بخشی از مقاله
چکیده
از آنجا که تحلیل پوششی داده ها توانمندی خود را در ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده و محاسبه کارایی نسبی آنها در سیستمهای صنعتی، دانشگاهی، بنگاهها، بیمارستانها و بانکها نشان داده است، در این مقاله نیز با بهره گیری از این توانمندی یک روش تحلیل پوششی داده ها با مدلهای خروجی محور برای رتبه بندی و ارزیابی امتیاز کارایی کارکنان شعب یک سازمان بزرگ بر پایه شاخص های انسانی ارائه گردیده است. این مقاله DEA و روش های تصمیم گیری چندمعیاره را بر پایه شاخص های کمی وکیفی تلفیق کرده و شاخص های انسانی مؤثر که معمولا به شکل کیفی هستند توسط مدیریت و با استفاده از روشهایMCDM به فرم کمی تبدیل شده و نیز تأثیرشاخصهای انسانی توسط نظریات مدیریتی و استانداردهای سازمانی سنجیده شده است. در آخربا توجه به رتبه بندی شاخص ها و به کمک روشهای تصمیم گیری چند معیاره شاخصهای مؤثر کارکنان ارزیابی ونتایج روشها مقایسه گردیده است.
.1 مقدمه
تحلیل پوششی داده ها برای تعیین کارایی سازمان ها و سیستم های مختلف، بسیار استفاده شده است. تحلیل پوششی داده ها یک روش مدل سازی ریاضی برای محاسبه و ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیم گیرنده می باشد. فارل در سال 1957 برای تخمین کارایی بخش کشاورزی آمریکا، آغازگر اولین گام برای این تکنیک بود. فارل که در ارزیابی واحدهای چند ورودی و چند خروجی توفیق چندانی بدست نیاورد اما درسال 1978 چارنز، کوپر و رودز دیدگاه او را به طور رسمی توسعه دادند و مدلی ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی وخروجی را داشت.
[10] در همان سال، چارنز تعریف کارایی که نسبت تک ورودی به تک خروجی بود را به چند ورودی و چندخروجی تعمیم داد. آنها در مدل اصلی شان که باحروف اول نام هر یک بهCCR معروف شد، پیشنهاد دادند که کارایی نسبی هر واحد تصمیم گیرنده می تواند به عنوان ماکزیمم نسبت خروجی های وزن دار شده به ورودی های وزن دار شده بدست آید. به شرط آنکه نسبت کسری برای همه واحد های دیگر باید کمتر مساوی یک باشد. مدل DEA، n بار باید اجرا شود، یک بار برای هر واحد، تا کارایی نسبی همه واحدهای تصمیم گیری بدست آید.
نوع بازدهی به مقیاس در مدلCCR، ثابت است. به این معنی که یک افزایش متناسب در ورودی ها یک افزایش مناسب در خروجی ها را نتیجه دهد. درسال 1984 بنکر، چارنز و کوپر مدل BCC را گسترش دادند تا کارایی تکنیکی خالص هر واحد را با رجوع به مرز کارا برآورد کنند. [9] آن همچنین مشخص می کند که واحد تصمیم گیری در بازده به مقیاس افزایشی، کاهشی یا ثابت فعالیت می کند. بنابراین می توان گفت مدل های CCR نوع خاصی از مدل های BCC هستند. مرز کارایی CCR و BCC در شکل1 نشان داده شده است.
شکل:1 سطح پوششی و ماهیت
امروزه استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها به سرعت در حال گسترش بوده و در ارزیابی سازمانها و سیستم های مختلف مانند سیستم های آموزشی، بانکداری، بیمارستان ها، نیروگاه ها و... استفاده می شود. مدل های اصلی تحلیل پوششی داده ها که در روابط2 و3 آورده شده اند، به ترتیب مدلCCR ورودی محور و خروجی محور می باشند . اگر ∑ = 1 - = 1, … - به مدل های2و3 اضافه شود، به ترتیب مدل BCC در ماهیت ورودی و ماهیت خروجی بدست می آیند که با بازده به مقیاس متغیر هستند.[8]
.2 ادبیات موضوعی تحقیق
تصمیم گیری، فرآیند انتخاب یک اقدام از بین کلیه گزینه های موجود می باشد. در اغلب مواقع برای قضاوت در مورد یک گزینه، وجود معیارهای متعدد ضروری است. معنای این جمله آنست که در اینگونه مسائل تصمیم گیرنده در انتخاب یک اقدام، مایل به دستیابی به یک یا چند هدف یا مقصد بوده و در همان حال بایستی محدودیت های اعمال شده از سوی محیط، فرآیند و منبع را نیز تأمین نماید.[6] در نتیجه می توان گفت تصمیمگیری شامل بیان درست اهداف، تعیین راهحلهای مختلف و ممکن، ارزیابی امکانپذیری آنان، ارزیابی عواقب و نتایج ناشی از اجرای هر یک از راهحلها و بالاخره انتخاب و اجرای آن میباشد.
کیفیت مدیریت اساساً تابع کیفیت تصمیم گیری است زیرا کیفیت طرح و برنامهها، اثربخشی و کارآمدی راهبردها و کیفیت نتایجی که از اعمال آنها بدست میآید همگی تابع کیفیت تصمیماتی است که مدیر اتخاذ مینماید. در اکثر موارد تصمیمگیریها وقتی مطلوب و مورد رضایت تصمیمگیرنده است که تصمیمگیری براساس چندین معیار مورد بررسی قرار گرفته باشد. معیارها ممکن است کمی یا کیفی باشند.
در روشهای تصمیمگیری چند معیاره که در دهههای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است بجای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چند معیار سنجش استفاده میشود. مدلهای تصمیمگیری چند معیاره MCDM به دو دسته عمده مدلهای تصمیم گیری چند هدفه MODM و مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه MADM تقسیم میشود. در حالت کلی مدلهای چند هدفه به منظور طراحی و مدلهای چند معیاره به منظور انتخاب گزینه برتر مورد استفاده قرار میگیرند. تفاوت اصلی این مدلها مربوط به فضایی است که تصمیم گیری در آن انجام می شود. با این حال علیرغم تفاوت های موجود، این روش ها در مشخصات زیر مشترک هستند:
الف - یک مجموعه معیار برای امر قضاوت ب - یک مجموعه متغیر تصمیم ج - یک فرآیند مقایسه گزینه ها. هر چند اکثر پیشرفت های موجود در این زمینه طی دهه های اخیر اتفاق افتاده است اما اولین ملاحظات مربوط به اهداف چندگانه را می توان در آثار کان-تاکر ملاحظه نمود. همچنین کتب مرجع نیز توسط لی، استون، ایگنیزیو و کنی- رایفا در سال های 1972 تا1976 به رشته نگارش درآمده اند. برای مرور ادبیات صورت گرفته در زمینه تصمیم گیری چندشاخصه به عنوان نمونه می توان به کارهای هوبر درسال 1974، وینتر فلد-فیشر در سال 1975 و فارکوار در سال 1977 اشاره نمود.[6] در مورد معیارهای به کار رفته در مسائل بطور کلی سه کار باید انجام گیرد: تبدیل معیارهای کیفی به کمی، بی مقیاس کردن معیارها و تعیین وزن های نسبی معیارها.