بخشی از مقاله
چکیده
انسان تنها در پرتو تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمانهای متمدن و انسانی و توحیدی خود دست می یابد. گنجینههای درونی انسان که امانتهای الهی هستند باید به شکوفههایی رسند تا حقیقت وجودی و استعدادهای نهفته او نمایان گردد. تمام اقشار جامعه در دستیابی به رشد و تعالی، نیازمند آموزش هستند. سبک زندگی همان روشی است که ما برای زندگی کردن انتخاب می کنیم که تمام رفتار و عکس العمل های ما به موقعیت های مختلف زندگی را در بر می گیرد.
آیا تعلیم و تربیت سبک زندگی را می سازد یا سبک زندگی پیش نیاز تعلیم و تربیت است؟ در پاسخ می توان گفت انسان در انتخاب سبک زندگی آزاد است ولی در برخی موارد همان طوری عمل می کند که گذشتگان او عمل کردند. هدف در این نوشتار بررسی این مطلب است که تعلیم و تربیت اسلامی می تواند روح ملکوتی انسان را به اوج کمال برساند و چهره واقعی انسان را به نمایش گذارد و از منزل نفس به منزل حق و از خود پرستی به حقیقت پرستی سوق می دهد.
احیای شخصیت انسان و فلاح و رستگاری او به فضایل اخلاقی و رفتاری و رشد تمدن است و سقوط و مسخ و تباهی شخصیت او به رذایل اخلاقی. پس تعلیم و تربیت با مفهوم دینی و الهی آن احیا گر شخصیت و هویت واقعی انسانی و به اوج رساننده کمالات معنوی اوست . هدف نهایی تعلیم وتربیت اسلامی رسیدن به خداشناسی است پس اگر قرار است تعلیم و تربیتی اسلامی داشته باشیم باید در مسیری قدم بگذاریم که به هدف خود برسیم. قدم گذاشتن در این مسیر سبک زندگی خاصی را می طلبد . ما تا سبک زندگی خود را تغییر ندهیم محال است به تربیت اسلامی برسیم. این سبک زندگی در تعلیم و تربیت اسلامی دیده شده و در این مقاله گوشه ایی از سبک زندگی در تعلیم و تربیت اسلامی بیان شده است.
مقدمه
مقوله تربیت از ابتدایی ترین و اساسی ترین نیازهای زندگی بشری است و نه تنها تربیت لازمه جدایی ناپذیر زندگی است بلکه متن آن بوده است. انسان تنها در پرتو تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمانهای متمدن و انسانی و توحیدی خود دست می یابد. از این رهگذر برای زندگی انسان مسلمان تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد. انسان مسلمان برای پیمودن راه سعادت و بندگی احتیاج به الگوهای مطمئن عملی دارد. از این رو آموزه های قرآن کریم و زندگی و احادیث معصومین - ع - که از گوهر عصمت و مصونیت از خطا و اشتباه برخوردارند، بهترین و مطمئنترین الگوهای تربیتی بوده و ارائه دیدگاهها و کشف و عرضه سیره تربیتی آنان یک ضرورت انکارناپذیر برای پویندگان عرصه تعلیم و تربیت اسلامی است.
آموزش بیتردید در رشد و تعالی زندگی فردی و اجتماعی انسان و دگرگون نمودن آدمی و تحول حیاتی او جایگاهی بیبدیل داشته و نیازی در سراسر زندگی انسان است. گنجینههای درونی انسان که امانتهای الهی هستند باید به شکوفههایی رسند تا حقیقت وجودی و استعدادهای نهفته او نمایان گردد. تمام اقشار جامعه در دستیابی به رشد و تعالی، نیازمند آموزش هستند. آموزش در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش بسیار حیاتی دارد و موجبات رشد فردی و نیز تحکیم پایههای زندگی جمعی را فراهم میسازد.
مفهوم و تاریخچه سبک زندگی
سبک زندگی شیوه ای است که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال می کند. یعنی راه و روش هایی است برای رسیدن به اهداف و نیاز های روانی،اجتماعی،فردی،گروهی. به دیگر سخن سبک زندگی بعد عینی و کمیت پذیر شخصیت افراد است. - ادلر، - 1361 سبک زندگی1 برای توصیف شرایط زندگی انسان استفاده میشود. سبک زندگی همان روشی است که ما برای زندگی کردن انتخاب می کنیم که تمام رفتار و عکس العمل های ما به موقعیت های مختلف زندگی را در بر می گیرد،اینکه ما چه می پوشیم،چه می خوریم،برای رسیدن به نیازها و برآوردن ارزشهای خود چه رفتارهایی را برگزیده ایم و اوقات فراغت خود را چگونه و می گذرانیم.
همه ی این موارد کوچک و بزرگ به سبک زندگی و شیوه ای که ما برای زندگی کردن از آن استفاده می کنیم برمی گردد. در بیان کلی نوع سبک زندگی،چگونه دیدن جهان واعتقادات،ارزشها و نیازهای هر فرد در نظر است.شاید این سوال پیش بیاید که آیا انسان در انتخاب سبک زندگی آزاد است یا مجبور؟ آیا تعلیم و تربیت سبک زندگی را می سازد یا سبک زندگی پیش نیاز تعلیم تربیت؟ در پاسخ می توان گفت انسان در انتخاب سبک زندگی آزاد است ولی در برخی موارد همان طوری عمل می کند که گذشتگان او عمل کردند. همان طور که به او یاد داده و یا خود آموخته است. این از ویژگی های انتقال فرهنگ و تمدن است. و این یعنی تعلیم و تربیت.
سبک زندگی نیز از اساسی ترین جنبه های تمدن است. شیوه های زندگی در یک انتقال تاریخی به ما می رسد. گاها تغییر هم در سال های آینده در نسل ها صورت می گیرد. مثلا ایرانیان باستان بعد از اینکه مسلمان شدند با وجود تغییرات اساسی که اسلام در زندگی آنها به وجود آورده بود در بعضی موارد همان شیوه ی گذشته ی خود را پیش می گرفتند که تا حال هم ادامه دارد. مانند: جشن باستانی نوروز که آداب آن تلفیقی از ایرانیان باستان و اسلام دارد.
در کل انتخاب سبک زندگی تمام ابعاد زندگی را در بر می گیرد. یعنی اگر ما سبک زندگی اسلامی و یا سبک غربی را انتخاب کنیم در هر کدام از آنها طرز زندگی متفاوت است . درست است سبک زندگی انتخابی و آزادانه است و هر شخص برای خود سبکی خاص دارد ولی منظور از سبک زندگی اسلامی و غربی چهارچوب کلی و راهی است که ما در آن قدم می گذاریم و باید از الگوهای کلی همان راه استفاده کنیم . مثلا اسلام در تمام ابعاد و موضوع های مختلف زندگی الگوهایی در پیش روی ما گذاشته است. حتی در ظریف ترین مسائل مانند مکان خواب که پیامبر می فرمایند : بر بام و مکانی که حفاظ ندارد نخوابید.
عوامل بسیار زیادی وجود دارد که می تواند سبک زندگی ما را تغییر دهد مثلا وقتی حادثه ای برایمان اتفاق می افتد که باعث از دست رفتن عضوی از بدن ما می شود شیوه ی زندگی مان را عوض می کنیم . رفت و آمد هایمان تغییر می کند.یا در مورد کودکان با شیوه های تربیتی متفاوت کودکی که در خانواده با سبک آزاد تربیت شده با کودکی که در خانواده با سبک استبدادی پرورش یافته سبک زندگی متفاوتی دارند .
سبک زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوه های رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمی گیرد. موسیقی ، تلویزیون، آگهیها همه و همه تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند. سبک زندگی فرد، اجزای رفتار شخصی او نیست، لذا غیر معمول نیستند. بیشتر مردم معتقدند که باید سبک زندگیشان را آزادانه انتخاب کنند. ساموئل هانتینگتون2 در کتاب »چالشهای هویت در آمریکا« موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویتسازی - علیرغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگهای متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاکی و در یک کلمه » آمریکایی کردن3 « آنها - میداند. - کاویانی، - 1390
وی معتقد است که تداوم جامعه آمریکا در پرتو فرآیند آمریکاییکردن ممکن میشود. با این استراتژی برای افزایش حداکثری عمق استراتژیک آمریکا باید وارد زندگی شد. در بیشتر مواقع مجموعه عناصر سبک زندگی در یک جا جمع میشوند و افراد در یک سبک زندگی مشترک می شوند. به نوعی گروههای اجتماعی اغلب دارای سبک زندگی مشابهی شده و یک سبک خاص را تشکیل میدهند. سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ مردم رابطه نزدیک دارد.
مثلا میتوان شناخت لازم از افراد جامعه را از سبک زندگی افراد آن جامعه بدست آورد. طرح علمی این موضوع برای اولین بار از سوی الفرد ادلر - 1922 - 4 مطرح گردید و سپس پیروانش آن را گسترش دادند. روانشناسان بسیاری سبک زندگی را تعریف کردند،از تمام این تعاریف می توان متوجه شد که سبک زندگی همان شیوه ای است که مردم انتخاب می کنند که چطور زندگی کنند،چطور با مشکلات برخورد کنند و چگونه نیاز های خود را برآورده نمایند. آداب و رسوم نشان دهنده ی سبک زندگی هر فرد و جامعه می باشد.
تعلیم و تربیت اسلامی
همیشه این سوال وجود داشته که آیا تعابیر مرکب از واژه های مربوط به یک دین و یک علم معنادار است یا نه ؟ این سوال ریشه در تردید در باره ی قابل جمع بودن دین و علم دارد . اما این سوال درباره ی تربیت اسلامی جز دیگری نیز دارد چون تربیت علاوه بر بعد نظریه ای و عملی می تواند ناظر بر عمل نیز باشد . تعبیر "تربیت دینی" ماهیت تناقض آمیز ندارد، چون عنصر دین ماهیت تلقینی نداشته تا با تربیت که ماهیت عقلانی دارد در تناقض باشد. مفهوم تربیت اکثرا وابسته به دیدگاه ها تعریف می شود و نمی توان معنای واحدی برای آن بیان کرد. با تکیه بر آنچه در متون اسلامی آمده مرتد از تربیت ربوبی شدن آدمی است که لازمه ی این ربوبی شدن سه عنصر زیر است : شناخت ،انتخاب و عمل است . ربوبی شدن آدمی باید منجر به شکل گیری شخصیتی استوار و با کفایت شود.
چنین تعبیری از تربیت در متون اسلامی با مفهوم نسبتا مستقل تربیت یعنی با شاخصه هایی چون اندیشه ورزی ، استقلال نظر و استواری شخصیت هماهنگ است . حاصل کلام " تربیت اسلامی" از تعارض به دور است. مفهوم تربیت تنها به ایجاد رفتارها ،حالت ها و افکار معینی در افراد محدود نمی شود، بلکه نحوه ی ایجاد آنها نیز در مفهوم تربیت لحاظ می شود . سه مورد بارز برای شبه تربیت عبارت است از : عادت ،تلقین و تحمیل . این سه مقدمه ای برای تربیت است ولی بنیان و پیکره ی اصلی تربیت محسوب نمی شود. چهار مؤلفه ی تربیت عبارت است از : تبیین ، به دست دادن معیارها ،حرکت درونی و نقادی . چهار مولفه ی تدین به این قرار است: اعتقاد ،تجربه ی درونی ، التزام درونی و عمل . تربیت دینی در حالت ترکیب بدان معناست که عناصر تدین با توجه به ریشه های تربیت تحقق یابد .