بخشی از مقاله
چکیده
از دیر باز بکارگیري الگوهاي طراحی آموزشی با رویکرد سیستمی در آموزشهاي صنعتی متداول بوده است.تنها پس از ظهور رویکرد سازنده گرایی کاربرد الگوهاي سیستمی مورد تردید قرار گرفته است. بی شک کاربرد الگوهاي طراحی آموزشی کارا نقش تعیین کننده اي در بهره وري نظامهاي آموزشی در مراکز صنعتی دارد.از طرفی عرصه صنعت جایگاهی است که بیشترین اقدامات طراحی آموزشی در سه دهه اخیر در آنجا انجام شده است.در این پژوهش انتخاب رویکرد و الگوي مناسب طراحی آموزشی براي سطوح مختلف سازمانی(کارگري و مدیریتی)براي اولین بار مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد و مسلما راهگشاي حل مسائل مربوط به آموزشهاي صنعتی و ارتقاء کارایی نظامهاي آموزشی این مراکز خواهد بود.
به منظور شناسایی الگوي مناسب طراحی آموزشی جهت هر یک از سطوح سازمانی (مدیران و کارگران) دوره آموزشی واحدي بر اساس رویکردهاي سیستمی و سازنده گرایی طراحی و اجرا گردید.براي مقایسه اثربخشی الگوهاي طراحی آموزشی از مدل کرك پاتریک استفاده گردید.
کلید واژگان: طراحی آموزشی،آمورش صنعتی، رویکرد سیستمی،رویکرد سازنده گرایی
-1 مقدمه
آموزش از مقوله هایی است که انسان از دیر باز با آن سروکار داشته است.با پیشرفت جوامع و ایجاد مشاغل و سازمانها و نهادها ضرورت این امر بیش از پیش گردید تا حدي که در حال حاضر بقاء سازمانها منوط به آن می باشد.چرا که عصر حاضر توام با تغییرات شتابان می باشد و هر روز تغییر جدیدي در دنیاي کسب و کار رخ می دهد.در این میان سازمانها یا بایستی خود را با این تغییرات همراه سازند و یا فنا و نابودي خود را برگزینند.
مهمترین عنصر در سازمان جهت همراهی با تغییرات، منابع انسانی می باشد و دقیقا از این رو است که منابع انسانی به عنوان مهمترین دارایی سازمانها و به عنوان مزیت رقابتی آنها در عصر حاضر مطرح می گردد.براي سازمانها جهت رویارویی با تغییرات ارتقاء دانش،توانایی و مهارت منابع انسانی از اهمیت خاصی برخوردار است و به همین جهت همانطور عباسپور((1384 بیان می دارد آموزش کارکنان موضوع بسیار مهم و استراتژیک براي سازمانها محسوب می شود و به مثابه ابزاري به شمار می آید که از طریق آن،سازمانها گستره اي را تعیین می کنند که در آن دارایی انسانی آنها سرمایه هاي پایدار تلقی می شوند به همین دلیل است که سازمانها بیش از پیش به آموزش منابع انسانی خود روي آوردند و افزایشنفر ساعت و سرانه آموزش گواه این مدعا می باشد.ویژگی مهم آموزشهاي صنعتی زمان بر و گران بودن آن می باشد. به عنوان مثال شرکت IBM امریکا در یک سال دو میلیارد دلار صرف آموزش کرده است (فراسون1،.(2003 علاوه بر این بایستی هزینه هاي غیر مستقیم از قبیل توقف خط تولید، گذراندن وقت در خارج از سازمان جهت آموزش و... را به آن افزود نوون1993) 2،ص(2در این خصوص خاطر نشان می سازد:
" امروزه با عنایت به شتاب تغییرات و رقابت فزاینده، سازمانها بیش از هر زمان دیگر براي کسب نتایج و حفظ خود تلاش می کنند و طراحی آموزشی مناسب براي این دو هدف (کسب نتایج و حفظ بقاء) بسیار مهم می باشد."
زیرا این آموزش است که موجب بهبود عملکرد سازمان و تعالی آن می گردد. به همین دلیل طراحی آموزشی خوب براي تحقق این مهم ضروري است.
به عبارتی دیگر طراحی آموزشی به عنوان قلمرو علمی اي که به چگونگی ارائه موقعیتهاي آموزشی در جهت تحقق یادگیري می پردازد در سازمانها از نقش بسزایی برخوردار است. به گونه اي که برخی معتقدند طراحی آموزشی قلب هرگونه کوشش آموزشی می باشد (کراوفورد3،.(2004
به دلایل فوق عرصه صنعت و کسب و کار حوزه اصلی انجام طراحی آموزشی در در سه دهه اخیر بوده است..( ریچی1 و همکاران،(2007 قبل از اینکه به نقش و جایگاه طراحی آموزشی در کسب و کار و صنعت بپردازیم سعی می گرددمفهوم شناسی از طراحی آموزشی ارائه گردد.
-2 مفهوم شناسی طراحی آموزشی
لازم است قبل از اینکه به تعریف عبارت طراحی آموزشی بپردازیم اجزاء شکل دهنده این عبارت(طراحی و آموزش) بصورت جداگانه تعریف نماییم.
"طراحی اساسا یک فرایند عقلانی،منطقی و متوالی به منظور حل مسائل می باشد.بر این اساس فرایند طراحی را می توان فرایند حل مساله دانست."( بیلتون2،2005،ص( 1 در تعریف آموزش نیز مایکل اسپکتور2000) 3،ص2 )در مقاله خود با عنوان به سوي فلسفه اي ازآموزش ،تعریف مختصري و ظریفی از آموزش ارائه می کند و بیان می دارد آموزش عبارتست از"آنچه که یادگیري را مورد حمایت قرار می دهد و تسهیل می کند."
رایگلوت1997)4،ص( 44 نیز در تعریفی مشابه بیان می کند که آموزش عبارتست از "هر آنچه که انجام می شود به منظور کمک به اینکه فردي یاد بگیرد."
یک تعریف مناسب از آموزش تعریف آن بر اساس اجزا تشکیل دهنده آن می باشد.بر این اساس همانطور که فردانش((1378 بیان می کند هر موقعیت آموزشی داراي سه جز یا عنصر می باشد: (1هدفها( نتایج) که همان مقاصد ارائه آموزش است (2روشها که راههاي دستیابی به نتایج یا هدفها در شرایط داده شده است.
(3 شرایط که محدود کننده اعمال و بکارگیري روشها بوده و از کنترل و تاثیر مسئول آموزش یا معلم خارج است.
در مجموع تعریف رایگلوت و اسپکتور که در ابتداي این بحث ارائه گردید( هرآنچه موجب تسهیل تحقق یادگیري گردد )تعریف مناسبی از آموزش می باشد.
هنگامیکه ما صحبت از طراحی آموزشی می کنیم با عنایت به اینکه آموزش سیستمی متشکل از اجژاء مختلف مانند اهداف،محتوا و .....می باشد که درونداد،فرایند و برونداد خاص خود را دارد
لذا صحیح تر آنست که طراحی نظام (سیستم)آموزش5 بجاي آن بیان گردد.
معلم((2006 خاطر نشان می سازد "آموزش سیستم پیچیده اي متشکل از اجزاء زیادي می باشد که با یکدیگر به منظور تحقق هدف خاص که آن یادگیري می باشد کار می کنند.بنابراین براي طراحی آموزش نیازمند این هستیم که به همه این مولفه ها و تعامل بین آنها فکر کنیم".
به زعم وي از منظر طراحی آموزشی،آموزش داراي پنج جزء می باشد که عبارتند از: جزء اول آموزش هدف می باشد که هدف آموزش ارتقاء یادگیري می باشد.
جزءدومخواستههاییاستکهبردوشدانشآموزاناست.چهکارهاییازدانشآموزانانتظارمیرودهنگامیکهدر
کلاسدرسهستندانجامدهد.
جزءسومشکلآموزشمیباشد.بهعنوانمثالآموزشمیتوانددرشکلبحثگروهی،موادنوشتاري،تلویزیون،کامپیوترو.... ارائهگردد.
جزءچهارمترتیبگروهبنديدرکلاسدرسمیباشد.آموزشمیتوانددرکلکلاس،زیرگروههاودانشآموزانبهصورتفرديارائهگردد.
جزءپنجممدتزمانیاستکهآموزشدرطولآنرخمیدهد.
بر این اساس "طراحی نظام آموزشی فرایند نظام مند و کل گرایانه تجزیه و تحلیل،طراحی، توسعه و ارزشیابی یک سیستم کامل آموزش می باشد." ( معلم،2006،ص (4 اما جامع ترین تعریف از طراحی آموزشی تعریفی است که آن را بر اساس اجزاء شکل دهندهموقعیت آموزشی که در بالا در مورد آن صحبت شد تعریف می نماید و آن عبارتست از: "طراحی آموزشی فعالیتی است که در آن روشهاي معین براي دستیابی به هدفهاي خاص توسط شاگردان خاص در شرایط مشخص پیش بینی می شود."(فردانش،1378،ص(140 آنچه که وجه تشابه تقریبا تمامی تعاریفی که درباره طراحی آموزشی ارائه شده می باشد هدفاست که طراحی آموزشی به دنبال آن می باشد و آن کمک به فرد در امر یادگیري و تسهیل یادگیري می باشد بطور خلاصه می توان اینگونه بیان نمود که طراحی فعالیتی جهت حل مساله در راستاي تحققنیازهاي انسان می باشد و آموزش هرآنچه که موجب تسهیل تحقق یادگیري گردد را در برمی گیرد که متشکل از اجزاء مختلفی از قبیل اهداف،شکل ارائه،گروهبندي و... می باشد.بر این اساس طراحی نظام آموزش فرایند تجزیه و تحلیل،طراحی، توسعه و ارزشیابی یک سیستم کامل آموزش به منظور تسهیل یادگیري می باشد.
-3 نقش و جایگاه طراحی آموزشی در سازمان
در کسب و کار و صنعت تقاضا روز افزون براي آموزش بهتر با هزینه کمتر است. تغییري که در کسب و کار و صنعت رخ داده است حرکت از آموزش به سوي بهبود عملکرد می باشد. که این
تغییر دلالتهاي مهمی را براي اقدامات طراحی آموزشی دارد. بعبارتی طراحی آموزشی سنتی بخاطر هزینه بر ،زمان بر و تجویزي بودن، کم کردن خلاقیت، تمرکز غلط بر آموزش بجاي نتایج کسب و کار و تولید برنامه هاي پیش پا افتاده مورد انتقاد قرار گرفته است.( گوستافسون1،(2002 ریچی و همکاران((2007 با بیان اینکه عرصه صنعت و کسب و کار حوزه اصلی انجام طراحیآموزشی در سه دهه اخیر بوده است خاطر نشان می سازند که رشد آموزش در سازمانها تنها از نظر کمی نبوده بلکه ماهیت آموزشها نیز به طور فزاینده اي از تاکید بر تولید نیروي انسانی آگاه در سازمان به سوي به بهبود کارکنان در عملکرد شغلی شان و حل مسائل سازمانی تغییر یافته است و مطابق با این در دنیاي امروز طراحی آموزشی براي خیلی ها صرفا یک رویکرد سازمان یافته تولیدبرنامه ریزي دوره نمی باشد بلکه بجاي آن فرایندي عمومی براي تجزیه و تحلیل مشکلات عملکردي کارکنان و تعیین راه حلهاي مناسب براي چنین مسائلی می باشد.علاوه بر این طراحان آموزش و مدیران آموزش بایستی غالبا مشکلات آینده و تغییرات سازمانی احتمالی را پیش بینی نموده و شیوه هاي را جهت آماده نمودن کارکنان براي این موقعیتهاي جدید برنامه ریزي نمایند.
نکته اي که در اینجا بایستی خاطرنشان ساخت،تفاوت طراحی آموزشی سازمانها با طراحی آموزشی موسسات آموزشی می باشد.
آموزش سازمانها اعم از دولتی و یا خصوصی متفاوت از آموزش موسسات آموزشی می باشد زیرا در سازمان نتایج آموزش بایستی در نتایج عملکرد سازمانی آشکار باشد. به همین دلیل بایستی بین طراحی آموزشی و بهبود عملکرد ارتباط بسیار شفافی وجود داشته باشد. در واقع طراحی آموزشی که صرفا منجر به بهبود مهارتها بدون بهبود عملکرد کلی گردد طراحی آموزشی نامناسبی می باشد. زیرا برخلاف فلسفه هاي رایج طراحی آموزشی که بر آنچه که یادگیرنده می تواند بداندیا انجام دهد تاکید می شود در چارچوب هاي سازمانی بر آنچه که یادگیرنده می تواند بداند و انجام دهد تا از طریق آن اهداف سازمان تقویت گردد تاکید می شود.
شرکتها اعم از دولتی و خصوصی یک موسسه آموزشی نیستند. در موسسه آموزشی طراحی آموزشی عالی به احتمال بسیار زیاد منجر به آموزش برتر می شود:این آن چیزي است که فلسفه وجودي موسسه می باشد. طراحی آموزشی عالی منجر به یادگیري کاراتر و اثر بخش تر می گردد. در موسسه آموزشی طراحی آموزشی عالی تنها گامی از آموزش برتر که کارکرد نهایی موسسه است دور است.
اما سازمانها براي تحقق نتایج کسب و کار و حفظ خود وجود دارند. طراحی آموزشی خوب بی اندازه براي هر دو هدف مهم است. لذا رابطه دراینجا بسیار ظریف تر نسبت به موسسات آموزشیمی باشد. پیوند بین طراحی آموزشی و اهداف سازمان نسبت به همین پیوند در موسسات آموزشی بسیار متفاوت است شرکتها بدون توجه به کیفیت طراحی آموزشی پیروز می شوند.اما تعداد کمی موسسات آموزشیوجود دارد که با طراحی آموزشی که منجر به موفقیت آموزشی نشود ، پیروز و موفق باشند.
براي مثال یک سازمان ممکن است بوسیله جذب کارکنان آموزش دیده از آموزش اجتناب کند. این کار طراحی آموزشی را امري زاید می سازد. در این حالت سازمانهاي دولتی و خصوصی ممکن است فوق العاده موفق باشند بدون اینکه طراحی آموزشی داشته باشند.
به علاوه بهترین طراحی آموزشی در دنیا ممکن است منجر به هیچ تغییر مثبتی در شرکت نشود. به خاطر مسائل دیگر از قبیل : پرداخت و شرایط ضعیف، سیستم هاي نا کارامد، قوانین دولتی، شرایط اقتصادي و...
اگر طراحی آموزشی در سازمان ارزشمند است بایستی پیوند طراحی آموزشی و بهبود عملکرد خیلی روشن باشد. طراحی آموزشی ممکن است دقیق، ظریف،محققانه و حرفه اي باشد.اما اگر منجر به بهبود عملکرد در محیط کار نشود، آنگاه ارزش کمی براي کار فرما و کارمند دارد. طراحی آموزشی که تنها منجر به بهبود مهارت بدون بهبود عملکرد کلی شود طراحی آموزشی نا کارامد می باشد. طراحی آموزشی در سازمان بخشی از یک سیستم گسترده و متنوع می باشد و بایستی منجر به بهبود مهارت قابل مشاهده و قابل اندازه گیري شود. اما توسعه مهارتها الزاما منجر به عملکرد کلی یا نتایج سازمانی بهتر نمی شود. طراحی آموزشی بایستی درون نتایج کسب و کار و سیستم عملکرد تلفیق شود و متمرکر بر آنچه یادگیرنده می تواند بداند یا انجام دهد تا اهداف سازمان را تقویت کند، باشد.( نوون، (1993 از بیانات فوق مشخص می گردد آنچه براي سازمانها و بویژه صنایع مهم می باشد اثربخشیآموزش می باشد.در تایید این مطلب ریچی و همکاران((2007 خاطر نشان می سازند که یکی از روندهایی که امروز طراحی آموزشی را تحت فشار قرار داده تقویت و ارتقاء اثربخشی آموزش می باشدو همانطور که عباس زادگان و ترك زاده((1379 بیان نموده اند اثربخشی آموزشی مستلزم طراحی و برنامه ریزي دقیق و واقع بینانه است.
نوون((1993 براي طراحی آموزشی در سازمان و محیط کار ده ویژگی بیان می کند که عبارتند از:
-1 دغدغه اصلی عملکرد کلی است نه پرورش مهارتهاي جداگانه
-2 طراحی آموزشی همیشه وسیله اي براي یک هدف است.
-3 بایستی عملکردي و نتیجه محور باشد.
-4 فقط هنگامیکه عملکرد شغل بصورت قابل اندازه گیري و قابل مشاهده بهبود یابد موفقیت آمیز بوده است.
-5 معیاري را براي موفقیت یادگیرنده تعریف کند و مشخص سازد چگونه تحقق معیار اندازه گیري می شود.
-6 فراگیر بایستی قادر باشد نه تنها در کلاس درس بلکه در محیط کار بصورت اثربخش عمل کند.
-7 دغدغه اش بایستی پرورش مهارتهایی باشد که بیشتر به کار میرود.
- 8 بایستی در بردارنده فنونی باشد تا قادر سازد یادگیرنده به اینکه پیشرفت خودش را کنترل کرده و عمل اصلاحی را هر جا که لازم است انجام دهد.
-9 طراحی آموزشی براي اینکه در سازمان موفق باشد بایستی شرایط محیطی آن را بررسی کند. -10 تنها زمانی بایستی مورد توجه قرار گیرد که تحلیل عملکرد مشخص سازد آموزش روشی مناسب جهت بهبود عملکرد می باشد.
بطور خلاصه در حال حاضر با عنایت به اینکه بیشترین اقدامات طراحی آموزشی در کسب و کار و صنعت رخ می دهد لذا بحث آموزش صنعتی از اهمیت خاصی برخوردار گردیده است.سازمانها امروز بیش از هر زمان دیگر بدنبال افزایش بقاء خویش در دنیاي رقابتی امروز و ارتقاء بهره وري می باشند یکی از راهکارهاي عمده که در این زمینه به آن متوسل گردیده اند آموزش می باشد.البته نه آموزشی که صرفا موجب به افزایش دانش،توانایی و مهارت افراد گردد بلکه آموزشی که هدف اصلی آن بهبود عملکرد فرد در سازمان می باشد.یکی از روندهاي مهمی که در زمینه آموزش در سازمانها رخ داده گرایش به آموزش با هزینه کمتر و اثربخش تر می باشد و به همین دلایل فوق طراحی آموزشی از نقش و جایگاه خاصی در کسب و کار و صنعت برخوردار گردیده است.
-4 رویکردهاي طراحی آموزشی
در ادبیات طراحی آموزشی گرچه مدلهاي طراحی آموزشی بسیار زیادي وجود دارد اما اکثریت آنها منبعث از دو رویکرد اصلی عینیت گرا (سیستمی) و سازنده گرایی می باشند. در این قسمت مقاله ضمن تشریح رویکردهاي طراحی آموزشی سیستمی و سازنده گرا به چگونگی اتخاذ رویکرد مناسب در جهت حل مسائل مربوط به آموزشهاي صنعتی و ارتقاء کارایی نظامهاي آموزشی این مراکز پرداخته خواهد شد.
-1-4 طراحی آموزشی سیستمی1
پیدایش نگرش سیستمی و کاربرد آن در زمینه تعلیم و تربیت و به خصوص در زمینه برنامه ریزي آموزش،زمینه ساز ظهور مدلهاي طراحی آموزشی سیستمی گردید.به عبارتی در این رویکردپارا دایم حاکم نظریه عمومی سیستم ها می باشد که ریشه اش به کار نظري برتالانفی می رسد و افرادي مانند سیلورن١(1965)،بارسون٢(1967) این نظریه را در آموزش بکار گرفتند.(سیلس٣،(1995 مدلهاي طراحی آموزشی سیستمی وسیله مدل درونداد،فرایندو برونداد نشان داده می شوند.
ویژگی مهم این مدل این بوده است که به صورت خطی است و این مراحل به گونه اي تنظیم شده اند که توالی زمانی آنها مهم است.به عنوان مثال شما نمی توانید تا زمانیکه مرحله درونداد را کامل نکرده اید به مرحله فرایند بروید.این توالی گامهایی بسیار سخت و محکم می باشد. (وارسیدس،(2000 در شکل ذیل فرایند طراحی آموزشی سیستمی و کارهایی که در هر مرحله انجام می شود آمده است
عمومی ترین مدل که فرایند طراحی آموزشی با رویکرد سیستمی را ترسیم نموده است مدل ADDIE می باشد." اگر چه مدلهاي متنوعی در زمینه طراحی آموزشی سیستمی وجود دارد تقزیبا تمامی مدلهاي طراحی آموزشی با رویکرد سیستمی ریشه در این مدل دارند."(ریسر 4،2007،ص.(11 این مدل در سال 1975 توسط دانشگاه ایالت فلوریدا ارائه گردید که بوسیله ارتش به عنوان الگوي اصلی برنامه ریزي آموزش انتخاب گردید.(کلارك،2006،ص.(5 مدل همانطور که در شکل3 دیده می شود شامل پنج مرحله می باشد که نام مدل نیز از حرف اول هر یک از مراحل شکل گرفته است.
تجزیه و تحلیل:5این مرحله شامل نیازسنجی،شناسایی مساله و تحلیل آن و هدفگذاري می باشد.
طراحی:1این مرحله دربردارنده نوشتن اهداف یادگیري بر اساس اصطلاحات قابل اندازهگیري،مشخص نمودن اهداف یادگیري،مشخص کردن فعالیتهاي یادگیري و مشخص نمودن رسانه آموزشی می باشد.
برنامه ریزي:2فرایند ایجاد و آزمون تجارب یادگیري می باشد.این مرحله شامل آماده کردن موادآموزشی آنگونه که در مرحله طراحی آمده می باشد.
اجرا:3ارائه تجارب یادگیري از طریق رسانه مناسب ارزشیابی:4دربردارنده هم ارزشیابی تکوینی و نهایی و هم بازنگري می باشد
-2-4 طراحی آموزشی سازنده گرا5
در مقایسه با رویکرد طراحی آموزشی سنتی ، طراحی آموزشی سازنده گرا مجموعه متفاوتی از مفروضات در مورد یادگیري ارائه می دهد و اصول آموزشی جدیدي را پیشنهاد می کند.
در رویکرد سازنده گرایی،هدف آموزش کمک به یادگیرندگان جهت ایجاد یادگیري و راهبردهاي تفکر می باشد.تمرکز بر ساخت فعال دانش توسط فرد می باشد و یادگیري بوسیله تشویق پژوهش فعال تسهیل می شود. (سیتز6،(1999