بخشی از مقاله

چکیده

قاعده حرمت اعانه بر اثم، یکی از قواعد کاربردی است که فقها از گذشته این قاعده را مورد کنکاش قرار دادهاند؛ در نگارش حاضر، نگارندگان از این منظر وارد بحث از این قاعده شدهاند که آیا این قاعده میتواند یکی از موانع صحت بیع مأکولات حرام به کفّار شود یا خیر؟ به همین مناسبت ابتدا به مدارک قاعده اشاره نمودهاند و اختلاف فقها در مورد آن را بررسی نموده اند و در ادامه شرایط تحقق اعانه را ذکر نمودهاند و در انتها با تحلیلی که از امام خمینی ارائه نمودهاند به این نتیجه رسیدهاند که این قاعده نمیتواند یکی از موانع بیع باشد و از جهت تحقق اعانه بر اثم بیع مأکولات حرام به کفّار با محذوری مواجه نیست و بر فرض تحقق اعانه، حرمت تلازمی با بطلان بیع ندارد.

مقدمه

در دین اسلام اشیایی وجود دارد که تمام یا بعضی از منافع آنها برای مسلمانها ممنوع شده است؛ و نزد آنها مالیت ندارد، به همین دلیل أخذ ثمن در برابر این امور توسط یک مسلمان أکل مال به باطل است و از طرف دیگر خوردن و آشامیدن این اشیاء نزد بسیاری از غیرمسلمانها معمول است و امکان دارد همین اشیاء به نسبت شخص یا اشخاص دیگر مال باشند؛ مانند اهل کتاب به خاطر اینکه آنها را حلال میشمارند و أخذ ثمن و تکسب به آنها مصداق »تجاره عن تراض« باشد. اما در مورد بیع این اشیاء موانعی ذکر نمودهاند که یکی از موانع، تکلیف کفار بر فروعات است که بررسی خود این قاعده و اقوال و ادله قائلین به تکلیف کفار بر فروعات و عدم تکلیف کفار بر فروعات در مقالهای جداگانه بررسی خواهد شد؛ ولی بر اساس دیدگاه مشهور امامیه که کفّار را مکلف به فروعات میدانند

بیع مأکولات حرام با محذور دیگری مواجه است به این صورت که مأکولات حرام برای آنها هم حرام هستند و بیع آنها به کفار از باب اعانه بر اثم حرام میشود، به همین خاطر ما در این پژوهش به طور مبسوط به این قاعده میپردازیم و اختلاف فقها در مورد این قاعده و ملاک و ضابطه اعانه را بررسی مینماییم که آیا بیع مأکولات حرام از باب اعانه بر اثم حرمت دارد و یا خیر و در ادامه تحلیلی از امام خمینی را در این باب ذکر خواهیم نمود.

مدارک و مستندات قاعده حرمت اعانه بر اثم

آیه تعاون

« - مائده : - 2 / در هر کار خیر و تقوا یکدیگر را یاری دهید و بر گناه و تجاوز همکاری نکنید و از خدا پروا نمایید، که همانا خداوند سختکیفر است.

استدلال به این آیه شریفه به این صورت است که خداوند متعال مردم را از تعاون بر اثم منع نموده است؛ صدر آیه هم ظهور در تعاون بر »بر« دارد ولی ما ناچاریم از این ظهور رفع ید نماییم و وجوب تعاون بر برّ«» را حمل بر برخی موارد مانند: کمک به شخصی که در حال غرق شدن است نماییم اما مانعی نیست که ما ظهور جمله دوم »ولا تعاونوا علی الاثم« را بگیریم که همان حرمت است - لنکرانی، 1416ق: -443 بجنوردی، 1419ق: ج1، . - 359

اشکالات به استدلال به آیه

اشکال اول

نظر به اینکه ما علم به این مطلب داریم که مطلق تعاون بر برّ«» و تقوی واجب نیست بلکه در برخی موارد مانند حفظ نفس محترمه در اموری مانند غرق شدن، آتش سوزی و امثال آنها و یا از باب امر به معروف و نهی از منکر واجب است ولی تعاون بر برّ در همه جا واجب نیست و مقتضی وحدت سیاق بعد از اینکه صدر روایت را حمل بر استحباب نمودیم این است که نهی را هم حمل بر کراهت نماییم. پس آیه دلالت بر حرمت تعاون بر اثم و عدوان ندارد

جواب اول
آیه شامل دو جمله مستقل است که یکی بر امر و دیگری بر نهی حکم می کند. وحدت سیاق زمانی حاصل میشود که ما دو جمله با یک حکم داشته باشیم که یا امر و یا نهی باشند؛ مانند اینکه گفته شود: »اغتسل للجمعه و الجنابه« یا گفته شود: »لا تشرب الماء قائما و لا تبل فی الماء« اما در این آیه اینگونه نیست؛ زیرا حکم آنها جداگانه است که یکی ایجاد شیء و دیگری ممانعت از حصول شیء را بیان میکند

جواب دوم

اگر قبول کنیم اقتضای وحدت سیاق حمل نهی بر کراهت است لکن مناسبت حکم و موضوع قرینهای است بر حمل نهی بر حرمت علاوه بر این در آیه قرینه قطعیه وجود دارد که مراد از نهی حرمت است نه کراهت، به خاطر اینکه اعانت بر ظلم به حسب روایات بسیاری حرام است و عدوان در آیه هم ظلم است و معنا ندارد که نهی را حمل بر کراهت نماییم

جواب سوم 

حمل آیه بر کراهت خلاف ظاهر است به خاطر اینکه در دو مورد دیگر کلمه »بر« و »تقوی« در قبل از این سوره داریم به احتمال بسیار قوی این آیه مبارکه ناظر به همان دو مورد باشد؛ یکی در سوره مبارکه بقره که میفرماید: تنها این که رویهای خود را - برای عبادت - به سوی مشرق و مغرب بگردانید نیکی نیست و لکن نیکی حقیقی - ایمان و رفتار - کسی است که به خداوند و روز آخرت و فرشتگان و کتاب - آسمانی - و پیامبران ایمان آورد - به مبدأ و معاد و اصول اعتقادی میان آن دو ایمان آورد - و مال خود را با آنکه آن را دوست - و بدان نیاز - دارد روی محبت خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و سائلان و در - راه آزادی - بردگان بدهد و نماز را برپا دارد و زکات بپردازد و - وفای - وفاداران به پیمان خویش آن گاه که پیمان بندند و به ویژه - استقامت - شکیبایان در سختی مالی و ضرر جسمی و هنگام جهاد است. آنها هستند که راست گفتهاند و آنها هستند که پرهیزکارند. - و بالجمله نیکی در سه بعد اعتقادی و عملی و اخلاقی است. -

در جای دیگر که هیئت ترکیبی اثم و عدوان به کار رفته است در سوره مبارکه مجادله است که می فرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون با یکدیگر محرمانه گفتگو میکنید، به ]قصد[ گناه و تعدّی و نافرمانی پیامبر با همدیگر محرمانه گفتگو نکنید و به نیکوکاری و پرهیزگاری نجوا کنید و از خدایی که نزد او محشور خواهید گشت پروا دارید.

اینجا نیز تعبیر اثم و عدوان به کار رفته است و همچنین در ضمن در سیاق »معصیه الرسول« وجود دارد که حمل بر کراهت خلاف ظاهر آیه است.

اشکال دوم

نهی در آیه به عنوان تعاون تعلق گرفته است و تعاون غیر از اعانه است

پاسخ 1 - بقره: . - 177

پاسخ 2 - مجادله: . - 9

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید