بخشی از مقاله
چکیده
امروزه اغلب کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار، توانمندسازی را کارآمدترین روش یافته اند. توانمندسازی زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه و نقش تعیین کننده آنها در توسعه پایدار از جمله موضوعاتی است که در حال حاضر از نظر تئوری و کاربرد به آن توجه می شود. در درهه های اخیر این مفهوم بهعنوان ساز و کاری برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است و از جمله مولفه های مهم در توسعه پایدار به حساب می آید. توانمندسازی فرایندی است که طی آن زنان از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه می شوند، جرات دستیابی به هدف را در خود تقویت میکنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند. یکی از عوامل مهم توانمندسازی میتوان به آموزش مهارتی اشاره نمود که به جهت توانمندسازی زنان باید در دسترس آنها قرار گیرد. به همین خاطر در این مقاله تلاش شده است ضمن بررسی ادبیات و تعاریف مختلف آنها به نقش آموزشهای مهارتی در توانمندسازی زنان و نظریههای مرتبط با آن پرداخته شده است.
واژگان کلیدی: زنان، توانمندسازی، آموزش مهارتی
-1 مقدمه
ایران معاصر، شاهد حضور گسترده زنان در زمینه های مختلف اجتماعی است. چشم انداز بیست ساله ایران و ترسیم موقعیت اول در منطقه، حضور 50 درصد جمعیت کشور برای تحقق این وضعیت اجتناب ناپذیر می سازد. در هر حال، این چشم انداز باید توسط مردم کشور تحقق یابد و نیمی از این افراد را زنان تشکیل می دهند. مسلما برخورداری جامعه از زنان توانمند، تحقق این چشم انداز را تسهیل میکند و فقر روانشناختی آنها مانع بسیار بزرگی در این راه است و به همین دلیل توانمندسازی زنان امروزه در اکثر کشورها مدنظر سیاستگذاران قرار گرفته است - قلی پور و همکاران، . - 1390 همچنین، بقا در شرایط توسعه یافتگی، هدفی است که همه کشورها برای رسیدن به آن تلاش می کنند. ارزش های اساسی توسعه پایدار بر محور ارتقای کیفیت زندگی و توانمندسازی انسان ها تعریف می شوند و تحقق عدالت اجتماعی یکی از مهم ترین لوازم پایداری توسعه است.
ضمن اینکه یکی از مواردی که توسعه یافتگی را تحت تاثیر قرار می دهد، وجود فرصت های برابر برای توسعه توانمندسازی زنان و مردان است - رنجبر و نیرومند، . - 1393 در واقع، ارزش های اصلی توسعه پایدار را باید در ارتقای کیفیت زندگی، یعنی توانمندسازی زنان و مردان در تامین نیازهای اساسی، تلاش در جهت رفع اختلافات طبقاتی در جامعه، رشد آگاهی عمومی، اعتماد به نفس و اعتقاد عامه مردم به اهداف توسعه و حفظ امنیت و آزادگی جستجو کرد. از این رو رویکرد جنسیتی در حوزه برنامه ریزی برای توسعه پایدار مطرح می شود و افزایش فرصتهای عمومی برای نقش آفرینی و مشارکت اجتماعی زنان در برنامه های توسعه پایدار ضروری شمرده می شود. محرومیت زنان جامعه از دسترسی به فرصت های برابر، ناامنی اقتصادی زنان و فقر می تواند توسعه یافتگی را تحت تأثیر قرار دهد - قلی پور و رحیمیان، . - 1388
در عصر حاضر، با مطرح شدن مفهوم عاملیت انسانی در نظریات توسعه، یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه هر کشور، وضعیت زنان و سطح توانمندسازی این قشر است. توانمندسازی تلاشی برای باز توزیع قدرت و منابع برای یاری به فقراست. این مفهوم به معنای به چالش کشیدن روابط سنتی قدرت بین زن و مرد، سفید و سیاه، پیر و جوان، کارفرما و کارگر است - قدسیان و همکاران، . - 1394 از سوی دیگر از منابع حیاتی توسعه می توان به آموزش اشاره نمود که به جهت توانمندسازی انسان ها باید در دسترس آنها قرار گیرد. در عصر حاضر، جوامع برای ورود به چالش های آینده از موثرترین ابزار خود که همان آموزش است استفاده میکنند و اصولا آموزش برای تمامی آنها پذیرفته شده است که در پرتو آن، دنیای فردا شکل خواهد گرفت. - روستایی شلمانی و میلا علمی، . - 1392
آموزش یکی از زمینه های زیربنایی تقویت آگاهی افراد و از منابع حیاتی توسعه بوده که باعث می شود افق های جدید و نویی فراروی انسان ها قرار بگیرد - زمانی زنوز و زمانی زنوز، . - 1392 مطالعات اخیر صاحب نظران اجتماعی نشان می دهد که دستیابی به توسعه پایدار، بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی واجتماعی امکان پذیر نیست. بررسی هایی که درزمینه مشارکت زنان درامورجامعه انجام گرفته نیزحاکی از آن است که عوامل اجتماعی و فرهنگی وانتظارات متفاوت جامعه از زن ومرد، ازجمله موانع مهم برسرراه مشارکت زنان به حساب می آیند - ساعی ارسی و ولی پور، . - 1388بررسی ها نشان می دهد که زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنیستی قرار دارند، این مساله به این دلیل است که زنان از قابیلت ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند.
بر اساس گزارش های بانک جهانی، بیش از 66 درصد از فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند. عوامل بسیاری باعث افزایش فقر و کاهش برابری جنسیتی می شوند، نکته اساسی که در غالب بررسی ها مورد تاکید قرار می گیرد این است که زنان به خاطر زن بودن بیشتر در معرض فقر قرار دارند. رویکردهای جدیدی برای بهبود کارکردهای اساسی و مولفه های قابلیتی زنان ایجاد شده است. مفهوم اساسی و مشترک در این رویکردها و راهکارها، مفهوم توانمندسازی زنان است؛ به گونه ای که برنامه توسعه سازمان ملل "ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در سطحی گسترده، یکی از اهداف کلیدی اعلامیه هزاره سوم" را اعلام کرده است - رنجبر و نیرومند، . - 1392
توانمندسازی زنان از جمله مولفه های مهم در توسعه پایدار است. زنان قربانیان اصلی در مواردی چون فقر، خشونت، عدم برخورداری از تغذیه و بهداشت مناسب هستند، از این رو توجه به بهبود موقعیت زنان نفع همگانی را در بر دارد - کلدی و سلحشوری، . - 1391 دردهه1980به جای اصطلاح زن درتوسعه، اصطلاع "جنسیت وتوسعه" به کارگرفته شد و درپی آن، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، راهبردهایی برای افزایش مشارکت عملی زنان در توسعه و برطرف شدن موانع این هدف، اتخاذ شد. یکی از مهمترین راهبردهای عملی مشارکت زنان در توسعه، توانمندی زنان با تأکید بر این نکته است کهمشارکت زنان صرفاً به مفهوم بهره مندی آنان از مزایا و نتایج برنامه های توسعه نیست، بلکه آنان باید در اجرای برنامه ها وطرح های توسعه مشارکت فعالانه داشته باشند.
زنان قلب توسعه اقتصادی- اجتماعی هر ملت می باشند.؛ و نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. آنها دوسوم کارجهان را انجام می دهند و تنها از یک دهم درآمد جهان و یک صدم مالکیت داراییهای جهان برخوردارند. زنان با درآمدی که بهدست می آورند چیزی برای خود پس انداز نمی کنند؛ بلکه همه را صرف خانواده می کنند. این در حالی است که مردان تنها 50 تا 68 درصد از درآمد خود را به خانه می آورند. بنابراین سرمایه گذاری برای ارتقای موقعیت اقتصادی زنان و توانمندسازی آنها تاثیری چند برابر در خانواده نسبت به مردان دارد - چرمچیان و همکاران، . - 1392 بنابراین، بدون در نظرگرفتن نیمی از سرمایه جامعه - زنان - به توسعه همه جانبه، متوازن وپایدار نمی توان دست یافت. تجربه جهانی ثابت کرده که حضور زنان در عرصه عمومی و سطوح تصمیم گیری به اصلاح نظام اداری و بهبود کیفیت خدمات دولتی در کشورهای در حال توسعه کمک شایانی کرده است.
بنابراین بر عهده دولتها است که با فراهم سازی زمینه های توانمند سازی زنان به رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر دانش کشور کمک کنند و مطمئناً عدالت اجتماعی نیز ایجاب می کند که به توانمند سازی زنان بپردازیم - ساعی ارسی و ولی پور، . - 1388 امروزه اشتغال و مهارت آموزی یکی از شاخصهای نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اقتصادی به شمار می رود. با اینکه ضرورت و الزاماقتصادی اشتغال و مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی همواره در تاریخ پیشرفت و توسعه جوامع مطرح بوده است؛ اما هنوز در این زمینه وضعیت مطلوبی برای زنان ایجاد نشده است که یکی از دلیل های آن توجه اندک به آموزش زنان و عدم بسترسازی مناسب برای ایجاد فرصت های اشتغال آنان است و این محرومیت، جایگاه اجتماعی، اقتصادی زنان را در فرایند توسعه پایدار به شدت تنزل بخشیده است - نصری و همکاران، . - 1392
-2 توانمندسازی
قدرت در علوم اجتماعی از سابقهای طولانی برخوردار است و مشتقات آن همچون توانمندسازی یکی از موضوعات روز محققان علوم اجتماعی است. در ادبیات توانمندسازی، برای این مفهوم به مفاهیمی نظیر حق انتخاب، کنترل داشتن و دسترسی به منابع؛ احساس استقلال و اعتماد به نفس بیشتر اشاره شده است - قلی پور و همکاران، . - 1387 توانمندسازی به عنوان امری ضروری جهت توانمند شدن افراد کم درآمدتر برای رسیدن به حقوقشان از طریق دست یابی و کنترل بر منابع طبیعی سازمانهای موجود و تغییریافته، تعریف می شود. همچنین توانمندسازی به عنوان فرآیندی تعریف می شود که در آن افراد، گروهها و سازمانها بر مسائل و مشکلاتی که با آن مواجه هستند، کنترل پیدا کنند.
بنابراین، هدف توانمندسازی کمک به افراد ضعیف است تا تلاش نمایند بر ضعفهایشان غلبه؛ جنبههای مثبت زندگیشان را بهبود بخشیده، مهارتها و توانایی هایشان را برای کنترل عاقلانه بر زندگی افزایش داده و آن را در عمل پیاده نمایند - کیمیائی، . - 1390 پدیده توانمندسازی را به معنای اعطای قدرت قانونی، اعطای اختیار و تواناسازی معرفی کرده اند . در گفتمان توسعه، مفهوم توانمندسازی بازگوی رویکرد توسعه ای پایین به بالا و توسعه درون زاست - فنی و فرج زاده، . - 1393 فارست توانمندسازی را به معنای با چالش کشیدن مناسبات سنتی قدرت بین زن و مرد وتلاشی برای باز توزیع قدرت و منابع برای یاری به فقرا تعریف کرده است - رنجبر و نیرومند، . - 1393
هدف عمده فرایند توانمند سازی ایجاد تغییرات مناسب در کلیه ابعاد و جوانب زندگی افراد خانواده یا گروهها و اقشار اجتماعی می باشد - کریمی و همکاران، . - 1393 توانمندسازی به معنای تفویض و یا اعطای قدرت به کسی است و به فرآیند تأثیرگذاری بر رویدادها و نتایجی که برای یک فرد یا یک گروه اهمیت دارد اشاره دارد . قدرت به معنی ظرفیت ایجاد آثار مطلوب می باشد . در اثر توانمندسازی، فرد به افزایش میزان اثربخشی خود اعتقاد پیدا می کند. توانمندسازی یک حالت شخصیتی نیست بلکه یک فرآیند پویاست که عقاید فرد درباره ارتباط شخص محیط را منعکس می کند - قلی پور و همکاران، . - 1387
-3 توانمندسازی زنان
امروزه زنان به عنوان نیمی از شهروندان و کسانی که در فرهنگ سازی جامعه نقش عمدهای دارند، مورد توجه ویژه قرار گرفته اند و لازم است جهت نیل به توسعه پایدار به توانمندسازی آنها توجه خاص مبذول شود. توانمندسازی زنان فرآیندی است که طی آن زنان از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه می شوند، جرأت دست یابی به هدف را در خود تقویت می کنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند - کتابی و همکاران،. - 1382 از اولین سال های قرن بیستم، نهضت طرفداران حقوق زنان پایه تئوریک خود را ایجاد کرد و در دهه های اخیر توانمندسازی زنان به عنوان مکانیزمی برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شد. پیش شرط اساسی حذف فقر جهانی و حمایت از حقوق بشر، توانمندسازی است. این مفهوم با آزادی، قدرت و خود تعیینی که برای زنان در سراسر جهان مورد نیاز است، همراه است - قلی پور و همکاران، . - 1387
توانمندسازی زنان یعنی این که آنها باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواسته های خود را بدهد - قلی پور و رحیمیان، . - 1388 این توانمندسازی به این معنا است که زنان بر شرم بی مورد خود فائق آیند، کردار و گفتارشان پر از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر باشد، قادر به ارزیابی صحیح و شناخت واقعی خویشتن باشند، به استعدادها و محدودیتهای درونی خویش آگاه باشند، قدرت رویارویی با دشواریها را داشته باشند، از توانایی و قابلیت نیل به هدفهای خویش برخوردار باشند و بتوانند با افزایش توانمندی خویش به هدف های مورد نظر برسند - چرمچیان و همکاران، . - 1392
توانمندسازی زنان به توانمندسازی نهادی،که زنان را قادر به کنترل بر دارایی های مادی، منابع فکری و ایدئولوژی می کند، اشاره دارد. پس، نه تنها با شناسایی نیروهای سیستماتیک آغاز می شود بلکه با تغییر روابط قدرت موجود هم در ارتباط است. جنسیت، تعیین کننده میزان دستیابی به منابع و قدرت است از این رو، توانمندسازی زنان فرایندی است که نه تنها نیروهای سیستماتیکی را که باعث ظلم به آنها می شود را تشخیص می دهد، بلکه در جهت تغییر روابط قدرت موجود عمل می کند؛ یعنی شامل قدرت زدایی از بعضی ساختارها، سیستم ها و نهادها نیز می شود - قلی پور و همکاران، . - 1390در تعریفی دیگر توانمندسازی زنان به معنای کسب قدرت تفکر و اقدام آزادانه، توسعه احساس خودارزشمندی، اعتقاد به توانایی ایجاد تغییرات مطلوب در خود، حق کنترل زندگی خود، حق انتخاب، قدرت چانه زنی، بالفعل نمودن همه پتانسیل های زنان و برابری در جامعه می باشد. به طور کلی توانمندسازی زنان، کنترل آنها بر زندگی خودشان در هر فرایند و فعالیتی است.
به عبارت دیگر، توانمندسازی فرایندی است که طی آن افراد برای غلبه بر موانع پیشرفت کرده و فعالیت هایی را انجام می دهند که باعث تسلط آنها در سرنوشت خود می شود - محمدی و لشگرآرا، . - 1392مالهاترا، شولر و بوندر - 2007 - از جمله نظریه پردازانی هستند که به طور اصولی توانمندسازی را یک فرایند محسوب می کنند، یعنی، آن را معرف پیشرفت از یک موقعیت نابرابری جنسیتی به موقعیت دیگر یعنی برابری جنسیتی می دانند. به عقیده آنها این فرایند از سطح فردی شروع می شود و تا سطوح اجتماعی، سیاسی و توان کنترل تصمیم گیریهای اقتصادی و نهادی را در برمی گیرد. نایلا کبیر از جمله زنان محققی است که در زمینه توانمندی زنان تحقیقات گستردهای انجام داده است. کبیر در این مورد معتقد است که زنان در دنیای کنونی توسط هنجارها، ارزشها، باورها و رسوم متفاوت از مردان متمایز شدهاند که به صورت فرهنگ رایج در طی اعصار عمل کرده است - کلدی و سلحشوری،. - 1391
کلر و ام بی وو - 1991 - توانمندسازی زنان را فرایندی تعریف می کنند که بوسیله آن زنان برای سازماندهی خودشان توانمند می شوند و اعتماد به نفس خود را افزایش می دهند و از حقوق خود برای انتخاب مستقل و کنترل بر منابع که منجر به از بین رفتن جایگاه فرودستی ایشان می شود، دفاع می کنند - رنجبر و نیرومند، . - 1393توانمندسازی زنان تلاشی است برای ارتقاء سطح اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان. امروزه در مباحث توسعه در سطح بین المللی بر حضور شهروند در فرآیند تدوین سیاستها و اجرای آنها تأکید میشود. مسلماً شهروندانی می توانند مشارکت داشته باشند که ظرفیت، قابلیت وتوانمندی لازم را دارا باشند. ضرورت شناسائی مبانی نظری راهکارهای این مهم و بررسی تأثیر آنها بر توانمندی شهروندان به ویژه زنان سرپرست خانوار دلیل انتخاب این موضوع برای تحقیق بوده است. با توجه به نقش محوری زنان