بخشی از مقاله
چکیده
توزیع عادلانه امکانات و ثمرات توسعه در میان عموم مردم از خصیصه های مهم اقتصاد پویا و سالم است. برنامه ریزان جهت تحقیق این امر، سعی در کاهش نابرابریها از طریق تدوین و اجرای برنامه های متعدد و گسترش همه جانبه توسعه یافتگی را دارند.
این پژوهش به این سوال میپردازد آیا درجه توسعهیافتگی دهستانهای شهرستان نورآباد متوازن بوده است یا خیر؟.بدین منظور، این پژوهش دهستانهای شهرستان ممسنی را از نظر 48 شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطح دهستان در سال 1385 با استفاده از مدلهای تاکسونومی و موریس را مورد بررسی قرار میدهد.
نتایج این بررسی نشان میدهد که دهستان بکش1 توسعه یافته ترین و دهستان مشایخ و دهستان میشان به عنوان محرومترین دهستان شهرستان به شمار میروند. از نظر برخورداری 22/2درصد دهستانها در گروه دهستانهای برخوردار، 22/2 درصد در گروه نیمه برخوردار و 55/5 درصد در گروه محروم طبقه بندی شدهاند. و از نتایج این تحقیق میتوان در برنامه ریزی ناحیه ای و تخصیص بودجه و اعتبارات عمرانی استفاده کرد.
مقدمه
واژه توسعه در اذهان پژوهشگران و اقتصاددانان توسعه، تعابیر مختلفی دارد که ارجم له ی آن میتوان به افزایش تولید بازدهی، ارتقاء سطح کمی و کیفی زندگی، رفع فقر و محرومیت، ارتقاء سطح خدمات بهداشتی و درمانی، برطرف کردن مشکلات بیکاری و تورم و تأمین نیازهای اقتصادی - اجتماعی اشاره کرد.
همان گونه که توسعهیافتگی کشورهای مختلف در مراتب و درجاتی گوناگون قرار میگیرد. این روند در داخل یک کشور یا استان نیز در مناطق و بخشهای مختلف یکسان نیست. با توجه به توزیع فضایی ناهمگن منابع و نیز وجود عوامل مختلف اقتصادی - اجتماعی در مناطق گوناگون ممکن است. روند توسعهیافتگی مناطق در بخشهای مختلف کشاورزی ، صنعت و خدمات متناسب نباشد. هیرشمن و میردال از جمله کسانی بودند که کاربردهای مکانی فرایند توسعه را شناختند و در راه ایجاد پیوند و ارتباط میان مدلهای رشد و نظریه های توسعه منطقه ای گامهایی بلند برداشتند.
در کشورهای در حال توسعه، کیفیت زندگی مردم دستخوش نابرابریهای منطقه ای عظیمی است که در بسیاری موارد به سرعت در حال افزایش است لذا توزیع متعادل امکانات و خدمات گاهی در جهت از بین بردن عدم تعادل منطقه ای است، زیرا هر چقدر تفاوتهای منطقه ای از ابعاد مختلف بیشتر باشد منجر به حرکت جمعیت و سرمایه به سمت قطبهای پر جاذبه شده و نهاتاًی باعث عدم تعادل توزیع جمعیت در سطح منطقه و سرزمین خواهد شد. لذا باید برنامه ریزیهای ناحیه ای مورد توجه قرار گیرد. و در کشورهای در حال توسعه تهیه، تدوین، اجرا و نظارت بر این گونه برنامهها باید از جانب دولتها انجام گیرد.
اگر ارزشیابی دهستانهاصرفاً از نظر یک شاخص انجام گیرد، عمل رتبه بندی و تعیین اولویت در مورد آنها آسانتر است، ولی از آن جا کهصرفاً یک شاخص نمیتواند به درستی وضعیت دهستانها یا مناطق کشور را روشن کند ناگزیر به روشهای نیاز است که بتواند وضعیت دهستانها را از چندین بعد مختلف بررسی نماید. حال هر چه این ابعاد بیشتر باشد و جنبه های متفاوتتری را در بر گیرد، نتیجه به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. از این رو برای دست یابی به چنین نتیجه ای باید از الگوی های استفاده کرد که شاخصهای مختلف را با هم ترکیب و تلفیق کرد و موقعیتی چند بعدی از یک دهستان را نسبت به سایر دهستانها نشان میدهد.
در این نوشتار دهستانهای شهرستان ممسنی از نظر شاخصهای مختلف با استفاده از آنالیز تاکسونومی عددی و موریس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و وضعیت توسعهی افتگی و میزان برخورداری دهستانها از نظر این شاخصها مشخص خواهد شد. از نتایج این تحقیق میتوان در برنامه ریزیهای ناحیه ای و تخصیص بودجه و اعتبارات به منظور اجرای طرحهای عمرانی استفاده کرد.
ضرورت و اهداف پژوهش
توجه به رهیافت تعادل و توازن منطقه ای، کاهش ناهمگونی و نابرابریهای منطقه ای و بخشی سیاستگذاری و برنامه ریزی منطقه ای برای توزیع هدفهایی که بر حسب ویژگیهای ساختاری، امکانات و محدودیتهای هر منطقه تغییر میکند . مستلزم مطالعه و شناخت اهمیت خصوصیات هر منطقه با توجه به جایگاه آن در کل سیستم منطقه ای میباشد. علمای توسعه شکاف عظیم درآمدی بین طبقات پایین و بالای جامعه در کشورهای در حال توسعه را نه تنها به عنوان یک مزیت اقتصادی نمیدانند، بلکه آن را مانعی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی ذکر کرد
با توجه به مباحث مطرح شده در طرح مساله و وجود اختلاف در برخورداری سکونتگاهها از شاخصهای توسعه به طور اعم و سکونتگاههای روستایی به طور اخص کهعمدتاً قربانی ساستگذاریهای توسعه گشته است، لزوم توجه به روستاهای کشور را امری اجتناب ناپذیر مینماید. در نهایت هدف از انجام این پژوهش بررسی چهارچوب ساختار فضایی در قالب امکانات زیرساختی، خدماتی، رفاهی، اداری، به منظور دستیابی به نارساییهای موجود در توزیع انواع خدمات و شاخصهای موجود توسعه روستایی و همچنین بررسی عوامل موثر در توسعه روستایی در سطح شهرستان در چهارچوب برنامه توسعه یکپارچه روستایی است، به نحوی که بتواند تعادلی را بین جمعیت و امکانات ایجاد و یک زندگی مطلوب را برای ساکنین منطقه فراهم نماید. از این رو، پژوهش حاضر در راستای شناسایی میزان برخورداری از شاخصهای توسعه در مناطق روستایی محدوده شهرستان ممسنی صورت گرفته است.
روش تحقیق
روش تحقیق این پزوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری تحقیق کل محدوده شهرستان ممسنی شامل سیزده دهستان را در بر میگیرد. با بهره گیری از منابع کتابخانه ای مبانی نظری موضوع بررسی شده، داده های تحقیق به صورت میدانی و منابع آماری سال 1390 جمع آوری شده و سپس برای تعیین درجه توسعهیافتگی و رتبه بندی دهستانها از روشهای تاکسونومی عددی و موریس استفاده شده است.
مبانی نظری پژوهش
اندیشمندان و صاحبنظران برنامه ریزان توسعه ناحیه ای و روستایی با ارائه دیدگاهها و تئوریهای خاص هر کدام نابرابریهای ناحیه ای و محلی را مطابق با موقعیت مکان و زمان مورد بررسی قرار میدهند. اقتصاددانان نئوکلاسیک رشد و توسعه ناحیه ای را تحت تأثیر دو عامل مکانیسم تعادل و جابجایی میدانند . که جریان آزاد منابع بین نواحی در یک سرزمین و یا یک کشور در بلند مدت نوعی تعادل بین ناحیه ای را به وجود میآورد. " نئوکینز ها" آن را وابسته به صادرات میدانند به طوری که با تقسیم اقتصاد ناحیه به دو بخش پایه و غیر پایه توسعه نواحی را ناشی از بخش پایه دانسته و معتقدند که سایر فعالیتها زائده رشد و فعالیتهای بخش پایه است.
"گونار میردال" علل نابرابریهای ناحیه ای را مورد بحث قرار میدهد و آنرا ناشی از عوامل خارجی میداند که به دلیل انگیزه سود جویی شکل گرفته است و برتری اولیه و زمینه های تاریخی نواحی آن را شدت میدهد. .[13] فرانسوا پرو با ارائه نظریه راهبرد قطب رشد باری رشد و توسعه شهرستانهای کمتر توسعه یافته .[4] معتقد است که رشد به طور هم زمان در همه جا ظاهر نمیشود بلکه با ظهور در قطبها و مراکز خاص از طریق فعل و انفعالاتی، آثار نهایی خود را در کل اقتصاد نمایان میسازد. او نحوه نگرش به توسعه را ناشی از قطبهای رشد میداند که در مراحل اول، با سرمایه گذاری کلان صنعتی در نواحی بزرگ واگرایی و نابرابری ایجاد میشود و در مرحله دوم با انتشار تدریجی توسعه به سایر نواحی همگرایی و برابری پدید میآی
جان فریدمن مدل فضایی مرکز- پیرامون را با الهام از تجربه کشورهای پیشرفته صنعتی پیشنهاد کرد. به عقیده وی هر کشوری از یک - یا چند - بخش هسته ای و شهرستانهای پیرامون تشکیل میشود و مناطق هسته ای از راه های اثر سلطه اطلاعاتی نوین سازی اثر روانی اثر پیوند و اثر تولیدی برتری خود را بر پیرامون اعمال میکنند..[ 14] مطابق این نظریه، دو جزء اصلی نظام سکونتگاهی عبارتند از مرکز - به عنوان کانون قدرت سلطه - و پیرامون - به عنوان جزء وابسته به کانون مرکزی - همچنین طبق این نظریه رابطه مرکز با پیرامون یک رابطه استعماری بوده و سازمان اقتصادی ملی دارای فرایندی است که از چهار مرحله تشکیل شده است؛ مرحله پیش صنعتی، مرحله انتقالی، مرحله صنعتی، و مرحله فرا صنعتی.
در مجموع از زمان آغاز طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، مکاتب و دیدگاه های مختلفی راجع به توسعه و توسعهنیافتگی ارائه شده که از جمله آنها میتوان به مکتب تکاملی توسعه نظریه نوسازی، دیدگاه مارکسیستی از توسعه و نظریه وابستگی اشاره نمود
مطالعه هر یک از این نظریهها و دیدگاها نشان میدهد که هدف هر یک از آنها بررسی و تحلیل عواملی است که در ایجاد و شکل گی ریهای نابرابریها و عدم تعادلهای موجود در کشورها و مناطق مختلف موثرند. به رغم نقش بسیار مهمی که وجود خدمات و تسهیلات زیر ساختی در بهبود توسعه نواحی روستایی ایفا میکنند
استقرار همه امکانات خدماتی در تمامی سکونتگاهها نه ضرورت داشته و نه از منطق عقلایی برخوردار است. به عقیده برخی محققین سکونتگاه های روستایی در اکثر کشورهای در حال توسعه، از نظر فیزیکی و اقتصادی با یکدیگر و با حوزه های روستایی خود با شهرهای بزرگتر، به جز بهره گیری از خدمات و امکانات ارتباط و پیوندی ندارد. در هر مورد فقدان دسترسی برای خانوارهای روستایی، اغلب آنها را در فقر نگاه میدارد. و عدم تعادلهای جغرافیایی و اجتماعی را استمرار و استحکام میبخشد. به دلیل محدودیت شدید منابع و لزوم تعیین اولویتهای سرمایه گذاری بر مبنای تفکر برنامه ریزی عقلایی، در این کشورها با اتخاذ سیاستهای تمرکز گرایانه ای همچون ایجاد و تجهیز سکونتگاه های کلیدی و مرکزی سعی میشود منابع موجود در بهترین مکان - که دارای بالاترین رده عملکردی است- سرمایه گذاری و هزینه شود.
هدف اصلی این سیاست که کانون تعدادی از نظریه های توسعه بوده و در دهه های گذشته، خصوصاً از دهه 1960 به بعد در کشورهای نظیر برزیل، ویتنام، مالزی، و اندونزی، به اجرا درآمده، ایجاد کانونهای مستعد جهت رشد و ترقی و جلوگیری از مهاجرتهای روستا - شهری از طریق ارائه خدمات لازم بوده است. .[16]به هر صورت، پیدایی الگوی جدید با تکیه بر اصول بنیادین علوم اجتماعی که از تنوع و گوناگونی تجربیات توسعه در زمان مکانهای مختلف حمایت میکند و با تکید بر شالوده رویکرد مردم محور در نظریه های توسعهی پایدار نقش دولت را از سازنده، فراهم کننده و تنظیم کنندهی اصلی به ایجاد کنندهی چارچوبهای قدرتمند قانونی،
تفویض قدرت و تشویق همیاری ها تغییر میدهد
معرفی منطقه مورد مطالعه
شهرستان ممسنی از جمله شهرستانهای استان فارس است که در شمال غربی استان فارس واقع شده است و از شمال و شمال غرب به استان کهگیلویه و بویراحمد و از شمال شرقی به شهرستان سپیدان و از طرف شرق به شهرستان شیراز و از طرف جنوب به شهرستان کازرون و از طرف جنوب غربی به استان بوشهر محدود میشود. شهرستان ممسنی از 4 بخش تشکیل شده است که بخش مرکزی آن شامل 5 دهستان است. نقشه شماره - 1 - موقعیت شهرستان ممسنی را در استان و کشور نشان میدهد.
جمعیت شهرستان ممسنی طبق سرشماری سال 1390 برابر با308،166 نفر بوده است که970،57 نفر ساکن در نقاط شهری 34/8 - درصد - و 027،107 نفر برابر با 64/5 - درصد - در نقاط روستایی سکونت دارند .[17]
جدول : - 1 - میزان جمعیت دهستانهای شهرستان ممسنی - - 1390
نقشه :1 موقعیت فضایی استقرار شهرستان نورآباد ممسنی در استان فارس و کشور ایران
روش تاکسونومی عددی
روش تاکسونومی یکی از روشهای سنجش درجهی توسعهیافتگی مناطق است. این روش برای اولین بار توسط " آندرسون" در سال 1763 م پیشنهاد شد و در سال 1968 م. به عنوان وسیله ای برای طبقه بندی و درجه توسعهیافتگی بین ملل توسط پرفسور هلوینگ از مدرسه عالی اقتصاد در یونسکو مطرح شد
این روش میتواندبه عنوان معیار و مقیاس نسبتاً جهت شناخت رشد اجتماعی - اقتصادی مجموعه ای از مناطق، مورد استفادهی برنامه ریزان قرار گیرد. روش تاکسونومی کلاً یک روش عالی درجه بندی، طبقه بندی و مقایسهی کشورها یا مناطق مختلف با توجه به درجهی توسعه و پیشرفته بودن آنهاست. همچنین روشی است که یک مجموعه را به زیر مجموعه های کم و بیش همگن تقسیم کرده و یک مقیاس قابل قبول برای بررسی میزان توسعهیافتگی نواحی در اختیار برنامه ریزان قرار میدهد.
این روش با ترکیب و تلفیق شاخصها و ایجاد یک شاخص مرکباولاًٌ دهستانهارا گروه بندی کرده و ثانیاً آنها را بر حسب وضعیت توسعهیافتگی درجه بندی میکند. گروه بندی دهستانها مجموعه ای از دهستانها را نشان میدهد که عناصر تشکیل دهندهی هر مجموعه از نظر توسعهیافتگی به طور کلی به یکدیگر نزدیکتر بوده و گروه همگنی به شمار میروند. درجه توسعهیافتگی دهستانها مشخص کنندهی دهستانهای محروم و برخوردار است که در واقع اولویت را در برنامه ریزی عمرانی مشخص میکند.
ماتریس دادهها
در این مرحله پس از پردازش 48 متغیر اندازه گیری شده در مورد 9 دهستان مورد مطالعه، اینم مغیرها به صورت شاخص ترکیبی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
ماتریسم استاندارد
در این مرحله نمرات استاندارد هر کدام از داده های ماتریس پیشین به دست آمده و بر اساس آنها، ماتریس استاندارد تشکیل شده است