بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مهمترین مباحث پیاده سازی مدیریت دانش، تعیین زیرساخت های آن است؛ از این رو هدف این تحقیق، تعیین زیر ساخت های استقرار مدیریت دانش وتاُثیر آن بر راهبردهای دانشگاه پیام نور پلدختر می باشد. این مقاله بر مبنای یافته های تحقیق پیمایشی تنظیم شده است. برای دستیابی به ابعاد زیرساختی مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور پلدختر از پرسشنامه برای جمع آوری داده و آزمون فرضیات تحقیق استفاده می شود.. تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای محاسبه می شود. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها حاکی از تأیید هر چهار سؤال پژوهش می باشد این امر بیانگر این واقعیت است که مدیریت دانش و مؤلفه های آن بر راهبردهای دانشگاه پیام نور پلدختر تاثیر دارد ولی زیر ساخت ها ی استقرار مدیریت دانش از نظر مولفه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و منابع انسانی مناسب نمی باشد.

مقدمه

هر چند بیش از دو دهه از طرح نظریه مدیریت دانش می گذرد، اما با این وجود هنوز بحث مدیریت دانش، یکی از جدیدترین و کلیدی ترین مباحث مدیریتی در آموزش عالی محسوب می شود. در واقع مدیریت دانش از صدها سال پیش که صنعتگران و صاحبان مشاغل مختلف تجارب حرفه ای خود را به فرزندان و شاگردان خویش منتقل می نموده اند، وجود داشته است. اما در اوایل دهه 1990 این واژه به طور جدی وارد مباحث سازمانی شده است. در این راستا، دراکر - - 1993 عقیده دارد که :دانش چیزی فراتر از سرمایه یا کار æ    به منزله تنها منبع اقتصادی با ارزش و مهم در جامعه دانش محور مطرح است - به نقل از راولی - 1 امروزه تمامی صاحبنظران مدیریت و نیز کارشناسان آموزش عالی بر دو سؤال تأکید دارند: -1 دانش در مفهوم سازمانی چیست؟ و -2 چگونه می توان از آن بهره برداری مطلوب کرد؟ در پاسخ به سؤال اول باید گفت که دانش یکی از عوامل بنیادی است که کاربرد موفق آن، دانشگاه ها را یاری می رساند تا خدمات بدیع ارائه دهند و در محیط متکی بر دانش است که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی قادر می شوند مزیتهای رقابتی و برتری های علمی خود را همچنان حفظ نمایند. در پاسخ به سؤال دوم - چگونگی بهره برداری از دانش - می توان گفت امروزه دانشگاه ها دریافته اند که برای انجام مؤثر امور، نیازمند یکپارچه نمودن دو نوع دانش صریح و ضمنی هستند چرا که مدیریت دانش با کشف و ارتقاء دارایی یک سازمان با دیدگاهی که پیش برنده اهداف سازمان است مرتبط می شود، دانشی که مدیریت می شود شامل هر دو نوع دانش صریح و ضمنی است - داونپورت، . - 1998 از این رو دانشگا ه ها در حال ابداع روش های نوینی به منظور تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح هستند که قابل ثبت، ذخیره سازی و انتقال به کلیه اعضای سازمان است. در واقع هدف اصلی مدیریت دانش نیز تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح æ    انتشار و کاربرد مؤثر آن است - نعمتی،. - 13841 Rowley راولی - 2000 - میزان آمادگی موسسات آموزش عالی برای اجرای مدیریت دانش و قابلیت اجرایی مفاهیم مدیریت دانش در آموزش عالی انگلستان را بررسی کرده است . وی بیان می کند در حالی که سامانه های تسهیل کنند ه ای مانند کتابخانه ها، اینترنت و غیره وجود دارد که ضمن تهیه داده و اطلاعات برای دانشجویان به اجرای بهتر مدیریت دانش در دانشگاه ها کمک می کند، اما چالش هایی در ارتباط با اجرای مدل چهار عنصری داونپورت و پروساک وجود دارد. از جمله اینکه بسیاری از مخازن دانش خوب سازماندهی نشد ه اند و یا حتی ارتباط بین مخازن مختلف - راه های دسترسی به دانش - به طور واضح مشخص نیست. وی در پایان چنین نتیجه گیری کرده است که مدیریت دانش مؤثر و کارآمد نیازمند تغییرات مهم و جدی در فرهنگ و ارزشها، ساختار سازمانی و سیستم های ارزشگذاری و پاداش دهی است.

این پژوهش برآن است تا به بررسی میزان آشنایی جامعه پژوهش با مفهوم مدیریت دانش و وضعیت عوامل تأثیر گذار شامل فرهنگ سازمان، ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری در پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش بپردازد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش کمک خواهد کرد تا از میزان آمادگی زیر ساخت ها و عوامل تأثیرگذار درپیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور پلدختر پیش از اجرا کردن طرح و صرف هزینه های مربوطه به آن، آگاهی یافته تا در صورت لزوم بتوان برای ایجاد یا بهبود وضعیت آنها اقدام کرد. در صورت شکست پروژه پیاده سازی مدیریت دانش اتلاف هزینه و زمان کمترین پیامدهای آن می باشد لذا ارزیابی آمادگی سازمانی برای پیاده سازی مدیریت دانش می تواند کمک کننده شناخت فاصله ی بین درک و باور مدیران جهت اجرایی شدن مدیریت دانش و درک و باور کارکنان آن سازمان نسبت به مدیریت دانش می باشد. یکی از مهم ترین نیازهای پژوهشی در دانشگاه ایجاد مدیریت دانش برای دسترسی به دانش سازمانی بوده تا از موازی کاری و خروج تجارب پژوهشگران مرکز و مدیران جلوگیری شود و پیاده سازی و استقرار مدیریت دانش یکی از الزامات در هر مرکز دانشگاهی می باشد. مهم این است که سازمان ها بدانند آیا برای پیاده سازی مدیریت دانش زیر ساخت های لازم را فراهم نموده اند یا خیر؟مسئله این است که چه عوامل زیر ساختی در پیاده سازی مدیریت دانش مؤثرند؟ آیا فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات زیرساخت مورد نیاز برای پیاده سازی مدیریت دانش هستند؟ دغدغه این است که عدم شناسایی زیر ساخت ها موجب اجرای ناکارآمد و غیر اثربخش مدیریت دانش شود. سوال اصلی تحقیق ما این است که زیر ساخت های استقرار مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور پلدختر چگونه است و آیا استقرار مدیریت دانش بر راهبردهای دانشگاه پیام نور پلدختر تاثیر دارد؟

مبانی نظری پژوهش:
مدیریت دانش و زیرساخت های آن

پیاده سازی هر برنامه و فعالیتی نیازمند یک سری عوامل و زیرساخت هایی است که موفقیت آن را تضمین می کند. با مرور منابع مختلف مشاهده می شود که عوامل مختلفی از سوی صاحب نظران این حوزه معرفی شده است. از جمله دنو، هاریس و تزمان - - 1999 تاکید می کند که مدیریت دانش کارآمد نیازمند ترکیبی از عناصرسازمانی شامل فناوری، نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی وساختار سازمانی می باشد. استانکوسکی وبالدانزا - - 2001فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رهبری و آموزش و یادگیری را به عنوان عوامل وزیر ساخت های اساسی در پیاده سازی مدیریت دانش میدانند. چوی - - 2000 رهبر مدیریت سطح بالا، فشار های کم سازمانی و زیر ساخت سیستم های اطلاعاتی را مهمترین عناصر و عوامل در موفقیت مدیریت دانش بیان می کند. شورای رابطان کل اطلاعات - - 2001 سه عنصر افراد، فراینده ها وفناوری را به عنوان عوامل زیر ساختی وتأثیرگذار در پیاده سازی فراینده مدیریت دانش در بخش دولتی می داند. لی ولی - 2006 - چهار عمل فنی، ساختاری، فرهنگی و افراد را به عنوان عوامل زیر ساختی معرفی می کنند. زایم و همکارانش - - 2007 علاوه بر آنکه فناوری، فرهنگ سازمانی و ساختارسازمانی را به عنوان بهترین عناصردر پیاده سازی مدیریت دانش میدانند؛ سرمایه ی فکری را به عنوان چهارمین عناصر در نظر می گیرند. حسن زاده در رساله ی دکتری خود در سال 1385سه عامل افراد، فرایندهها و فناوری را به عنوان زیر ساختی مدیریت دانش مورد برسی قرار داده است. جدول - - 2-3 نشان دهنده ی عوامل زیر ساختی پیشنهادی از طرف محققان ونویسندگان صاحب نظر در حوزه مدیریت دانش است. با توجه به موارد مطرح شده در این پژوهش عوامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی، فرایند ها، فناوری و عوامل مالی به عنوان عوامل تأثیر گذاردر پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه تبریز مورد بررسی قرار می گیرد.

متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها: بیشتر مدل های نمایش داده شده در زمینه مدیریت دانش از نظر محتوایی شبیه یکدیگرند ولی دارای واژه ها و مرحله هایی با ترکیب های متفاوت هستند. مدل های موجود در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش شامل مدل های نوناکاوتاکه اوچی، هیگس، ویگ، روگلس، وگمن، نیومن وکونارد، بکوویتز و ویلیامز، وبک من وجز این هاست. - افرازه1384،ص - 38 در این تحقیق پس از مطالعه مقالات و تحقیقات انجام شده در خصوص زیر ساخت های مدیریت دانش بر اساس مدل لی و چویی - - 2003 ساختار، فرهنگ و منابع انسانی به عنوان جنبه اجتماعی و فناوری اطلاعات به عنوان جنبه تکنیکی زیر ساخت مدیریت دانش انتخاب شده اند. از جمله دنو، هاریس وتزمان - - 1999 تاکید می کند که مدیریت دانش کارآمد نیازمند ترکیبی ازعناصرسازمانی شامل فناوری، نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی می باشد. یک الگوی مفهومی مبتنی بر روابط تئوریک میان شماری از عواملی است که در مورد مسئله پژوهش با اهمیت تشخیص داده شده اند.چنین الگویی، ضمن نشان دادن متغییرهای پژوهش رابطه آنها را به تصویر می کشد - . - Tabibi,s.het al..2009,77-88چارچوب نظری یا مدل مفهومی این تحقیق دارای متغییرهای ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی به عنوان زیر ساخت های اجتماعی - - lee&choi,2003,pp.179-228و فناوری اطلاعات زیر ساخت فنی می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید