بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهایی جهت تعالی بخشی به جامعه با توجه به تقویت ارزش های هویتی و شخصیتی کودکان می باشد. پژوهشها نشان می دهند که شکل گیری شخصیت در اوایل زندگی آغاز می شود و شخصیت آینده فرد حاصل تعامل عوامل محیطی مانند شیوه های تربیتی، شرایط فرهنگی-اجتماعی با عوامل زیستی مانند خلق و خو می باشد. از این رو، فراهم کردن محیط مناسب برای پرورش هویت و شخصیت فکری از اوایل کودکی می تواند گام بسیار مهمی در جهت تقویت افکار مثبت و رفتارهای اخلاقی و انسانی را در جامعه تضمین کند و بدین طریق روح همدلی و یگانگی با جهان هستی و انسان های دیگر را در عالیترین شکل ممکن پدید آورد.

لذا، برنامه ریزی و پرورش قوای فکری و شخصیتی از ابتدا می تواند باعث پرورش انسان های متعهد، خلاق و با انگیزه پیشرفت بالا را برای جامعه به ارمغان بیاورد. روش تحقیق پژوهش توصیفی می باشد که از طریق رجوع به منابع علمی معتبر جمع آوری شده است.

یافتهها نشان می دهند که یکی از مهم ترین راه ها جهت پرورش انسان های نیک اندیش، فراهم کردن بستر فکری و نظام آموزشی مبتنی بر باورها و اعتقادات جهت آگاهی فرد از استعدادها، توانایی ها و شناخت ویژگی های شخصیتی و ذهنی خود از آغاز کودکی در قالب بازی های کودکانه، ایفای نقش، سرگرمی، کاردستی، بازی های گروهی، نقاشی، میز گرد، کارگاه، قصه گویی، تربیت و پرورش قوای ذهنی و بدنی و تقویت ارتباط جمعی می باشد.

مقدمه

رشد و تعالی فرهنگ اجتماعی و مشارکت همگانی برای توسعه روابط بین فردی و پویایی اجتماعی در پرتو آموزش های صحیح و مناسب مهارت های اجتماعی و زندگی می باشد. فرهنگ انسان دوستی، اخلاق و توجه به حقوق دیگران و کرامت انسانی همواره موجب رشد و بالندگی و تعالی هر جامعه ای بوده و خواهد بود. بسیاری اوقات کشورهای ابر قدرت برای ماندن خود در صدر به صور مختلف تلاش می کنند فرهنگ اصیل، باورهای بومی و سنتی، هویت ارزشی و شخصیت فکر کشورهای دیگر را از طریق ارئه برنامه های به ظاهر زیبا و جذاب در هم فروریخته و بدین ترتیب و به تدریج فرهنگ خود را بر آن جامعه قالب و غالب نمایند.

آنان ممکن است اسم چنین برنامه هایی را پیشرفت، جهانی شدن، به روز بودن و یا تغییرات حاصل از شرایط فرهنگی-اجتماعی و تاریخی بنامند. در هر صورت آنان یک هدف دارند و آن تحریف فرهنگ اصیل یک جامعه و کم رنگ کردن ارزش های دیرینه آن سرزمین از طریق تلاش برای دستکاری در هویت ملی و فکری سرزمین ها و ملیت های دیگر می باشد. استحاله فرهنگی و تغییر تدریجی فرهنگ مردم یک جامعه یکی از مهم ترین راهبردهای اساسی است که اینک در برخی جوامع شاهد آن هستیم. لذا، برای کاهش چنین ضربات جانکاهی بر پیکره کشور عزیزمان می باید با تعمیق باورهای ملی و دینی از اوایل زندگی راه ورود چنین بینش ها و باورهایی را بر بدنه اجتماعی باید سد کرد.

جهت افزیش مسؤلیت پذیری، مشارکت اجتماعی، پایبندی به وظایف اخلاقی و انسانی، همیاری و حفظ محیط زیست در جامعه لازم است مهد کودک ها و مدارس کودکان را برای ورد به دنیای واقعی آماده کنند و نظام آموزشی تلاش کند برنامه خوبی برای آماده شدن و ورود آنان به زندگی فراهم نماید. اگر امروزه جامعه ایرانی با فرار مغزها، افسردگی نوجوانان، بیکاری، مشکلات زناشویی و طلاق بالا مواجهه است، می توان گفت که نظام آموزشی ناقص کنونی یکی از علت ها ی این اتفاق ناخوشایند می باشد. لذا، اگر تغییر و تحولی در نظام آموزشی کنونی با همکاری سازمان های دیگر صورت نگیرد، این روند همچنان ادامه خواهدیافت.

مهد کودک ها از آغاز ورود کودکان به مهد کودک ها علاوه بر آموزش شعر و قصه، بخش اعظم آموزش خود را به معرفی مشاغل در قالب نمایش، ایفای نقش، کاردستی و هنری به کودکان معرفی کنند. برای به ثمرنشتن این موضوع لازم است این کار از 4 تا 6 سالگی در مهد کودک و پیش دبستانی ها صورت گیرد. همچنین، ساعت آموزش در روز باید بین 8 تا 9 ساعت و متناسب با حوصله و روحیه کودکان صورت گیرد. این امر انگیزه پیشرفت و علاقه کودکان در آینده به کار و تولید، تقویت روحیه همدلی، توجه به قوانین و حقوق دیگران را در جامعه بهبود می بخشد. علاوه بر این، نسبت تعداد کودکان به مربی در این دوره 7 به 1 باشد تا بتواند نظارت و دقت بیشتری جهت تربیت و آموزش کودکان به کار گیرد. همچنین، مربی باید از نظر تخصص ، تعهد و دانش توانا و با انرژی باشد

در دروه سه ساله بعد یعنی، سه سال اول دبستان، نیز، بعد از استعداد یابی کودکان از نظر جسمی، روانی-حرکتی، هنری، مهارتی و شناختی، کلامی، توانایی خلاقیت، رهبری و مدیریت در راستای آموزش خواندن و نوشتن هر کودکی متناسب با استعدادهای هنری، مهارتی ، شناختی و بر حسب علاقه اش در این زمینه آموزش ها و اطلاعات لازم در زمینه شغلی جهت شناخت مشاغل و تعیین شغل آینده استمرار یابد. در این دوره لازم است که تعداد معلم به شاگرد به نسبت حدود 1 به 10 باشد.

ساعات تدریس نیز حدود 9 ساعت در روز باشد و علاوه بر آموزش متون درسی به آموزش اخلاق، آموزش زندگی، مهارت اجتماعی، محیط زیست، موسیقی، معرفی مشاغل، هنر و کاردستی، کارهای مهارتی و تربیت بدنی پرداخت. در صورتی که برنامه آموزشی سه سال اول ابتدایی زمان کافی برای شناخت و خودآگاهی و آموزش مهارت های زندگی و هویت ملی ایرانی همراه با هنر و تفریحات جسمانی فراهم شود، می تواند نقش بسیار مهمی در تبیین و پذیرش ارزش های اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و دینی، شخصیتی، هویتی و به گسترش، عدالت، نوعدوستی و معیارهای اخلاقی را در آینده فراهم کند.

در دوره سه ساله دوم دبستان؛ یعنی از 10 سالگی هر یک از کودکان می باید ضمن شناسایی توانایی ذهنی و شخصیتی با شغل آینده خود - حدود پنج شغل - بیشتر آشنا شوند و علاه بر آموزش متون درسی می باید به آموزش هویت بومی ایرانی، کنفرانس بین المللی نقش مدیریت انقلاب اسلامی در هندسه قدرت نظام جهانی - مدیریت، سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد، حسابداری - توجه به حقوق دیگران، مشارکت اجتماعی، حقوق شهروندی و آیین زندگی معاصر را آموزش ببینند.

در این دوره لازم است کودکان فرصتی داشته باشند تا بتوانند به طور عینی و واقعی از مشاغل و موقعیت آینده شغلی و کار ی خود دیدن نمایند، والدین و مربیان از ویژگی های فردی، روحی، شخصیتی و خلق و خویی وی آگاهی کامل و لازم داشته باشند. این امر ضمن انرژی و امید دادن به کودکان نسبت به آینده شغلی خود عزت نفس و توانایی آن را در مسیر زندگی همراه با احترام به دیگران و اعتماد به نفس افزون می نماید. حاصل این برنامه ترقی و تعالی بخشی به رشد اجتماعی، شخصیتی و هویتی شهروندان یک جامعه خواهد بود. در این دوره علاوه بر آموزش متون درسی، آموزش مهارت های زندگی، خانه دارای، همسر داری، رعای ت حقوق دیگران، کارآفرینی، تجارت، آموزش مشاغل خانگی و محلی ،اصول افزایش و کسب درآمد بر اساس مبانی اخلاقی می باید در برنامه گنجانده شود.

دوره متوسطه می باید ضمن شناسایی کامل توانایی های هنری، ورزشی، مهارتی و شناختی دانش آموزان، مح یط مدرسه، جایی مفرح باشد تا دانش آموزان بتوانند از یادگیری در مدرسه لذت ببرند؛ زیرا چنین امر ی می تواند بسیاری از مشکلات هیجانی، ذهنی، رشدی، تعارض ها، طغیانگری، قانون شکنی، جامعه ستیزی، ترس از آینده و شغل و مشکلات ارتباطی را به حد اقل ممکن برساند.

یافتهها و پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که شکل گیری شخصیت در اوایل زندگی آغاز می شود و شخصیت آینده فرد حاصل تعامل عوامل محیطی مانند شیوه های تربیتی، شرایط فرهنگی-اجتماعی و جو روانی اجتماعی مدرسه با عوامل زیستی مانند خلق و خو، عوامل زیستی و تعادل ترشح هرمون ها در بدن می باشد می باشد

از این رو، فراهم کردن محیط مناسب برای پرورش هویت و شخصیت فکری از اوایل کودکی می تواند گام بسیار مهمی در جهت تقویت افکار مثبت و رفتارهای اخلاقی و انسانی را در جامعه تضمین کند. لذا،برنامه ریزی و پرورش قوای فکری و شخصیتی از ابتدا می توند باعث پرورش انسان های متعهد، خلاق و با انگیزه پیشرفت بالا را برای جامعه به ارمغان بیاورد. این موضوع باعث می شود در دوره ای بعدی زندگی افراد به خود گردانی اخلاقی رسیده باشند و نیازی به مبارزه و کنترل آنان نمی باشد. پس، جامعه ای که تمایل دارد روح اخلاق و تعالی بخشی در سراسر اجتماع و در تمام مراحل زندگی انسان ها بارور و ملموس باشد، می باید پایه های اولیه زندگی را باید بر اساس یک برنامه متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی-اجتماعی تبیین و تقویت کند.

منبع رفتار انسان، باورها اعتقادات،اندیشه و تفکر او می باشد. این تفکر احساس، عواطف، شناخت و تصمیم گیری فرد را در مسیر زندگی امکان پذیر می سازد. این نیروی دورنی که موجب تفاوت اصلی انسان ها با یکدیگر می شود و رفتار انسانه ها را با یکدیگر متمایز می سازد ریشه در فرایندهای ذهنی، شخصیت، هویت، شناخت و محیط فرهنگی-اجتماعی دارد.

نوع تربیت و پرورش افراد ممکن است شخصیت و شیوه اندیشه و تفکر آنان را تحت تأثیر قرار دهد و سبک شخصیت فکری آن ها را شکل دهد. شخصیت فکری به احساس، رفتار، باور، نگرش، نحوه استدلال، ارزیابی و تصمیم گیری فرد اطلاق می شود که در مواجهه با پدیده های فرهنگی-اجتماعی، سیاسی، مذهبی، اقتصادی و تاریخی به پذیرش یا رد آن ها می پردازد که حاصل تأثیرگذاری عوامل متعد درونی - ژنتیکی و سرشتی - و بیرونی - محیط، آموزش، سبک تربیتی و قصه های زندگی - فرد می باشد.

بنابراین، برآیند این عوامل در طول زندگی، نوع شخصیت فکری فرد را تعیین می کند. لذا، جریان فکری انسان نسبت به تفسیر و تعبیر امور زندگی حاصل یک روند ذهنی-شخصیتی است که حاصل پردازش اطلاعات بر مبنای تصم یم گیری و ارزیابی از رویدادها می باشد. کودکان با اندیشه خاصی به دنیا نمیآیند، نوع هویت و شخصیت فکری آن ها در اثر تعامل با محیط، آموزش، یادگیری، ویژگی های ژنتیکی و شخصیتی شکل می گیرد. از این رو، شخصیت فکری نیاز به محیطی غنی از محرک ها، آزادای اندیشه و توانایی بیان افکار و دیدگاه خود را دارد. لذا، برای متعالی شدن و پروش اندیشه ها و هویت های ارزشی مبتنی بر کرامت والای انسانی لازم است زیر ساخت های شخصیت کودکان بر مبنای ویژگی های شخصیتی، نیازهای مادی و عاطفی-اجتماعی طراحی و تبیین شود تا جامعه انسان هایی اندیشمند و ارزشمند را شاهد باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید