بخشی از مقاله

بررسی باغ ایرانی از منظر زیبایی شناسی

چکیده

بشر امروز به سطحی از آگاهی رسیده است که میداند تنها با برآوردن نیازهای فیزیولوژیکی خود ﳕیتواند به سلامت کامل دست یابد، و باید سلامت روحی را نیز مد نظر قرار دهد. انسان میتواند درنتیجه تقابل خود با محیط پیرامونش به آرامش و امنیت برسد. شاید بتوان گفت در ایران بدلیل وجود شرای اقلیمی گرم و خشک ، این مسأله اﳘیت بیشﱰی پیدا میکند . در حقیقت باغها در ایران تنها برای مصارف مادی ساخته ﳕیشدند بلکه به نوعی برای تفریح و تفرج نیز بکار میرفتند ، و توجه به جنبه های شاعرانه باغ از ویژگیهای عمومی بنیادین فرهنگ ایرانی بوده است. از آﳒا که فرهنگ و ساختار دینی هر ﲤدنی است که نوع هنری آن ﲤدن را شکل میدهد ، هنر باغ سازی در ایران را نیز می توان حاصل بینش قدسی ایرانیان در اعصار ﳐتلف تاریخی نسبت به هستی شناسی دانست که تا به امروز نیز آثار آن قابل مشاهده است . اما متأسفانه تصور امروزین ما از باغ ایرانی ﲜای آنکه متوجه ترکیب ساﱂ و کامل آن باشد ، بیشﱰ معطوف به یکایک اجزای آن شده است. به ﳘین سبب است که گویی نشانی از زندگی و روح باغ در آن بچشم ﳕی خورد . در این مقاله سعی بر آن است که تنها به بررسی زیبایی شناختی عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی بسنده نشود بلکه با رویکردی توصیفی و به مدد مطالعه منابع و مواد ﲢقیق و ﳘچنین با استناد به سخنان بزرگان علم و اندیشه ، موضوع زیبایی و باغ ایرانی را مورد شناخت و بازبینی قرار داده، سپس به تطبیق معیارهای زیبایی شناختی ایرانیان با الگوی باغ ایرانی پرداخته ، و به آن به عنوان غزل معماری ایران که معمار شاعر با کلماتی چون آب ، گیاه و نور سروده است تا در گوش آدمیان آوای آﲰانی ترﱎ کند نگاه شود.

مقدمه

در بررسی باغ ایرانی از منظر زیبایی شناسی ﳘچون سایر موضوعات ، ﲠﱰ است قبل از هر چیز به بیان و ﲢریر صورت مسأله پرداخت. در ﳘین راستا سعی بر آن است تا ضمن پاسخگویی به سؤالاتی چون: زیبایی چیست؟ مفهوم باغ ایرانی و ویژگی های آن چیست ؟ را ابتدا موضوع ﲝث را روشن کرده، در ﳖایت به بررسی زیبایی شناختی باغ ایرانی بپردازیم . چنان که از افسانه های کهن ایرانی بر می آید ، خاستگاه آریان سرزمینی سبز و خرم با درختان انبوه و جویبارها و چشمه سارهای زاینده و پر آب بوده و هوایی خوش و چشم اندازی دلکش داشته است . اهریمن بدکنش ، از دژچشمی که داشته ، نتوانسته است خاﳕان آریان و کشور اهورایی را به آن زیبایی و دلفریبی ببیند ؛ دیوان خشکی را بر می انگیزد تا چشمه ها را ﲞشکانند و درختان گشن را به تندباد بیفکنند . مرد آری ( آریایی ) زن و فرزند خود را بر گردونه می نشاند و خود بر اسب می نشیند و در جستجوی سرزمینی سرسبز رهسپار میشود ، تا به ایران زمین ، که " خونیرث " (یا ناف زمین ) بوده، می رسد و در آن رخت می افکند و نام خود را بر آن می گذارد؛ و از آنگاه میهن ما به نام " آریانه ویچ " (بیضه ایران ) یا ایران نامیده میشود. ایرانی از روزگاری بس کهن که( که هنوز آغاز آن را ﳕیدانیم ) ﳘواره در این اندیشه بوده است که خاﳕان تازه خود را چون خاستگاهش سبز و خرم کند و مانند آنچه را که از سرزمین نیاکان خود به یاد داشته پدید آورد. ﳔست بر رودهای خروشان و سرکش ، که شتابزده بسوی دریا روان بوده ، لگام می زند و جویهای بسیاری از آﳖا می برد و دشتهای خشک و راغهای آفتاب خورده را که خاکی بارور داشته به کشتزار و درختستان بدل می کند . آنگاه چشم به کوههای پر برف کافور گون می دوزد و آﲠایی را که در دل انباشته بودند در کاریزها روان می کند و به دشتهای پیرامون خانه می آورد و خاﳕان تاز اش را ، چون خانه نیاکان خود ، به گل و سبزه و درخت می آراید آبادانی و سخت کوشی در زیبا سازی پیرامون زیستگاه چنان بایسته و ناگزیر می ﳕود که نﱪد با دیو خشکی و نیروهای ویرانگر اهریمن و ستایش فره های اهورایی پدیدآور آبادی و سرسبزی آیین ایرانیان می شود . درختکاری و باغ سازی و کشت و کار و کندن کهریز و بسﱳ بند را نه تنها برای ﲠزیستی خود ، که برای خوشنودی اهورامزدا اﳒام می دهد و نه تنها پیرامون سرای خود را سرسبز و زیبا می سازد ، که زیبایی گرداگرد شهر و روستا را نیز از چشم دور ﳕی دارد و بیرون باروهای شهر نیز باغهایی می سازد و میکوشد که در رنگ ریزی آﳖا از ته رنگ باغ مینو و آنچه را که اندیشه نغز آورش از آن پالیز زیبا نگاشته ﲠره گیرد . این باغها چنان دلکش و چشم نواز بوده که باغ ﲠشت را به یاد می آورد و نام فارسی اش " پیردئس " ، با اندک دگرگونی به زباﳖای زنده جهان درآمده ؛ تا آﳒا که آوازه اش به گونه " فرادز عﱪی " " فردوس " عربی ، پارادی و پارادیز ، در سراسر جهان می پیچد به کتاﲠای آﲰانی راه می یابد.(پیرنیا،*(1387:30 با چنین پیشینه ای ، شاید چندان دور از ذهن نباشد که طرح باغ ایرانی را برگرفته از اعتقادات زرتشتی و اسلامی ایرانیان درباره ﲠشت بدانیم.

به گفته کربن ، در ایجاد باغها مفهومی نیایشی ﳖفته است ، که گونه ای بازآفرینی خیالی از ﲠشت و ﳎموعه ای از موجودات ملکوتی است .(کربن، به نقل از :عاﳌی(1387:106 در حقیقت باغ ایرانی ، که پیش از اسلام پدید آمد ، شاید بتوان گفت مانند سایر هنرها ﳘچون هنر معماری ، در دوران اسلامی نشو و ﳕا یافت .
مسلمانان هنگام مواجهه باﲤدن-
*با توجه به نبود آن مرحوم، از ویرایش زبانی مﱳ خودداری و به ویرایش رسم خ و نشانه گذاری آن اکتفا شده است.

-های قبل از خود دست به ﲣریب آﳖا نزدند بلکه سعی کردند به نوعی به ترکیب و تلفیق سنن هنری قبل از خودبپردازند به گونه ای که با معیارهای اسلام که مهمﱰین آﳖا یادآوری توحید وحدت> و ﳘچنین مرکز توجه قرار دادن امور ذاتی ﲜای امور عرضی و ناپایدار است> ﳘخوانی داشته باشد. علت عدم ﲣریب سنن ﲤدﳖای پیش از ورود اسلام، ﳘچون ﲤدن سریانی- ساسانی ایران، بدست مسلمانان را می توان در این امر جستجو کرد که اغلب این ﲤدﳖا ﳘچون اسلام دیدگاهی قدسی به هستی داشتند که از میان آﳖا مسلمانان ظریف ترین اﳍامات خود را از ایرانیان بدلیل مطابقت اصول زیبایی شناسی ایرانی با مبانی نظری اسلام برداشت کردند.(عاﳌی،(1387:106 با چنین دیدی به باغ ایرانی شاید بتوان گفت که درعین بوجود آمدن تغییرات ظاهری در صورت باغها در طی ادوار ﳐتلف ، به نوعی تداوم در معنا نیز وجود داشته است

. به گونه ای که اگر به هنرهای اسلامی از ﲨله هنر باغ سازی > به عنوان حقیقتی که باطن آن به ادیان ابراهیمی به عنوان ﳕونه موردی آن ، دین زردشتی > بازمیگردد نگریسته شود به اثبات چنین پیوستگیی نزدیک خواهیم شد.
بر مبنای چنین فرضیه ای می توانیم معیارهای زیبایی شناختی اسلامی که به قلب و باطن ادیان اﳍی برمیگردد> با ساختار معماری باغ ایرانی به عنوان یک هنر اسلامی > مطابقت بدهیم
.در جریان بررسی زیبایی شناختی باغ ایرانی ابتدا باید بدانیم زیبایی به چه معناست . واژه " زیبا " به معنای " زیبنده بودن " و تناسب داشﱳ است (پیرنیا،.(1394:30 زیبایی علاوه بر جنبه های ظاهری و باطنی خود صفتی است اﳍی که در زیبایی های خلقت بازتاب یافته است . در حقیقت وجود ﳘه اش زیبایی و ﲨال و نور و روشنی است، هر قدر وجود قوی تر باشد زیبایی اش ﲤام تر و زیباتر خواهد بود . (تفسیر دعای سحر ، امام ﲬینی) پس هر اندازه که وجود از شائبه عدم و نیستی ها بدر آید واز اختلاط به جهل و ظلمت خالص گردد ، به مقدار خلوصش زیبا و دلپسند خواهد بود و از این روست که عاﱂ مثال از عاﱂ ظلمات طبیعت زیباتر است و روحانیات و مقربین و ﳎردات ، از آن دو عاﱂ طبیعت و مثال زیباتر است و عاﱂ ربوبی از ﳘه این عواﱂ زیباتر است.(نوروزی طلب،(1388:22 پس هر یک از عناصر باغ ایرانی اعم از درختان ، بوته ها ، آب ، حیوانات و... میتوانند برحسب وجود خود و به تنهایی ﳕایشی از ﲡلی ﲨال نامتناهی اﳍی باشند . اما زیبایی باغ ایرانی تنها به ارکان تشکیل دهنده اش ﳏدود ﳕیشود ، بلکه جذابیت چشمگیر خود را از تعالی ﲞشیدن به واقعیت طبیعی به واسطه باغ زمینی دارد که به ﲤثیلی از عاﱂ خیال بدل شده است . به عبارتی ، ماده خام طبیعت به ﲰت وجودی خالص تر زیباتر> رفته ، یعنی فرا جهانی که ﳕاد بعد دیگری از زمان و مکان است ، اما به طرزی شگفت ﳘچنان جزو جهان زمینی باقی مانده است.(سابتلینی،(1387:30


ایرانیان از دیرباز تا کنون سعی داشته اند به واقعیت طبیعی، مفاهیمی متعالی ببخشند. آنان سعی داشتند تا با کمک هندسه و ریاضیات ، طبیعت را به عنوان ماده خام گرفته، با نظم و نسق ﲞشیدن به آن ، به ﳏتوایی آرمانی و مثالی دست یابند. تامس براون معتقد است کوروش برای حاصلخیز کردن زمین از نظام پنج کاشت چهار قسمت در چهارگوشه مربع و یک قسمت در مرکز آن > (تصویر(1 ﲠره میﱪده است . به گفته گزنوفون او خود شخصاً درختان را در پاریدائزه می کاشته است . به باور آندره موت بار عام دادن کوروش در جشن باروری زمین در نوروز پس از حاصلخیز کردن زمین با ایجاد نظم نظام پنج کاشت> در باغهای خود ، عملی خدا گونه اﳒام میداده چرا که نظم ﲞشیدن و ﲞشندگی از نشانه های ویژه اﳍی است.(تامس براون، گزنوفون و آندره موت، عاﳌی،(1387:106

در اواخر سده ششم قبل از میلاد ، کاخ کوروش بزرگ در پاسارگاد ، ﳔستین شهر پادشاهی هخامنشیان ساخته شد. این کاخ در میان باغی چهارگوش با دیوارهایی بلند قرار داشت که دارای جویهای سنگی و حوضهای متعدد بود . به نظر میرسد که حالت هندسی این باغ ، مبین ترکیب چهارﲞشی آن بوده است . درحقیقت معماری هخامنشی مبتنی بر تکرار یاخته های مربعی شکل است که سابقه ای بس کهن دارد . این یاخته ها ، کلا بنا بر مقتضیاتی که شکلهای ساده قائم الزاویه میشوند وبا برافراشته شدن وسر به سوی آﲰان کشیدن حقیقتاً و ﲞصوص در بعد سوم (بعد عمودی) موجب ﲡربه اﳍامات نوینی می گردند، که می توان در ستوﳖای ﲣت ﲨشید به عنوان باغی ایرانی> آﳖا را مشاهده کرد. گویی می خواهد ریشه از زمین برکند و سر بر افلاک ساید. چنین ویژگیی به بنا شخصیت می دهد و آن را متجلی و برپا می دارد و موجب نوعی فراخی و گسﱰدگی می شود . گویی میخواهد یادآور شود که معمار اعلا خداست . الگوی چهار باغ ، به عنوان یکی از ماندگارترین ابداعات هخامنشیان برای ﳔستین بار در پاسارگاد پا به منصه ظهور گذاشت. (پیرنیا،(1394:76که در دوره های بعد ، کاخ باغهای سلطنتی ساسانی و باغ و چهار باغهای دوران اسلامی این ویژگی هندسی را حفظ کرد . (تصویر(2


از نظر انسان باستان ، ﲤام جهان ﳑلو از معناست: خدایان ﳘیشه حاظر بودند چرا که وجود انسان به کشاورزی و نیروی موجود در آب و درختان وابسته بود . به گفته کربن در ایجاد باغها مفهومی نیایشی ﳖفته است ، که گونه ای بازآفرینی خیالی از ﲠشت و ﳎموعه ای از موجودات ملکوتی است . چنانچه ﳘه عناصر حاضر در چشم اندازهای خیالی زرتشتی در باغ-ﲠشت ظاهر می شود: سطحه های گوناگون ﳕاد »کوه کیهانی « است ؛ و در بالاترین سطحه ، ﲣت در ایوان کوشک شاهی مظهر حضور تابناک ایزدان است . حوض جلوی این عمارت ﳕاد » اقیانوس کیهانی« است ؛ یعنی سرچشمه ﳘه آﲠایی که در جویهای باغ- مظهر رودها- میرود. اقسام درختان و گلهای پیرامون آن نیز عاﱂ خیال را کامل می کند . (کربن، به نقل از :عاﳌی(1387:106


تقسیم چهارباغ اسلامی به چهار ﲞش توس جویهای متقاطع نیز می تواند یادآور چهار رود ذکر شده در قرآن که کوشکهای آن ﳘچون ُغرِف ﲠشتی که به عنوان پاداش به کسانی که به خداوند یکتا ایمان آورده اند و عمل صاﱀ اﳒام داده اند با ﳖر های جاری در آن داده می شوند و جاودانه در آن خواهند ماند ، در ﳏور اصلی باغ بکار گرفته می شوند . کلمه غرف که از ﲨع غرفه حاصل می شود به معنای خانه بسیار زیبایی است که در بلندی قرار دارد. در اکثر باغهای ایرانی جوی آب از طبقه زیرین کوشک سرچشمه می گیرد و پس از ریخﱳ به حوض جلوی عمارت در کل باغ جاری میشود . (ﲟانیان و ﳘکاران،)(1387:107تصویر(3


حوضها و آب ﳕاها در باغهای ایران اﳘیتی بسزا دارند. این حوضها که اندازه ها و اشکال متنوعی داشتند غالباً در یکی از ﳏورهای اصلی باغ احداث میشدند . چون این حوضها – استخرها – ﳘیشه لﱪیز بودند ، ناظر ، نه ای از آب می دید که به نظر ناﳏدود می آمد . در واقع نیت ایرانی از ساخت باغ ، ایجاد فضایی ﳏدود نبوده است. حوض ﳘچون آیینه ای تصویر آﲰان را منعکس می کند (تصویر(4؛ یعنی تصویر امر لایتناهی را متجلی می شود . لایتناهی و بی ﳖایت بودن یعنی » ﳘه جهان را در خود منعکس کردن « ، نه برخوردار بودن از مساحت زیاد . در باغ ایرانی ادراک انسان از جهان ، ادراکی لایتناهی است ؛ به سخن دیگر ، احساس انسان دچار قبض نیست ، زیرا هیچ متوجه دیوار باغ نیست .حتی امروزه نیز با قدم زدن در باغهایی چون باغ فین کاشان ، پس از گذشت ﳊظاتی ، موقعیت خود در جهان را فراموش می کنیم و وارد جهان باغ می شویم.(ﲠشتی،(1387:13


حرکت جاری آب در جویهای باغ ، در مقابل ایستایی و ثبات معماری تضاد زیبایی دارد. نوری که از حرکت آب انعکاس می یابد گویی بر روی سقف می رقصد . درختان سایه های شکسته ای را بر روی دیوار پدید می آورند و آفتاب، خاموش و آرام به درون فضاهای تاریک می تابد . صدای آب در تمام سطــوح رخنــه می کند . بنا بر شدت جریان آب در ضرب آهنگ آن تغییراتی پدید می آید. آب با صدای خود پیام های دعوت را به اطراف می پراکند و ساکنان بنا را به سوی خود می خواند. صدای ریزش آبشار به واسطه ﳖرها و جویها ، آبشارهای پله پله ، سینه کبکی ها ، آب گرداﳖا > می تواند تنهابه زمزمه ای تبدیل شــود و یا با تمام هیاهویش فضا را تسخیر کند. (ﲟانیان و ﳘکاران،)(1387:109تصویر(5


طرح گیاهان باغ ایرانی نیز خود نشان از هوشمندی و دانش ایرانی می باشد . ایرانی هر گیاه را بی هدف در هر کجای باغ نمی- کاشته در باغ ایرانی معمولا یک دالان حرکتی با کاشت منظمی از درختان سرو، چناروکاج در محور اصلی باغ ایجـادمی شده است همچنین در نظام کاشت درختان نیز دقت می شده . همان گونه که پیش از این نیز اشاره ای شد، هر بخش از باغ که به شکل مربع یا مستطیل است به مربع های کوچک تقسیم می شود . در هر رأس این شبکه مربعی، یک درخت که عمر طولانی تر دارد کاشته می شود و سپس این مربع ها به مربع کوچکتر تقسیم و در هر رأس آن درختان با عمر متوس و به همین ترتیب درختان با عمر کوتاه دررأس مربع های میان آن ها کاشته می شود . این نظم هندسی به قدری دقیق بوده که از هر طرف که نگاه می کردند ، ردیف درختان دیده می شده است همچنین این نظم از نظر عملکردی به گونه ای بود که دراثر گذشت زمان و جایگزینی احتمالی درختان ازبین رفته تازمان های طولانی حفظ می شد و شکل کلی باغ از بین نمی رفت و امکان نورگیری منظم همه درختان فراهم می شد به گونه ای که ناگهان قسمت اعظمی از باغ خالی از درخت نشود .(ﳘان:(110

درختان و گیاهان و گلهایی که در طراحی باغ مورد استفاده قرار می گرفتند نسبت به ﳏل فرق می کردند . در جنوب ایران از گیاهان مناطق صحرایی و گرمسیری و در ﴰال از گیاهان منطقه مرطوب گیلان و مازندران استفاده می کردند اما به طور کلی سرو شیراز ، بید ، چنار ، کاج و گل سرخ از مهمﱰین و متداول ترین گیاهان در باغهای ایران به ﴰار می آیند . باغ و گل فوق العاده مورد توجه ایرانیان بوده ، طرح قالی هایی که منعکس کننده نقش باغ بودند خود گویای این علاقه بوده است.(تصویر(6 در باغهای ایران قدیم قسمت اعظم باغ را به کشت درختان میوه اختصاص می دادند. درختان میوه در فواصل و ردیف های معین و روی اصول دقیق گلدهی و میوه دهی در فصول ﳐتلف سال غرس می شد. (روحانی:(1371:28 علاوه بر این گیاهان در فرهنگ ایرانی یادآور معانی ﳕادین و رمزگونه هستند ، چنانچه در هنر هخامنشی از درخت به عنوان عنصر مقدس پنجم یاد شده است و شکلهای گوناگون درخت در جایجای آن بچشم می خورد. در گویش های محلی ایرانی درخت به »دار» «داروید«، » درود« و »درودگر« تعبیر شده است. درود به معنای ستایش و درودگر به معنای ستاینده است و تقدس معنای درودگری در فرهنگ ایرانی و ارتباط معنای آن با درخت خود رمز و رازی است در بازآفریدگی رخداد کیهانی . درتخت جمشید نیزگل نیلوفرآبی به اشکال گوناگون دیده می شود. از سوی دیگر در باغ ایرانی هر یک از گیاهان به نوعی دارای نماد و نشانه خاص خود می باشد. (ﲟانیان و ﳘکاران،(1387:106

پرندگان و حیوانات ﲜز آﳖا که عموماً در باغها دیده میشدند ، چون گنجشک و کلاغ و ... > را در باغهای بزرگ نگاهداری می کردند.(تصویر(7 چنانکه در زمان شاه عباس یک قسمت مهم در کنار چهار باغ به باغ پرندگان و باغ وحش اختصاص داده شده بود. غزاﳍا در چهار باغ بیش از سایر حیوانات دیده می شد . (روحانی:(1371:129

عناصری از باغ ﳘچون گیاهان ، حیوانات و آب هر یک به تنهایی ﲡلیی از زیبایی و کمال لایتناهی خداوند هستند بی آنکه مستلزم تغییراتی باشند و فق با ایجاد ﳘاهنگی و نظم در آﳖا در مﱳ باغ ایرانی ، زیباییشان را ﲤام و کمال تر می یابیم .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید