بخشی از مقاله

چکیده:

مبحث سلامت اخلاقی مدیران، مطلوبیت عملکرد و در مقابل آن فساد در مدیران، موضوعاتی چالشی با مقالههای فراوان است که همواره به بهانههای مختلف از قبیل محدودیتهای قانونی، مصلحت جامعه، هوش اخلاقی و... از طرف مدیران کشور توجیه میشود. تلاش این مقاله بازگویی سطوح مختلف فساد مدیران از یک طرف - سطح عینی - بیرونی، سطح داخلی - وجدانی و سطح میانی - قانونی - و پیشنهاد الگوریتمی مفهومی برای بررسی شرایط احراز پست توسط یک مدیر و ضریب آمادگی وی برای مسئولیتپذیری جدید از طرف دیگر است.;که با روش علمی مروری تالیف گردیده است.

موضوع پژوهش حاضر، بین رشتهای و از علوم رفتار سازمانی، روانشناسی و علوم مدیریتی است و نوع پژوهش علمی تحلیلی است که با کمک از مباحث مسئولیت اجتماعی از دیدگاه اسلامی و دانشمندان، هوش اخلاقی، دموکراسی، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، تفکر باز، منطق نگری، اخلاق، امانتداری و سلامت شغلی، نسبت به ارائه الگویی جامع تلاش کرده است و نظریه ضریب مسئولیتپذیری خود را تحت عنوان RF، پیشنهاد مینماید.

کلمات کلیدی: هوش اخلاقی، ضریب مسئولیتپذیری، الگوی فساد مدیران، توجیه مدیران

.1 مقدمه

به هر فصلنامه و نشریهای که نگاهی بیندازیم بهرهوری، سود و رشد و تغییر مثبت وموضوع راههای موفقیت در دولت وشرکتها، مطرح شده است که با ابزارهای مختلفی مانند هوش مالی، عاطفی، تحول، مدیریت و... مورد بررسی قرار گرفته است. اما با این همه تحقیق، فعالیتهای علمی و گزارشات رسمی، همچنان شاهد فساد اداری و مالی گسترده در دستگاههای ایران هستیم. دلایل بسیار متفاوتی در رشد فساد بازگو شده است که ریشه در نوع نگرش ما به مدیریت سیستمها دارد. مقاله حاضر ضمن تشخیص مجموع عوامل و دلایل فساد و اختلاس بهمشکل و بُعد فقدان "سیستم و فناوری " میپردازد و به دنبال تأیید موضوع مدیر متعهد متخصص است.

ما قصد داریم به نقش مسئولیت اجتماعی در دموکراسی، انتخاب مدیران و تفکر منطقی و باز و همچنین هوش و ارزشهای اخلاقی نگاهی بیندازیم تا بتوانیم الگویی مناسب جهت درک بهتر اخلاق حرفهای و توجیهات غیر منطقی مدیران مفسد ارائه دهیم. از این رو لزوم تغییر در نوع گزینش افراد در سازمانها و گزینش مسیر، فرایند، چشمانداز، رویهها، دستورالعملها توسط افرادی متخصص و متعهد و مسئولیتپذیر، ضروری به نظر میرسد. از طرفی میتوان با الگویی مناسب و کارا سوابق مدیران و درجه موفقیت و سلامت ایشان را در بانک مشترک ملی مدیران، ثبت و با داوری نخبگان غیر سیاسی و غیر متصل به رجال سیاسی و مذهبی مدیریت نموده و ضریب سلامت و مهارت توامان را اندازهگیری و فساد را به طور ملموس کنترل کرده و با مشخص کردن نقاط مطلوب و حداقل شرایط، موقعیتهای تصمیمگیری درباره میزان آمادگی پست یعنی R.F را تبیین و مدیریت نمود.

ازدیدگاه اسلام و قرآن پاسخگویی و مسئولیتپذیری بسیار مهم و حیاتی و متفاوت با شرایط امروز ماست و علمای سیاسی چون کارل پوپر و دیگران نیز مسئولیتپذیری در جوامع دموکراسی را بسیار مهم میدانند. و از دید اینجانب با ترکیب این نظریه با نظرات عالی مدیریت دو فاکتور و شاخص را میبایست در طول خدمت یک مدیر مورد بررسی قرارداد. یکی میزان مهارتهای چهارگانه و دیگری میزان سلامت شغلی در مسئولیتپذیری و امانتداری است که به صورت یک سیستم فناوری در تمام ایام خدمت قابل اندازهگیری و مشاهده است. این حرکت بسیار مهم و مشکل است زیرا کمیته و مسئولین ثبت کننده میبایست متصل به جناحی نباشند و سلامت آنها محرز شده باشد واز همه مهمتر شعور و حس نیاز به بهبود همگانی گردد.

مبانی نظری پژوهش هوش اخلاقی: به توانایی اعمال اصول اخلاقی در اهداف مشخص و شخصی ارزشها و فعالیتها اشاره دارد و هدف هوش اخلاقی برقراری تعامل بین محیط و عملکرد فردی میباشد. اهداف هوش اخلاقی عبارتند از مسئولیتپذیری، صداقت، درستکاری، بخشش و دلسوزی است مهمترین اصل هوش اخلاقی مسئولیتپذیری بهشمار میآید. - دکتر ملیکه بهشتی فر و زهرا اسماعیلی، - 1390 مسئولیتپذیری: پذیرش آثار عملکردها که با حضور، اراده یا اشاره ما به وجود میآید و جنبه فردی و گروهی نیز میتواند داشته باشد. پاسخگویی و مسئولیتپذیری بر مبنای آیات و سیره پیامبر-ص و حضرت علی-ع و اندیشه و سیره امام - ره - اثبات و به روشنی تبیین شده است.

ضریب مسئولیتپذیری : میزان آمادگی مدیر برای پذیرفتن پست جدید با توجه به سلامت شغلی و مهارت تخصصی است. اخلاق حرفهای اسلامی نیز دارای ابعاد مختلفی است که میتواند شامل توکل، تعهد، تخصص، تحول، تکامل وتعلّق باشد. - اکبر شکیباپور، - 1390 که در اخلاق حرفهای اصل تعهد به معنای مسئولیتپذیری و اصلتعلّق به معنای وفاداری منتسب به مجموعه و تعهدات است که همان مسئولیتپذیری است.

فساد اداری : استفاده نظاممند از اختیارات مجموعه و دولتی در جهت اهداف شخصی،گروهی، دفع مزایای دیگران، فرصتهای آموزشی نابرابر، کیفیت آموزش ویژه، برابری صوری، نابرابری فاحش، رشوه، تخلف گوناگون، اخاذی، پارتی بازی، سکوت سازمانی نخبگان و حتی محدود کردن اظهار نظر کارکنان و مشارکت آنها... میباشد. - محمد آتشک و دکتر محمد قهرمانی و محمود ابوالقاسمی، - 1390 فساد اداری مرتبط با ویژگیهای شخصی مدیر یا سبک مدیریت اوست که ممکنست منجربه شکوفایی خواص و جلوهگری آنها شده و یا موجب حبس شخصیتی دیگران گردد - سکوت سازمانی - . گاهی علت این قضاوتها و پیشداوریها اثر هالهای و حس درونی مدیر است یعنی از قبل کسانی که مورد غضب قرار گرفتهاند برای مدیر جدید نیز منفی خواهند بود و کسانی که مورد تشویق بودند بدون دلیل تشویقشان ادامه میابد. - اثر هالهای -

پیشینه تحقیق

مسئولیتپذیری و تعهد، هوش معنوی و اخلاقی در قبال بیماران توسط پرستاران و پزشکان و کادر بیمارستانی به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است که مقالات متعددی از جمله مقاله خانم پونه یوسفی، اعظم محمودی نوشته شده است و در زمینه ارتباط هوش اخلاقی با موفقیت سازمان خانم دکتر ملیکه بهشتی فر و زهرا اسماعیلی نتایج ارزشمندی را درج کرده اند و یا میتوان به مقاله آسیب شناسی دکتر جاسم جادری اشاره کرد. ایشان میگویند چرا بیشتر مدیران ما برجسته نیستند؟ و در جواب گفتهاند زیرا آموزش مدیریت بلد نیستیم و دوم اینکهسیستم دولتی اصولاً سیستم رئیس و مرئوسی است و در جهان جواب نداده است.

ولی من فکر میکنم با توجه به ضعیف بودن فرهنگ مشارکت در جهان سوم و در ایران مشکل در جای دیگری است و آن هم در زمینههای عینی و سهلالوصول بودن خلاف در کشورمان است. بسیاری از مقالات به موضوعات زیر پرداخته اند کهاصولاً ما الگو مناسبی نداریم و انتسابها بر مبنای روابط صورت میگیرد و نه ضوابط. مدام آزمایش و سعی وخطا و هنوز راهحل شخصی افراد راهگشای کارهاستلزوماً بعد از بازنشستگی یا عزلافراد مجدداً آزمون و خطای دیگر رخ میدهد و انتقال دانشی صورت نگرفته و انگار مسئولیت اجتماعی وجود خارجی ندارد و از طرفی هیچ مسئله علمی و طبقهبندی اطلاعات دانش و تجربهای ثبت نشده و تجارب فراموش میشوند عموماً پیاده سازی سیستمهای مستندسازی ایزو و مدیریت دانش نیز به دلایل مختلف فرهنگی، فناوری و ساختاری عقیم مانده است.

دگرگونی سیاسی بالا و عدم ثبات در مدیران و حفظ مدیران لایق و با تجربه به خاطر اختلافات سیاسی و باند بازی و فراموشی اولویتهای کشور مشکل اساسی ماست و عدم بهکارگیری دانشمندان و نخبگان در پستهای کلیدی دیگر مشکل بسیار بزرگی است که باعث فرار مغزها نیز شده است. عدم تفاهم بین مدیر و سیاستمدار و دخالت سیاست در تمام کارهای اجرایی، در تمام کارهای ورزشی، هنری، علمی، فرهنگی، صنعتی و... منجر به بحرانهای دیگری میگردد. تمرکز بیش از حد و تشویق و ادامه دولت بزرگ و عمل کردن به کوچکسازی دولت تفویض واقعی قدرت به مردم در شوراها، در مجامع مهندسی، در پیمانکاریها و... و عدم پایبندی و پاسخگو بودن به دموکراسی، به دلیل وابستگی شدید کشور به نفت یکی از بحرانهای اصلی ماست.

نفت به راحتی استخراج میشود و به راحتی مدیریت میشود و به راحتی صادر میشود و در قبال آن اندک خدماتی میگیریم و سؤال اینجاست که آیا نمایندگان واقعی مردم بر نوع مصرف این منابع عظیم مانند نفت، گاز و معادن نظارت جدی دارند؟ جواب سوال را شاید متوجه شده باشیم. شاید نباید متخصصان و متعهدین در این پستها قرار بگیرند.در اکثر مقالات داخلی و خارجی، مشکل اساسی جهان سوم، علمی عمل نکردن و یا در ابتدای راه مدیریت علمی بودن است و حتی اعتقاد به چک لیست، کارسنجی، زمان سنجی و اصول بدوی مدیریت علمی تیلور باور ندارند که منجر به خیلی از مسائل ناهنجار اخلاقی و اجتماعی امروز ما شده است.

تعیین راهکار برای تعهدات اجتماعی و تبدیل این اصول کیفی به کمی و اندازهگیری مدیریت و بهبود آن کار افراد متخصص و در باور انسانها و تشکلهایی است که به فخر، رشد کشور در سطوح جهانی باور دارند و بد باوری به ارتباطات جهانی از بعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی مشکل را دوچندان کرده است زیرا به همان »نفت بدون پاسخگو« وابستهایم؛ بنابراین تعهدات اجتماعی ما اندازهگیری نخواهد شد.عدالت اجتماعی، اخلاق حرفهای و رسالت محوری و مدیریت جهادی و عملیاتی در ساختاری که وابسته به نفت و وابسته به گزینش افراد بر اساس مفاهیم غیر اخلاق حرفهای است بیمعنا و مفهوم است.

در واقع همه ما برای راهکارهای کاری و فعالیت مانند تمرکززدایی، تعلق به جامعه، مشتریمداری و بازارسازی، نیاز به راهکار و نیاز به برنامهریزیهای استراتژیک داریم همچنین بهدلیل عدم باور ما به صادرات، توریست و افزایش درآمد کشور از راههای سهلالوصول و عدم وحدت و اشتراک در نظرات بزرگان در زمینه راهکارهای تعهد اجتماعی و مسئولیتپذیری و قوانین تداخلگر فضایی، ما را در همه ابعاد به عقب رانده است. در واقع مدل یک دولت کارآفرین یک مدل آرزوست زیرا دولت کارافرین شامل سازمانهای اداری دولتی است که میتوانند راهکارهایی را برای تعهدات اجتماعی و راهکارهایی را برای کار و فعالیت عمومی تبیین و تعیین نماید و در نهایت میتوانند این راهکارها را مدیریت، بازخور و گسترش دهند - عباس نصیری زنگ آباد، . - 1390

نبود برنامهای منظم برای عدم ورود افراد متخلف در سطح بینالمللی و ملی و شروع به کار مجدد آنها در پستهای مشابه و یا همچنین نبود سیستمی هوشمند برای جلوگیری از مال اندوزی مسئولین کشور و برخورد ضعیف مسئولین قضایی با متخلفین و شنیدن خبرهای پی در پی اختلاس و خروج نقدینگی از کشورهمگی بر روح و روان مردم تأثیر منفی داشته و برخوردهای ضعیف منجر به بسط فساد در حوزههای پایینتر و جسارت دادن به مدیران سطوح میانی و عملیاتی میشود. مسئولیتپذیری یک کلمه نیست یک رسالت است. در واقع چشمانداز و خط مشی همه شرکتهاست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید