بخشی از مقاله

چکیده:

اخیراً کاهش فقر به یکی از مباحث مهم در متون توسعه تبدیل شده است. با این حال، برنامه های مبارزه با فقر همان اندازه که به کارایی سیاستگذاری و نحوه اجرای برنامه نیاز دارد، به شناخت ابعاد مختلف پدیده فقر و دلایل و پیامدهایش نیز نیاز دارد. خط فقر به عنوان یکی از شاخص های اندازه گیری و مقایسه توزیع درآمد در هر سیستم اقتصادی مورد توجه است و روشن است که برقراری عدالت اجتماعی از راه کاهش نابرابری های مادی و توزیع متعادل درآمدها صورت می گیرد.

در مباحث عدالت اجتماعی مطرح است که برابری فرصت ها نقش مهمی در تحقق کاهش ناعادلانه امکانات خواهد داشت. از جمله ابزارهای تحقق این رسالت برای گروه های خاص جامعه - گروه های کم درآمد و فقیر - که همواره دولت ها بر آن تأکید دارند، برنامه های اعتبارات خرد است. بر همین اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که تأمین مالی خرد، میتواند نقشی در کاهش فقر در ایران داشته باشد؟

جهت پاسخگویی به این سوال، پس از مشخص کردن مدل مناسب برآورد خط فقر و منظور کردن تأثیر تأمین مالی خرد - با استفاده از متغیر نسبت سپرده های بانکی به تسهیلات اعطایی مؤسسات مالی و اعتباری - در آن، تأثیر متغیرها بر کاهش فقر ایران، از روش داده های تابلویی مشخص شده است.

نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزایش تولید ناخالص داخلی بدون نفت، افزایش نسبت سپرده های بانکی به تولید ناخالص داخلی و افزایش نرخ سود سپرده های بانکی کوتاه مدت، منجر به کاهش خط فقر غذایی و خط فقر کل شده اما افزایش نرخ سود سپرده های بانکی بلندمدت و افزایش نسبت سپرده به تسهیلات اعطایی در مؤسسات بانکی غیردولتی و اعتباری - تأمین مالی خرد - ، منجر به افزایش خط فقر و کاهش سطح رفاه خانوارهای شهری شده است.

-1 مقدمه:

اخیراً کاهش فقر به یکی از مباحث مهم در متون توسعه تبدیل شده است. تعدادی از محققان اقتصاد توسعه مانند اموانو و همکاران - 1955 - ، بر این عقیده هستند که مبارزه با فقر شرط لازم برای رشد است. با این حال، برنامه های مبارزه با فقر همان اندازه که به کارایی سیاستگذاری و نحوه اجرای برنامه نیاز دارد، به شناخت ابعاد مختلف پدیده فقر و دلایل و پیامدهایش نیز نیاز دارد. بدین ترتیب بررسی و آگاهی از وضعیت فقر در یک جامعه اولین قدم در مسیر برنامه ریزی برای مباززه با فقر و محرومیت است 

در سالهای گذشته با حمایت سازمان های بین المللی اقدامات کارسازی در قبال مقوله فقر انجام شده است. در سال 2000 میلادی در اجلاس هزاره سران کشورهای عضو ملل متحد، رهبران بیش از 189 کشور جهان، فقرزدایی در همه ابعاد آن و تحقق و حمایت از حقوق بشر را در اولویت برنامه های خویش قرار دادند. حاصل این توافق، اهداف هشتگانه مرسوم به "اهداف توسعه هزاره" بود.

در این راستا کشورهای عضو سازمان ملل و از جمله ایران متعهد شدند که اهداف مذکور را تا سال 2015 میلادی در کشور خود محقق سازند. یکی از مهم ترین آرمان های اهداف توسعه هزاره، ریشه کنی فقر شدید و گرسنگی بوده که در قالب دو هدف فرعی شکل گرفته است: -1 به نصف رساندن افرادی که درآمدشان کمتر از یک دلار در روز است - تا سال -2 - 2015 به نصف رساندن بخشی از افراد که از گرسنگی رنج می برند.

روشن است که برقراری عدالت اجتماعی از راه کاهش نابرابری های مادی و توزیع متعادل درآمدها صورت می گیرد. کاهش نابرابری ها و توزیع عادلانه تر درآمدها از راه ساز و کارهای مناسب در سطح کلان اقتصادی و اجتماعی هموارتر خواهد شد. در مباحث عدالت اجتماعی، مطرح است که برابری فرصت ها نقش مهمی در تحقق کاهش ناعادلانه امکانات خواهد داشت.

از جمله ابزارهای تحقق این رسالت برای گروه های خاص جامعه - گروه های کم درآمد و فقیر - که همواره دولت ها بر آن تأکید دارند، برنامه های اعتبارات خرد است. این برنامه ها با هدف بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش بیکاری و به وجود آوردن اشتغال به صورت خوداشتغالی و کارآفرینی، محو نابرابری های اجتماعی و کاهش فقر در مناطق شهری و رسوتایی و همچنین افزایش مشارکت زنان در بازار کار در بسیاری از کشورهای دنیا اتخاذ شده است و به همین منظور، مؤسسات تأمین مالی خرد پدید آمدند.این مؤسسه ها حدود 10 میلیون خانوار در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را پوشش می دهند

این اعتبارات با میزان وام های کوچک می توانند باعث پدید آمدن فعالیت کوچک و جدید در روستا به وسیله زن روستایی یا در شهر به وسیله شهروند شوند و از این راه ضمن پدید آمدن اشتغال برای دریافت کننده تسهیلات مورد نظر، وضعیت اقتصادی خانوار را با توسعه سرمایه گذاری ها و پس انداز افراد متحول سازد؛ پس این سیاست، کاهش فقر و کاهش نابرابری ها را به همراه دارد. نکته اصلی این است که در برنامه اعتبارات خرد، موضوع اشتغال و کاهش فقر، اهمیت به سزایی دارد. تخصیص اعتبارات خرد با ساز و کار مشخص، برای پدید آوردن یک واحد کسب و کار کوچک جدید یا توسعه آن است که در حالت اول، تأمین سرمایه ثابت و در نتیجه پدید آوردن حداقل یک فرصت شغلی برای گرداننده واحد مورد نظر و در حالت دوم تأمین سرمایه در گردش و کاهش هزینه تولید را به دنبال دارد.

بر همین اساس، مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که تأمین مالی خرد، میتواند چه نقشی در کاهش فقر در ایران داشته باشد. جهت پاسخگویی به این سوال، ابتدا به بیان مختصری از مبانی نظری و ادبیات موضوع پرداخته می شود. سپس مدل مناسب برآورد خط فقر و منظور کردن تأثیر تأمین مالی خرد - با استفاده از متغیر نسبت سپرده های بانکی به تسهیلات اعطایی مؤسسات مالی و اعتباری - بر کاهش فقر ایران، مشخص شده و به منظور برآورد مدل، از روش داده های تابلویی استفاده می شود.

-2 نقش تأمین مالی خرد در کاهش فقر:

از اواخر دهه 1980، نهادهای مالی خرد به عنوانی یکی از راهکارهای مناسب و مؤثر جهت توسعه مالی، در برنامه های توسعه ای کشورهای در حال توسعه، از جایگاهی ویژه برخوردار شدند و تعداد این نهادها نیز به شدت افزایش یافت. این برنامه ها به دلیل ایجاد تسهیلات و خدمات مالی مناسب برای گروه های فقیر جامعه، امکان توزیع مجدد درآمدها و افزایش خوداشتغالی و به تبع آن افزایش تولید و درآمد و کاهش بیکاری را فراهم می نمایند.

در یک تقسیم بندی کلی، مؤسسات مالی اعتبار خرد در جهان را می توان به دو گروه تقسیم نمود، گروهی که در کار خود تأکید بیشتری بر فقرا دارد و گروه دیگر مؤسساتی می باشند که بیشتر بر خوداتکایی تأکید دارند.

در دو دهه اخیر، در بسیاری از کشورها، تأمین مالی خرد و کوچک؛ راهکاری مناسب برای ایجاد فرصت های شغلی جدید به ویژه فعالیت های خوداشتغالی و کاهش فقر و توانمندسازی افراد در مناطق کم درآمد مطرح شده است؛ به طوری که برخی کشورها در این زمینه به توفیق های چشمگیری دست یافته اند. در اقتصاد ایران، اعطای وام های خرد و خود اشتغالی از راه های گوناگون و و از جانب نظام بانکی و برخی نهادهای رسمی و غیررسمی پرداخت می شود. بررسی ها و نتایج برخی مطالعات، بیانگر توفیق برخی از این نوع طرح ها است و برخی نیز به عدم توفیق آنها اشاره دارد.

درباره تأمین مالی خرد - Microfinance - ، تعاریف گوناگونی از طرف اندیشه وران و سازمان های بین المللی ارائه شده که همگی نشان می دهد پرداخت این نوع از اعتبارات با اهداف خاصی از طرف دولت ها، سازمان ها، مؤسسه های تأمین مالی و ... انجام می شود. بانک جهانی - 2000 - ، هدف از اعطای اعتبارات به روستاییان را کاهش فقر، ایجاد اشتغال، درآمد، پایداری محیط زیست محیطی و فراهم کردن زمینه رفاه و بهزیستی روستاییان می داند.

در تأمین مالی خرد نهادی، خدمات مالی خرد از طریق هر دو نهاد رسمی و نیمه رسمی مذکور جریان می یابد. هر چند مؤسسه های تأمین مالی خرد - - MFI از لحاظ اندازه بنگاه ها، مؤسسه های بزرگی هستند، خدمات مالی و اعتباری خرد را برای افراد تحت پوشش که به طور عمده فقیر و کم درآمد هستند، ارائه می کنند. ضمن اینکه این سازمان ها و نهادها در تأمین اعتبارات خرد و یا با مشارکت در این نوع طرح ها، همکاری های لازم برای توسعه کشاورزی نقش ایفا کردند؛ به طوری که این اقدام ها به تقویت ساختار سازمانی برای نیل به مسؤولیت پذیری و مشارکت فعال جوامع محلی در اداره منابع انجامید

در این شیوه تأمین مالی، مؤسسه های مربوط به اعطای اعتبارات در مقیاس خرد و به شکل پایدار فعالند؛ به طوری که در برنامه های تأمین مالی خرد، افزون بر عرضه و توزیع وام های کوچک، پذیرش پس انداز ها و سپرده های کوچک نیز وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید