بخشی از مقاله

فهــرســت‌:
كليات‌ 3 - 1
ويژگيهاي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ 13 - 4
تاثير ويژگيهاي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ بر حسابرسي‌ 22 - 14
تاريخ‌ اجرا 23
پيوست‌ 1 : نمونه‌ گزارش‌ مشروط‌ حسابرس‌
پيوست‌ 2 : نمونه‌ گزارش‌ عدم‌ اظهارنظر حسابرس‌

استانداردهاي حسابرسي:
بخش‌ 105 : حسابرسي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ كليــات‌
كليات

1 . هدف‌ اين‌ بخش‌، ارائه‌ راهنماييهاي‌ لازم‌ درباره‌ حسابرسي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ است‌.
2 . استانداردهاي‌ حسابرسي‌، در موردحسابرسي‌ اطلاعات‌ مالي‌ كليه‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌، صرفنظر از اندازه‌ آنها، كاربرد دارد. ويژگي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ حسابرس‌ را ناگزير مي‌سازد رويكرد و طرح‌ كلي‌ حسابرسي‌ را متناسب‌ با شرايط‌ حاكم‌ بر هر واحد كوچك‌ مورد رسيدگي‌، تعديل‌ كند.
3 . واحد اقتصادي‌ كوچك‌ در اين‌ بخش‌، به‌ واحدي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ تعداد كاركنان‌ آن‌ كم‌ يا ميزان‌ فروش‌ يا جمع‌ داراييهاي‌ آن‌، پايين‌ است‌. اين‌ گونه‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ معمولايك‌ يا هر دو ويژگي‌ زير را دارند :
• تفكيك‌ محدود وظايف‌ .
• تسلط‌ مدير يا صاحب‌ سرمايه‌ بر تمام‌ جنبه‌هاي‌ اساسي‌ فعاليتهاي‌ واحد اقتصادي‌ .
ويژگيهاي‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌
تفكيك‌ محدود وظايف‌
4 . واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ در مقايسه‌ با واحدهاي‌ اقتصادي‌ بزرگ‌، معمولا منابع‌ كمتري‌ را به‌ اجراي‌ وظايف‌ امور مالي‌ تخصيص‌ مي‌دهند؛ زيرا، استخدام‌ كاركنان‌ مالي‌ با تخصص‌ بالا ممكن‌ است‌ براي‌ آنها مقرون‌ به‌ صرفه‌ نباشد. اگرچه‌ حصول‌ اطمينان‌ از حفاظت‌ داراييها و استقرار سيستم‌ مناسب‌ حسابداري‌ از مسئوليتهاي‌ مديريت‌ است‌، اما مديران‌ واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ معمولا تلاش‌ خود را بيشتر در زمينه‌هاي‌ عملياتي‌، مانند فروش‌ و بازاريابي‌، متمركز مي‌كنند.

5 . كمبود منابع‌ و امكانات‌ امور مالي‌ و حسابداري‌ به‌ يكي‌ از دو حالت‌ زير منجر مي‌شود:
• امور دفترداري‌ ممكن‌ است‌ نامناسب‌ يا ناكافي‌ باشد. بنابراين‌ خطر ناقص‌ يا نادرست‌ بودن‌ صورتهاي‌ مالي‌ بيشتر مي‌شود.
• از آنجا كه‌ در تهيه‌ مدارك‌ حسابداري‌ و صورتهاي‌ مالي‌، احتمال‌ مي‌رود به‌ حسابرس‌ اتكاي‌ بيشتري‌ شود، مديران‌ اين‌ واحدها ممكن‌ است‌ به‌ اشتباه‌ تصور كنند كه‌ ديگر نسبت‌ به‌ اطلاعات‌ مالي‌ مسئوليتي‌ ندارند.
6 . نظر به‌ اينكه‌ تعداد كاركنان‌ حسابداري‌ در واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ معمولا اندك‌ است‌، تفكيك‌ وظايف‌ گوناگون‌ بين‌ كاركنان‌ مختلف‌، به‌ شكلي‌ كه‌ در واحدهاي‌ اقتصادي‌ بزرگ‌ اجرا مي‌شود، امكانپذير نيست‌.
7 . به‌ دليل‌ تفكيك‌ محدود وظايف‌ شايد نتوان‌ براي‌ كشف‌ تقلب‌ يا اشتباه‌، بر سيستم‌ كنترل‌ داخلي‌ اتكا كرد؛ براي‌ مثال‌، تعداد اندك‌ كاركنان‌ در واحدهاي‌ اقتصادي‌ كوچك‌ مي‌تواند محيطي‌ را به‌ وجود آورد كه‌ در آن‌، كارمند مسئول‌ ثبت‌ و ضبط‌ مدارك‌ حسابداري‌ به‌ داراييهايي‌ نيز دسترسي‌ داشته‌ باشد كه‌ به‌ آساني‌ قابل‌ پنهان‌ كردن‌، بيرون‌ بردن‌ از واحد اقتصادي‌ يا فروختن‌ است‌. به‌ همين‌ ترتيب‌، در مواردي‌ كه‌ تعداد كاركنان‌ اندك‌ است‌، برقراري‌ سيستمي‌ كه‌ كارهريك‌ از آنان‌ را به‌ طور مستقل‌ كنترل‌ كند، احتمالا امكانپذير نخواهد بود و در نتيجه‌، خطر كشف‌ نشدن‌ اشتباهات‌، بيشتر مي‌شود.
8 . علاوه‌ بر اين‌، به‌ دليل‌ تفكيك‌ محدود وظايف‌، استفاده‌ از تسهيلات‌ رايانه‌اي‌ توسط‌ واحد اقتصادي‌ كوچك‌ ممكن‌ است‌ خطركنترل‌ را افزايش‌ دهد؛ براي‌ مثال‌، در واحدهايي‌ كه‌ از رايانه‌هاي‌ كوچك‌ استفاده‌ مي‌كنند، اجراي‌ دو يا چند وظيفه‌ زير در سيستمهاي‌ حسابداري‌ توسط‌ استفاده‌ كنندگان‌ از رايانه‌، بسيار متداول‌ است‌:

• تهيه‌ و تصويب‌ مدارك‌ اوليه‌.
• وارد كردن‌ اطلاعات‌ به‌ سيستم‌.
• تصدي‌ عمليات‌ رايانه‌.
• ايجاد تغيير در برنامه‌ها و پرونده‌هاي‌ اطلاعاتي‌.
• استفاده‌ از گزارشهاي‌ خروجي‌ رايانه‌ يا توزيع‌ آنها.
• تعديل‌ سيستمهاي‌ عامل‌.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید