بخشی از مقاله
چکیده
گسترش و پیچیدگی روزافزون و شتاب آمیز واحدهای اقتصادی در جهان پیشرفته امروز ، فشارهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت و وجود انواع مخاطرات در زمینه های مالی، اداری و تجاری که اهداف و سیاستهای سازمانی را از درون و برون به شدت تهدید میکنند، سبب شده است تا کنترل مستقیم و انفرادی این واحدها ناممکن شود. به همین دلیل نیاز به استقرار یک سیستم کنترل داخلی اثر بخش به عنوان جزئی لاینفک از سیستم مدیریت کارآمد، مورد توجه جدی قرار گرفته است.
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر تقاضا برای حسابرسی داخلی موسسات و شرکتهای دولتی از دیدگاه حسابرسان دیوان محاسبات و حسابرسان مستقل است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش در سطح اطمینان %95 نشان میدهد که پیشرفتهای فناوری اطلاعات، مسئولیت پاسخگویی سازمانها و فرآیند پاسخخواهی، تغییرات در شرایط محیطی حاکم بر فعالیت سازمانها، ایجاد زمینه مناسب برای حسابرسی مستقل، ارائه راهکارهای کمک به مدیریت، نیاز به مدیریت ریسک و نیاز به انجام نظارت در سازمانها همه از عوامل موثری هستند که نیاز به حسابرسی داخلی و کنترلهای داخلی موثرتر را در شرایط حاضر تشدید میکنند.
مقدمه
گسترش روزافزون جوامع و پیچیدگی مسائل خاص آنها، افزایش نیاز به اطلاعات اقتصادی مربوط و در نتیجه افزایش تقاضا برای وجود سیستمها و فرآیندهایی که فراهم کننده چنین اطلاعاتی هستند را ایجاد کرده است این امر موجب شده است که مدیران بنگاههای انتفاعی و غیرانتفاعی با توجه به مسئولیت خود و در راستای دستیابی به هدف های سازمانی و به منظور اطمینان یافتن از هدایت بهینه کلیه منابع، واحدی را به نام حسابرسی داخلی تشکیل دهند. بنگاههای اقتصادی دریافتهاند که برای برقراری کامل رویهها و رعایت خط مشیها و دستورالعملها، وجود بخش حسابرسی داخلی به دلیل مداومت همکاری آن با بنگاه و پافشاری و پیگیری در رفع نواقص، ضروری است
در بخش عمومی به دلیل ماهیت رابطه غیرداوطلبانه بین فراهمکنندگان منابع مالی - مالیاتدهندگان - و مصرفکنندگان منابع مالی - مقامات منتخب و منصوب - ، مسئولیت پاسخگویی از اهمیت زیادی برخوردار است لذا فرآیند نظارت صرفا محدود به شرکتهای انتفاعی نیست، بلکه برای واحدهای غیرانتفاعی بخش عمومی نیز از همان درجه اهمیت برخوردار است. شهروندان که با پرداخت مالیات و عوارض به عنوان تامینکنندگان منابع واحدهای بخش عمومی به شمار میروند، در مقابل تامین منابع لازم برای آنها، خواستار دریافت خدمات مناسب از این واحدها هستند. اما به دلیل اینکه اغلب میان انتظار شهروندان از دریافت خدمات و خدمات واقعی ارائه شده از سوی واحدهای بخش عمومی اختلاف وجود دارد، این فاصله انتظاراتی موجب میشود که شهروندان بر حق پاسخخواهی خود از واحدهای بخش عمومی در مور د مصرف منابع آنها پافشاری کنند
در چنین واحدهایی، وجود تشکیلاتی مانند کمیته حسابرسی میتواند با بهبود جریان گزارشگری مالی و ساختار کنترل داخلی هیات مدیره، واحدهای مزبور را در ایفای مسئولیت پاسخگویی یاری کند. در حالیکه حسابرسی داخلی به عنوان یکی از مهمترین روشهای کنترلی در محیط کنترلی واحدهای اقتصادی مطرح شده است ، اما جوامع مختلف به دلیل مراحل مختلف توسعه اقتصادی - کشورهای در حال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته - و برخورداری از آداب و رسوم و شرایط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و حقوقی - قوانین و مقررات خاص هر کشور - دارای سیستمها و نگرشهای متفاوتی نسبت به حسابرسی داخلی هستند
در ایران فرآیند حسابرسی داخلی به شکل جدید قدمت چندانی ندارد. به دلیل عدم وجود انجمن حرفهای حسابرسان داخلی و نیز عدم وجود قوانین و مقررات و استانداردهای لازم در زمینه حسابرسی داخلی در سالهای گذشته، هریک از واحدهای اقتصادی به طور انفرادی و خاص از خدمات حسابرسی داخلی استفاده کردهاند.
علیرغم توجه گستردهای که امروزه در مورد حسابرسی داخلی و فرآیند آن می شود، شناخت اندکی در مورد عوامل موثر بر تقاضا برای حسابرسی داخلی وجود دارد. این مسئله که چرا برخی از شرکتها به طور گسترده بر روی حسابرسی داخلی سرمایهگذاری میکنند ولی برخی دیگر حتی احساس نیاز به این مسئله را در خود نمیبینند در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. به بیان دیگر در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که عوامل موثر بر تقاضا برای حسابرسی داخلی در موسسات و شرکتهای دولتی چیست و دلایل تفاوت واحدهای حسابرسی داخلی موسسات و شرکتهای دولتی چه مواردی میتواند باشد؟
مبانی نظری و پیشینه پژوهش حسابرسی داخلی به شکل نوین آن از اوایل دهه 1940 میلادی همزمان با تاسیس انجمن حسابرسی داخلی آمریکا، مطرح شده است. در ایران، به سبب عدم وجود انجمن حسابرسان داخلی و نیز فقدان قوانین و مقررات و استانداردهای حرفهای مدون، نمیتوان تاریخ دقیقی برای تشکیل واحدهای حسابرسی داخلی در واحدهای انتفاعی و بخش دولتی تعیین کرد
در گذشته، واحد حسابرسی داخلی عموما خدمات مرتبط با بررسی مدارک و اسناد، نگهداری داراییها، و گزارشگری رویدادهای گذشته به مدیران ردههای مختلف را در سازمانها بر عهده داشت. در حالیکه امروزه، برخی از شرایط الزامی به وجود آمده منجر به تغییرات قابلتوجهی در این حرفه شده است. دولتهای حامی دموکراسی باید در استفاده از منابع عمومی و نسبت به کارایی در ارائه خدمات پاسخگو باشند. لذا سیستمهای گسترده و پیچیده امروز نیازمند حسابرسان داخلی حرفهایتر بوده تا بتوانند خود را با این تغییرات تطبیق داده و منجر به تخصیص بهینه منابع کمیاب به منظور کاهش و مدیریت ریسک، شوند
انجمن حسابرسان داخلی آمریکا حسابرسی داخلی را به صورت زیر تعریف میکند
حسابرسی داخلی یک فعالیت مشاورهای و اطمینانبخشی بیطرفانه و مستقل تعریف شده است که به منظور ایجاد ارزش و بهبود عملیات سازمانها طراحی میشود. حسابرسی داخلی به سازمانها کمک میکند تا اهدافشان را با استفاده از روشهای قاعدهمند و منظم برای ارزیابی و بهبود اثربخشی فرآیندهای مدیریت ریسک، کنترل و راهبری اجرا کنند.
بر اساس بند 3 استاندارد شماره 610 حسابرسی ایران، حسابرسی داخلی عبارتست از: - استانداردهای حسابرسی ایران، - 1388 وظیفه ارزیابی که در داخل واحد مورد رسیدگی و توسط کارکنان آن به منظور ارائه خدمت به آن واحد به وجود میآید و یکی از ارکان اصلی محیط کنترلی محسوب میشود. ارزیابی و بررسی کفایت و اثربخشی سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی، از جمله وظایف اصلی واحد حسابرسی داخلی است.
متاسفانه بیشتر سازمانها وظیفه اصلی حسابرسی داخلی را بررسی کفایت کنترلهای داخلی و قابلیت اتکای اطلاعات صورت-های مالی تعیین کردهاند. اما در حال حاضر، با توجه به تعریف فوق نقش حسابرسی داخلی به مراتب بیش از پیش گسترش یافته و دربر گیرنده موارد زیر است
- 1 نقش اطمیناندهی و مشاورهای
- 2 نقش ارزشآفرینی و بهبود عملکرد شرکت
- 3 همکاری مشترک با مدیریت در جهت حل مسائل شرکت
- 4 دیدگاه کلان و متمرکز بر تحقق اهداف راهبردی شرکت
- 5 توسعه مفهوم و دامنه و عمق کنترل نسبت به ریسک شرکت
- 6 تاکید بر آنچه باید انجام شود به جای نگاه محدود به آنچه انجام شده است