بخشی از مقاله

چکیده
اندیشمندان و صاحبنظران در طول اعصار از دیدگاههای مختلف به تعریف معماری بومی و مفهوم کاربردی آن پرداخته و به بیان الگوهای این گونه معماری میپردازند. از سویی دیگر مفهوم پایداری و شناخت الگوهای پایداری همسو با معماری بومی مورد توجه قرار گرفت. ریشه شناسی این دو مفهوم مشابه از زمانی اهمیت یافت که مفهوم محلی نمودن و بومیت در پایداری مطرح گردید.

در همین راستا کلیت الگوهای معماری و شهرسازی بومی میتواند راه کارهایی را به ما ارائه کند که نه تنها همگام با رعایت الگوهای پایداری است بلکه معماری ما را به سوی تجارب و هویت گذشته از جزء تا کل می کشاند؛ در همین راستا پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و توصیفی تاریخی،گرد آوری دادهها از روش کتابخانهای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش کیفی بهره برده شده است.

مقدمه
کمکم با پیشرفت تکنولوژی، در عرصه ی معماری و ساختمانسازی نیز، معماری بومی که همگام با محیط، فرهنگ، آداب و رسوم و با توجه به طبیعت بود به دست فراموشی سپرده شده و این مسئله، از دست رفتن منابع جبران ناپذیر را باعث شد. معماری پایدار به عنوان راه حلی برای این معضل مطرح شد این در حالی است که معماری کهن ایران مملو از این قاعدههای محتوایی و چارچوبهای عملکردی است که معماران گذشته به آنها پی برده و با توجه به اقلیم، فرهنگ و آداب و رسوم منطقه آنها را به کار میبردهاند.

در جوامع امروزی این اصول به دست فراموشی سپرده شده و به بستر شکل گیری بنا توجهی نمی شود. هر چنددر مقایسه این دو تفاوتهای بسیاری دیده میشود که نشان از عدم تجانس آنها دارد. بعنوان مثال وزن و چگالی مصالح بومی که نمیتواند بدون تغییر و به روز شدن در معماری امروزین باهدف سبک سازی ساختمان مورد استفاده قرار گیرد اما کلیت اصول معماری و شهرسازی بومی میتواند راه کارهایی را به ما ارائه کند که نه تنها همگام با رعایت اصول پایداری است بلکه معماری ما را به سوی تجارب و هویت گذشته از جزء تا کل میکشاند.

1.    تعریف و ویژگیهای معماری بومی
بومی معنا و لغت عامیانه در بوم شناختی است، و به لحاظ سبک کلمه بومی به معنای منطقهای و ناحیهای میباشد. برای اولین بار در سال 1839 در انگلستان استفاده شبعداً متناوباً دنبال شد و در سال 1950 میلادی کاربرد وسیع تری یافت. معماری»خودجوش« به ابداع جوزپه پاگانو اولین نامی برای این پدیده معماری بود.

او در تحلیلی چنین مینویسد: منظور از خود جوش، معنی تصادفی بودن آن نیست، بلکه طبیعی بودن آن است و هرگونه گزینش در نهایت سخت گیری به عمل میآید، این برخاسته از ضرورتهای معین است. ضرورتهایی که تنها حامل جنبههای مادی و عملکردی نیستند .

امروزه معماری بومی به عنوان ظرفی و میراثی از گذشتگان تلقی میشود، میراث مردمانی که آموزش معماری ندیده و به آفرینش معماری میپرداختند.این ساختمانها شیوههای زندگی مردم بر اساس اندیشههای رایج در فضای زندگی جمعی متظاهر میکنند. پیترو بلوچی هنر بومی را هنری می داند که توسط افراد متخصص و با برنامه ساخته نشده است بلکه در دامنه محدودی از تجربه توسط افراد عادی شکل گرفته است. رودوفسکی نیز این هنر را خلق شده توسط معماران و هنرمندانی معرفی میکند که در زمان و مکان ویژه استعداد قابل تحسینی را در انطباق ساختمان در طبیعت پیرامون از خود نشان داده اند و تنوع آب و هوایی را پاس داشتند، و توپوگرافی و عوارض زمین را به یاری طلبیدند

حسن فتحی از نظریه پردازان معماری بومی نیز در تعریف این نوع معماری آنرا خاص هر ملتی عنوان کرده است که خطوط و فرمهای دلخواه خویش را بر اساس زبان، عادات و رسوم محلیاش نمایان کرده است. این فرمها و عناصر ویژه معماری بومی هماهنگی تصور مردم با خواستههای محیط است .[3] این معماری بر ارزش مطلق فضایی که از ابتدایی ترین اشکال هندسی پدید میآید، بر ترکیب بندی آزاد و اغلب بدون تقارن نیروی متجلی دیوار ضخیم رعایت چشم انداز و منظره های پیرامون تأکید دارد

معماری بومی، یعنی مجموعه واحدهای معماری شهری که در سرزمین گرد هم آمده و با هماهنگیهایی که در زمینه شکل، در زمینه حجم گذاری یا کاربردی، رنگ آمیزی و آهنگ سطوح پر و خالی و همچنین در زمینه مصالح و نظام های ساختمانی در آنها پدیدار است، این هماهنگی مبتنی بر ضابطهها و رسوم و سلیقه های زاده از فرهنگ محیطی، رفتارهای محیطی است. معماری را نیز میتوان متکی به تبلور این فعل و انفعالات بر پایههای معماری بومی برای پاسخگویی به نیازهای مکانی دانست که با انتخاب و استفاده از مقررات هر سرزمین پدید آمده است

این معماری به طور سنتی به فرم هایی اطلاق می شود که بر اساس نیازهای ساکنان یک منطقه و محدودیت های محل و اقلیم، شکل گرفته باشد [4] میتوان گفت که معماری بومی با مردم همزاد و با محیط، همساز است [5] دارای خطوط ارتباطی مستقیم، بیواسطه و محکمی با فرهنگ توده ها و زندگی روزمرهی آنهاست [6] که معمولا به »معماری بدون معمار« نیز معروف است [7] و میتواند »به هر نوع معماری که به یک مکان خاص تعلق داشته باشد« ، اطلاق شود 

استفاده بهینه از انرژی و بهره برداری اکولوژیک از انواع انرژیهای پایدار از خصوصیت این نوع معماری به شمار میرود [9] استفاده از امکانات محیطی و هماهنگی با طبیعت، در معماری بومی نمایان است .[10] به کار گیری فنون محلی و استفاده از مصالح بوم آورد، اغلب فرایندی نسبتا ساده داشته و به راحتی بخشی از نیازهای عملکردی ساکنان را براورده میکرده است 

در معماری بومی، نه تنها میتوان به مفاهیم فرمیک توجه نمود؛ بلکه اصل الهام گیری، در به کار بردن جوانب مثبت برای رسیدن به آسایش است .[12] یکی از راههای شناخت معماری بومی، شناخت به وسیله شیوه تجربی است. دکتر منصور فلامکی سه دیدگاه جدا نشدنی را برای درک شناخت تجربی مورد بررسی قرار داده:

ایجاد بنا فارغ از تأثیرپذیریهای مستقیم و منفعل از محیط - اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، طبیعی - ، توجه به محیط فرهنگی جامع یا فراگیری محیط اطراف معمار و توجه معمار به مجموعه روابط اقتصادی، اداری، تولیدی محیط [1] این معماری شامل تمامی خانهها و فضاها و ساختمانهایی است که برای انسانها ساخته میشود که این ساختمانها که یا توسط مالکان ساخت و یا توسط جامعه احداث میشوند به زمینههای محیطی و منابع در دسترس وابستهاند و از تمام تکنولوژیهای سنتی بهره میبرند. تمامی فرمهای معماری بومی برای رفع نیازهای مشخص، کیفیت زیستی معین، اقتصاد و روشهای زندگی فرهنگهایی که آنها را ایجاد کرده، ساخته شدهاند

.2  الگو های معماری بومی

معماری سنتی جهان منبعی غنی است که پتانسیل قابل توجهی برای کمک به ما در فهم طراحی و ساخت پایدار دارد. ساختمانهای بومی از مصالح محلی در دسترس، کاربرد محلی، منابع انرژی تجدید پذیر ساخته شدهاند .[13] الگوهای طراحی و معماری بومی هم به ساختمانهای مجزا و هم به طرحهای شهری و روستایی در استفاده از منابع طبیعی توجه دارد. الگوهای معماری بومی در زیر آورده شده است.

انرژی: حداکثر استفاده از منابع محلی در گرمایش، تهویه و روشنایی ساختمانهای بومی با توجه به نیازهای اقلیمی و محلی جهت گیری گذرها و راههای شهری، نحوه قرار گیری ساختمانها در کنار همدیگر، جهت گیری ساختمان، موقعیت پلان در زمین، موقعیت پنجرهها، درها و ... با توجه به ملاحظات اقلیمی و انرژی 13]؛ 14؛ [15 بهرهگیری از مصالح بومی از منابع محلی. ساختمانهای بومی دارای درصد بالای مصالحی است که مفهوم فرهنگی فرا زمانی را به موازات عملکرد بنا داراست.

رشد الگوهای متفاوت ساختمانی در پاسخ به مصالح ساختمانی در دسترس و شرایط اقلیمی منطقهای متفاوت از الگوهای طراحی بومی که توسط پیرنیا مطرح گردیده است، به عنوان الگوهایی یاد میگردد که با توجه به تنوع در هر منطقه دارای الگوی مشترکی میباشد. در این الگوها تمامی ملاحظات اقلیمی، انسانی، فرهنگی و ... در نظر گرفته میشده است. به طور خلاصه این الگوها در ذیل ذکر و تعریف میگردد. طراحی بومی شامل دو اصل کلی طراحی اقلیمی و انسانی است.

در طراحی اقلیمی در معماری بومی تمامی اقلیمهای ایران نکته مشترکی وجود دارد و آن الهام از طبیعت میباشد، استفاده از گیاهان طبیعی، روشنایی طبیعی، تهویه طبیعی، خصوصیات دمایی، جهت ساختمان و ... در این معماری گنجانده شده است. طرح و نقشهی معماری بومی به گونهای است که با اقلیم محل، بیشترین سازگاری را دارد و کمترین تحمیل را برای محیط زیست بوجود میآورد

از سویی دیگر مهمترین اصل پایداری که در معماری بومی مشترک است و در ادامه مطالب به آن پرداخته شده است طراحی انسانی است که به قابلیت زیست تمام اجزای تشکیل دهندهی نظام زیست جهانی میپردازد. این اصل عمیقا ریشه در نیاز به حفظ عناصر زنجیرهای نظامهای زیستی دارد که تداوم حیات و بقای انسان، وابسته به وجود آنهاست. ضروری ترین نقش معماری، خلق محیطهای ساخته شدهای است که امنیت، سلامت، آسایش فیزیکی، صحت روانی و بهره وری ساکنان خود را تداوم بخشد

از دیگر الگوهای معماری بومی که با اصول پایداری نیز مشترک و تأکید میگردد خود بسندگی است که به معنای استفاده بهینه از مصالح در مکان ساخت بنا است چون استفاده از خاک فونداسیون حفاری شده، برای ساختن آجرهای همان ساختمان است. همچنین پرهیز از بیهودگی به منظور رسیدن به بیشترین کارایی چون کنترل هدر رفتن هزینههای ساخت است. از نظر توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی اصل درون گرایی و مردم واری از الگوهایی است که بر اساس نیازهای فرهنگی ساکنین، اهمیت قلمروپایی و تعلق شکل گرفته است

نیارش، پایایی بنا و پیمون ازدیگر اصولی هستند که در طراحی بومی ساختمانها از اهمیت ویژه برخوردار است. دانش ایستایی، فن ساختمان، مصالح شناسی، استفاده از قواعد هندسی، درک نیروها در ساختار ساختمان از خصوصیات معماری بومی ایرانی است. استفاده از پیمون، معمار را قادر به ایجاد فضاهایی انعطاف پذیر مینموده است و این انعطاف پذیری منجر به افزایش عمر بنا میشود. این تعاریف خود مبین اشتراکاتی بین معماری بومی و پایدار بر اساس اشتراکات آنها است

جدول - 1 - ارزش های تکرار پذیر معماری بومی در زمینه های مورد توجه معماری پایدار [17]

.3  رازهای ماندگاری معماری بومی
رمز، جنبههای مختلف وجودی یک شیء است. رمز، چیزی است که به یک شیء در مراتب کلی وجود معنا میبخشد. برخی از راز و رمزهای معماری بومی بر موارد ذیل متمرکز شده است:

هویت و طبیعت ؛ وحدت و هماهنگی ؛ زیبایی

.4  معماری پایدار
امروزه ساختمان ها به عنوان بخشی از محیط زیست تولید کنندهی قسمت اعظمی از آلودگیهای زیست محیطی میباشند. »با تفکر، طراحی و برنامهریزی دقیق، میتوان ساختمانهایی ساخت که کمترین تأثیر منفی را بر محیط زیست داشته باشند. معماری پایدار، یکی از ایدههای برنامه ریزی و طراحی برای ساخت چنین ساختمانهایی است.

»معماری، علمی است که با شناخت از محیط، احترام به طبیعت و توجه به ارزشها، نیازهای مادی و زیباشناسانهی انسانهای عصر خویش را برطرف میسازد و ارمغان آور آرامش و شکوه است.[22] « که با الهام از مفهوم پایداری، معماری پایدار را پدید آورده و به نامهای »معماری اکولوژیکی«، »معماری سبز« و »معماری زیست محیطی« نیز خوانده میشود که همگی بیانگر سازگاری معماری با محیط زیست میباشند.

مفهوم معماری پایدار، چه به عنوان خلق فضای انسانی و تنظیم رابطهی انسان و محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند، همواره با محیط پایدار، در آمیخته و در چارچوبی کلی میتوان از آن به »خلق محیط پایدار انسان ساخت« تعبیر کرد

این معماری، فعالیتی در جهت ترمیم، بازسازی و تجدید سیستم های طبیعی و زمین، همچنین استفادهی محتاطانه از منابع چرخهی حیات در طبیعت داشته» .[24]«تا بتواند محیط مناسبی برای زندگی انسان به عنوان ارگانیسم زنده دیگری فراهم نماید.

.5  الگوهای معماری پایدار
برندا و رابرت میل، شش اصل را برای برنامه ریزی و طراحی پایدار ساختمان ها و محیط زیست پیشنهاد کرده اند.شش اصل آنها به طور خلاصه آورده شده است

حفظ انرژی:
ساختمانها میتوانند به گونه ای طراحی شوند تا سطحی مناسب از گرما را فراهم کرده، تهویه پذیر بوده و از گرما و سرما و حرکات هوای طبیعی استفاده کنند. مهارتها و تواناییها در طراحی ابنیه و استفاده از سیستم دارای هوش مصنوعی در این روش بسیار کارا میباشد.

همراهی با شرایط آب و هوایی:
هر بخش از جهان دارای آب و هوا و اقلیم مشخصی است که هر کدام پتانسیلهای مختلفی را برای استفاده از ویژگیهای آب و هوایی برای فراهم کردن شرایط مناسب و راحت در داخل و خارج ساختمان ایجاد میکند.

به حداقل رساندن مصرف منابع جدید:
این اصل از 2 طریق صورت می پذیرد. ابتدا با به حداقل رساندن استفاده از مواد و منابع تجدید ناپذیر در ساختمانهای جدید و دوم استفاده مجدد ساختمانها با به حداقل رساندن مصرف منابع و انرژی.

احترام به استفاده کنندگان:

استفاده کنندگان باید در فرایندهای تغییر و مدیریت مکانها مشارکت داده شوند. آنها بر مکانی که در آن قرار دارند، تأثیر گذاشته و از آن تأثیر میپذیرند.

توجه به مکان:

عملکرد هر ساختمانی تعریف کننده شرایط مکانی است که مکان در آن قرار دارد در حالت ایده آل اثر مکان باید حداقل و بهینه باشد. توپوگرافی، هیدرولوژی، شرایط زمین و اکولوژی همه بطور آگاهانه و یا نا آگاهانه تأثیر گذارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید