بخشی از مقاله
چکیده
هر جامعه برای تغییر و تحول نیازمند عوامل بسیاری است.از جمله مهم ترین و اساسی ترین عامل در بهبود پیشرفت یک جامعه نظام آموزش و پرورش است که با تعلیم و تربیت فراگیران که آینده سازان نظام هستند و خوب یا بد آنان در سرنوشت جامعه نقش موثری دارد مطرح است.سیستم آموزش و پرورش مانند هر مجوعه ای از اجزایی تشکیل شده که از مهمترین جزء آن معلم می باشد.معلم تنها انتقالدهنده اطلاعات و مطالب به دانش آموزان و فراگیران خود نیست بلکه یک معلم موثر برای ایفای نقش آموزشی و پرورشی خود باید ملزم به رعایت اصول و قواعدی باشد.نقش و جایگاه معلم در ترویج فرهنگ بر کسی پوشیده نیست.معلم با نحوه ی پوشش و حرکات خود می توانند دانش آموزان را برای فراگیری مهارت های اجتماعی و آشنایی با سبک زندگی اسلامی و عدم پیروی از فرهنگ غرب آماده کند.پژوهش حاضر از نوع مروری بوده و به روش کتابخانهای صورت گرفته است.
حفظ و پاسداری از ارزش های جامعه و نظام،تکیه بر داشته ها و نیروی باور خود،حراست از فرهنگ ملی در مقابل توطئه های دشمن اسلام و نظام از جمله اهدافی است که معلم باید در امر تعلیم و تربیت خود به فراگیران آموزش دهد و خود نیز به عنوان یک نیروی موثر در جهت تحقق آنان تلاش کند.محقق با استفاده از منابع مختلف و گردآوری اطلاعاتی در خصوص ویژگی های جامعه اسلامی و ایرانی نیز ویژگی های معلم موثر در ترویج سبک زندگی این جوامع،سعی کرده است تا با روشن سازی نقش معلم در مواجه با نفوذ فرهنگ غرب و عدم تسلط فرهنگ آنان بر ارزش ها و اعتقادات جامعه اسلامی،برای دانشجویان تربیت معلم و نیز معلمان مسئولیت خطیر و مهم آنان را یاد آور شود.و هم چنین از آنان بخواهد که با رعایت معیارها و شئونات اسلامی و ایرانی الگوی عملی برای فراگیران خود باشند.
واژگان کلیدی : آموزش و پرورش،معلم،سبک زندگی اسلامی و ایرانی،فراگیران
مقدمه
به جرات می توان گفت؛آموزش و پرورش - تعلیم و تربیت - پایه ی اساسی هر کشوری است.نظام منسجم،پیچیده،کارآمد و تولید کننده ای که بنیان تربیت منابع انسانی در تمام عرصه های اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و...کشورهاست.بزرگ ترین سازمان آموزشی در گستره ی جغرافیایی جهان،آموزش و پرورش است که در پیوند خانه و جامعه نقش شگرف و اثر گذاری را در زندگی ایفا میکند..[1]تعلیم و تربیت،بحث ساختن انسان هاست.یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد،نمی تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد.یعنی مکتبی که می خواهد در مردم طرح های خاص اخلاقی،اقتصادی و سیاسی را پیاده کند؛بالاخره این ها را برای انسان ها می خواهد،اعم از این که هدف فرد باشد یا جامعه،اگر هدف جامعه باشد این افراد هستند که به وسیله آن ها باید این طرح ها پیاده شود.
افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرح ها را در اجتماع پیاده کنند.و اگر هدف فرد باشد،نیز بدیهی است که آموزش و پرورش ضروری است..[2]در آغاز قرن بیست و یکم،توجه همگان بیش از گذشته به نظام های رسمی تعلیم و تربیت معطوف شده است تا به کمک ایجاد تحول در این زیر مجموعه،نظام های اجتماعی و افزایش کارایی و کیفیت آن ها،جوامع بشری قادر شوند به گونه ای سازنده با معضلات و چالش هایی که پیش رو دارند،مواجه شوند،به دیگر سخن،بشر امروزی برای رویارویی مولد و موثر با چالش های علمی ،صنعتی ،فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و اخلاقی بستری مناسب تر،کارسازتر از نظام تعلیم و تربیت شناسایی نکرد.بدین سبب،نزد انسان های هوشمند تحول در نظام آموزش و پرورش به عنوان پیش نیاز نیل به اهداف توسعه پایدار ارزیابی شده است.
اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که آیا دست یابی به حد کیفیت و کارایی در نظام های آموزش و پرورش،مستلزم عطف توجه و تمرکز فکری و مادی روی کدام عنصر یا مولفه ی این نظام است؟به عبارت دیگر،اگر از میان نهاد ها و ساختارهای اجتماعی،نهاد تعلیم و تربیت،اولویت و اهمیت بیشتری در کمک به دستیابی به اهداف توسعه پایدار دارد،آیا در درون این خرده نظام می توان ابعاد و عناصر متشکله را از حیث درجه ی اهمیت،اولویت و تاثیرگذاری بر دستیابی به اصلاحات و تغییرات،دسته بندی کرد؟شاید در صحت و اعتبار این پاسخ که از میان عناصر و مولفه های گوناگون تشکیل دهنده ی نظام تعلیم و تربیت،اولویت قطعی را باید برای معلم قائل شد نتوان تردید و تشکیک کرد.معلم از آن جهت مورد تاکید و توجه جدی و دارای نقش محوری است که کارگزار اصلی تعلیم و تربیت به شمار می رود و اهداف و منویات متعالی نظام های تعلیم و تربیت در ابعاد مختلف،در نهایت باید به واسطه ی او محقق شود.
به دیگر سخن،معلم به این جهت که ضرورتا تنها او باید به بازنمای تمام و کمال خصوصیات و کیفیت های مطلوب هر نظام تعلیم و تربیت تبدیل شود،مهم ترین عامل تغییر و تحول قلمداد می شود..[3]آموزش ابتدایی اولین دوره آموزش رسمی است که از شش یا هفت سالگی آغاز می شود.با توجه به نیاز های کودکان این گروه سنی،هدف های دوره آموزش ابتدایی عبارتند از:ایجاد روحیه همکاری با دیگران و احترام به قانون،آموزش عملی بهداشت،پرورش جسم،ایجاد زمینه هایی برای رشد و شکوفایی استعدادها،آموختن رفتارهای اجتماعی و پسندیده و ایجاد تفاهم و همدلی بین دانش آموزان...[4]انسان موجودی است که به زندگی با دیگران و انس با آنان نیاز دارد تا بتوانند در تعامل با دیگران بخشی از نیازهای خود را از طریق آنان تامین کند..]5[
نسل امروزه در حال گذر از ساختارهای مانوس پیش از رنسانس و آرامش های ویژه ی خود در آن ساختار،و ورود به دنیای پر از اضطراب و احساس ناامنی ناشی از رشد علم و مدنیت صنعتی منهای خداست.وضعیت جوامع در عصر ما به گونه ای است که عده ای از صاحب نظران،آن را عصر بحران،ناامنی جنگ افروزی و عصر هجمه ی وحشیانه و حیوانی قدرت های بزرگ،نام نهاده اند.اعمال تفکرات استکباری قدرت های بزرگ،دریای آرام گذشته را پر از تلاطم نموده و کشتی پر از مسافر مستضعفان را در معرض غرق و فنا قرار داده است.بسیاری از پدران و مادران،پس از گذر از التهابات جوانی و در نوردیدن مرزهای میان سالی به یقین می رسند که تاثیر دین و دین باوری نقش به سزایی در تعادل شخصیتی انسان دارد،از این رو علاقه ی خاصی به دیندار با آوردن فرزندان خود ابراز می کنند،حتی اگر خود در رعایت شعاعر دینی اراده های متزلزل و نقصان های جدی داشته باشند ؛اما با اشتیاق فراوان به دنبال مدارس خاص مذهبی می روند.[6]
یک معلم باید توجه داشته باشد که بسیار می تواند کار کند و نه تنها می تواند افراد شایسته و صالح را تحویل جامعه دهد،بلکه حتی می تواند افراد طالح،صالح نماید و قوانین طبیعت را خنثی کند.اگر نوجوان یا جوانی از نظر وراثتی آلوده باشد یا اینکه از نظر محیط خانوادگی آلوده باشد،معلم کاردان و شایسته می تواند این ناشایسته را شایسته کند.[7]تعلیم و تربیت فرزندان جامعه اساسی ترین ابزار حفظ هویت ملی و فرهنگی و موجب رشد،ترقی و توسعه هر ملتی است که آن هم توسط معلم به انجام می رسد و از جمله وظایف ذاتی معلم می باشد.معلم،راهنما و هدایت کننده معلمین خود می باشد و هم اوست که می تواند سبب ارتقای سطح عمومی و فرهنگی جامعه و سعادت فرزندان آن باشد.[8]
ویژگی های معلم موثر
حضرت امام خمینی - ره - می فرماید:همه سعادت ها و شقاوت ها انگیزه اش از مدرسه ها و کلیدش دست معلمین است.رشد سریع دانش و تکنولوژی ایجاب می کند که انتقال دانش و مهارت ها و فنون به نسل آینده ساز صحیح و سریع انجام پذیرد و این امر امکان پذیر نیست مگر اینکه معلمانی آگاه،ماهر،خلاق و توانا و علاقه مند و به عبارتی موفق و کارآمد داشته باشیم [9].نحوه تفکر و نوع جهان بینی معلمان یک قوم و ملت در چگونگی و نوع تفکر،سیادت و شقاوت آن قوم تاثیر کلی و غیرقابل انکار دارد.بااندکی توجه به تاریخ انقلابات و پیشرفت های ملت ها،نقش اساسی معلم در ایجاد این انقلابات کاملا روشن می شود.
در جهان مترقی امروز هم،تمام ملت های پیشرفته به آموزش و پرورش و تربیت معلم و رفاه حال او توجه کامل دارند،چه به نقش معلم،که بعد از دانش آموز رکن اساسی آموزش و پرورش است،در چگونگی پیشرفت و نحوه تفکر ملتکاملاً آگاهی دارند.البته،تنها ملت های پیشرفته زمان ما نیستند که به تاثیر فوق العاده معلم و آموزش و پرورش در تعیین سرنوشت نسل های آینده و پیشرفت نسل فعلی متوجه اند،بلکه از زمان های قدیم ملت های بیدار،زمامداران عاقل و علما و حکما به این امر اساسی و مهم توجه داشتند.مثلا،در ایران و روم باستان،بزرگان در انتخاب معلم لایق و پاکدامن از نجیب زادگان و اشخاص با استعداد توجه زیادی داشتند و سعی می کردند پاکدامن ترین اشخاص را مامور آموزش و پرورش فرزندان خود کنند،زیرا که به نقش معلم و تعلیمات او در سازندگی انسان ها و ایجاد تغییرات در آنان واقف بودند.به این ترتیب،اهمیت مقام معلم و تاثیر او در پیشرفت یا انحطاط جامعه معلوم می شود.
پس،هر ملتی که دارای معلمان شایسته و مجربی باشد،بهتر می تواند هدف های مورد نظر خود را از طریق مراکز آموزشی تامین کند.بنابراین،باید در انتخاب و تربیت معلم نهایت دقت و توجه مبذول شود،تا اجرای برنامه های آموزشی و پرورشی به طور صحیح و مطلوب عملی شود. رهبرینسل آینده هر جامعه به دست معلمان آن جامعه است.معلمی می تواند مسئولیت آموزش و پرورش نسل جوان و آینده کشور را به عهده بگیرد و موثر واقع شود که دارای خصوصیات و صفاتی باشد که پاره ای از آن ها شخصی و ذاتی،و پاره دیگر کسبی است.B1ویژگی های شخصیB2ویژگی های حرفه ای و فنی B3مهارت در برقراری روابط و مناسبات شخصی.ویژگی های شخصی معلم:الفBبرخورداری از سلامت جسمی و روانی:کسی که عهده دار شغل مشکل و طاقت فرسای معلمی می شود باید از نظر جسمانی سالم و قوی و از نظر روانی و عاطفی متعادل باشد.
در غیر این صورت،ممکن است با کوچکترین اشتباه و خطای شاگردان یا با یک عمل بی جا و نابهنگام آنان،که اغلب اوقات بدون آگاهی و قصد معینی صورت می گیرد،به شدت عصبانی شود و از شیوه عدل و انصاف عدول کند و در نتیجه آموزش و پرورش از مجرای صحیح خود خارج شود بدیهی است که معلم افسرده،مایوس،ستیزه جو و تند خو نمی تواند نشاط،امنیت خاطر و ثبات را در کلاس درس و محیط آموزشی و پرورشی به وجود آورد.بBپای بندی به ارزش ها و اصول انسانی و اجتماعی:یکی از هدف های مهم پذیرفته شده در هر نظام آموزش و پرورش این است که ارزش های معنوی،اخلاقی و اجتماعی جامعه را به کودکان و نسل آینده انتقال دهد.لازمه راهبرد و نیل به این هدف به اعتقاد و ایمان معلم به این ارزش ها بستگی دارد.به عبارت دیگر،میزان پای بندی و اعتقاد معلم به ارزش های جامعه در رفتار و گفتار و کردار وی منعکس می شود.از طرفی،چون جامعه معلم را نماینده خود در انتقال و تعلیم ارزش ها و معتقدات و اصول انسانی و اجتماعی به نوباوگان خویش می داند،توقع و انتظارش از معلم در رعایت این اصول بیش از کسان دیگر است.همه مردم،حتی خود معلمان آرزو دارند که سرمشق و الگوی فرزندان آنان نمونه برازنده ای از انسانیت و عضو شایسته ای در اجتماع