بخشی از مقاله
(تغییرات ساختار سازمانی مورد نیاز جهت اجرای نوآوری باز)
چکیده
ضرورت تغییر دیدگاه از نوآوری بسته به باز در دنیای امروز با توجه به تحولات محیطی بر سازمانی پوشیده نیست، از این رو چالش اصلی اجرای نوآوری باز درک مفهوم آن نیست، بلکه مشکل ایجاد ساز وکارهای مناسب برای عملی کردن اصول آن است. بسیاری از موانعی که سر راه اجرای نوآوری باز وجود دارد، موانع فرهنگی میباشند. با توجه به اینکه ساختار سازمانی جایی است که فرهنگ نوآوری در آن ظهور مییابد، با تغییر در ساختار سازمانی می توان برای غلبه بر این موانع برنامه ریزی کرد. بنابراین هدف این تحقیق شناسایی تغییرات مورد نیاز در ساختار سازمانی به منظور اجرای نوآوری باز میباشد. در این راستا، تغییرات ساختار سازمانی لازم برای اجرای رویکرد نوآوری باز در قالب سه مؤلفهی واحدهای سازمانی درگیر در اجرای نوآوری باز، نقشهای سازمانی حامی اجرای نوآوری باز و آموزش و مشوق متناسب با اجرای رویکرد نوآوری باز شناسایی شدند. تغییرات ساختار سازمانی متشکل از مؤلفههای فوق، ایجاد فرهنگ نوآوری باز و در نتیجه فرایند اجرای نوآوری باز را در سازمان تسهیل مینماید.
واژگان کلیدی: نوآوری باز، ساختار سازمانی، فرهنگ نوآوری باز
مقدمه
نوآوری در حال تبدیل شدن به یک مؤلفه کلیدی در سیاستگذاری اقتصادی است؛ برای مثال، دفتر علم و نوآوری انگلستان نوآوری را "موتور اقتصاد مدرن" میداند که "ایدهها و دانش را به کالا و خدمت تبدیل میکند" .)Tidd and Bessant, 2009( در سالهای اخیر شاهد تغییر رویکرد نوآوری از مدل سنتی، که به تحقیق و توسعه داخلی تمرکز داشت به نوآوری باز بودهایم. اصول نوآوری بسته که که شرکتها را به خودکفایی، تمرکز درونی، انحصار دانش و سرمایهگذاریهای کلان بر پژوهشهای درونی دعوت میکنند، در سالهای پایانی قرن بیستم تحت تأثیر عواملی چون جهانی شدن، پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات افزایش جابهجایی افراد باتجربه و ماهر، روند فزاینده آموزشهای دانشگاهی، افزایش سرمایهگذاران خطرپذیر خصوصی، کاهش زمان عرضه محصولات و خدمات به بازار کارایی خود را از دست دادند .)Chesbrough, 2003( رویکرد نوظهور نوآوری باز در پاسخ به فناوریهای پیچیده روز افزون، هزینههای بسیار زیاد تحقیق و توسعه و نوآوری )Mortara et al, 2009( از سازمانها میخواهد به منظور تسریع نوآوری درونی و توسعه بازار برای استفاده بیرونی از نوآوری، از جریان دانش به درون به بیرون سازمان به صورت هدفمند استفاده نمایند .)Huizingh, 2011( از اینرو باز کردن فرایند نوآوری به عنوان یک فرصت حیاتی درک شدهاست زیرا میتوان از مجموعه وسیعی از اهداف شامل تسهیم ریسک با دیگران، یکپارچهکردن و تکمیل شایستگیهای بوجود آمده، افزایش خلاقیت و کاهش زمان عرضه به بازار بهرهبرداری کرد .)Lazzarotti and Manzini, 2009(
ادبیات نظری تحقیق مفهوم نوآوری باز
نوآوری باز، اصطلاحی که سال 2003 توسط هنری چسبرو ارائه شده است، در برگیرنده نوآوری کاربر، نوآوری تجمعی1، خرید و فروش رموز کار2، نوآوری انبوه3، و نوآوری توزیع شده4 میباشد .)Monsef and Ismail, 2012( نوآوری باز پارادایمی است که از شرکت میخواهد در تلاش برای بهبود فناوریهایش از ایدههای بیرونی مانند ایدههای درونی استفاده نماید ) Bevis and . )Cole, 2010 عصر نوآوری باز زمانی شروع شد که افراد درک کردند مکان5خلق دانش لزوماً همیشه با مکان نوآوری یکسان
نیست .)Gassmann and Enkel, 2004(
شرکتهایی که نوآوری باز را میپذیرند، از منابع فناوری بیرونی برای قدرتمند کردن کسب و کارشان استفاده میکنند. همچنین مالکیت فکری فناوری توسعه یافته درونی را که برای استفاده داخلی ارزشمند نیست، در اختیار شرکتهای دیگر با مدلهای کسب و کار مختلف قرار میدهند و از این طریق سود میبرند .)Vanhaverbeke, 2006( از اینرو هدف اصلی استراتژی نوآوری باز بهبود کارایی فرایند نوآوری، اهرم کردن دانش بیرونی و کسب درآمد از پتنتهای بیاستفاده از طریق
توافقات مدیریت مالکیت فکری است .)Waiyawuththanapoom et al, 2013(
به سوی نوآوری باز
پذیرش نوآوری باز نیازمند تغییر در پارادایم نوآوری شرکت است. یکی از این تغییرات تبدیل مرزهای بسته شرکت به پوسته نفوذپذیر است که باعث میشود نوآوری سادهتر بین محیط خارجی و فرایند نوآوری داخلی شرکت حرکت کند. تغییر دیگر یکپارچهسازی کامل منابع دانشی بیرونی است که پیش نیاز آن تقویت پایگاه دانش درونی میباشد. ایجاد استراتژی نوآوری
جدید و منعطف، به معنی ترکیب رویکردهایی است که تقاضای بازار و چشمانداز شرکت را در نظر میگیرد
.)Enkel, 2004
طبق برخی از تحقیقات مراحل مدل 5 مرحلهای نوآوری باز عبارتنداز: (1) جستجوی فرصتها؛ (2) ارزیابی هوش اختراع6 و پتانسیل بازار آنها؛ (3) همکاری با شرکای بالقوه به منظور توسعه؛ (4) کسب ارزش از طریق تجاریسازی؛ (5) توسعه پیشنهادات نوآوری .)Bianchi et al, 2011( برخی تحقیقات بر مدیریت یکپارچگی دانش تأکید میکنند و فرایند 5 مرحلهای دیگری را تعریف میکنند که عبارتنداز: (1) تعریف فرایند نوآوری؛ (2) شناسایی دانش مرتبط با نوآوری؛ (3) انتخاب مکانیزم مناسب برای یکپارچهسازی؛ ( (4 ایجاد مکانیزمهای مناسب نظارت؛ (5) متعادل کردن مشوقها و کنترلها .)Huizingh, 2011( شاخصهایی که با اتخاذ مؤثر نوآوری باز همسو هستند با مواردی مانند: (1) لیسانس فناوریها؛ (2) جذب سرمایه گذاری خطر پذیر برای پروژههای مشارکتی؛ ( (3 ایجاد شرکتهای زایشی با استفاده از فناوریهای شرکت؛ (4) پروژههای توسعه یافته با همکاری مؤسسات علم و فناوری و دیگر شرکتها؛ (5) اتحادها و اکتسابها در جهت فرایندهای نوآوری باز؛ (6) محصولات/ فرایندهای توسعه یافته از طریق همکاری یا فناوری خارجی؛ (7) درآمد حاصل شده از فروش فناوریهای توسعه یافته توسط شرکت، مرتبط هستند .)Ades et al, 2013(
آنچه حتمی است این است که بازتر کردن فعالیتهای نوآوری نیازمند تغییری اساسی است. پیادهسازی نوآوری باز تأثیر زیادی بر سازمان و سیستم مدیریت دارد. "نوآوری باز می تواند به عنوان نوآوری سازمانی در نظر گرفته شود" .)Christensen, 2006( برخی یافتهها مانند نقش توانمندساز مدیریت ارشد و نقش حامیان ترویجگر، تأکید میکنند که فرایند گذر میتواند به عنوان مثالی از تغییر سازمانی بررسی شود .)Huizingh, 2011( چیارونی و همکاران (2010)، در یک تحلیل تاریخی از چهار بنگاه ایتالیایی چهار بعد سازمانی شامل شبکههای بین سازمانی، ساختار سازمانی، فرایندهای ارزیابی و سیستم مدیریت دانش را شناسایی کردند که بنگاهها برای دستیابی به نوآوری باز باید در آنها تغییر ایجاد نمایند .)Chiaroni et al, 2010(
برای بکارگیری دانش بیرونی در بنگاهها نیاز به تغییراتی است و شرکتها باید فرایند توسعه محصول جدید، زنجیره تأمین، فرایند تصمیمگیری راهبردی، سیستم پاداش، نقشه راه فناوری و بسیاری سیستمهای دیگر را بازنگری کنند. بنابراین در بکارگیری رویکرد نوآوری باز نه تنها سیستمهای فنی نیاز به تغییر دارند، بلکه ارزشها و فرهنگها نیز باید تغییر یابد (جاوید و باقرینژاد، .(1391 از آنجا که مدیریت نمیتواند مستقیماً فرهنگ را تغییر دهد، با تغییر ساختارها یا فرایندها میتواند الگوهای رفتاری خاصی را تقویت کند .)Tidd and Bessant, 2009( با توجه به اهمیت تغییر ساختار سازمانی در غلبه بر موانع فرهنگی اجرای نوآوری باز، در این تحقیق به بررسی تغییرات ساختار سازمانی مرتبط با نوآوری باز و شناسایی مؤلفههای آن پرداخته شده است.
ساختار سازمانی
ایجاد جو خلاق نیازمند توسعه نظاممند ساختارهای سازمانی، سیاستها و رویههای ارتباطی، نظامهای قدرانی و پاداش، سیاست آموزش، نظامهای سنجش و حسابرسی و پیاهکردن راهبردهاست .)Tidd and Bessant, 2009( ویژگیهای تغییر
ساختاری بر نقش، واحد، سیستم حمایتی، و سیستم پاداشی تأکید میکنند .)Waiyawuththanapoom et al, 2013( تغییر در ساختارها، مهارتها، مشوقها و متدهای کنترل، کمک میکنند تا به تدریج در شرکت فرهنگ حامی نوآوری باز ایجاد شود
.)Mortara et al, 2009(
ساختار سازمانی مورد نیاز جهت بکارگیری رویکرد نوآوری باز شامل: واحدهای سازمانی، نقشهای سازمانی حامی، آموزش و مشوق متناسب با رویکرد نوآوری باز میباشد Mortara et al, 2009)؛ .(Chiaroni et al, 2010
واحدهای سازمانی
ایجاد واحدهای کسب و کار مستقل نوآوری باز برای ساده و مؤثر کردن جریان دانش از بازیگران بیرونی به درون بسیار مهم است. همچنین، ایجاد واحد توسعه کسب و کار و تخصیص منابع و مهارت کافی اغلب پیشنیاز بهرهبرداری مؤثر از فناوریهای
تحت مالکیت است .)Chiaroni et al, 2011(
جستجو در شبکه حرفهای لینکداین7، نشان میدهد مشاغل و وظایف جدیدی برای نوآوری باز در شرکتهای بزرگ ایجاد شدهاند. از پستهای سازمانی مرتبط با نوآوری باز میتوان به مدیر نوآوری باز یا نایب رئیس نوآوری باز8 اشاره کرد، که نشان میدهد شرکتهای بزرگ نوآوری باز را جدی میگیرند و به آن منابع اختصاص میدهند ) Chesbrough and Brunswicker,
.)2013
واحدهای سازمانی مرتبط با نوآوری باز میتوانند متمرکز9 (تمام پروژههای نوآوری باز توسط واحد متمرکزی کنترل و مدیریت میشوند)، غیر متمرکز10 (هر واحد کسب و کاری در رابطه با نوآوری باز نهاد خاصی دارد)، و هیبرید11 (ترکیبی از متمرکز و
غیرمتمرکز) باشند .)Waiyawuththanapoom et al, 2013(
شرکتهایی که پس از معرفی مدل نوآوری باز، آن را بکار گرفتهاند، فعالیتهای نوآوری باز را به صورت هماهنگ و متمرکز انجام میدهند. اما شرکتهایی که قبل از معرفی نوآوری باز، فعالیتهای مربوط به آن را انجام میدادند، فعالیتها را به صورت
غیرمتمرکز انجام میدادند .)Mortara and Minshall, 2011(
مدیریت نوآوری باز در شرکتهای بزرگ وظیفهای مستقیم نیست، از این رو طیفی از واحدهای سازمانی مختلف که بالقوه میتوانند در نوآوری باز درگیر شوند، وجود دارد . هفت واحد سازمانی که برای اجرای نوآوری باز مهم هستند شناسایی کردند که عبارتنداز: تحقیق و توسعه، توسعه محصول و فرایند، بازاریابی، مدیریت تولید، تدارکات، شرکتهای تابعه12 و مدیریت منابع
انسانی .)Chesbrough and Brunswicker, 2013(
با بکارگیری رویکرد نوآوری باز، سازمان باید واحدهای جدیدی ایجاد نماید یا واحدهای موجود را مجدد پیکربندی نماید. در ادامه واحدهای سازمانی درگیر در اجرای نوآوری باز که در مطالعات مورد توجه قرار گرفته است، بررسی شده است.
