بخشی از مقاله
تحلیل پراکنش فضایی شعب اخذ رأی در شهر اصفهان مطالعه موردی: مناطق هفت، دوازده و چهارده شهری
چکیده
با توجه به نقش و اهمیت روزافزون نظر و اراده مردم درتصمیمات حکومتها که از آن به مردم سالاری یا دموکراسی یاد میشود و انتخابات نیز از ارکان اصلی این امر است، شعب اخذ رأی از مهمترین مراکز در تحقق مردم سالاری به حساب می آیند. فضاهای جغرافیایی وازجمله فضاهای شهری تجلیگاه قدرت سیاسی و اجتماعی می باشند و پراکندگی و نحوه استقرار مکانی شعب اخذ رأی در این فضاها، بر کیفیت و چگونگی انتخابات و اجرای دموکراسی اثر گذار است. لذا تصمیمات کارگزاران سیاسی و مدیران شهری برای مکان-یابی و توزیع مناسب و عادلانه شعب اخذ رأی، مشارکت گسترده شهروندان و نظام سیاسی ِکار آمدتر را موجب خواهد شد. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی((GIS به بررسی پراکنش جغرافیایی شعب اخذ رأی در مناطق هفت، دوازده و چهارده شهر اصفهان و مطابقت آن با نقشه پراکندگی جمعیت و همچنین مقایسه نحوه قرارگیری شعب اخذ رأی نسبت به سایر کاربریها پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از عدم انطباق پراکنش جمعیت با پراکنش صندوقها و همچنین عدم استقرار مناسب شعب اخذ رأی از نظر دسترسی به شبکه معابر و سایر مراکز خدمات رسان مرتبط میباشد.
واژگان کلیدی: جغرافیای سیاسی شهر، جغرافیای انتخابات، مشارکت سیاسی، شعب اخذ رأی، اصفهان.
1
-1 مقدمه
دموکراسی یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا برمردم حق مدارکه درآن مردم،نه فردیا گروهی خاص،حکومت میکنند.ازین رو دموکراسی راجغرافیایی ترین شکل حکومت می دانند که در آن مردم دارنده قدرت نهاییِتصمیم گیری درباره مسائل سیاستِ عمومیاند. رسمیترین و معروفترین تعریف از دموکراسی»حکومت به وسیله مردم بر مردم« است. امروزه بسیاری از کشورها خود را دموکراتیک میدانند. درحکومت های دموکراتیک،این مردم اند که برقانون گذار و دولت حکومت میکنند ودر اینگونه نظامهای سیاسی، مردم در تعیین خط مشی های سیاسی و پیریزی هدفها و هدایت مردم حکومت شونده، شرکت مینمایند و مهم ترین تصمیمات اجتماعی با مشارکت عمومی و همگانی اتخاذ می گردد.در جمهوری اسلامی نیزاعتقاد براین است که»رای مردم« میزان و پایه حکومت است.اگربپذیریم که دموکراسی درعمل بمعنای مشارکت و رقابت سیاسی شماری از گروههابه منظور تصرف قدرت سیاسی و اداره ی کشوراست، در آن صورت احزاب سیاسی وانتخابات ، کانون وهسته ی اصلی زندگی دموکراتیک را تشکیل میدهند.مشارکت مردم در سیاست به هر شکل معنا داری برای تحقق دموکراسی لازم است، هرچند کافی نیست. ساده ترین شکل مشارکت سیاسی رای دادن شهروندان به احزاب ، افراد و سیاست هاست. مطالعه مشارکت مردم در انتخابات و رای دادن، آسانتر از انواع دیگر مشارکت است و اطلاعات رسمی بیشتری در خصوص آن به دست میاید.در اغلب دموکراسی ها، شان شهروندی لازمه ی کسب حق رای می باشد ولی میزان مشارکت افراد واجد حق رای در دموکراسی ها متفاوت است.ازعلل مشارکت پایین مردم در انتخابات در کشورها میتوان به ضرورت ثبت نام برای انتخابات پیش از انتخابات،تک حزبی بودن، روز برگزاری انتخابات، عوامل جامعه شناسانه و همچنین نحوه پراکندگی صندوق های رای در حوزه ی جغرافیای انتخاباتی اشاره کرد. دسترسی آسان به صندوق های رای برای مشارکت در انتخابات، همچون دسترسی شهروندان به سایر کاربری های شهری از اهمیت زیادی برخوردارمی باشد. بطور قطع مطالعه درزمینه ی چیدمان منطقی صندوق های رای و حوزه های انتخاباتی در سطح شهر و یا یک منطقه، میتواند در حل مشکلات ناشی ازعدم دسترسی به صندوق ها مفید واقع شود و همچنین با مشارکت سیاسیِحداکثریِشهروندان، نمود واقعی این سخن که "میزان رای ملت است" را در پی داشته باشد. با توجه به اینکه مراجعه به آراء مردم به نحویکه اکثریت آنها بتوانند به صندوق ها دسترسی داشته باشند امکان پذیر است ،پژوهش حاضرنیز بر آن است تا نحوه ی پراکندگی صندوق های رای در سه منطقه شهری اصفهان(مناطق چهارده، هفت و دوازده) را مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد.در کاربری های متعدد شهری همچون بهداشت و درمان، آتش نشانی، آموزش و پرورش وغیره ملاکهای دسترسی توسط برنامه ریزان شهری تعریف شده و مدون می باشند اما در جغرافیای سیاسی شهری،هنوز ملاک ثابت و معینی برای حریم حوزه های رای گیری ،تعریف نشده است و انتظار می رود پژوهش وسیع تری نیاز باشد تا با بسط مسائل و مشکلات سیاسی شهر، به ارائه شاخص ها و راهکارها در این زمینه بپردازد.
-2 روش تحقیق
هدف اصلی این پژوهش بررسی موقعیت مکانی صندوق های رای گیری در سه منطقه شهری و ارزیابی نحوه پراکندگی آنها در سطح محلات مناطق و شعاع دسترسی هریک و همچنین مقایسه و میزان تطابق مدل توزیع این صندوق ها با چینش جمعیتی محلات بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، نوع پژوهش کاربردی و با روش توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش از دو دسته اطلاعات استفاده شده است. دسته اول شامل اطلاعات جمعیتی سه منطقه پژوهش می باشدکه اطلاعات مورد نیاز از نتایج آمار نامه شهر اصفهان (1392) جمع آوری شده و به صورت جداول و نمودار آورده شده است. دسته دوم شامل اطلاعات اسنادی می باشد که با مراجعه به مراکز ذی ربط و فرمانداری شهر اصفهان گرد آوری شده است و در پژوهش بصورت نقشه های متعدد آمده است. پس از جمع آوری اطلاعات پایه، یک پایگاه اطلاعاتی در محیطARC GIS10,1 تشکیل شد. سپس با توجه به فرضیه های تعیین شده و اهداف تحقیق، نقشه های جداگانه برای بررسی پراکندگی جمعیت و شعاع دسترسی و خدمات رسانی تهیه گردید. در ادامه با روی هم گذاری لایه های تهیه شده وضعیت موجود حوزه های رای گیری مورد بررسی قرار گرفت. در آخرنیز با استفاده از روش چند ضلعی های تایسن، حوزه نفوذ پایگاه ها و شعاع خدمات رسانی آنها در سطح محلات مشخص و محلات دارای اولویت برنامه ریزی پیدا شده و پیشنهاداتی برای توجه بیشتر به این محلات و جبران کمبود پایگاههای اخذ رای ارائه گردیده است.
