بخشی از مقاله

چکیده
مقاله حاضر با استفاد از رویکرد برساختی و تفسیری و روششناسی نظریه دادهبنیاد2 به بازسازی معنایی طلاق در میان زنان طلاق گرفته میپردازد. دیدگاه تفسیری- برساختی انسان را به مثابه موجودی فعال، خلاق و معناساز تعریف میکند که مدام در حال ساخت و ساز و نیز معنادارکردن زندگی اجتماعی و واقعیات اجتماعی روزمره است. بنابراین محیط اجتماعی بر خلاف رویکرد اثباتی به خودی خود فاقد معناست وتوسط انسانها از طریق الصاق معانی و نمادهای عینی معنادار میشود. اگر انسان موجودی باشد خلاق و معناساز، بنابراین، واقعیات اجتماعی نظیر طلاق همواره در حال ظهور هستند. افراد مصاحبهشده عمدتاً زنانی هستند که طلاق گرفتهاند. روششناسی پژوهش حاضر، روششناسی کیفی است و از روش نظریهپردازی داده-بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است.

در این پژوهش بجای آزمون نظریه و تأیید یارد آن به ارائه نظریه به صورت محدود به واقعیت پرداخته میشود تا بر اساس آن، مدل نظری - تحلیلی - 3 در خصوص طلاق به شیوه نظریهپردازی دادهبنیاد ارائه گردد. یافتههای بدست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح میباشد. متعینهای فقدان فضای همسرگزینی، تغییر الگوی رفتاری خانوادهها به عنوان شرایط علی بیرونی؛ خشونت رفتاری و فقدان رابطه ناب به عنوان شرایط علی درونی؛ شدت درگیری و باور به رهایی و آزادی به عنوان بستر و مقوله لورفتن روابط قبل از ازدواج و دخالت دیگران شرایط مداخلهگر؛ کمهزینهتر کردن طلاق به عنوان راهبرد و بیاعتمادی و سختگیری خانواده و افسردگی از شکست، تنهاماندن پیامدهای طلاق در نظر گرفته شده است. مقوله هستهای این بررسی فقدان رابطه تنظیم شده و طلاق است که مقولات عمده فوق را در برمیگیرد.

کلیدواژهها: تغییرات خانواده، طلاق، نظریهپردازی داده بنیاد، رابطه ناب، تفسیری- برساختی

مقدمه:

تحولات وسیعِ جامعه ایران طی دو قرن اخیر بازتابی عمیق در روابط کانونیترین نهاد جامعه، خانواده، برجا گذاشته است. هرچند عکس اینگذاره نیز صادق است بدین معنی که تحولاتِ نهاد خانواده ساختارهای پهندامنه جامعه را متاثر میسازد. مجموعه تحولات صورتگرفته در دو سویِ این رابطه دوسویه در بسترِ تغییرات و فرایندهای تاریخیِ عمومیتری نظیر تجددگرایی و جهانیشدن، بهوقوع پیوسته است. »یافتههای اسنادی و تجربی نشانگر آن است که بستر خانواده ایرانی به دلیل تجددگرایی دچار تحول و دگرگونی گردیده است و به عبارتی در حال گذار از سنت به تجدد است. نوگرایی و تجدد به-واسطههای چون سواد، شهرنشینی، میزان مسافرتهای خارجی و تکنولوژیهای نوین ارتباطی، تحول را در خود پذیرفته و در یک تقابل دیالکتیکی بین سنت و تجدد، به بازتولید میپردازد - .« ساروخانی ، - 23:1376

در نتیجه برای بررسی نهاد خانواده، ضمن توجه ویژه به شرایط خاص ایران، میباید به فرایندهای عمومیتر و فراگیرتر در سطح جهانی نیز توجه داشت.در این فضا جامعهشناسان و دانشپژوهان نظریاتی ارائه کردهاند که پیوستاری گسترده از نظرگاههای »تدواوم و پایداری خانواده« تا »مرگ خانواده« را در برمیگیرد. عمق و گستردگی تحولاتِ نهاد خانواده به میزانی است که دیگر نمیتوان ساده-انگارانه و بیتوجه از کنار آن گذشت هرچند صحبت از »مرگ خانواده« نیز غیرقابل قبول است. از نگاه جامعه شناسان »خانواده به دلیل پاسخ به نیازهای اساسی و جهانی بشری پدیدهای »جهانشمول« است.

از اینرو، خانواده پاسخگوی اساسی-ترین نیازهای انسانی و اجتماعی از قبیل تولید مثل، تربیت فرزندان و حمایت از اعضا است. در این صورت هرگز دچار فروپاشی نخواهد شد.« در این رویکرد، خانواده در فرایند تغییر مداوم قرار دارد، بنابر اینهرگونه نگرشی به خانواده بایستی نگرشی پویا و دیالکتیکی باشد. نهاد خانواده با تحولات عمیقی مواجه است - وصرفاً منحصر به شرایط جامعه ایران نیست - نظیرِ بالا رفتن سن ازدواج، بیرغبتی به تشکیل خانواده، روابط جنسی خارج از خانواده، زندگی مشترک بدون ازدواج - ازدواج سفید - ، کاهش نرخ باروری، افزایش نرخ طلاق، رشد جمعیت زنان سرپرست خانواده، شکلگیری این اندیشه در میان تعدادی از زنان به داشتن فرزند بدون ازدواج... . البته برخی از این مسائل با فراوانی کم و بعضی با فراوانی بیشتر مبتلابه جامعه ایران است.

در این میان طلاق پدیدهای است که در طول سده اخیر در جهان نرخ روبهرشد داشته است. »یکی از نشانههای تغییر در خانواده ایرانی روند افزایش در نرخ طلاق در شهر و روستا است.« البته رشد نرخ طلاق بههیچوجه در محبوبیت زندگی مشترک زناشویی و ازدواج تاثیری ندارد، زیرا عموم طلاقها با ازدواجهای مجدد همراه است.تعدادی از نویسندگاه و محققان در مراکز مختلف به مطالعه طلاق و عوامل مرتبط با آن پرداخته اند اما مطالعه انها عمدتا سطحی و محدود به دسته بندی پوزتیویستی بوده است و هیچ کدام در قامت یک مدل نظری-تحلیلی ظهور نیافته است . به خصوص هیچکدام به ارائه ی مدل نظری - تحلیلی - بر اساس روش نظریه پردازی داده بنیاد نپرداخته اند در این تحقیق منظور از ازمدل نظری - تحلیلی - مجموعه مقولههای پرورده است که به صورت منظم با جمله های بیان کننده ارتباط به یکدیگر متصل شده اند تا چار چوب مدلی را شکل دهند که پدیده ی فرایندی طلاق را توضیح دهد.

جملات بیان کننده ارتباط به ما توضیح می دهند طلاق به دست چه کس و چه چیز و در چه وقت، در کجا، چرا، چگونه، و با چه پیامدهایی رخ داده است.لذا مسئله اساسی این مطالعه ارائه ی مدل نظری - تحلیلی - 4 در خصوص طلاق به شیوه نظریه پردازی داده بنیاد است. در همین راستا با استفاد از رویکرد بر ساختی و تفسیری و روشناسی نظریه داده بنیاد به بررسی طلاق پرداخته خواهد شد.مهمترین پرسش های تحقیق حاضر این خواهد بود که " چه مدل نظری طلاق را تبیین می کند؟"به بیان دیگر این مقاله مشخص خواهد کرد که طلاق به شیوه نظریه پردازی داده بنیاد ، در چه زمینه و بستری ؛توسط چه کسانی ؛چه زمانی ؛با چه شدتی و به چه دلیلی بوقوع می پیوندد . راهبرد های کنشی آن چیست ؟ و پیامدهای این راهبردها چه خواهد بود ؟

هدف تحقیق:

مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد برساختی-تفسیرگرایی بر این نکته تأکید دارد که با تغییر درمحیط انسان ها نمی توان رفتار و درک آن ها از پیرامون شان را پیشاپیش شناخته و درک کرد،چرا که این انسان ها هستند که محیط اجتماعی خود را خلق کرده و آ نطور که می خواهندتفسیر می نماید. نکته مهم در این رویکرد این است که انسان هااساساً این تغییرات راچطورمی بینند و چه تلقی و ارزیابی از آن دارند .بر همین اساس، درک نظام معنائی وذهنی افراد درگیر از اهمیت کلیدی برخوردار است، بدین معنا که ذهنیت های جامعه موردنظر، که خود به یک درک کلی ونسبتاً مشترک منجر می شود، مورد مطالعه قرار می گیردبنابراین، چنان چه این نظام و مکانیسم ذهنی و تفهمی آن درک شود، نه تنهامی توان درک انسان ها از دنیای پیرامون شان را شناخت، بلکه می توان به جلب درگیری ومشارکت همدلانه و عملی آن ها هم در مسیر تغییر اجتماعی کمک کرد. - احمد پور:1386؛ - 3

اهداف کلی و جزئی تحقیق:

هدف کلی این تحقیق درک معنای طلاق از دیدگاه زنان مطلقه است.

اهداف خاص تر این تحقیق را می توان به شرح زیر مقوله بندی کرد.

·شناخت تغییرات جنبه از زندگی زنان جدا شده که باعث طلاق شده است.

·شناخت مجاری و منابع این تغییرات از نظر آنها .

·شناخت پیامدهای این تغییرات .

·ارائه یک مدل پارادایمیک شامل پنج بعد شرایط ؛زمینه ، عوامل مداخله گر ؛ تعامل و پیامد بر اساس نظریه داده بنیاد

سوالات تحقیق:

سوالات خاص این تحقیق را می توان به شرح زیر مقوله بندی کرد.

·چه جنبه از زندگی زنان جدا شده تغیر کرده بود که باعث طلاق شده بود؟

·مجاری و منابع این تغییرات از نظر آنها کدام اند؟

·پیامدهای این تغییرات چیست ؟

·ارائه یک مدل پارادایمیک شامل پنج بعد شرایط ؛زمینه ، عوامل مداخله گر ؛ تعامل و پیامد بر اساس نظریه داده بنیاد

چارچوب مفهومی:

تحقیقات کیفی، برخلاف پژوهش های کمی که مبتنی بر یک چارچوب نظری جهت نظریه آزمائی هستند، از چهارچوب مفهومی استفاده می کنند .چهارچوب مفهومی مجموعه مفاهیم به هم مرتبطی را شامل می شود که بر مفاهیم عمده مورد مطالعه تمرکز دارد و آن ها را در قالب یک نظام منسجم و مرتبط معنایی به همدیگر پیوند می دهد. - احمد پور:1385، - 123 در رویکر نسل دومی محققان نظریه پردازی داده بنیادبر استفاده از تئوری در تحقیق تاکیده شده است در تعریف حساسیت نظری بیان می داند که سطح حساسیت نظری یک پژوهشگر بازتابی از سابقه ذهنی و فکری محقق است یعنی ازنوع نظریه ای که مطالعه و درک کرده می تواند در انجام پژوهش خود بهره گیرد . - ملانی:2006؛ - 23لذا در این بخش سعی می شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید