بخشی از مقاله

بیان مساله :

تغییر در هر سازمانی به شرایط بستگی دارد که یکی از آنها را می توان ذهنیت فلسفی در مدیران اشاره کرد. هدف اصلی این مقاله تعیین رابطه بین ابعاد ذهنیت فلسفی با پذیرش تغییر سازمان مدارس ابتدایی شهرستان میناب در این راستا تحقیقات متعددی از جمله توسط فرقانیان - 1372 - ، هاشمی - 1377 - ، فخرآبادی - 1378 - ، مک کیتون - 1962 - و بارباروکس - 2011 - انجام شده است که تاثیر ذهنیت فلسفی بر روابط انسانی و بهبود سازمان تاکید داشته اند، در این مقاله پژوهشگران در صدد بودند تا رابطه بین ذهنیت فلسفی با پذیرش تغییر سازمانی مدیران مدارس ابتدایی در شهرستان میناب هرمزگان را تبیین نمایند. بنابریان سوال اصلی پژوهش فوق این است که چه رابطه ای بین ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمان مدیران مدارس دوره ابتدایی شهرستان میناب وجود دارد؟

در حال حاضر با پیشرفت سریع علم و فن آوری و پیچیده شدن اوضاع سیاسی و محیط اجتماعی لزوم ایجاد و مدیریت تغییر سازمانی اهمیت ویژه ای یافته است. چنین روند رو به رشد در لزوم تغییر سازمانی نیاز به دانش و مهارت کافی برای بهبود و تکامل سازمانی را تشویق می نماید. مدیران با کسب دانش مانند آگاهی از نظریه های حوزه کسب و کار خود، یادگیری استفاده از فناوری های نو، توانمندسازی خود در تطبیق و اقتباس مهارت ها و استراتژی ها و پذیرا بودن تفکر خلاق می توانند به رهبران تغییر تبدیل شوند. رهبران تغییر از توانایی های خود و افراد پیرامون خود به خوبی استفاده می کنند. این دسته از تغییرات، تلاشی هدفمند و سنجیده می باشند که توسط مدیران و بنا به نیاز سازمان در جهت ارتقای سطح عملکرد سازمانی به عمل می آیند.

شاخه ها و نسخه های ذهنیت فلسفی به همان اندازه که برای نوجوانان و جوانان مناسب است، برای مدیران و سایر افراد جامعه که به نوعی با روش ها و متون برنامه درسی دانش آموزان سروکار دارند، مناسب و از الزامات محسوب می شود. آنچه در ذهنیت فلسفی برای آموزش و پرورش توصیه می شود، حلقه کند و کاو است که در آن به جهت حاکم بودن فضای تحقیق یا کندو کاو همیشه پرسشی وجود دارد که به صورت اعم این کار حلقه را به جستجوی حقیقت تبدیل می کند. قدرت تمیز، داوری و استدلال، اهمیت انکارناپذیری در زندگی فردی و اجتماعی و محیط کاری هر شخصی دارد و نقش این تفاهم میان شهروندان و مدیران و مردم کشورهای مختلف و نشاندن گفتگو به جای نزاع در درون و بین انسانها را نمی توان نادیده گرفت، داشتن این ذهنیت با توانایی بالای حل مساله و تحقیق برای هر جامعه ای متضمن اقتدار ملی آن کشور در عرصه های مختلف علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و .... می تواند باشد. مدیران هر نوع کار مدیریتی داشته باشند، همواره جدالی با خود دارند که شاید بتوانند کمی بیشتر مفید باشند.

روش تحقیق:
روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است که در آن جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ذهنیت فلسفی و پرسش نامه تغییر سازمانی استفاده می شود. در این نوع تحقیق همبستگی هدف تعیین میزان همبستگی تغییرات دو متغیر می باشد. جامعه آماری مورد تحقیق مدیران مدارس ابتدایی شهرستان میناب در سال تحصیلی 1392-93 که تعداد آنها 120 نفر می باشند. با توجه به اینکه جامعه آماری به گونه ای قابل دسترسی می باشد، از کل جامعه به عنوان نمونه آماری استفاده می گردد و از روش نمونه گیری ساده استفاده شده است و از روش سرشماری استفاده شد که نمونه برابر با جامعه آماری بود. از این رو تعداد 120 پرسشنامه اجرا گردید که 112 پرسشنامه سالم جمع آوری گردید.

جهت گردآوری اطلاعات برای این پژوهش از روش کتابخانه ای و میدانی است فاده می شود و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه 60 سوالی ذهنیت فلسفی اسمیت و 22 سوالی تغییر سازمانی میر کمالی و زینلی پور - 1388 - که در آموزشگاه های مشهد توسط دانشگاه فردوسی مشهد استفاده شده بود مورد استفاده قرار می گیرد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده برای این پرسشنامه توسط مرتضایی مقدم و جاویدی 0/73 بوده در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد.

نتایج نشان داد که بین جامعه ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمانی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان میناب رابطه معناداری وجود ندارد. توجه کردن به کلیات و توجه به اصول، یک اصل انکارناپذیر است. توجه به اصول قدرت تعمق را افزایش می دهد و بنابراین فرد را قادر می سازد تا از عقاید قالبی، تعصبات جاهلانه، و قراردادهای مربوط به جو و منشا اجتماعی خود گذشته و به تعالی برسد. هر برنامه آموزشی که بدین لحاظ کوتاهی ورزد به زبان رساتر آموزش و پرورش نیست. این بدان معنا نیست که مقدار متنابهی از آموزش غیرآموزشی و پرورشی دارای اهمیت مناسبی برای مدارس نیست، چرا که حتی شخص تحصیل کرده به تربیت برای رشد بعضی مهارت ها نیاز دارد.

تعمق ذهنیت فلسفی و توجه به جزئیات از جمله نیازهای سازمانی است که موجب تغییر و اصلاح امور می شود. نتایج در فرضیه دوم و در مورد ارتباط بین تعمق ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمانی مدیران مدارس ابتدایی نشان داد که رابطه موافق و معناداری بین تعمق ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمانی آنان بیشتر خواهد بود و برعکس هر چه میزان تعمق ذهنیت فلسفی مدیران پایین باشد، میزان پذیرش تغییر سازمانی آنان نیز پایین خواهد بود. توجه و تعمق در امور سازمان، مدیر را متوجه اشکالات و نواقص پایه و اساسی می نماید و از این رو تمایل او به تغییر نیز بیشتر خواهد بود.

افراد دارای ذهن فلسفی با فهم تف اوت میان متضادها و متناقضات کامل، می توانند مسایل را بیشتر چندجانبه ببینند تا دو جانبه. انها تعدادی از انتخاب ها را در نظر دارند و مایلند تا بر حسب فرضیه هایی که از پشتیبانی خوبی برخوردارند اقدام کنند. یاد گرفته اند بدون یقین و د رعین حال بدون تردید چگونه زندگی کنند. نتایج در این پژوهش نیز نشان داد که بین انعطاف پذیری ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمانی مدیران رابطه موافق و معناداری وجود دارد. انعطاف پذیری و راحت بودن مدیر با مسائل موجب می شود که آنان تغییرات را قبول و یا مشکلی با تغییر نداشته باشند و زودتر بپذیرند، از این رو رابطه ای موافق بین انعطاف پذیری ذهنیت فلسفی و پذیرش تغییر سازمانی وجود دارد.

روش تجزیه و تحلیل آماری
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی - میانگین، واریانس، انحراف استاندارد و فراوانی درصد - و استنباطی - رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون - مناسب با سنجش متغیرها استفاده می شود.

- تجزیه و تحلیل جهت بررسی ذهنیت فلسفی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید