بخشی از مقاله

چکیده :

اکنون دنیا در وضعیت اطلاعاتی به سر می برد که با پیشرفت های تکنولوژیک به دهکده ای کوچک تبدیل شده است، در آن واحد ، تمام مردم دنیا از یکدیگر اطلاع و آگاهی دارند و این رابطه ها به گونه ای است که سبک و سیاق زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است . لذا یکی از نهادهای تاثیر گذار در جهت نهادینه کردن سبک زندگی مبتنی بر ارزشهای دینی ، نظام تعلیم و تربیت است .داشتن شیوه ی زندگی اسلامی بستر ساز تمدن نوین اسلامی و پیشرفت همه جانبه است، تاکید رهیر معظم انقلاب یرسبک زندگی اسلامی - ایرانی نشان از اهمیت موضوع است که نیازمند تمرکز و فعالیت بیش از پیش می باشد.

این مقاله از نوع کتابخانه ای بوده و با روش تحلیلی انجام شده است. در ابتدا مفهوم سبک زندگی و انواع آن از جمله سبک زندگی مبتی بر  جهان بینی الهی و سبک زندگی مبتنی فرهنگ غرب مورد بررسی قرار گرفته ، سپس لزوم تغییر سبک زندگی ، مبانی آداب و سبک زندگی و امتیازات سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی مطرح شده است . در ادامه دستورات دین اسلام برای بهتر زیستن و نقش تعلیم و تربیت در نهادینه سازی این دستورات مطرح ودر پایان پیشنهاد های در ارتباط با تحقق سبک زندگی اسلامی و ایرانی ارائه شده است .

مقدمه :

سبک زندگی در خلال دهه هشتاد میلادی در جامعه شناسی و بیشتر از آن در نظریه های اجتمعی به عنوان یک مفهوم مهم مطرح شده است ، و بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی از جمله گیدنز و چنی در این زمینه عقاید خود را بیان نموده اند . گیدنز ابراز می کند که سبک زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش از عملکردهای تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد، چون نه فقط نیازهای جاری او را برآورده می کند بلکه روایت خاصی را هم وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسم می سازد

هر چند کلمه سبک زندگی ترجمه کلمه خارجی است و از این منظر در فرهنگ ما ترکیبی نو و جدید است، اما مفهوم این کلمه در قالب کلمه عقل معاش در فرهنگ ما دارای سابقه است. جنگ های ایران وروس و حضور استعماری انگلیس در ایران و منطقه، سخن از مواجهه نظامی را مطرح ساخت.

از اواسط دوره قاجار غرب و غرب زدگی و مواجهه ما با این پدیده، شکلی جدید به خودگرفت. این نحوه مواجهه جدید، در حوزه اندیشه و تفکر و علم و فرهنگ بوده و غرب زدگی گسترده فرهنگی و علمی را پدیدار کرد. بدین سبب طبقه روشنفکران غیر دینی وفراماسونرها در این دوره آن هم تحت نظارت و حمایت و هدایت انگلیس و روسیه و بعدهاآمریکا شکل گرفت و براساس این شیوه مواجهه است که کم کم سبک زندگی ایرانی دستخوش تغییرات می شود؛ تغییراتی که هرچه زمان برایش جلوتر می رفت، سرعت این تغییرات نیزسریع تر می شد و واکنش آگاهان، روشنفکران دینی، خواص سیاسی و علما را باعث میگشت.

این در حالی بود که سبک زندگی سنتی -دینی با مایه ها وجوهره شیعی وگرایشات اهل بیتی مردم ایران از استحکام دیرینه و با پشتوانه ای برخوردار بود وجامعه ایرانی را به چاره واداشت که چگونه نه این را وانهد و نه آن را رد نماید. پرسشی که هنوز در دوران گذار برای پاسخ به آن هستیم و به سؤال »چه باید کرد« دربرابر هجوم اندیشه غربی صدها پاسخ داده شده است.

