بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مؤلفههای هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معلمان ابتدایی شهرستان بوانات بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان ابتدایی شهرستان بوانات در سال تحصیلی 97-98 به تعداد 91 نفر بودند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ - - 1994 و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران - - - 1990 بود .روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به وسیله صاحبنظران تأیید گردید و برای تأیید پایایی، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 0/79 برای پرسشنامه هوش هیجانی 0/80 محاسبه گردید.

تجزیه و تحلیل داده ها از راه آمار توصیفی و آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه - انجام گرفت. نتایج نشان دادند که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، خودآگاهی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه مثبت داشتند. بین نظرات معلمان در مورد هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به جنس، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد جز اینکه معلمان با سابقه خدمت بیش از 20 سال هوش هیجانی خود را بیشتر برآورد کردند.

مقدمه

شواهد موجود نشان می دهند که هوش به تنهایی نشان دهنده موفقیت ما در زندگی و محیط کار نیست و عواطف نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند . - Suliman & Al Shaikh,2007 - افراد هوشمند از نظر هیجانی میتوانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقشی مهم در کیفیت و اثربخشی تعامل اجتماعی با دیگران ایفاء نمایند - . - George,2000 هوش هیجانی برای موفقیت شغلی ضروری است و 60 درصد عملکرد در تمام شغل ها را در بر میگیرد .

هوش هیجانی به تنهایی بزرگترین عامل برای پیش بینی عملکرد فرد در محیط کار و قوی ترین نیرو برای رهبری و موفقیت است - . - Bradbury & Greaves, 2007 به نظر دیگینز - Diggins, 2004 - هوش هیجانی به افراد در زمینه آگاهی بیشتر از روش های بین فردی، شناسایی و مدیریت تأثیر عواطف بر تفکر و رفتار، توسعه توانایی تشخیص تحرکات اجتماعی در محیط کار و درک چگونگی مدیریت روابط و بهبود آن ها کمک می کند. هوش هیجانی محصول دو مهارت اصلی قابلیت فردی و قابلیت اجتماعی است .خودآگاهی و خودمدیریتی به فرد برمیگردد و آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط به رابطه فرد با دیگران بر میگردد - . - Bradbury & Greaves , 2007

افرادی که مهارت های هیجانی خود را توسعه دهند، در زندگی شخصی و حرفه ای خود رضایت بیشتری دارند. این افراد در پاسخگویی به محرکهای تنش زا، منعطفتر و پیش کنشیتر رفتار میکنند و کمتر تحت تأثیر تنش قرار میگیرند. ویژگی-های این افراد عبارتند از: رفتار ارادی به جای انفعالی، انعطاف پذیری به جای مقاومت در برابر تغییر، برقراری روابط مثبت به جای رفتار پرخاشگرانه یا منفعل، خوش بینی و امیدواری به جای بدبینی و تکیه بر مهارتها و عادات مثبت به جای عادات انفعالی . - Nelson et al. 2005 - دارا بودن هوش هیجانی به فرد توانایی خودآگاهی، مدیریت بر خود، آگاهی اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران را می دهد .این حیطه ها با یکدیگر رابطه پویا و نزدیکی دارند .اگر فرد از هیجانات خود آگاهی نداشته باشد، قادر به مدیریت آنها نمی باشد و اگر هیجانات او خارج از کنترل باشند، توانایی او در ایجاد روابط دچار مشکل خواهد شد . - Goleman et al.,2006 -

تدریس به عنوان یکی از مشاغل پر فشار روانی در نظر گرفته شده است .بویژه اینکه کار روزانه معلم براساس تعامل اجتماعی است و معلم افزون بر کنترل خود و احساساتش، باید در کنترل احساسات دانش آموزان، والدین و همکاران نیز تلاش نماید . احساسات مثبت معلم، سلامت او و سازگاری دانش آموزان را افزایش می دهد و با ایجاد جو مناسب و مثبت، یادگیری را تسهیل میکند . - Palomera et al.,2008 - در واقع، وجود فشار روانی و مدیریت ضعیف هیجانی همواره از دلایل اصلی نارضایتی معلمان از کار خود و سرانجام ترک آن بوده است - . - Darling-Hammond,2001
براساس شواهد پژوهشی موجود، سازماندهی کلاس درس از ویژگیهای مهم و حیاتی است که با میزان پیشرفت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان رابطه مستقیم دارد .

در کلاسهایی که معلم توانایی ایجاد جو حمایتی و عاطفی را دارد و راهبردهای مدیریت رفتار مؤثرتری بکار می برد، دانشآموزان مشارکت بیشتری داشته و یادگیری آن ها نیز افزایش مییابد - Pianta & . - Hamre,2009 مطالعات میدانی نشان میدهند که رفتار شهروندی سازمانی اثربخشی مدارس را افزایش میدهد زیرا منابع را برای دستیابی به اهداف مولد آزاد می سازد، به هماهنگی فعالیتها در سازمان کمک میکند و معلمان را به سازگاری بیشتر با تغییرات محیطی قادر می سازد - . - Somech & Ron ,2007 ; Podsakoff et al. 2000 اگر چه بیشتر پژوهشگران بر چند بعدی بودن این سازه توافق دارند، مرور بر ادبیات، فقدان توافق در مورد این ابعاد را نشان می دهد . - Somech & Ron,2007 - پودساکف و همکارانش - - Podsakoff et al., 2000 تقریباً 30 نوع رفتار شهروندی شناسایی کردند که در برخی مواقع بین مفاهیم همپوشانی وجود دارد آن ها این رفتارها را در هفت بعد اصلی قرار داده اند که عبارتند از:

-1 نوع دوستی یا رفتارهای یاری گرانه: شامل کمک کردن داوطلبانه به دیگران یا جلوگیری از ایجاد مشکلات کاری می باشد.

-2 جوانمردی: جوانمردی نوعی از رفتار شهروندی سازمانی است که نسبت به رفتارهای یاری گرانه توجه بسیار کمتری به آن شده است و تحمل به شرایط اجتناب ناپذیر و ناراحت کننده در کار بدون شکایت و ابراز ناراحتی را شامل می شود.

-3 وفاداری سازمانی: پیروی از موازین سازمانی و عمل کردن به وظایف، فراتر از علایق فردی و گروههای کاری است .این دسته از رفتارها شامل دفاع از سازمان در مقابل تهدیدات، مشارکت در کسب حسن شهرت برای سازمان و مشارکت با دیگران در دستیابی به منافع کل میباشد.

-4 اطاعت سازمانی: پذیرش ضرورت و مطلوبیت قوانین منطقی و مقررات سازمانی است که در شرح شغل و خط مشی های سازمان انعکاس می یابد.

-5 ابتکارات فردی: این نوع رفتار از شهروندی سازمانی، رفتار فرانقشی است که فراتر از حداقل نیازمندی های کلی مورد انتظار قرار دارد.

-6 رفتار یا فضیلت مدنی: شامل داشتن رفتار مدنی ناشی از علاقه یا تعهد در سازمان است. این رفتار منعکس کننده شناخت فرد است از اینکه او جزیی از یک کل است و همان گونه که شهروندان در قبال جامعه مسئول هستند او نیز به عنوان عضوی از سازمان مسئولیت هایی در قبال سازمان بر عهده دارد.

-7 توسعه خود: شامل رفتارهای داوطلبانه کارکنان به منظور بهبود دانش، مهارت ها و تواناییهای خود می باشد. هادیزاده مقدم و فرجیان - - Hadizadeh Moghadam & Farajian, 2009، در بررسی تأثیر هوش عاطفی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان با لحاظ کردن نقش تعهد عاطفی نتیجه گرفتند که از ابعاد هوش عاطفی، خود مدیریتی و مدیریت روابط با تأثیرگذاری بر تعهد عاطفی بر اساس مدل تحلیل مسیر، بر رفتار شهروندی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارند، اما تأثیرگذاری سایر ابعاد هوش عاطفی، ازجمله خودآگاهی وآگاهی اجتماعی از راه تعهد عاطفی بر رفتار شهروندی مورد تأیید قرار نگرفت.

کارسون و کارسون - Carlson & Carlson,1998 - ، رابطه بین هوش هیجانی با تعهد شغلی و سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را بررسی کردند و در نهایت، به این نتیجه رسیدند که رابطهای مثبت بین هوش هیجانی و تعهد شغلی وجود دارد، اما بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی رابطه وجود نداشت .همچنین، بین دو نوع تعهد شغلی و سازمانی با رفتار شهروندی رابطه وجود داشت. سامچ و رون - Somech & Ron,2007 - ، به این نتیجه رسیدند که بین ادراک از حمایت سرپرستان و جمعگرایی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت وجود داشت .رفتار شهروندی سازمانی با خلق منفی رابطه معکوس داشت، اما با خلق مثبت رابطه ای نداشت .جمع گرایی بهترین پیش بینی کننده رفتار شهروندی سازمانی در این پژوهش بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید