بخشی از مقاله
چکیده
سعدالمله و الدّین، حکیم نزاری قهستانی، شاعر بزرگ ایرانی است که در قرن هفتم و همزمان با فتنه مغول میزیسته و تقریباً سراسر زندگی خود را در زمان یورش و حکومت مغولان سپری کرده است. وی شاعری است که قریحهای سرشار و زبان ادبی بسیار قدرتمندی دارد. اما به اتهام اسماعیلی بودن، مورد قهر و طعن معاصران خویش قرار گرفت و ذوق ادبی او، آن طور که باید و شاید، معرفی نشد. شعر نزاری، پس از خود او، مورد توجه شاعران قرار گرفت و اکنون با مطالعه و مقایسه دیوان وی با شاعر بزرگی چون حافظ، می توان به این تتبع و پیروی پی برد.در این پژوهش سعی بر این بوده که غبار بی توجهی و گذر زمان از چهره این شاعر بزرگ، پاک و به زندگی فردی، تربیتی، شعری، عرفانی و دینی وی پرداخته شود که در نتیجه به شناخت هر چه بهتر حکیم نزاری قهستانی منجر میشود و تأثیر او بر آیندگان را روشن می سازد.
کلید واژه: نزاری قهستانی، شعر فارسی، تصوف.
مقدمه
حکیم نزاری قهستانی از شعرای بزرگ ایرانی است که آنچنان که باید و شاید، معرفی و شناخته نشده است. شاعری که از سال های آغازین زندگی خود، فتنه ی مغول را درک کرده و تمام عمرش را در دوره ی حکومت مغولان گذرانده است. در حمله ی دوم مغول، اولین گروهی که مورد آسیب جدی قرار گرفتند، اسماعیلیان بودند و خاندان نزاری نیز از این یورش مصون نماندند.چگونگی زندگی و تعلیم و تربیت نزاری در پرده ی ابهام قرار دارد و نمی توان اطلاعات دقیق و مدونی از زندگی خصوصی و علمی او به دست داد. جایگاه باارزش نزاری در شعر فارسی، تا سال ها پس از مرگشناشناخته ماند تا اینکه جامی و عده ای از تذکره نویسان، به طور مختصر به آثار وی و مقایسه ی اشعارش با بزرگان شعر و ادب پارسی پرداختند.نزاری شاعری اسماعیلی مذهب است که شعر را در خدمت معرفی و بیان دردهای اجتماعی و اندیشه های زیبای خود قرار داد و به همین سبب، مورد بی توجهی قرار گرفت؛ زیرا چنین مضامینی در آن زمان، خیلی خریدار نداشتند.
اکنون پس از قرن ها خاموشی و سکوت، عده ای از ادیبان زبان پارسی و مستشرقان، به معرفی زندگی، آثار و اندیشه های حکیم نزاری قهستانی پرداخته اند که می توان به تلاش های »چ.گ بارادین«، »دکتر سید علی رضا مجتهدزاده« و »نادیه ا.جمال« اشاره کرد که نتیجه ی کوشش های آن ها در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است؛ و البته باید گفت که با همه ی این مطالعات، باز هم باید در جهت شناخت اندیشه ها و جایگاه والای چنین شاعری کوشید و غبار گذر زمان و بی مهری روزگاران و بی توجهی نسل ها را از نام و اندیشه ی این بزرگمرد بیرجند و قهستان زدود تا چهره ی واقعی آرمان های وی و جایگاه والای او در شعر و ادب پارسی نمایان شود.زندگی و تعلیم و تربیت حکیم نزاری قهستانی
نه از من که از خویشتن گفته اند همه هر چه در حق من گفته اند
کدامم؟ کجایم؟ کی ام؟ چیستم؟ مرا کس نداند که من کیستم
- حکیم نزاری قهستانی - در سال هایی که آتش فتنه ی مغول برای بار دوم در ایران شعله ور شد و گوشه و کنار این سرزمین کهن ودرد کشیده، در لهیب آن آتش سوخت و شعله های آن، دامن اسلام را نیز گرفت؛ کودکی شش یا هفت ساله، شاهد هجوم و یورش دیوسیرتان مغول بود. سعد الدین نزاری قهستانی »در سال 645 در شهر بیرجند، در جنوب شرقی منطقه کوهستانی قهستان در ایالت خراسان، به دنیا آمد.« - ا . جمال، - 65: 1389به طور کلی در مورد تولد، زندگی، خانواده و تحصیلات نزاری، اطلاعات کامل و دقیقی در دست نیست و در منابع فارسی، اشارات زیادی به وی نشده و نام وی به ندرت در کتاب ها، زندگی نامه ها و تذکره های شعر و ادب فارسی آمده است.
وقتی سیل مرگبار مغولان برای بار دوم به سمت ایران سرازیر شد، ابتدا ماوراءالنهر و خراسان و سیستان را ویران و نابود کرده بودند. یکی از گروه هایی که در هجوم مغولان بیشترین آسیب را دید و در واقع هولاکو، قصد قلع و قمع همه ی آنان را داشت، اسماعیلیان بودند. وی از آغاز، به اسماعیلیان قهستان و رودبار گیلان توجه کرد و شهرها و قلعه ی آنان را تصرف نمود. هولاکو همه ی اسماعیلیان را پشت سر هم قتل عام می کرد که البته عده ای از آنان نیز با کوچ و مهاجرت جان سالم به در بردند.خانواده ی نزاری از خاندان های ریشه دار و اصیل قهستانی و از اشراف زمیندار آن جا بودند که بعد از حمله- ی هولاکو به سرزمینشان و قتل عام اسماعیلیان، مجبور به ترک خانه و کاشانه شدند و همه ی ثروت آبا و اجدادی خود را به جا گذاشتند و رفتند.
با مطالعه ی اشعار نزاری، می توان اطلاعات تقریبی مفیدی از نحوه ی زندگی و خصوصاً تعلیم و تربیت او به دست آورد. سعدالدین در زمان حمله ی مغول، کودکی 6 یا 7 ساله بوده و بعد از فروکش تهاجم دشمن و ایجاد نظم و امنیت تقریبی در قهستان، تحصیلات خود را آغاز کرده است. پدر نزاری - شمس الدین محمد- »او را در بیرجند به مکتب فرستاد و در آن جا وی اندکی زبان عربی فرا گرفت و نیز بخشی هایی از قرآن را از حفظ کرد. ظاهراً در همین ایام بود که استعداد و قریحه ی شاعری او به شیوه ی نامتعارف آشکار گشت.« - همان، ص - 74با توجه به اشعار نزاری - که بهترین سند و یاریگر پژوهشگران در عرصه ی شناخت اوست - می توان به جرأت گفت که وی وابستگی و علاقه ی خاصی به پدرش داشته است. شمس الدن محمد مردی فاضل و از دوستداران شعر و شاعری بوده و در پرورش روحیه و قریحه ی شاعری سعدالدین و نیز رشد عقلانی و دینی او بسیار مؤثر بوده است. نزاری در اشعارش، تأثیرگذاری پدر بر تربیت روحانی خود را اینگونه بیان می کند:
عمرها باد خدایا به سلامت پدرم که بسی در حق من کرد کرامت پدرم
حق از این بیش که بر پس روی اهل البیت معتقد کرد به اثبات امامت پدرم
من اگر ناخلفی کردم و بدفرزندی همه شرط پدری کرد اقامت پدرم
معرفت بودش و شفقت به نزاری آموخت مخّ اسرار الهی به تمامت پدرم
- بارادین، - 184 :1337 سعدالدین، تحصیلات مقدماتی خود را در بیرجند به اتمام رساند و به خواست و کمک پدرش برای ادامه ی تحصیل، به یک مدرسه ی محلی رفت. نزاری در اشعارش فقط اشاره ای کوتاه به این مدرسه کرده و اطلاعی از نام یا مذهب آن جا به دست نمی دهد. بنابراین ممکن است به یکی از مدارس معتبر قائن رفته باشد. »از یادآوری تجربیاتش در این مدرسه می توانیم تصور کنیم که این مدرسه از مدارس اهل سنت بوده است.« - ا. جمال، 76 :1389 و - 75اشارات نزاری به این مدرسه، بیانگر ندامت وی از تحصیل و بی علاقگی به حضورش در آن جاست؛ پس در واقع چنین مکانی نمی تواند سبب رشد دانش مذهبی و عقلانی وی شده باشد:
روزگاری به باد بر دادم با گروهی، ز فرط نادانی