بخشی از مقاله
چکیده
بدون شک شارع مقدس تکالیفی برای دولت های اسلامی، نسبت به مسلمانان، مستضعفان و ... درنظر گرفته و آرزوی مسلمانان جهان تشکیل امت واحده است. ولی در شرایط حاضر که سیستم ملت- کشور تعیین کننده مرزهای جغرافیائی و به نوعی موجب جداسازی مردم دنیا شده است، دولت های اسلامی و اتحاد آنان یا باید بصورت جهان وطنی اسلام، فدراسیون اسلامی، کنفدراسیون اسلامی، همگرائی دولت های ملی و اسلامی با تاکید بر همکاری های منطقه ای و یا همگرایی دولت های ملی و اسلامی در ابعاد مختلف با مرکزیت دولتی که صلاحیت رهبری جهان اسلام را دارا است، باشد.
فرضیه تحقیق این است که اولا بهترین نوع اتحاد دولت اسلامی، همگرایی دولت های ملی و اسلامی در ابعاد مختلف با مرکزیت دولتی که صلاحیت جهان اسلام را دارا است، باشد و ثانیا، دولت اسلامی باید اهداف و آمال خویش را باتوجه به قراردادها و عهود بین المللی و اصل ضرورت و مصلحت جامعه مسلمانان تعدیل نماید و تقابل را کنار گذاشته و در راستای ایجاد عالی ترین شکل وحدت گام بردارد.
مقدمه
از مسائل مهم و اساسی فراروی دولت های اسلامی در راستای تمدن سازی اسلامی، تقابل یا تعامل این دولت ها با اقتضاءات و ارتباطات جامعه بین الملل است، از آنجا که تشکیل امت واحده از آرزوهای جهان اسلام و مسلمانان است ولی مرزهای بین المللی و عهود دیگر مانع و مزاحم بسیاری از آمال مسلمانان است یا باید خود را کاملا از جهان امروز جدا نمود که این موضوع در دهکده جهانی بی معناست و یا باید کاملا خودباخته و دل فریفته جهان و معاهدات امروزی شد که این نیز بی معناست. لذا، می توان با همگرایی دولت های اسلامی و باتوجه به اصل مصلحت و اصل نفی سبیل کفار و اصل لزوم قراردادها و ... به یک راه میانه جهت تعامل با اقتضاءات جامعه بین المللی رسید.
شکل های اتحاد ملل و دولت های اسلامی
زمانی که از اتحاد دولت های اسلامی سخن به میان می آید، شکل های مختلفی قابل تصور می باشد، که شامل شکل های هماهنگی های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و یا بصورت فدراسیون، کنفدراسیون و یا تشکیل دولت واحد اسلامی است.
هدف غائی دیانت اسلام، برقراری دولت واحد زیر پرچم ولایت کلی الهی است، حال سوال مطرح این است که آیا اسلام شکل خاصی از وحدت را مدنظر دارد و یا اینکه پاسخ پرسش فوق را باید از دیدگاه صاحب نظران و متخصصان فن طلب نمود؟ قبل از ورود در این بحث وحدت دولت ها از دیدگاه رئالیست ها و ایدئالیست ها و شکل های اتحاد دولت ها از منظر حقوق را بررسی می کنیم.
وحدت دولت ها از دیدگاه رئالیست ها و ایدئالیست ها
ادواردکار در سال 1939 به نقد و تفکر سنتی فوق پرداخت و ایدئالیست ها را طرفدار جنگ و واقع گرایان را بی توجه نسبت به درس های تاریخ معرفی نمود. وی با دیدگاهی پراگماتیستی در صدد بود آرمان گرائی و واقع گرائی را در هم آمیزد. پس از کار، رهیافت های جدید مبتنی بر ارقام و کمیات در دهه 1960 نضج گرفت و تفکرات سنتی افول نمود. روابط بین الملل از این زمان به بعد شاهد تقابل سنت گرایان و رفتار گرایان بود، نه تقابل واقع گرایان و آرمان گرایان
بطور کلی می توان گفت، واقع گرایان بر مفهوم قدرت، تعهدات قانونی، بدبینی تاریخی و تشکیک درخصوص اتحاد دولت ها اصرار دارند. آنان معتقدند تفکرات ایدئالیست ها نتوانست جلوی بروز جنگ های جهانی را بگیرد، اما آرمان گرایان نسبت به ذات انسان و هم گرائی دولت ها خوش بین هستند و همیشه از "صلح جهانی"، "عقل" سخن می گویند و در یک کلام "اخلاق" را جایگزین "قدرت" می کردند.
شکل های اتحاد دولت ها از منظر حقوق
الف - یورنیور سالیسم - آرمان وحدت جهانی - : تاریخ روابط بین المللی شاهد اتحادهای مصلحتی و امپریالیستی همانند »اتحاد مقدس« بوده است. انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 و جنگ های اول و دوم جهانی صحنه روابط بین المللی را دگرگون نموده و در طول این حوادث، دولت های ملی تقویت شدند و ملت- کشور به عنوان مهم ترین بازیگر صحنه بین الملل مطرح گردید.
در سده اخیر، سازمان ها و نهادهای بین المللی به اشکال مختلف حاکمیت دولت ها را محدود نموده اند، هرچند به دلیلی برای آنها محسوب نمی شوند. گسترش فعالیت و عملکرد سازمان های بین المللی براساس دیدگاهی آرمان گرایانه، ممکن است به وحدت عملی کلیه دولت ها منجر گردد. براساس فلسفه یونیورسالیسم این وحدت، در آینده عملی خواهد شد و تعارض منافع ملی دولت ها از بین خواهد رفت