بخشی از مقاله
چکیده
از دیر باز مناقشات گستردهای بین طرفداران و مخالفین نظریه تفکیک مدیریت و مالکیت بوده است. از جمله مخلفین نظریه مزبور اتکا به تعارض بین منافع مدیران به عنوان نماینده مالکین و صاحبان سرمایه بوده و هست. اما مدافعین این نظریه معتقدند که منافع مدیران از طریق پاداش و منافع صاحبان سهام از طریق عملکرد شرکت تامین میگردد. بنابراین پرداختن به رابطه بین عملکرد شرکت و مؤلفههای مؤثر بر پاداش مدیران از جهت نظری موضوعی حائز اهمیت بوده و هست.
این تحقیق با هدف تعیین ارتباط بین عملکرد شرکت ها با پاداش هیات مدیره در شرکتهای منتخب بورس تهران به انجام رسیده است. در این تحقیق پاداش هیات مدیره متغیر وابسته و بازده سرمایه نیز به عنوان سنجه عملکرد استفاده شده است. از شرکتهای منتخب به روش تصادفی ساده 79 شرکت انتخاب و در بازه 1388 تا 1392 مورد مطالعه قرار گرفتهاند. جمع بندی تحلیلهای پیش فرضها، برآورد و تفسیر نتایج رگرسیون خطی مرکب، اعتبار سنجی و تعمیم روابط برآوردی و نهایتا آزمون مقایسه زوجی تی استیودنت نشان داد که بین بازده سرمایه به عنوان سنجه عملکرد و پاداش مدیران در قلمرو تحقیق رابطه مستقیم وجود دارد.
- 1 مقدمه و بیان مساله
توسعه سرمایهگذاری از یک سو موجب جذب سرمایههای مردم و هدایت آنها به بخشهای مولد اقتصادی شده و از سوی دیگر، با توجه به جهتگیری سرمایهگذاران - مبتنی بر ریسک و بازده - ، سرمایهگذاریها به سمت صنایعی هدایت خواهد شد که از سود بیشتر یا ریسک کمتری برخوردار است و این امر در نهایت سبب تخصیص بهینه منابع خواهد شد. با توجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده، کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه که با تهدیدات عدیدهای روبرو هستند، جهت حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند یافتن راهکارهای مناسبی برای استفاده بهتر از امکانات و ثروتهای در دسترس خود هستند. در این راستا یکی از راه کارهای مهم بسط و توسعه سرمایهگذاری است.
عملکرد هر شرکت در گذشته و پیش بینی سود میتواند بر انتظارات سرمایهگذار از یک طرف و بر تخصیص پاداش مدیران از طرف دیگر اثرگذار باشد. چرا که بر پایه نظریه موافقین تفکیک مدیریت و مالکیت، عملکرد مدیران نقطه تلاقی پاداش یا منافع مدیران و سود هر سهم یا بازده سرمایه گذاری باشد. در بازارهای نوپای سرمایه چون ایران که هنوز شفافیت و کارآیی لازم را نمیتوان شاهد بود در اینکه بین عملکرد، پیشبینی سود و پاداش مدیران ارتباطی وجود داشته باشد، تردید وجود داشته و برخی معتقدند که عملکرد گذشته یا پیشبینی بازده آتی شرکت نیست که تعیینکننده پاداش مدیران است، بلکه وابستگیهای مدیران و اعمال قدرت های سیاسی از طریق مالکیتهای نهادی است که پاداش مدیریت را تعیین مینماید.
تحقق بازده سرمایهگذاری در گرو عملکرد مالی یک واحد اقتصادی است. هرگونه ارائه گمراه کننده درباره عملکرد مالی واحد اقتصادی، میتواند آثار زیان باری برای سرمایهگذاران درپی داشته و آنها را در اخذ تصمیمات اقتصادی مناسب، با مشکل مواجه سازد. اهمیتی که سود حسابداری برای استفادهکنندگان از اطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری توجه خاصی به مبلغ و نحوه تهیه و ارائه آن قائل شود. بنابراین همواره این نگرانی و مشکل وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد مالی شرکتها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی قرار دارند، با اهداف خاصی، مدیریت شده باشد.
از دیر باز مناقشات گستردهای بین طرفداران و مخالفین نظریه تفکیک مدیریت و مالکیت بوده است. از جمله مخلفین نظریه مزبور اتکا به تعارض بین منافع مدیران به عنوان نماینده مالکین و صاحبان سرمایه بوده و هست. اما مدافعین این نظریه معتقدند که منافع مدیران از طریق پاداش و منافع صاحبان سهام از طریق عملکرد شرکت تامین میگردد - کاپلان. - 2013 بنابراین پرداختن به رابطه بین عملکرد شرکت و مؤلفههای مؤثر بر پاداش مدیران از جهت نظری موضوعی حائز اهمیت بوده و هست.
پاداش مدیران از جمله محرک هایی است که در سایه نظریه نمایندگی میتواند منافع مدیران و صاحبان سرمایه را هم سو کند. عوامل متعددی میتواند بر پاداش مدیران مؤثر باشد که از جمله عملکرد شرکت است. برخی معتقدند که علاوه بر عملکرد شرکت نوع پیشبینی سود و دقت آن نیز میتواند بر پاداش مدیران مؤثر باشد. - تهرانی و همکاران - 1392 پرسشی که در اینجا ممکن است به ذهن متبادر شود نوع رابطه بین عملکرد با پاداش مدیران است که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد. بنابراین تحقیق حاضر در راستای پاسخ به پرسش اصلی زیر به انجام خواهد رسید: چه رابطهای بین عملکرد و پاداش هیات مدیره در شرکتهای منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
- 2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق
با جدا شدن مالکیت از مدیریت و ایجاد تصاد منافع، ارزیابی و اندازه گیری عملکرد شرکتها به یکی از مهمترین مسائل و موضوعات مالی تبدیل شده است. عدم ارزیابی و کنترل عملکرد شرکتها به عدم تخصیص بهینه منابع میانجامد که این موضوع سبب زیان مالکین - سهامداران - و در نهایت اقتصاد جامعه در سطح کلان میشود. تعریف و عملیاتی کردن مفهوم عملکرد شرکت امر پیچیده ای بوده و معمولا برای انجام آن از سنجههای مختلفی استفاده میشود. برای نمونه میتوان به معیار هایی نظیر توبینز کیو، نسبت قیمت بازار به ارزش دفتری، سود هر سهم، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، ارزش افزوده اقتصادی و... اشاره کرد.
ماهیت عملکرد سازمانی و سنجش آن، موضوع مورد علاقه محققین و متخصصین بوده است از زمانی که سازمانها شکل گرفتهاند. مسأله اساسی در این تحقیقات، نحوه تعیین بهینه بودن تلاشهای سازمانی و دستیابی به نتایج مطلوب میباشد. حسابداران بیشتر به ارائه منصفانه سابقه عملکرد مالی سازمان توجه دارند در حالیکه مدیران روی نحوه بهبود عملکرد جاری و آتی سازمان متمرکز هستند. درکل برای اهداف تحقیقات مدیریتی و به خصوص تحقیقات مدیریتی کارآفرینی و استراتژیک، عملکرد اصلی باید سنجیده شود تا سوددهی تصمیمات مدیریتی معلوم شود .
رویکرد کارت امتیاز متوازن که توسط کاپلان در سال 1984 ارائه شد دورنمای حسابداری و نیز معیارهای عملکردی را ترکیب میکند که اطلاعاتی را درباره عملکرد سازمانی مورد نظر در آینده به ما میدهد. بخشهای ذیل به طور خلاصه به بررسی سوددهی سازمانی و عملکرد سازمانی از جنبههای حسابداری، صفحه امتیاز متوازن، مدیریت استراتژیک، کارآفرینی و اقتصاد خرد میپردازد. در سنجش عملکرد سازمانی، محققین حسابداری روی محتوای اطلاعاتی اظهارنامه ها و معیارهای مالی سازمان، متمرکز هستند .
درواقع علت وجودی حرفه حسابداری، ارائه عملکرد مالی گذشته یک سازمان به طور منصفانه و مستمر میباشد. بدین منظور حجمی از قواعد و رویکردهای حسابداری در سالهای زیاد ارائه شده است تا اطلاعات موجود در اظهارنامه های مالی سازمان، معنادار و قابل قیاس در طول زمان و بین سازمانهای مختلف باشد. به منظور کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران و همچنین اطمینان از سطح تلاش نماینده در جهت منافع صاحب کار - مالک - ، انعقاد قراردادهای مشروط با مدیریت مبنی بر جبران خدمات آن ها، تهیه و ارائه گزارش های مالی در مقاطع زمانی مختلف و معین درباره عملکرد مالی و خصوصا در سال های اخیر، مکانیسم های افشاسازی عملکرد اجتماعی و محیطی و نیز استفاده از ابزارهای مالی و اقتصادی مفید است.
بدون شک یکی از اهداف تصلی شرکت ها افزایش سودآوری می باشد و بدیهی است سودآوری هر شرکت در گرو عملکرد آن در بازار است. لذا مالکان شرکت ها در پی دستیابی به راه کارهایی جهت بهبود عملکرد شرکت خود می باشند. یکی از روش های نیل به این هدف افزایش کارایی و تلاش مدیران از طریق ایجاد انگیزه در آنان می باشد که در تئوری نمایندگی مطرح و بحث می گردد. بدین منظور در مدل های نمایندگی بر حق الزحمه تمرکز می شود. لذا ارتباط متقابل بین حق الزحمه پرداختی و عملکرد اساس رابطه نمایندگی را تشکیل می دهد.
حال با چنین بینشی از روابط نمایندگی اهمیت برقراری کنترل های نظارتی و تحمل هزینه های نمایندگی بیش از پیش نمایان است. بنابراین شناسایی معیارهایی که بتوانند عملکرد مدیریت شرکت را به درستی اندازه گیری کرده و به عنوان مبنای مناسبی برای سیستم پرداخت مدیریت و جبران خدمات و افزایش سطح انگیزش آن ها به کار گرفته شوند ضروری به نظر می رسد. علاوه بر این سهام داران برای اتخاذ تصمیمات صحیح، به مناسب ترین معیارهای ارزیابی عملکرد و همسو نمودن منافع مدیران با مالکان از طریق پیوند دادن منافع و پاداش آن ها با ثروت سهامداران نیاز دارند.
فیلیپون - 2004 - بیان کرد که مسئله نمایندگی موجب شده است در بسیاری از شرکت ها، طرح های پاداش مدیران انجام شود تا منجر به کاهش تضاد منافع گردد.
همچنین وی بیان کرده است که مدیران برای رسیدن به منافع خود سودها را مدیریت می کنند . وی بیان می کند، با توجه به اینکه اندازه گیری وجوه نقد عملیاتی آسان می باشد، مدیران برای مدیریت کردن سود از اقلام تعهدی استفاده کرده تا بتوانند به سودهای مطلوب دست یابند . واتز و همکاران - 1986 - نیز بیان داشته اند در شرکت هایی که برنامه های پاداش مدیران انجام می شود مدیران سعی خواهند نمود سودهای دوره های آتی را به دوره جاری منتقل نمایند و از این رو سودها را دستکاری کنند.
چن و همکاران - - 2015 به تعیین رابطه بین عملکرد شرکت، دقت و نوع پیشبینی سود با پاداش مدیران در شرکتهای بورسی پرداختند. آنها کیفیت پیشبینی سود را بر مبنای دو سنجه کمی و کیفی بیان کردهاند. در تحقیق آنها، دقت پیشبینی بر مبنای درجه انطباق بر واقعیت سود پیشبینی شده هر سهم سنجه کمی و نوع پیشبینی سود هر سهم از نظر بدبینانه یا خوش بینانه بودن به عنوان سنجه کیفی تلقی شده است. آنها در تحقیق خود علاوه بر این به انسجام و عدم انسجام دوایر مختلف شرکت در پیشبینی ها پرداخته و نشان دادند که انسجام بالاتر در پیش بینی سود به عملکرد بهتری منجر شده است.
در این تحقیق بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE به عنوان سنجه عملکرد شرکت تعریف شده و نتایج تحقیق نشان داد که بین دقت پیشبینی سود و عملکرد شرکت با پاداش مدیران رابطه مستقیم وجود داشته ولی رابطه معنی داری بین نوع پیشبینی سود و پاداش مدیران ملاحظه نشد. کرولیک - 2015 - ، نیز در پژوهشی دیگر با نام مربوط بودن اطلاعات صورتهای مالی در ارزیابی عملکرد مدیران اجرایی: شواهدی از انتخاب طرح پاداش مبتنی بر معیارهای عملکرد حسابداری، به این نتیجه رسید که انتخاب طرحهای پاداش مبتنی بر معیارهای حسابداری ارزیابی عملکرد توسط واحدهای تجاری به نحوی قابل پیشبینی مفید است.