هر چند همگان متفقند جوهره شیعی واسلامی مردم و جوانان ایران اسلامی لیبرالیزه نمی شود اما سبک زندگی در صد سال اخیردچار تحولات عمیق و ریشه داری شده است و همواره مسأله تماس، برخورد، پذیرش، طرد،مقابله و یا همزیستی میان فرهنگ سنتی-اسلامی ایرانی وورود فرهنگ غربی واروپایی که حامل تجدد و مدرنیته به معنای دقیق کلمه است، مطرح بوده و هنوز هم این موضوع درقلب تحولات فکری فرهنگی جامعه قرار دارد.

این مسأله برای آگاهان و خواص، آشکار، وبرای عموم مردم، مسأله رایج و مبتلابهی است که عامه مردم نسبت به آن تا کنون غفلت معرفتی را ترجیح داده اند و رهبر انقلاب اخیراً اهتمام ویژه ای به غفلت زدائی دراین ساحت نموده اند. مارکس وبر، اولین کسی است که درباره سبک زندگی تحقیق کرده و در جامعه غربی و سرمایهداری با عنوان »روح پروتستانتیسم و سرمایهداری« نامگذاری شده است. غالب این تحقیقات با رویکردی حداقلی و با شیوه کارِ بیشتر برای رستگاری و مصرف کمتر است.

ناگفته نماند که چنین دیدگاه و شیوه ای در جامعهای بوده است که دین حضوری حداقلی داشته و در حوزهای خصوصی بوده است. با این همه، میشود که در جامعه ایران، که دین در عرصه خصوصی و عمومی حضوری حداکثری دارد، در این باره مطالعه بیشتری کنیم. از منظر تفکر اسلامی، هنگامی انسان و زندگی او سعادتمند است که اهداف و برنامهریزیهای خود را از تعالیم وحی و نبوت گرفته باشد. رفتارهایی که دین اسلام درباره سبک زندگی ارائه میدهد با علوم اجتماعی و روانشناسی پیوند برقرار میکند. برآنیم که از میان الگوهایی که امروزه برای سبک زندگی هست الگویی را با سبک زندگی اسلامی ارائه کنیم. نیز در پی شناخت اصول و مبانی و مؤلفههای سبک زندگی اسلامی هستیم.

اکنون دنیا در وضعیت اطلاعاتی به سر می برد که با پیشرفت های تکنولوژیک به دهکده ای کوچک تبدیل شده است، در آن واحد ، تمام مردم دنیا از یکدیگر اطلاع و آگاهی دارند و این رابطه ها به گونه ای است که سبک و سیاق زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است . لذا یکی از نهادهای تاثیر گذار در جهت نهادینه کردن سبک زندگی مبتنی بر ارزشهای دینی ، نظام تعلیم و تربیت است. در ادامه پس از نگاهی به مفهوم سبگ زندگی ، ضرورت پرداختن به سبگ زندگی اسلامی و ایرانی مطرح گردیده است .

مفهوم سبک زندگی

سبک زندگی از منظر ما هم شامل سبک زندگی فردی به معنای نوع روابط انسان با خودش و هم سبک زندگی اجتماعی به معنای نوع روابط انسان با سایر افراد جامعه می شود، حال ذیل این مجموعه های کلی شاهد زیر مجموعه های فراوانی هستیم نکته دیگر در موضوع سبک زندگی اسلامی ، توجه به حقوق است. در قاموس اسلام این جهان در یک شبکه در هم تنیده از حقوق و تکالیف متقابل قرار دارد و تمام اجزای این شبکه بر یکدیگر تاثیر متقابل دارندحضرت امام علی بی الحسین - ع - در رساله حقوق خود بخشی از این تکالیف را به خوبی تبیین فرموده اند و این رساله ذی قیمت یکی از منابع استخراج سبک زندگی اسلامی است.

موضوع دیگر در سبک زندگی اسلامی توجه به اختیار انسان به عنوان پایه و اساس رفتار اجتماعی اوست. اگر ما انسان را مختار و توانا در انتخاب خیر و شر ندانیم بدیهی است که نمی توانیم او را ترغیب کنیم تا به سبک خاصی زندگی کند. وقتی بحث از سبک زندگی میشود، در واقع آنچه مورد پردازش و بررسی قرار میگیرد سبک »زیستن« و »زندگی« است که با این حساب، مقتضی است؛ قبل از بررسی »سبک زندگی«، خود مفهوم »زیستن« و » زندگی« به طور دقیق مشخص شود تا آنگاه و در گام بعدی در خصوص وضعیت زندگی و سبک آن و… بحث و بررسی های لازم صورت گیرد. لذا هر محققی در حوزه ی سبک زندگی، قبل از ورود به بحث، بایستی با مفهوم » زندگی « و »زیستن« آشنایی کافی و لازم را داشته باشد و بداند که بر اساس فرهنگ خودش، زندگی و زیستن چه مفهومی و چه نمادهایی دارد؟ در فرهنگ او نمادها، علائم و مصادیق زندگی سعادتمند و زندگی شقاوتمند چیست؟

آنچه در نگاه دینی و اسلامی از چیستی مفهوم سبک زندگی فهمیده می شودو بر اساس آن به چگونگی و خوب و بد بودن سبک زندگی پرداخته می شود ، متفاوت از آن تعرفی و نگاهی است که در فرهنگ غرب و توسط محققان غربی از چیستی سبک زندگی حسب جهان بینی خودشان ارائه می شود .

عبارت سبک زندگی در بین فرهنگ غربی و اسلامی نیز صرفا یک اشتراک لفظی است و مفهوم ماهوی و چیستی آن که منتزع از نوع نگاه و تعریف و فرهنگ بدان است کاملا متفاوت از همدیگر است . بدلیل آنکه خروجی تعریف از هر چیزی حسب نگاهی است که انسان نسبت بدان داردو هر چیزی را آنگونه که می بیند برای دیگران تعریف می کند ، از طرف دیگر نوع نگاه انسان نسبت به چیزی ، در درجه اول منبعث از نوع نگاه و جهان بینی است که مکتب و آیین شخص نسبت به آن چیز ارائه می دهد .

ناگفته پیداست که در این زمینه، تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ خودی وجود دارد و تعریفی که فرهنگ اسلامی ایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، که هدف اصلی و زندگی واقعی است، برایمان دارد؛ درست در نقطهی مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و هدف غایی بودن زندگی دنیوی استوار است.

این دو جهانبینی دقیقاً در نقطهی مقابل هم قرار دارند و بیگمان این اختلاف دیدگاه در بررسی وضعیت سبک » زندگی« و خوب و بد بودن آن و برنامهریزی برای اصلاح آن تأثیر تام و تمام خواهد گذارد؛ چه بسا بر اساس دیدگاه اسلامی در بررسی سبک »زندگی«، توجه به برخی رفتارها و مصارف مورد توجه باشد یا حتی در اولویت باشد که در دیدگاه غربی توجه به آنها اصلاً بی مورد باشد و آنها را اصولاً داخل در سبک زندگی نداند که به تبع این وضعیت، برنامهریزی در خصوص اصلاح وضعیت سبک زندگی نیز کاملاً متفاوت خواهد بود.

مقام معظم رهبری، در این خصوص، می فرمایند: »رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است؛ هدف زندگی چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین کنیم، برای خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعی، متناسب با خود، یک سبک زندگی به ما پیشنهاد میشود

یکی دیگر از محققان در این خصوص میگوید: »آیا میشود سبک زندگی را بدون تعریف اصل زندگی تعریف کرد؟ خیر، باید هدف مشخص باشد هدف از زندگی چیست و بعد میتوانیم آن سبک زندگی را با توجه به هدف آن ارزیابی کنیم، ولی بعضی فکر میکنند این حرفها ساده و پیش پا افتاده است. -

«ازغدی ،رحیم پور ، - 1391 سخنرانی در دانشگاه امیر کبیر با عنوان سبک زندگی به همه مربوط است نه ارز و سکه

مفهوم »سبک زندگی« از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیراً و در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تأثیر می گذارند، به وجود آمده است .تقریباً در اکثر تعریفهای سبک زندگی می توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه »سبک« باز می گردد:

اول، مفهوم وحدت وجامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام مندی این کُل را ازکُل های دیگر متمایز می کند. وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت، هویت وتمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید