بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان کیفیت تدریس و نگرش دانشجویان دانشگاه کردستان انجام شد. این پژوهش از منظر هدف،کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان تشکیل داده اند. از میان جامعه آماری با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای به حجم 327 نفر انتخاب شد.

ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی در مدرسه که اینلی و بورک 1992 - ، به نقل از سیف، - 1384 تهیه شده است. پس از انجام اصلاحات متناسب با دانشجویان استفاده شد.و پرسشنامه محقق ساخته سنجش تدریس اثربخش برای تعیین میزان بهکارگیری مؤلفههای تدریس اثربخش بود، که آلفای کرونباخ هردو پرسشنامه به ترتیب 0/90و0/96 به دست آمد.

داده های تحقیق بعد از جمع آوری براساس فرضیات تحقیق و با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین مولفه های تدریس اثربخش شامل کنش های روانشناسانه، منطقی و اخلاقی با نگرش دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و با افزایش کیفیت این مولفه ها در تدریس، نگرش دانشجویان مثبت تر خواهد بود.

مقدمه

درجامعه امروز،آموزش عالی یگانه وسیله دسترسی به شیوه قوی تروتوسعه وپیشرفت بیشتر است. امروزه همه ملت ها، باهرنظام سیاسی واجتماعی، پیشرفته ودرحال پیشرفت، به مساله تربیت توجه دارند.این توجه شدید بی دلیل نیست وبرمنطقی قوی بنیادشده است

دردنیای امروز دانشگاه ها ومراکز آموزش عالی باانجام سه ماموریت اصلی آموزش،پژوهش وارائه خدمات نقش مهمی درابعاد گوناگون اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وسیاسی جامعه ایفا می کنند، لذا اطمینان ازکم وکیف مطلوب عملکرد آنها وتوجه مناسب به هریک ازکارکردهای دانشگاه، ازاهمیت خاصی برخورداراست و دراثربخشی دانشگاه نیز نقش مهمی دارد.به طورمثال همانطوری که معروفی - - 1386خاطرنشان می کند، عدم تاکیدبر آموزش، به عنوان یکی از کارکردهای مهم آموزش عالی می تواندبه تربیت نیروی انسانی ناکارآمد وناتوان بینجامد، دراین راستا اعضای هیئت علمی ازمهمترین عوامل آموزش هستند که کمیت وکیفیت وظایف آنها دردانشگاه ها ازاهمیت ویژه ای برخوردار است

پژوهش درباره تدریس در دانشگاه ازجمله مهمترین مسایلی است که ازیک سو بازخورد مناسب برای تجزیه وتحلیل مسایل آموزشی، تصمیم گیری های اساسی وبرنامه ریزی های راهبردی در اختیار مسئولان ودست اندرکاران آموزش عالی قرا می دهد وازسوی دیگر، مدرسان با آگاهی ازکیفیت عملکرد خود درجریان تدریس قادرخواهندبود به اصلاح شیوه ها وروش های آموزشی ودرنتیجه، افزایش کیفیت تدریس خود بپردازند

تدریس با کیفیت مطلوب درآموزش عالی معمولا با ارتقای فرصت های یادگیری اثربخش برای دانشجویان تعریف می شود. هدف از تدریس دریک عبارت ساده ممکن ساختن یادگیری دانشجوست. تدریس در محیط دانشگاه همیشه اثربخش نیست بنابراین گرچه مدرسان دانشگاهی معمولا ازنظر دانش محتوایی مرتبط بارشته خودشان قوی هستند، اما بسیاری از آنها دانش محدودی درباره نظریه ها و الگوهای تدریس دارند

تدریس اثربخش به معنی توانایی مدرس برای فراهم کردن تجربه یادگیری جهت کسب نتایج آموزش مطلوب است، برای این منظور تک تک فراگیران باید درگیر فعالیت یادگیری شوند

به رغم اینکه بهبود تدریس یکی از نیازهای اصلی مراکز آموزش عالی است، اما هم اکنون برنامه ای که بتوان با ارائه آن فرصت های مناسبی را برای ارتقای مهارت های آموزشی استادان ودر نهایت ،افزایش یادگیری دانشجویان ورابطه آن را با رضایت ونگرش دانشجویان بررسی کرد ارائه نشده است.تحقیق درمورد میزان به کارگیری معیارهای تدریس اثربخش دردانشگاه، بیش ازهرچیز منجر به تقویت نقاط قوت ورفع نقاط ضعف موجود درکیفیت تدریس استادان خواهد شد

کیفیت تدریس از مقولههای اساسی حوزه برنامه درسی است که پیامدهای گوناگونی بر آن مترتب است. نگرش از جمله مقولههایی است که می تواند کامل متاثر از کیفیت تدریس باشد و متقابلا بر کیفیت تدریس در دانشگاهها تأثیرگذار باشد. فنسترماخر - 2001 - 2 سه عنصر اصلی تشکیلدهنده تدریس اثربخش را شامل کنشهای منطقی:

فعالیتهایی مانند تعریف کردن، نمایش دادن، توضیح دادن وتفسیرکردن؛ کنشهای روانشناسانه: مانند فعالیتهایی چون انگیزه دادن، ترغیب کردن؛ جایزه دادن، تنبیه کردن، برنامهریزی و ارزشیابی کردن و کنشهای اخلاقی: مانند صداقت، شجاعت، بردباری، همدردی، احترام، انصاف برمیشمارد و معتقد است تدریس خوب زمانی تحقق مییابد که هر یک از این فعالیتها به حد استانداردهای بسندگی خودبرسدیاازآن فراتر رود

دیدگاه مذکور در خصوص مؤلفههای تدریس اثربخش مبنای پژوهش حاضر است.پژوهشهای مختلفی نشان دادهاند که تدریس اثربخشی نه فقط زمینه توسعه و بالندگی حرفهای مدرسان را فراهم میکند، بلکه پیامدهای چون جو یادگیری اثربخش، نگرش مثبت دانشجویان نسبت به تحصیل و علماندوزی و احساس رضایت از استاد، درس و محیط یادگیری را به دنبال دارد. نگرش3 عبارت از یک روش نسبتا ثابت درفکر، احساس و رفتار نسبت به افراد، گروهها و موضوع های اجتماعی یا قدری وسیعتر، هرگونه حادثهای در محیط فرد است

نگرش نظام بادوامی است که شامل عناصر شناختی، احساسی و تمایل به عمل است. نگرش یک حالت روانی وعصبی آمادگی است که ازطریق تجربه سامان داده شده، تاثیری هدایتی یاپویا برپاسخ های فرد به همه ی اشیا وموقعیت هایی که با آنها مربوط است،دارد

نگرش دارای سه جزء شناختی، احساسی وآمادگی برای عمل است.ازنگرش درگذشته به عنوان سنگ بنای اصلی ساختمان روان شناسی اجتماعی یادمی شد، امادر سالهای اخیر به دلیل اینکه این مفهوم قادربه پیشگویی رفتارافراد درموقعیت های مختلف نبوده است،ازاهمیت کمتری برخوردار شده است. اما حتی دریک نگاه بدبینانه می توان گفت نگرش نقش محدودتری - نسبت به گذشته - رادرسبب شناسی بسیاری از رفتارها به عهده دارد

نگرش یک حالت بادوام درسازمان ذهنی فرد است که اورا آماده می کند تابه شکلی مشخص به شئ با موقعیتی که به اوربط دارد واکنش نشان دهد.نگرش یک سازه فرضی است زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست،بلکه بیشتربا اظهارات کلامی ورفتاری همراه است

بخشی از اهمیت نگرش ناشی ازآن است که صاحبنظران مطالعه نگرش رابرای درک رفتاراجتماعی، حیاتی می دانند.بخش دیگری ازاین اهمیت مبتنی براین فرض است که نگرش ها تعیین کننده رفتارها هستندواین فرض به طور ضمنی دلالت براین امردارد که باتغییردادن نگرش های افراد، می توان رفتارهای آنها راتغییرداد. به علاوه، باافزایش نگرش های شخص درمورد چیزها،احتیاج اوبه تفکرواخذ تصمیم گیری تازه، کم می شودورفتاراو نسبت به آن چیزها عادتی،قالبی،مشخص وقابل پیش بینی می گرددودرنتیجه زندگی اجتماعی او آسان می شود.همچنین آگاه بودن از نگرش های دانشجویان می تواند دارای اهمیت زیادی باشد.اگر نگرشهای دانشجویان رابدانیم، می توانیم رفتار آنان راپیش بینی کنیم وبررفتارآنان کنترل داشته باشیم

