بخشی از مقاله

چکیده
معابر محله سرخاب علاوه بر سازگاری با اقلیم، محیط،انطباق با شیوه اعتقادی و روش زندگی ساکنان،با تعیین حریم بین محلات و پلاکهای مسکونی در جهت برقراری امنیت و آسایش،سرزندگی طراحی شده،فرمی ارگانیک و منعطف داشته و به دلیل قرار گیری در کنار دروازه به عنوان دروازه ورود به بازار شهر با کاربری فرا محله ای در رونق اقتصادی و توسعه شهر سهیم بوده اند. بافت مسکونی سرخاب،توسط گذر اصلی باب سرخاب،کوچه، واشدگاه،ساباط،میدانچه - بازارچه سرخاب و تکیه حیدر - به یکدیگر و محلات همجوار ششگلان ، باغمیشه، شتربان و بازار اصلی مرتبط می شد که درایجاد هویت وپویایی محله نقش مهمی داشتند.

با ورود مدرنیته و خودرو، دگرگونی نظام شهرسازی و معماری سنتی ، بافت ارگانیک سرخاب در نتیجه درک نادرست از اصول معماری و شهرسازی مدرن دچار صدمات جبران ناپذیری شد .با پیاده کردن نظام جدید بر روی بافت سنتی، تعریف کوی، خیابان فرعی ،گذرهای ماشین رو، خیابانهای جمع و پخش کننده در محله و همسایگی آن بافت ،تخریب شده و تعریض معابر ، تفکیک پلاکها و تغییر کاربریها باعث ارائه فضایی با هویت جدید، ناهمگون و آشفته در محله گردید که نه تنها قادر به پاسخگویی به نیازهای محله نیست بلکه ارتباط و نقش آن با کلیت شهردر جهت رونق شهری بسیار کم رنگ شده است.

در این مقاله با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی، تاریخی به معرفی و تعیین نقش معابر و عناصرمحله ای در توسعه محله و مقیاس وسیعتر شهر در گذشته پرداخته،روند تغییرات کالبدی-کاربردی معابر با اعمال استانداردهای جدید بررسی شده و با معرفی ویژگی های جدید حاصل از این انطباق،اقدامات و تصمیمات اجتماعی،فرهنگی،کالبدی وترافیکی با وجود پتانسیل های محله و استفاده از این عناصر جهت رونق و باز گرداندن حیات پایدار شهری و محله ای به محدوده با احیاء نقش معابر ارائه و پیشنهادگردید .

واژگان کلیدی

معابرمحله ای ،رونق وتوسعه پایدار شهری،تصمیمات اجتماعی-فرهنگی، اقدامات کالبدی -ترافیکی

مقدمه

بعد از ظهور اسلام دیگر محلات نه بر پایه“ نظام طبقاتی ” بلکه بر اساس“ اشتراکات موجود [1] ” شکل گرفت که این اشتراکات “ بر حسب قوم ، قبیله ، نژاد ، مذهب ، زبان ، فرقه[2]” و یا مشاغل “فعالیتهای مشترک[1] ”می بوده است .که عامل شکل گیری و دوام محله سرخاب با چندین مرکز محله شامل مجموعه ای از عوامل فوق در دوره های مختلف بوده است بطوریکه می توان“در دوره قراقویونلوها گرایش به فرقه حیدریان و حروفیه ، در زمان صفوی و ورود عثمانی؛ سنی بودن اهالی محل ، در دوره زندیه و قاجار اشتغال اهالی به مشاغل مرتبط با بازار و حکومت و گرایش به عقاید سیاسی مخالف با مشروطه [3] ”را نام برد. در حال حاضر آنچه از بافت سنتی محله باقی مانده مربوط به“بعد از زلزله 1193 ه ق و دوره قاجار [3] ” می باشد

محله سرخاب ،علاوه بر ایجاد محیطی دنج ،خودمانی و امن و تامین نیازهای اهالی محل جهت زندگی روزانه مانند “مانند یک شهر کوچک در دل شهر [1] ” نقش فرامحله ای خود را به عنوان دروازه ورودی به بازار اصلی بدون ایجاد اختلال در نقش محله ای خود انجام می داد چرا که حصار شهر تنها دورتادور مجموعه بازار تبریز و بخش تجاری احداث شده بودو بخش اعظمی از محلات خارج از حصار بودند. محله سرخاب در راستای انجام نقش محله ای و فرامحله ای شامل کاربری “مسکونی ، تجاری محله ای و فرامحله ای ، خدماتی رفاهی شامل بناهایی چون مسجد ، دروازه ،حمام ،کاروانسرا ، تکیه و قراولخانه[1]” بوده که توسط معابر دارای سلسله مراتب و درجه اهمیت متفاوت به یکدیگر و مرکز شهر“ ارسن بازار [1]” و محلات همجوار “ششگلان ، شتربان ، باغمیشه و چهار منار [3] ” متصل می شد و معابر به عنوان فضایی جهت عبور و مرور روزانه ستون فقرات و استراکچر اصلی محله را شکل می دادند .

متن اصلی

معابر محله سرخاب بر اساس “توسعه ارگانیک محله” شکل گرفته و “تمامی معابر و شریانهای اصلی محله به صورت شعاعی به مرکز محله و بازارچه مجاور دروازه ختم می شود[3] ” این معابر در جهت سازگاری با اقلیم سرد و کوهستانی تبریز و شیب توپوگرافی محله به دلیل قرار گیری در دامنه کوه سرخاب با رعایت اصل محرمیت و حقوق شهروندان طراحی شده است. جهت گیری غالب معابر متناسب با“ رون راسته - شمال شرقی -جنوب غربی - ” ،در جهت جلوگیری از نفوذ بادهای نامناسب “شرقی و شمال شرقی” و بهره گیری از نور مناسب بوده است و با ایجاد پیچ و خم و اختلاف سطح در کف معابر و احداث ساباط و پوشش برخی معابر علاوه بر انطباق با موارد ذکر شده ،سبب ایجاد تنوع فضایی برای عابرین می گردید .از طرفی به دلیل اهمیت تجاری و نظامی مسیرها در این محدوده“ به دلیل وجود دروازه سرخاب ، بناهای واقع در مسیرهای اصلی با تابعیت از این مسیرها پلاک بندی شده است [3] ”و نقش عوامل اقلیمی کم رنگتر شده است .

عرض معابر محله ای تعریف کننده حریمی امن ،خصوصی و آرام برای بافت مسکونی بوده و معابر فرامحله ای فضای گذری دعوت کننده ،متنوع و سرزنده و متناسب با تردد کاروانها می بوده است بطوریکه عرض معابر با توجه به کارکردشان کم و زیاد می شد و جداکننده فضاهای عمومی- نیمه خصوصی و خصوصی در محله می بوده اند . هر دو معابر محله ای و فرا محله ای موجود متناسب با مقیاس انسانی،دارای سلسله مراتب حرکتی بوده و با استفاده از ریتم و تکرار در طراحی جداره ها ،حرکت و انسجام ، و با پوشش گذرها و احداث ساباط تنوع در طول مسیر ایجاد گردید .در معماری سنتی معابر از نظر “ فرم ، رنگ و نوع مصالح از تنوع کافی برخوردار بودند [4] ” ومعابر سرخاب نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در جداره ها از نظر فرمی از انواع قوسهای تیزه دار و مازه دار و نیم دایره استفاده شده و در اندود آن از آجر ،کاهگل ،کاشی جهت تزیینات و سنگ اسپاراخون در ازاره ها استفاده شده است .

در طراحی معابر سرخاب به جداره ها توجه زیادی شده و در برخی معابر با تعریف فضای نیمه باز با اجرای اتاقک یا چند طاق بر روی معبر ، سعی در تاکید در اهمیت مکانی فضا داشته اند و در مجموع مفهوم “هماهنگی و گوناگونی[4] ” برای عابرین پیاده قابل مشاهده می بوده و با تعریف سکانسهای مختلف در طول مسیر ،حرکت - سکون در ارتباط با زمان تعریف شده بود .در طراحی معابر محله ای و فرامحله ای در سرخاب به نیازهای روانی عابرین - ساکنین - خریداران - توجه شده و تمامی عوامل موثردر طراحی شهری پایدار ؛همچون عوامل اقتصادی ،اقلیمی و جغرافیایی ، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی در شکل دهی و طراحی معابر دخیل بوده اند.

عناصر تشکیل دهنده معابر محله شامل بن بستها ، کوچه ها و ساباط های موجود در محله با کاربردی کاملاً محله ای و میدانچه بازارچه سرخاب، واشدگاه، تکیه حیدر ،گذر باب سرخاب و دروازه سرخاب می بوده است که علاوه بر اینکه پاسخگوی نیاز اهالی محل بود کاربردی فرامحله ای و شهری نیز داشت که مفهوم پایداری در محیط با توجه به شرایط زندگی شهری و نظام شهری حاکم در گذشته بدرستی ارائه شده بود . بن بست : بن بست های موجود از گذشته عرضی“ مابین 2-4 متر و حتی کمتر از دو متر” داشته اند که امروزه با تعریض معبر و عقب کشی پلاکها به منظور انطباق با استانداردهای جدید شهری و تبدیل به معبر 6 متری دارای شکلی نامنظم شده و عرض برخی از آنها“ تا 6 متر [3] ” متغییر است . برخی از این بن بستها با استفاده از اختلاف سطح از کوچه جدا شده و با تعریف مرزی خصوصی منحصرا ٌتنها در اختیار چند واحد همسایگی قرار داشته است “

نحوه استقرار برخی از دانه ها سبب می گردید که انتهای راه توسط عناصر کالبدی موجود در آن بسته شود [5] ” وغالباٌ با احداث ساباط و تعریف فضایی نیمه بازدر انتها و یا ابتدای مسیر بن بست فضاییکاملاٌ دنج و خودمانی و غریب گز ایجاد کرده است .خصوصیات کلی بن بستهای سرخاب همانند سایر بن بستها در معماری سنتی عبارتند از“ایجاد آرامش، تعریف فضایی دنج و خودمانی، کم بودن سرو صدا ، عدم ایجاد ازدحام و اتفاقات غیرمترقبه کالبدی و مزاحمتهای دید و نظارت ساکنان بر فضا و تعلق فضا به تمام ساکنان به یک اندازه ،عدم غلبه فضا بر انسان و عدم پذیرش غریبه ها - فقدان ترافیک عبوری - برخورداری از محصوریت مناسب و وجود فعالیتها در مقیاس همسایگی. [5] ”

با ورود شهرسازی مدرن و در الویت قرار دادن عبور خودرو جهت تعیین ارزش ملک و راحتی تردد ساکنان ، با اجرای تعریض معابر و عقب کشی پلاکها در حین ساخت ، بن بستها دیگر فضایی آرام ،دنج و خودمانی و خصوصی نبوده و بن بستها دیگر در اختیار چند پلاک مسکونی نمی باشد و “ پیاده حکم عنصر حاشیه ای و دست دوم دارد و تمام فضای بن بست در سیطره تردد و توقف خودروهاست [5] ” نقش بن بستها در شهرسازی مدرن تغییر کرده وتنها محلی برای پارک خودرو هستند و “جای چندانی در بافت ندارند [5] ” و نتیجه این اقدام عدم وجود تعلق خاطر ساکنین به محل و عدم ایجاد تعاملات اجتماعی میان اهالی بن بست است و در نتیجه بسیاری از پلاکهای مسکونی واقع در انتهای کوچه که نتوانسته اند انتظارات ساکنینشان را بر اساس شهرسازی مدرن برآورده کنند خالی از سکنه ،متروکه ومخروبه شده است و از منظر کالبدی منظری آشفته بخصوص در جداره ها در نتیجه تعریض پلاک و تخریب ساباط - به عنوان عنصر شاخص در نماد شهری - ایجاد شده است .کوچه : عرض کوچه های موجود از گذشته بین 2-6 متر بوده که در حال حاضر در نتیجه اقدامات و تصمیمات شهرسازی مدرن و تبدیل به معبر 8 متری استاندارد ،معابری نامنظم و آشفته باعرض 8 متر نیز ایجاد شده است.

برخی کوچه ها در محدوده مسقف است . کوچه با تعریف فضایی خصوصی به شکل“ راههای باریکی[1] ”عامل ارتباط پلاکهای مسکونی به یکدیگر و گذر اصلی باب سرخاب بودند . بطور کلی کوچه و بن بست “نخستین فضاهای شهری هستند که فرد پس از خروج از عرصه خصوصی خود با آنها مواجه می شود[5] ”و همان خصوصیات کلی ذکر شده برای بن بست را دارند و تعریف کننده مسیر های خودمانی و امن مختص ساکنین و اهالی محل بوده تا از طریق آن به گذر اصلی سرخاب و در نهایت بازارچه و دروازه هدایت شوند . در حال حاضر کارکرد کوچه به منظور ایجاد مسیر ماشین رو به دلیل تعریض و تخریب پلاکها و اجرای عقب کشی های تعیین شده در طرح تفصیلی تغییر یافته و کوچه های محله به شکل پل ارتباطی میان خیابان اصلی عبوری فارابی و خیابان اصلی شهید مدنی و خیابانهای جمع و پخش کننده شمس و تقه الاسلام به یکدیگر و گذر باب سرخاب بوده و به صورت میانبری بین خیابانهای ذکر شده و مسیر دررو از ترافیک سنگین بازار تبریز عمل می کند “و هر سواره ای را ترغیب به عبور از خود می نماید .[5] ”

کوچه در کنترل واحدهای همجوار نبوده و محل عبور و دسترسی برای سواره عبوری است و نقش کلیدی پیاده نادیده گرفته شده و پیاده فاقد حریم است و بزرگترین نقش محله ای آن هدایت اهالی به پلاکهای مسکونی خود بوده و در افراد “ کوچکترین میلی به برقراری تعاملات اجتماعی با افراد خارج از خانواده اش ”و یا “ تعلق به مکان[5] ” ایجاد نمی کند .بنابراین اهالی نسبت به محل زندگی خود بی تفاوت می شوند و “کوچه و بن بست حکم پارکینگ شهری را پیدا کرده و خودرو بخش عمده ای از فضای آن را به واسطه حجم بزرگش اشغال می نماید[5] ” و تنها توقع مردم و مسئولان نسبت به کوچه ایفای نقش به عنوان معبر و مجرای عبوری است و “جای چندانی در بافت ندارند [5] ”در نتیجه پلاکهای واقع در کوچه ها در نتیجه پایین آمدن کیفیت عمومی زندگی تنها % 25/7 “ ازاهالی تمایل به مشارکت را دارند و از این مقدار % 92/7 مایل به مشارکت به صورت فروش ملک هستند. [3] ”و سایر پلاکهای مسکونی در نتیجه همجواری با بازار و عدم پاسخگویی به نیاز امنیت و آرامش ، تبدیل به انبار، کارگاه ویا متروکه و خالی از سکنه شده اند.

بطوریکه در حال حاضر تنها %65/52“ از کاربری های موجود مسکونی بوده و%0/59 زمین خالی و%1/19 بدون کاربری،%0/99 مسکونی متروکه،3/17 %تجاری-انبار،% 2/97 کارگاه،%1/98 اداری، 5/74 %تجاری، 4/75 %تجاری- مسکونی،% 0/59 مسکونی -کارگاهی ،0/79 پارکینگ و حمل ونقل ،% 4/75 تجاری کارگاهی، % 0/99 آموزشی و % 1/98 به کاربری مذهبی اختصاص یافته است. [3]”
به علت نقش کم رنگ کوچه و بن بست در بافت امروزی سرخاب از یک طرف و قیمت پایین زمین وعدم علاقه به حفظ ارزش فرهنگی و میراثی منطقه در نتیجه عدم آگاهی ، مسئولان و سرمایه گذاران توجه چندانی به آن نداشته و اهالی محل نیز علاقه ای به رسیدگی به آن ندارند که در نهایت سبب بروز مشکلات جدی کالبدی-اجتماعی می گردد که عبارتند از :

.پایین آمدن سطح بهداشت عمومی و روانی با تجمع فعالیتهای کارگاهی و تولید آلودگی صوتی و بصری
 
.عدم وجود امنیت در حریم کوچه با ایجاد محیط دنج و فاقد نظارت مناسب برای تجمع بیگانگان

.وضعیت نابسامان شیب بندی درکف کوچه و بن بست وتجمع نزولات جوی

.عدم انگیزه ساکنان به زندگی در شب و عدم نورپردازی مناسب

.وضعیت نابسامان جداره ها و نبود هماهنگی در نماسازی و ایجاد کنج بدون دید در نتیجه عرض نامنظم و آشفته کوچه و بن بست

ساباط : در معماری سنتی ساباط “ کوچه و گذر سرپوشیده و یا دالان مسقف بین دو خانه به عنوان معبر [6]” تعریف شده است .در محله سرخاب در کوچه ها و بن بستها به صورت فضایی نیمه باز به شکل طاق نما و یا اتاقکی بر روی معبر جهت جلوگیری از نفوذ برف و سرما اجرا شده است که علاوه بر مهار نیروی رانش دیوار های دو طرف معبر ، با ایجاد مکث و ریتم و تکرار سبب تنوع در مسیر حرکتی پیاده شده و به عنوان نشانه شهری قابل تشخیص بوده و در بن بست ها و ابتدای کوچه ها فضایی کاملاً غریب گز و خصوصی ایجاد کرده و به عنوان فضایی با چند عملکرد بوده است.بدلیل اینکه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید