بخشی از مقاله
چکیده
از آنجا که تعیین سطوح توسعه گامی در راستای نشان دادن نابرابری ها است، پژوهش حاضر به سطح بندی دهستان های شهرستان مرودشت با 20 شاخص در قالب دو مدل تاکسونومی عددی و تاپسیس می پردازد. نتایج نشان داد که در مدل تاکسونومی عددی دهستان های رامجرد 2، رامجرد 1 و کامفیروز شمالی و در مدل تاپسیس دهستان های مجدآباد، خفرک علیا و رامجرد 1، رودبال و نقش رستم برخوردارترین دهستان ها می باشند. این در حالی است که محروم ترین آنها در مدل تاکسونومی عددی کناره، درودزن و کامفیروز جنوبی، نقش رستم و در مدل تاپسیس دهستان های خرم مکان، درودزن، ابرج و رحمت می باشد.
مقدمه
در افکار صاحب نظران توسعه، تعابیر مختلفی از واژهی توسعه وجود دارد که از آن جمله میتوان به افزایش تولید، افزایش بازدهی، ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی، رفع فقر و محرومیت، ارتقاء سطح خدمات بهداشتی و درمانی، برطرف کردن مشکلات بیکاری و تورم، تامین نیازهای اقتصادی- اجتماعی، برخورداری از آموزش، فرهنگ و مشارکت فعال در عرصههای مختلف اجتماعی اشاره کرد. بنابراین، توسعه فرایندی پیچیده و چند بعدی است که مستلزم تغییرها در ساخت اجتماعی، طرز تلقی مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی و پایداری محیط میباشد
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگیهای بارز کشورهای جهان سوم است. این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشد قطبی است. که در نتیجه آن، سایر مناطق به صورت حاشیهای عمل مینمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، برنامه ریزی منطقهای مطرح شده که اولین گام در آن، شناخت نابرابری های اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی نواحی مختلف میباشد. ایجاد توازن و هماهنگی در عموم ساختارها و سامانههای شهری و روستایی، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار میرود
کشور ایران تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی و سیاست-های کلان مسیرهای گوناگونی در زمینه توسعه طی کرده است. همچنین تفوق شیوه معیشت شهری بر دو شیوه دیگر زیست از دهه 50 به دلیل اطلاحات ارضی، شبه مدرن شده و متعاقب آن وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نظام فضایی کشور را دچار عدم تعادل نموده است. نتایج این دگرگونیها عموما در تفاوتهای آشکار درجه توسعه یافتگی درون استانی، منطقهای و ملی بخوبی مشهود است
شناخت و ارزیابی وضع موجود، تجزیه و تحلیل تنگناها، محدودیتها، امکانات و قابلیتها، استنباط صحیح از کمیت و کیفیت نیازها و اولویتهای مربوط به آنها، میتواند برنامه ریزان را در تدوین برنامههای مناسب و کارآمد یاری دهد. از همین رو اینپژوهش به تحلیل میزان توسعه یافتگی دهستانهای شهرستان مرودشت به عنوان یکی از شهرستانهای مهم در امر تولید محصولات کشاورزی در سطح کشور میپردازد.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
فرایند بهبود زندگی انسان در علوم مختلفی همچون روان شناسی، بهداشت، اقتصاد، محیط زیست و جامعه شناسی بررسی می شود
در ادبیات اقتصادی این بهبود در کیفیت زندگی با عنوان توسعه تلقی می گردد. پیشتر فقط به معیارهای اقتصادی مانند درآمد سرانه توجه میشد. مسئله نقص درآمد سرانه نیز در مطالعات متعدد بررسی شده است. استرلین2معتقد است ارتباط ضعیفی میان درآمد سرانه و خوشبختی انفرادی وجود دارد. در حال حاضر توسعهی اقتصادی مفهوم جامع تری دارد و دارای ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی است. برای مدتی طولانی شاخص درآمد سرانه معیاری برای توسعه اقتصادی محسوب میشد.
از این معیار ابتدا به صورت مقادیر درآمد سرانه کشورهای مختلف و بدون توجه به قدرت خرید آن استفاده میشد تا این که اوشر - 1996 - 3بر وجود درآمد سرانه به عنوان معیاری برای محاسبه توسعه اقتصادی تاکید کرد؛ هر چند در این مطالعه استفاده از نرخ ارز تلویحا پیشنهاد شد، همواره به خطای ناشی از نوع نرخ ارز توجه میشد و نهایتا سامرس و هستون - 1998 - 4 شاخص برابری قدرت خرید را جایگزین نرخ ارز کردند. استفاده از شاخص درآمد سرانه مبتنی بر برابری قدرت خرید فقط به حل برخی از مشکلات کمک کرد و پارهای از مشکلات، که همواره در مورد نحوه محاسبه درآمد ملی مطرح است، از میان نرفت
در مورد محاسبه درآمد ملی مهمترین چالش، فاصله میان قیمتهای نسبی است - کاملن و نیکسون5، . - 1378 انتقاد دیگر به شاخص درآمد سرانه عدم توجه این شاخص به مسایل توزیعِی و ویژگی های انسانی بود و به همین دلیل در دهه 1970 تلاش شد تا از شاخصهایی استفاده شود که به ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی توجه دارند - دسایی6، . - 1991 مجموع این شرایط همراه با تلاشهای سن - 1985-1992 - 7 به ارائه شاخص توسعه انسانی - - HDI منجر شد. سناجزای مورد نیاز برای توسعه انسان را کالاها، منابع، کارکردها و قابلیتها میدانست.
هرچند از این شاخص به میزان زیادی استفاده می شد، مهمترین نقص آن پایین بودن ابعاد مورد توجه است - برنگر8، چوچوآن9و واردیر10، . - 2007اخیرا نیز به شاخصهای کیفیت زندگی - - QL توجه میشود. این شاخص توسط موریس - 1979 - 11 و با عنوان شاخص کیفیت زندگی فیزیکی ارائه شد و شامل اجزای امید به زندگی، نرخ مرگ و میر نوزادان و نرخ بی سوادی بود. در مورد این شاخص تلاشهای دیگری نیز صورت گرفت. به عنوان مثالموریس و همکاران تلاش می کردند شاخص سطح زندگی را بر اساس نیازهای پایهای فیزیکی و فرهنگی مشخص کنند.
در حال حاضر این شاخص با عنوان شاخص کیفیت زندگی، شامل اجزای بهداشتی، آموزشی و زیست محیطی، شناخته میشود. مهم ترین مساله در مورد شاخص کیفیت زندگی تعیین وزن برای اجزای آن است از طرفی در رابطه با توسعه یافتگی نظریات متعددی مطرح شده است. به طوری که در نظریه دوگانگی بیشتر طرفداران آن معتقد هستند که جوامع جهان سوم به دو دسته متمایل به کشور های صنعتی - که پیشرفته تر می باشند - و جوامع که به کشور های صنعتی متمایل نیستند - عقب مانده و بدوی هستند - تقسیم میشوند - نراقی، 1370، . - 160 طبق برخی از این نظریات جوامع از دو بخش تشکیل شدهاند، بخش اول صنعتی - شهر - که دگرگون پذیر و بخش دوم سنتی یا کشاورزی - روستا - که ایستا و کم تحرک است.
فو - چن لو و همکارانش - - 1981تمرکز مطالعات خود را بر روی کشورهای آسیایی قرار داده و از سه جنبه بررسی میگردد که به عنوان اجزای اصلی یک مدل کلان فضایی برای تبیین دو گانگی در سطح جهانی ارائه دادهاند