یکی دیگر ازدلایل اهمیت نگرش این است که برافکاراجتماعی موثراست،نحوه تفکروپردازش اطلاعات را تحت تاثیرقرار می دهد،به عنوان طرح ذهنی عمل می کندوبه عبارت دیگرچارچوب های شناختی اطلاعات را درموردمفاهیم،موقعیت ها وحوادث،سازماندهی ونگهداری می کند وسرانجام،برفرایند رفتار اثر می گذارد

یافته های اخیر حاکی ازتفاوت تاثیر واهمیت سه عنصر - شناختی ،عاطفی ورفتاری - درشکل دادن نگرش ها است.یعنی دربرخی نگرش ها عامل شناختی مهم تر است.دربرخی عاطفی وبالاخره دربرخی دیگر عامل رفتاری

نگرش های مبتنی برشناخت

گاه نگرش ما بیش ازهرچیز مبتنی برمطالعه دردلایل وحقایق آن موضوع است.اگرارزیابی فرد بیش ازهرچیزمبتنی برباور او درمورد خصوصیات موضوع نگرش باشد،آن رانگرش مبتنی برشناخت می نامند

هدف این نوع نگرش آن است که جنبه های مثبت یا منفی یک شئ را طبقه بندی کند به طوری که ما سریعا بتوانیم بگوییم که آیا آن شئ ارزش آن راداردکه مورد توجه یا بررسی ما قرار گیردیا نه

نگرش های مبتنی بر عواطف

نگرشی که بیشتر مبتنی برهیجان ها وارزش ها باشد تابرارزشیابی عینی مزایا ومعایب، نگرش مبتنی برعواطف خوانده می شود

نگرشی که مبنای آن عواطف باشد ونه ارزیابی ارزش های مثبت ومنفی. اگرنگرش مبتنی برعواطف ناشی از ویژگی های مثبت ومنفی موضوع نگرش نیست.پس ازکجا سرچشمه می گیرد؟ بایدبگوییم ابتدا منشا آن ارزش های انسانی،مثل مذهب وباورهای اخلاقی است.سرچشمه دیگر نگرش های مبتنی برعواطف، عکس العمل افراد است - مثل دوست داشتن طعم شکلات،علی رغم میزان کالری موجوددر آن - ویا عکس العمل زیبایی شناختی فرد - مثل ستایش یک تابلوی نقاشی - .

بقیه دلایل نیز می تواند ناشی از شرطی شدن فردباشد، که خود آن را می توان به دو شکل تفکیک نمود:یکی شرطی شدن سنتی وآن زمانی است که یک محرک،که احساسات ما را برمی انگیزد،چندین باربامحرکی که برای ما بی تفاوت می باشدهمراه با یکدیگر بوده و سبب برانگیختگی می شوند، تاآنجا که محرک خنثی،ویژگی های عاطفی محرک اول را به خود می گیرد.

دوم، حالت شرطی شدن رفتاری است که دراین حالت اعمالی که فردآزادانه به آن مبادرت می ورزد،به تناوب افزایش یا کاهش می یابد.این رفتار بستگی به این دارد که درجهت مثبت تقویت شود - تشویق - ویا درجهت منفی - تنبیه - وسپس دریکی ازاین دوحالت تثبیت می شود. خلاصه اینکه، گرچه نگرش های مبتنی بر عواطف دارای سرچشمه های متفاوت هستند، ولی می توان همه آنها را دریک گروه طبقه بندی نمود.زیرا در مجموع دارای تصویر کلیدی مشترک می باشند:

الف - آنها درنتیجه ارزیابی عقلانی ازموضوع نگرش به وجود نیامده اند.

ب - منطق بر آنها حکم نمی کند ودرصورت وجود دلایل قانع کننده در رد آن نیز این نگرش تحت تاثیر قرار نمی گیرد.ج - اغلب آنها به ارزش های فرد پیوسته اند، بنابراین تلاش برای تغییر آنها به معنی به چالش کشیدن این ارزش ها می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید