بخشی از مقاله
مقدمه :
در کشور، مقررات حاکم بر تعرفه گذاری آب و پساب تنها نحوه وضع تعرفه های آب را برای مصارف مختلف پیشبینی نموده است و نسبت به تعیین تعرفه واگذاری پساب و یا حدود و قصور کیفیت آن تاکنون هیچ مصوبهای اعم از قانون، آئیننامه و تصویبنامه بصورت مستقیم ندارد.
تنها مصوبهای که در حال حاضر قابلیت اجرایی داشته و ناظر به تعرفهگذاری است، ماده 3 قانون برنامه چهارم توسعه است که در آن تاکید کرده است پیشنهاد هرقیمتی درخصوص کالاهای اساسی نظیر بنزین، نفت، گاز، برق و آب باید همراه با توجیه اقتصادی و اجتماعی باشد. باید توجه نمود که در این ماده، بطور مستقیم به پساب و یا آب با کیفیت متفاوت اشاره نشده و مطابق بند د ماده 24 قانون توزیع عادلانه آب، تاحدودی بین آب و پساب تفاوت قائل شده است. علاوه بر نبود مصوبات قانونی، مشکل دیگر مرجع تعیین کننده تعرفه و نرخ آب است. اما برای روشن شدن نحوه تعرفهگذاری آب براساس کیفیتهای مختلف شاید بهتر باشد در ابتدا به ساختار فروش پساب در کشور در بخش کشاورزی و فضای سبز، بعنوان آبی با کیفیت متفاوت توجه شود
در حوزه پساب در حال حاضر این ابهام وجود دارد که آیا شرکت های آب منطقهای متولی فروش پساب هستند و یا شرکتهای آب و فاضلاب و یا نرخ فروش توسط وزارت نیرو تعیین میگردد و یا در مراجع بالاتر نظیر شورای اقتصاد یا هیئت وزیران.
با این وجود در پیشنویس نشریه شماره - 1392 - 409 چنین پیشنهاد شده است که نرخگذاری فروش پساب در اختیار وزارت نیرو بوده و بدین منظور، شرکت مدیریت منابع آب ایران با خرید پساب از شرکتهای آب و فاضلاب، با در نظر گرفتن هزینههای مربوط به ساخت، بهرهبرداری، اصلاح و توسعه واحدهای تصفیهو بعضاً با در نظر گرفتن هزینههای مربوط به مجوزها و جرایم زیستمحیطی، آن را به عنوان متولی امر تخصیص به مصرفکنندگان بالقوه به فروش برساند.
بااین وجود باید این نکته را مدنظر داشت که الزاماً پساب برای یک مصرفکننده کارایی نداشته و هریک از بخشهای صنعت، شهرداریها، و زمینهای زراعی با محصولات خاص از مشتریان این منبع آبی هستند که ویژگی آن پیوسته بودن آن میباشد. بنابراین، قراردادهای مربوط به فروش پساب در حالت استمرار خواهد بود و درصورتیکه مشتریان مانند زمینداران متقاضی پیوسته جریان پساب تصفیه شده نباشند باید انواع شیوههای رهاسازی پساب با توجه به اثرات زیستمحیطی آن مورد توجه قرار گیرد.
بدین ترتیب در همین نشریه تاکید شده است تعاملات وزارت نیرو و سازمان محیط زیست از نظر رهاسازی پساب در مواقعی که متقاضی وجود ندارد الزامی میباشد. بعلاوه پیشنهاد نموده است نرخ تعرفهگذاری فروش پساب بنا بر مصرف بالقوه آن و با توجه به کیفیت پساب ترجیحاً بصورت سالیانه صورت پذیرد
بعنوان مثال در کشور ایالات متحده امریکا، شرکت فاضلاب کلانشهرهای امریکا - AMSA - 1 مسئول هماهنگی و رسیدگی به نحوه تعرفهگذاری پساب در سرتاسر کشور است. این سندیکا که تا سال 1999 دارای 113 عضو بوده است به فعالیتهای مربوط به تصفیه فاضلاب و تفکیک و جداسازی پسماندها مشغول بوده و نرخ مصوب آنها را بر حسب مترمکعب بطور متوسط 0/8 دلار بوده است. جالب توجه است که در این شیوه، نرخ فروش پساب بصورت حجمی تابعی از مقدار BOD، ترکیبات مواد مغذی - نیتروژن و فسفر - ، ذرات معلق2، چربی و روغن میباشد. بعنوان مثال نرخ تعرفه فروش پساب صنعتی در شرایط آلودگی بالای کربنی بطور متوسط 0/2 دلار در واحد پوند و در شرایط وجود ترکیبات نیتروژن و فسفر کل به ترتیب بطور متوسط 0/75 و 1/25 دلار بر پوند بوده است.
این نشان میدهد وجود ترکیبات کربنی به هیچ وجه مطلوب مصرف کنندگان پساب صنعتی نمیباشد اما برعکس وجود مواد مغذی مانند فسفر و آمونیوم که برای آبیاری فضای سبز و زمینهای زراعی بسیار مفید است، منجر به افزایش قیمت مبادلاتی پساب شده است. بطور مشابه در بخشهایی نظیر لس آنجلس در آمریکا، و یا فرانسه روابطی برای تعرفهگذاری پساب با توجه به کیفیت آن تعیین شده است.
بدین منظور، در مورد اول، از آنجاییکه وجود ترکیباتی نظیر BOD و ذرات معلق در پساب شهری و صنعتی نامطلوب است، در تعرفه گذاری پساب اگر غلظت این مواد بیشتر از حد مجاز باشد هزینهای بابت نامرغوب بودن کیفی فاضلاب از تعرفه پساب کم میگردد. با این وجود در این شهر، تعرفهگذاری آب و پساب بصورت فصلی میباشد. در فرانسه نیز که بازار آب و پساب در اختیار بخش خصوصی و دولتی است، یک مولفه ضریب آلودگی در میزان تعرفه فروش قرار دارد که منجر به تغییر قیمت در شرایط نامطلوب بودن کیفی است. این ضریب تابعی از غلظت پارامترهای مختلف نظیر جامدات معلق و محلول، مواد آلی کربنی BOD - و - COD، کلیفرم و جلبک، مواد مغذی، فلزات سنگین3، و حتی ترکیبات تریهالومتان4 است.
با این وجود روش معمول تعرفهگذاری پساب منابع آلاینده نقطهای براساس یک حد آستانه برای هر آلاینده تعیین میشود. بعنوان مثال، مقادیر آستانه حداکثر مورد نظر برای پسابهای صنعتی در کشور آمریکا برای فروش پساب از نظر غلظت BOD، نیتروژن کجلدال کل5، و فسفر به ترتیب 380، 500 و 12 میلیگرم بر لیتر تعیین شده است. بنابراین براساس همین حد آستانه میتوان فهمید چرا در حوضه رودخانه میسیسیپی6 تا قبل خلیج مکزیک، آب رودخانه 18 بار مورد استفاده قرار میگیرد
در کشور نیز بیشتر مصرفکنندگان پساب شهری بویژه در استانهای آذربایجان شرقی، لرستان، مازندران، کرمان و گیلان بخش کشاورزی و باغداری بوده و در استانهایی نظیر تهران، البرز، سمنان و مرکزی در کنار کشاورزی، آبیاری فضای سبز توسط شهرداریها نیز قابل توجه است. به همین ترتیب پیشنهاد شده است شرکتهای آب منطقهای با توجه به روش محاسبه تعرفه فروش پساب بصورت زیر، آن را از شرکتهای آب و فاضلاب خریداری نمایند
در رابطه فوق، قیمت خرید هر واحد فاضلاب تصفیه شده - Ptw - توسط شرکت های آب منطقهای از تصفیه خانه های فاضلاب شهری باید حداقل برابر مجموع هزینههای اجرایی - RC - ، بهرهبرداری و نگهداری - O&M - ، اصلاح و توسعه تصفیهخانه - CC - در واحد مترمکعب فاضلاب تصفیه شده - TWW - باشد که در آن باید هزینههای مربوط به جرایم زیستمحیطی، مجوزهای انتشار آلودگی، و یا سیاستهای انگیزشی مانند یارانهها و مالیات را در نظر گرفت . - K - تنها در این شرایط است که میتوان انتظار داشت رفاه اقتصادی جامعه - استفاده بهینه آب - در مطالعات یکپارچه منابع آب به حداکثر میزان خود برسد.
بعبارت دیگر، در این شرایط هزینههای حاشیهای کنترل انتشار آلودگی باید حداقل برابر تعرفه فروش پساب باشد. بدیهی است انتظار میرود قیمت آب خام در این شرایط بیش از قیمت فروش پساب در نظر گرفته شود تا همچنان برای بخشهای مصرفکننده نظیر کشاورزی این رغبت وجود داشته باشد که از پساب بعنوان منبع آب جایگزین استفاده نماید. در این پژوهش بطور مشابه تعرفه مجوز انتشار آلودگی و فروش پساب در محدوده مورد مطالعه تعیین میگردد که در این خصوص نکات خاصی باید رعایت گردد.
اما ضرورت توجه به کیفیت آب برای آبیاری زمینهای زراعی از چند جنبه قابل بررسی است. گاهی کیفیت نامطلوبتر - مانند وجود مواد مغذی - منجر به بهبود و افزایش راندمان زراعی میشود. به عنوان نمونه، در مطالعاتی در آبیاری زمین های پرورش گندم و جو در جنوب مشهد مشاهده شده است که آبیاری با فاضلاب منجر به افزایش دانهها در سنبله گیاه شده است. این میزان تقریباً 11 درصد نسبت به آب خام افزایش نشان داد ولی در شرایط ترکیبی با آب خام این میزان به %45 میرسد. استفاده از فاضلاب به ترتیب %45 و %95 میزان پنجهزنی در گندم و جو را افزایش دادند اما این پنجهها الزاماً به تولید محصول بیشتر منتهی نشدند. بنابرایناستفاده از فاضلاب صرفاً به تولید کاه بیشتر برای دام منتهی شد. بطور کلی این روش تا %68 در پرورش گندم و تا %50 در پرورش جو منجر به تولید بیشتر کاه شده است