بخشی از مقاله

چکیده

توانمند کردن افراد موجب میشود تا مدیران سریعتر وبدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی باعث میشود کارکنان، سازمان و شغل را از خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی نه سازمانها و نه مدیران نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. مدیر سازمان، مهمترین عامل در توانمندسازی کارکنان میباشد زیرا مدیر به طور مستقیم و غیر مستقیم تمام عوامل محیط سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد. در این مقاله تاریخچه و تعریف توانمندسازی، اهمیت و نقش توانمندسازی نیروی انسانی در سازمانهای امروزه، مدلهای توانمندسازی و عوامل موثر بر توانمندسازی بیان میگردد.

کلمات کلیدی: توانمندسازی، نیروی انسانی، سازمان.

تاریخچه و تعریف توانمندسازی

اولین تعریف اصطلاح توانمندسازی به سال 1788 بر میگردد که در آن توانمندسازی را به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمانی خود میدانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی او دیده شود. گرو - 1971 - به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمندسازی اشاره میکند که شامل تفویض قدرت قانونی، تفویض اختیار کردن، مأموریت دادن و قدرت بخشی است. در سال 1990 - گاندز - توانمندسازی را با واگذاری اتخاذ تصمیم به کارکنان مفهوم سازی کرد، ادبیات توانمندسازی تا کنون دگرگونیهای زیادی به خود دیده است تا اینکه بالاخره لی - 2001 - توانمندسازی را زمینه برای افزایش دیالوگها، تفکر انتقادی، فعالیت در گرد همایی کوچک میداند و اشاره میکند که اجازه دادن به فعالیتهایی که جهت حرکت به فراسوی تسهیم، تقسیم و پالایش تجربیات، تفکر، دیدن و گفتگوها، از اجزای اصلی توانمندسازی هستند.

توانمندسازی از سال 1990 رواج یافت. در رابطه با سیر تاریخی توسعه نظریات توانمندسازی ریچارد کوتر از دو نوع توانمندسازی به شرح زیر نام میبرد. اولین نوع توانمندسازی روان سیاسی است که باعث افزایش عزت نفس و احترام به خود شده و نتایج آن در رفتار با دیگران جلوه پیدا میکند، به عبارت دیگر توانمندسازی مستلزم اعتماد به توقعات و مهمتر از آن توقع کارکنان در مورد یک تغییر واقعی در رفتار است. نوع دوم توانمندسازی روان نمادین است که علاوه بر افزایش عزت نفس در کارکنان باعث تغییر در مجموعهای از پدیدههای غیر قابل تغییر میشود. در دهه 90 توانمندسازی کارکنان جایگزین واژه دخالت یا درگیر کردن کارکنان در کار شد - قاسمی: . - 1387تعاریف گوناگونی از واژههای توانمندسازی توسط پژوهشگران و صاحبنظران در این زمینه ارائه شده است عبارتند از:

-توانمندسازی عبارت است از شناختن ارزش افراد و سهمی که میتوانند در انجام امور داشته باشند.

-توانمندسازی نیروی انسانی یعنی ایجاد مجموعه ظرفیتهای لازم در کارکنان برای قادر ساختن آنان به ایجاد ارزشی افزوده در سازمانوایفای نقش و مسئولیتی که در سازمان بر عهده دارند توأم با کارآیی و اثربخشی.

- توانمندسازی عبارت است از طراحی و ساختن سازمان به نحوی که افراد ضمن کنترل خود، آمادگی قبول مسئولیتهای بیشتری را نیز داشته باشند.

-توانمندسازی عبارت است از توسعه و گسترش قابلیت و شایستگی افراد برای نیل به بهبود مستمر در عملکرد سازمان.

-توانمندسازی عبارت است از ارتقاء توانایی کارکنان در استفاده بیشتر از قوه تشخیص و تحلیل، داشتن بصیرت در انجام کارهایشان و مشارکت کامل در تصمیمهایی که در زندگی آنها اثر میگذارد.

- توانمندسازی عبارت است از آزاد کردن نیروی درونی افراد برای کسب دستاوردهای شگفت انگیز.

-توانمندسازی در مفهوم سازمانی عبارت است از تغییر در فرهنگ و شهامت در ایجاد و هدایت یک محیط سازمانی - ساجدی: . - 1385 توانمندسازی پیچیدهتر از آن است که در ظاهر به نظر میرسد. تجزیه و تحلیلی که بوسیله گرشن ام اشپریتزر روی مطالعات متعدد انجام گرفت نشان میدهد که توانمندسازی، چهره بعد روانی را در بر میگیرد که به انگیزش درونی بالا کمک میکند:

-1 معنا و مفهوم: ارزش یک هدف کاری بر اساس ایدهها یا استانداردهای خود یک فرد مورد قضاوت قرار میگیرد. کاری که از معنا و مفهوم برخوردار باشد، هماهنگی خوبی را بین الزامات شغل و باورها، ارزشها و رفتارهای فرد نشان میدهد.

-2 شایستگی: خود اثر بخشی یا باور شخص نسبت به اینکه میتواند با مهارت وظایف خود را انجام دهد.

-3 استقلال فردی: یک احساس فردی که حاکی از داشتن حق انتخاب برای تنظیم و انجام اعمال است.

-4تأثیر بر نتایج کار: میزانی که یک فرد میتواند بر بروندادهای مهم کار، تأثیر داشته باشد - جی دوبرین: 1387، ص . - 194

اهمیت و نقش توانمندسازی نیروی انسانی در سازمانهای امروزه

توانمند کردن افراد موجب میشود تا مدیران سریعتر وبدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی باعث میشود کارکنان، سازمان و شغل را از خود بدانند و از کار کردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی نه سازمانها و نه مدیران نمی توانند در درازمدت کامیاب باشند. مدیر سازمان، مهمترین عامل در توانمندسازی کارکنان میباشند زیرا مدیر به طور مستقیم و غیر مستقیم تمام عوامل محیط سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهند. مدیر با تفویض اختیار و قدرت بیشتر به کارکنان، دادن استقلال و عمل به آنان، فراهم نمودن جو مشارکتی ایجاد فرهنگ کارگروهی و با حذف شرایطی که موجب بی قدرتی کارکنان شده است، بستر لازم را برای توانمندی افراد فراهم میکند - اسلامیه: . - 1388»باون ولاولر - 1992 - « مزایای توانمندسازی کارکنان در سازمانهای خدماتی را به شرح زیر توصیف میکنند: الف - کارکنان توانمند به نیازهای مشتریان در حین ارائه خدمات پاسخهای سریع و به موقع میدهند.

ب - افراد توانا به مشتریان ناراضی در حین عودت خدمات پاسخهای سریع و به موقع میدهند.

پ - کارکنان توانمند احساس بهتری نسبت به خود و شغلشان دارند.

ت - کارکنان توانا با مشتریان به گرمی و آغوش باز ارتباط برقرار میکنند.

ث - کارکنان توانمند میتوانند منبع بزرگی ازاندیشههای خدماتی باشند - اسلامیه: . - 1387

در دنیای کسب و کار امروزه هر سازمانی که نتواند سریعتر، ارزانتر، با کیفیت بالاتر از رقبای جهانی خود تولید کند از صحنه بازار حذف خواهد شد در این میدان پر رقابت، سازمانهایی میتوانند موفق عمل کنند که از تمامی ظرفیتهای خود بهره بگیرند. سازمانهایی که همچنان بر استفاده از الگوهای سنتی مدیریت که مبتنی بر سیستمهای سلسله مراتبی و دستوری است اصرار میورزند راه به جایی نخواهند برد - قنبری: 1386، ص . - 7 به واسطه تغییر محیط کسب. کار، مدیریت منابع انسانی HRM - - ، نیز لزوماً باید تغییر کند. نظر به ضرورت پاسخگویی به تغییرات، پیشبینی محیط، تغییرات و اتخاذ تصمیمات اثرگذار در خصوص آینده، مدیریت منابع انسانی باید تغییر کند. آینده غیرقابل پیشبینی است و مشکل است تعیین کنیم که چه پیش خواهد آمد.

از اینرو انعطافپذیری و کسب دانش کافی در جهت پاسخگویی به این عدم قطعیتها مهم است - خیراندیش: 1383، ص . - 33 شاید در میان صاحبنظران، کارشناسان و دستاندرکاران صنعت کسی پیدا نشود که معتقدباشدانسانها شالوده و بنیاد ثروت ملی هستند. سرمایه انسانی به معنای دانش، مهارتها، انگیزشها در سازمان میباشند. بر خلاف تصوری که سالها پیش وجود داشت، تأسیسات گسترده، ماشین آلات زیاد و نوین، هیچ یک بدون داشتن نیروی انسانی کارآمد و توانا، سود چندانی برای شرکتها و بنگاههای اقتصادی نخواهد داشت و مدیران اینگونه واحدها به زعم هزینه بسیار، سودیاندک خواهد داشت. سودی که پس از گذشت مدتی تبدیل به زیان میشود - بابایی: 1381، ص . - 86امروزه وظیفه مدیریت این است که گروهی توانا بسازد.

برای تحقق این کار بعضی عناصر مهم باید توسعه یابند. مدیران و کارکنان، در توسعه این عناصر سهیم هستند. عناصر مزبور، شالوده فرآیند تصمیمگیری مبتنی بر توانمندسازی را شکل میدهند. احترام، اطلاعات، کنترل، تصمیم گیری، مسئولیتها، مهارت ها. توان افزایی به مدیران - مدیرانی که مشتاق تحول اساسی باشند - امکان میدهد تا از دانایی، مهارت، تجربه و انگیزه همه افراد سازمان بهره برداری کنند. مدیرانی که توان افراد را تقویت میکنند در واقع بار مسئولیت آنها را افزایش میدهند تا نتیجهای بهتر حاصل شود - جعفری: 1380، ص . - 36 میتوان گفت که شدت علاقه به توانمندسازی کارکنان در میان مدیران سازمانها و محققان بدون دلیل نیست. کانگرو کاناگو 1 - 1988 - دلایل زیر را برای شدت توجه به توانمندسازی بر میشمرند:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید