی باید چون خرد طبیعت بی حدومرز باشد و پر از شگفتی و دگرگونی. اگر بخواهیم در یک کلمه خلاصه کنیم، چنین باغی باید "تماشایی" یا "بدیع" بوده و علاوه بر این در گوشه ای از آن معبدی کوچک یا خرابه هایی مصنوعی در زیر انبوهی از بوته ها و پیچک ها نیمه پنهان بماند تا موجب برانگیختن خاطراتی غم انگیز شود. این گونه احساسات چیز تازه ای نبود وقبلاً در شعر و نقاشی تجلی یافته بود. لیکن منعکس ساختن آن به خود طبیعت، آن هم به وسیله ایجاد یک نوع بی نظمی طرح ریزی شده، فکر تازه ای بود.