-3 مبانی نظری
-3-1 مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی، ترکیب وصفی است که دخالت مردم در امور سیاسی یعنی حکومت داری را معنا میکند. بر این مبنا مشارکت سیاسی در اصل به معنای شرکت در امور عمومی همراه با احساس مسؤولیت مشترک است یا به تعبیری دیگر: مشارکت سیاسی» تعهدی فعالانه، آزادانه و مسؤولانه« است که به عنوان یکی از سازوکارهای اعمال قدرت از درون جامعه بر میخیزد. (کائوتری،1379، ص(6همچنین مشارکت سیاسی یکی از مصادیق حضور مردم در تعیین سرنوشت خود است و منظور از آن درگیر شدن فرد در نظام سیاسی از پایین ترین سطح تا داشتن مقام رسمی سیاسی است.»مشارکت« در لغت به معنای همکاری، شرکت داشتن یا حضور داشتن است. (دهخدا، لغت نامه: مشارکت) فرهنگ انگلیسی »آکسفورد«، واژه «Participation» را که
3
معادل مشارکت فارسی است به معنای » عمل یا واقعیت شرکت کردن، بخشی از چیزی را داشتن یا تشکیل دادن« دانسته است(زاکس، (115 :1377 اجتماعی شدن و مشارکت سیاسی در نظام سیاسی عصر نوین همراه با مدرنیته، لازم و ملزوم یکدیگر در امر حاکمیت و حکومت در دنیای نوین دانسته شدهاند.در بین اندیشههای حاکم بر جامعه نوین، مشارکت سیاسی دخالت هرچه بیشتر مردم وگروههای اجتماعی در مسائل سیاسی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم دانسته میشود. مشارکت سیاسی در این معنا نوعی اختیار وآزادی عمل فردی است که بوسیله آن نوعی اعمال اراده و قدرت تصمیمگیری جمعی که مشروعیت حکومت را تضمین میکند، دیده میشود.(مایرون و اینر،.(141 :1379 میتوان گفت که مشارکت سیاسی هرگونه رفتار وعمل فردی است که هدف آن تحت تأثیر قراردادن سیاستگذاریهای عمومی یا انتخاب رهبران سیاسی و یا اعمال نظر رهبران بر مردم یا بهطور خلاصه حوزه تصمیم گیری و تقاضا در بین مردم و دولتهاست(عالم،.(21 :1380 در نهایت میتوان مشارکت سیاسی را شامل هرگونه رفتار و عمل فردی یا جمعی دانست که در راستای همکاری و تعاون عمومی در عرصهی سیاست صورت میگیرد و هدف آن تحت تأثیر قرار دادن قدرت، تصمیمها و سیاستگذاریهای عمومی است (مک آیور، .(387- 383 :1349
-3-2× انتخابات و مشارکت انتخابات
یکی از سطوح و عرصه های مهم مشارکت سیاسی, شرکت افراد یک جامعه در انتخابات است. انتخابات یکی از مهمترین جلوه های زندگی سیاسی انسان معاصر را تشکیل می دهد و در میان انواع مشارکت سیاسی جایگاه ارزشمندی دارد و پژوهشگران در آثار خود اهمیت زیادی برای این نوع مشارکت قائل شده اند. انتخابات سلسله اقدامات و عملیات منسجم و پیوسته ای است که در یک محدوده جغرافیایی مشخص و زمانی محدود ومعین صورت می گیرد و منجر به برگزیده شدن فرد یا افراد و یا موضوع ومرام خاصی از سوی اکثریت مردم می شود. اجرا و انجام این سلسله اقدامات و عملیات که منتج به این نتیجه گردد، اصطلاحا برگزاری انتخابات نامیده می شود . انتخابات در دموکراسی های امروز در حقیقت مهمترین وسیله انعکاس افکار عمومی و خواست ها و ترجیهات مردم است(بشیریه،.(169 :1378
در مشارکت انتخاباتی افراد در زمانی کوتاه و با صرف هزینه ای ناچیز به پای صندوق های رای می روند و با دنیای سیاست ارتباطی سطحی و گذرا برقرار می کنند. با وجود این، مشارکت انتخاباتی مهمترین و متداولترین نوع مشارکت سیاسی است،می توان گفت زندگی سیاسی شهروندان در دنیای نوین تقریباً در انتخابات خلاصه می شود و انتخابات محور اصلی فعالیتهای احزاب و گروههای سیاسی مختلف است. فزون بر این، مشارکت انتخاباتی برخلاف بسیاری دیگر از انواع مشارکت، قابل اندازه گیری و تبیین به زبان آمار و ارقام است. نظرسنجیهای مختلف از نتایج انتخابات در طول سالیان متمادی داده های مناسبی برای تحلیل علمی این پدیده برای پژوهشگران فراهم نموده و بررسی علمی این پدیده را بسیار آسان کرده است. در کنار عوامل اجتماعی، خصوصیات فردی نیز می توانند مشارکت انتخاباتی را تحت تاثیر خود قرار دهند از میان این ویژگیها سن، و جنسیت از اهمیت ویژه برخوردارند و همراه با دیگر عوامل اجتماعی می توانند توضیح
4
دهنده رفتار سیاسی افراد در انتخابات باشند. از دیگر عوامل موثر در مشارکت انتخاباتی، قوانین انتخاباتی و بویژه نحوه تقسیم حوزه های انتخابات است .در کشورهایی که حوزه های انتخاباتی به صورت »تک کرسی« است و به تعداد کرسیهای مجلس نمایندگان در کشور شاهد حوزه های انتخاباتی هستیم تمایل به مشارکت افزایش می یابد، چرا که افراد در حوزههای کوچکتر رای میدهند و با نامزدها و نمایندگان خود آشنایی بیشتری دارند. وجود احزاب سیاسی ریشه دار و قدرتمند از دیگر متغیرهای سیاسی است که می تواند بسیج تعدادی بیشتر از شهروندان را به همراه داشته باشد و بسیاری را به پای صندوقهای رای بکشاند احزاب سیاسی می توانند با تبلیغات سازمان دهی شده خود صحنه های انتخابات را گرمی بخشند و توجه عموم را به اهمیت آن جلب نمایند(تایلور، .(56 :1386
-3-3 جغرافیای سیاسی و شهر
جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک شهر از جمله گرایش های جغرافیای سیاسی هستند که موضوع آن روابط جغرافیا، شهر و سیاست می باشد.میتوان گفت که جغرافیای سیاسی، مدیریت سیاسی فضا را در قالب مطالعه سازمان و اشکال فضایی ساختارها، فرآیند ها و فعالیت های سیاسی در فضای جغرافیا مورد توجه قرارمی دهد در حالی که ژئوپلیتیک، تاثیر پدیده ها و فرآیند های جغرافیای را بر سیاست و قدرت سیاسی مد نظر قرار می دهد. بنابراین ژئوپلیتیک و مدیریت سیاسی فضا را می توان دو بازوی اصلی جغرافیای سیاسی دانست که کنش گری سیاسی متقابل فرایندهای نهادی و سیاسی و سایر فرایندهای ابعاد حیاتی-کارکردی شهر، در مقیاس های مختلف فضایی- عملکردی نظام حیات شهری را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهند.
شهر یک واحد اجتماعی- فضایی است که سیاست و قدرت به عنوان عناصرتشکیل دهنده علم سیاست در آن، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر پیدا می کنند. شهر ها همواره تجلی قدرت و ثروت و کانون جغرافیای قدرت و ثروت به شمار می آیند. مفهوم واژه شهر به نحو بسیار جالبی با قدرت و اشکال آن پیوند خورده است. بازتاب فضایی تمرکز قدرت در تقسیم بندی» مرکز-پیرامون« فضا و نظام شهری امکان پذیر است. از گذشته »هسته مرکزی« شهرها جلوه ای از نمایش شکوه و قدرت شهری در قالب اشکال فضایی نظیر کاخ و معبد بوده است.(فکوهی، . (273-272 :1383
سیاست در شهر متاثر از عامل ایدئولوژی است. جغرافیدانان سیاسی برای مطالعه شهر به این امر توجه می کنند که شهر در یک نظام سیاسی خاص چگونه اداره می شود. همچنین شهر از این جهت که به عنوان محیط زندگی گروه های انسانی، آنها را وادار به ایجاد ساختارهای سیاسی و نظامی برای اداره امور آن می سازد ، مورد توجه جغرافیای سیاسی است( مجتهد زاده،.(51 :1381 این امر اگرچه در نگاه اول دو جریان متفاوتی را در بررسی شهر از دید جغرافیای سیاسی نشان می دهد ولی درواقع مدیریت سیاسی شهر امری دو سویه است که هم دربرگیرنده ی نوع نگاه نظام سیاسی به مدیریت شهری و هم منعکس کننده نقش
5
شهروندان در اداره شهر است. به عبارت دیگر، در یک طرف مدیریت شهری، نوع نظام سیاسی، و در طرف دیگر آن شهروندانی قرار دارند که متناسب با نوع نظام سیاسی، متقاضی اختیارات لازم برای دخالت در اداره امور شهر هستند. با توجه به موارد یاد شده، جغرافیای سیاسی شهر، فرآیندها و فرم هایی که در نتیجه تعامل میان سیاست، شهروندان و شهر ایجاد می شوند را بررسی می کند(کمانرودی و دیگران، :1389 .(27 از آنجایی که مدیریت شهری در برگیرنده اداره شهر از بعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، جغرافیای سیاسی شهر، این فرآیندها را از صافی سیاست مورد مطالعه قرار می دهد. به عبارت دیگر، این نکته مورد توجه جغرافیای سیاسی شهر است که برنامه های اقتصادی، اجتماعی، عمرانی و فرهنگی به چه میزان از سیاست های اعمال شده از سوی حکومت تاثیر می پذیردو چه نوع اثرگذاری هایی را در زندگی شهروندان وفضای شهری برجای میگذارد. بر این اساس، میتوان ارتباط شهر به عنوان مجموعه ای ازدرهم تنیدگی عوامل اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی با سیاست را تصویر نمود(همان: .(28
پاسخگویی دموکراتیک، مربوط به ظرفیت پاسخگویی رهبران نظام سیاسی شهر درفراهم آوردن تقاضاهای مردم و مسئولیت پذیری در مقابل آنهاست. پاسخگویی دموکراتیک به ماهیت کلی نظام سیاسی، احزاب سیاسی، گروه های ذی مدخل شهری، شاخه های اجرایی حکومت و نحوه انتخاب رهبران شهری بستگی دارد. موضوع توازن ساز و کار ، اشاره به چگونگی ارائه بهتر خدمات توسط نظام سیاسی اداره شهر به هنگام فعالیت نظام است. الزام به توازن ساز و کار در درون یک فرآیند دموکراتیک به وسیله تعدادی از ساز و کار های رسمی و غیر رسمی قابل انجام است. نخست توازن ساز و کار توسعه داده می شود و بوسیله فرآیندهای دموکراتیک که به تمامی شهروندان اجازه می دهد در فرآیند تصمیم سازی سیاسی مشارکت داشته باشند. دومین وجه توازن ساز و کار بسط دادن فرآیندهای توزیعی تصمیمات است. عدم توجه نظام سیاسی اداره شهر موجبات نابرابری و تضاد در میان شهروندان و برانگیختن واکنش ذی مدخلان شهری و پیروانشان را فراهم می آورد.
-3-4 عدالت فضایی در شهر
عدالت مفهومی است که بشر از دیر باز با آن آشنا بوده و برای برقراری آن کوشیده است. هرچند مفهوم کلی عدالت از پذیرش و محبوبیت چشمگیر میان سیاستمداران، دانشمندان و توده مردم برخوردار است، دریافت ها و برداشت ها از آن و تعریف، تبیین و شیوه پیاده کردن آن در همه جا نه تنها یکسان نیست که گاه متناقض است. با این همه جامعه ای یافت نمی شود که از عدالت گریزان باشد.ویل دورانت ریشه از پا افتادگی و نابودی تمدن ها را در بی عدالتی و نابرابری می داند و می گوید » تمدن را نمی شود با فتح و غلبه از میان برد، تمدن تنها از درون تخریب می شود، مدنیت در جامعه با رعایت تساوی حقوق انسان ها شکوفا و بارور می شود و تبعیض ریشه آن را می خشکاند( دورانت،.(4-3 :1378 مفهوم عدالت اجتماعی از دهه 1960 وارد ادبیات جغرافیایی شده و بیش از همه بر دو مکتب رادیکال و لیبرال اثر گذاشته است. با ورود مفهوم عدالت اجتماعی به جغرافیا، جغرافی دانان به پژوهش در زمینه هایی هم چون فقر، نابرابری،نژاد پرستی، قوم گرایی، حقوق زنان، زاغه نشینی و ... گرایش یافته اند و برای اولین بار صدای بازماندگان در علم
6
جغرافیا طنین انداز می گردد. دیوید هاروی در چهار نوشتاری که در زمینه » روابط میان فرآیندهای اجتماعی و فرمهای فضایی« منتشر کرد، همواره بر این نکته انگشت گذاشت که پژوهش های جغرافیایی باید با مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعی همراه شود. او در 1973 اثر ارزشمند علمی خود را با عنوان »عدالت اجتماعی و شهر« منتشر کرد. هاروی اولین جغرافی دانی بود که در کتاب خود مفهوم عدالت اجتماعی را در کمک به خیر و صلاح همگانی ، ملاک توزیع درآمد در مکان ها، تخصیص عادلانه مکان ها و منابع و رفع نیاز های اساسی مردم به کار می گیرد. او اضافه می کند که منابع اضافی باید در جهت از میان برداشتن مشکلات ویژه ناشی از محیط های اجتماعی و طبیعی صرف گردد.( شکویی،(141 :1378 هاروی درباره نیاز می گوید: اگر »نیاز« را مهم ترین معیار برقراری عدالت اجتماعی و توزیع منابع در مناطق گوناگون بدانیم، آن گاه نخست باید برداشتی بر پایه عدالت اجتماعی ازآن به دست دهیم و سیستمی برای اندازه گیری آن درست کنیم. هاروی در مورد یکی دیگر از اصول سه گانه توزیع عادلانه یعنی »استحقاق« بر آن است که برپایه اصلعدالت اجتماعی، تخصیص منابع بیشتر به گروه هایی که نیازمند خدمات بیشتری هستند یا پذیرش هزینه های بیشتر برای نواحی پرخطر از دید اجتماعی مورد نظر است (هاروی،.(109 :1379 درک صحیح حوزه معنایی عدالت فضایی، مشروط بر تصریح مفهوم فضا امکان پذیر است. فضا در اینجا مفهومی جغرافیایی و تولیدی اجتماعی است که در فرجام کنش بازیگران اجتماعی با مکان های مختلف در قلمرو حیات جمعی شکل می گیرد و از این منظر در برگیرنده تمام عرصه های حیات انسانی اعم از اقتصاد، سیاست ،فرهنگ و ... میباشد(سلامی بای،.(10 :1385 عدالت فضایی در کلیتی فراگیر به رعایت حقوق برابر انسان ها یا بازیگران اجتماعی، حفظ و پاسداری از کرامت انسانی آنها، تامین نیازهای اولیه زندگی و عزت نفس اجتماعی آنها توجه وافی دارد.
-4 یافتههای تحقیق -4-1 پراکنش شعب اخذ رای و انطباق آن با جمعیت محلات مناطق 7، 12 و 14 شهری اصفهان
با توجه به نقشه پراکندگی شعب اخذ رأی در مناطق 7، 12 و 14 شهری اصفهان ( نقشه شماره (1 و با توجه به جدول شماره 1، ملاحظه میشود که تعداد شعب اخذ رأی در محلات هر سه منطقه متناسب با الگوی پراکندگی جمعیت آنها نمیباشد. این ارزیابی نشان میدهد که توزیع شعب اخذ رأی در مناطق در مقایسه با پراکندگی جمعیت از هماهنگی و یکنواختی برخوردار نبوده و در نتیجه کمبود شعب اخذ رأی در برخی از محلات به چشم میخوردهمچنین. در برخی از محلاتی که تراکم جمعیت نسبتاً بالایی وجود دارد، با فقدان شعب اخذ رأی مواجه هستیم بنابر این این ناهماهنگی حادتر بهنظر میرسد. در منطقه 7، محله بابلدشت با جمعیت 3091 نفر، که کم جمعیتترین محله منطقه است دارای 3 شعبه اخذ رأی است. در مقابل، محله برازنده با 22407 نفر جمعیت که پرجمعیتترین محله منطقه به شمار میرود، از داشتن شعبه اخذ رأی
7
محروم است. محله شیخ اشراق که با جمعیت 21455 نفر که در مقایسه با سایر محلات، یک محله با تراکم تقریباً بالای جمعیتی است، در تعداد شعب اخذ رأی به نسبت متعادلتر از سایر محلات مینماید. پس از آن محله شاهد با 15959 نفر جمعیت، دارای یک شعبه اخذ رأی و محلات کم جمعیت فدک و رحیم آباد نیز فاقد شعبه اخذ رأی میباشند. در منطقه 12، ملک شهر با داشتن 33907 نفر جمعیت و 5 شعبه اخذ رأی، پرجمعیتترین محله و امین آباد با 1334 نفر جمعیت و 1 شعبه اخذ رأی، کم جمعیتترین محله بهشمار میروند. در این منطقه محله مهدی آباد با 15559 نفر جمعیت و شهرک نگین با 10036 نفر جمعیت فاقد شعب اخذ رأی میباشند. تعداد شعب اخذ رأی محلات حیدریه و محمودآباد نیز یک شعبه یعنی برابر با امین آباد است که به وضوح نابرابری سهمیهبندی شعب اخذ رأی و عدم توجه به پراکندگی جمعیت را میرساند. بنابراین، محلات حیدریه، مهدی آباد، محمود آباد و شهرک منتظری، به ترتیب جمعیت و درجه اهمیت، نیازمند توجه و برنامهریزی و افزایش شعب اخذ رأی با توجه به تراکم جمعیت در هرکدام از آنها میباشند. در منطقه 14، محله عمان سامانی با 26694 نفر جمعیت و3 شعبه اخذ رأی، پرجمعیتترین محله منطقه و جلوان با 1167 نفر جمعیت، کم جمعیتترین محله منطقه بهشمار میروند. محلات جلوان و حصه مجموعاًاز یک شعبه اخذ رأیبرخوردارند که قاعدتاً این یک شعبه توان پوشش جمعیتی برابر با 7199 نفر را دارا نیست. محله الهیه نیز با12791 نفر جمعیت دارای دو شعبه اخذ رأی است که با توجه به وسعت محله، افزودن یک حوزه دیگر منطقی بهنظر میرسد. محله منتظرالمهدی نیز با 6557 نفر جمعیت فاقد شعبه اخذ رأی است. تعداد شعب اخذ رأی محلات عمان سامانی، زینبیه و باتون نیز نسبت به محلاتی چون سودان، امام خمینی و دوطفلان بسیار کم میباشد. در جدول شماره 1 تعداد جمعیت محلات هر منطقه به ترتیب پرجمعیتترین محله آورده شده است که ناهماهنگی تعداد صندوق ها با تعداد جمعیت هر
محله قابل مشاهده است.