یکی از مهمترین واحدهایی که در سازمان با رویکرد نوآوری باز ایجاد میشوند، واحد مدیریت و توسعه ارتباطات مشارکتی و قراردادهای تحقیقاتی است .)Chiaroni et al, 2010(
پارادایم نوآوری باز فراتر از بهرهبرداری از منابع بیرونی نوآوری مانند مشتریان و دانشگاههاست و تغییر در استفاده، مدیریت، و بکارگیری مالکیت فکری را دوچندان میکند، زیرا نوآوری باز در نسل تحقیق محور مالکیت فکری بهوقوع میپیوندد ) West .)and Gallagher, 2006 بنابراین حقوق مالکیت فکری و سازوکارهای رسمی حفاظت از آن، همزاد نوآوری باز است. آوردن فناوریهای بیرونی به داخل سازمان، برای اهداف خاصی مانند تسریع در پاسخگویی به نیاز مشتری، صرفهجویی در هزینهها،
افزایش کیفیت محصولات، کاهش نیاز به جذب نیروی انسانی و ... ضروری است. البته اینکار مستلزم طراحی شیوههای رسمی
و سیستماتیک برای پیگیری و آوردن مالکیتهای فکری و فناوریهای بیرونی به داخل سازمان و ایجاد نهادهای ذیربط آن همچون مرکز هوشمندی فناوری و تجهیز دفتر حقوق مالکیت فکری میباشد (طبائیان، .(1390
بسیاری از سازمانها فاقد توانایی گوش کردن به دنیای بیرونشان و پردازش مؤثر سیگنالهای دریافتی هستند. مؤثر بودن تولید
و کاربرد دانش بیرونی، مشروط بر مفهوم "توانایی جذب" است. سرمایهگذاری در پژوهشهای داخلی به منظور توانایی استفاده از فناوری بیرونی را ظرفیت جذب مینامند .)Chesbrough and Crowther, 2006( از اینرو طبق مطالعات به منظور کسب مؤثر فناوری بیرونی، سطح بالایی از تحقیق و توسعه داخلی نیاز است. یک شرکت با تحقیق و توسعه داخلی زیاد، دانش تخصصی کافی برای شناسایی و یکپارچه کردن دانش بیرونی را دارد .)Hung and Chou, 2013( بنابراین اتخاذ مدل نوآوری باز به این معنا نیست که فعالیتهای تحقیق و توسعه داخلی متوقف خواهد شد، بلکه آنها نقش جدیدی میگیرند و قابلیتهای جدیدی نیاز خواهند داشت، مانند شناسایی، درک و دستیابی به دانش بیرونی، یکپارچگی آن با دانش داخلی و تولید منافع اضافی منتج شده از این یکپارچگی. در شکل 1 نقش تحقیق و توسعه در فضای نوآوری باز نشان داده شده است ) Ades et al,
.)2013
شکل -1 نقش تحقیق و توسعه در فضای نوآوری باز )Ades et al, 2013(
تأمین وجه پژوهش را به عنوان یکی از فرایندهای نوآوری باز مورد توجه قرار گرفته است .)Bianchi et al, 2011(
ع 3 با بکارگیری رویکرد نوآوری باز از طریق جذب سرمایه میتوان ایدهها و فناوریهای بلا استفادهی سازمان را با تأسیس شرکتهای زایشی به بازارهای جدید وارد
کرد و 3
از دیگر مواردی که نوآوری باز به آن اشاره دارد برونسپاری میباشد .)Parida et al, 2011( اگر سازمانها در انجام کاری مزیت ندارند میتوانند از برونسپاری استفاده کنند. برونسپاری میتواند مربوط به فعالیتهای پژوهشی، تولید، فروش، خدمات پس از فروش و ... باشد.
نقشهای سازمانی حامی نوآوری باز
به منظور منفعت کامل از فرصتهای بیرونی تنها تغییر سیستمهای فنی کافی نیست، بلکه تغییری بنیادی برای افزایش تفکر برونگرا نیاز است و مدیریت نقش مهمی در این تحول بازی میکند .)Grönlund et al, 2010( تحقیقات زیادی به حمایت مدیریت ارشد به عنوان اولین قدم برای حرکت به سمت نوآوری باز تأکید کردهاند. تعهد کامل مدیریت در رابطه با منابع و زمان تضمین میکند که طرحهای نوآوری باز در اولویت خواهند بود .)Parida et al, 2011( درگیری مستقیم مدیریت ارشد به تغییر فرهنگی نیز کمک میکند و به موجب آن کار با دیگر سازمانها در سازمان پذیرفته و تصدیق میشود ( Mortara et al,
2009؛ .(Ades et al, 2013