بخشی از مقاله

چکیده

امروزه اغلب کشورها برای دست یابی به توسعه پایدار » توانمندسازی « را کارآمدترین ، روش یافته اند که در برنامه ی چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران به خصوص ؛ در مورد اقشار آسیب پذیر، بدان اشاره شده است. از آن جا که زنان سرپرست خانوار جزو اقشار آسیب پذیر به حساب میآیند، پژوهش حاضر در پی بررسی شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان های حمایتی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر کتابخانه ای است. نتایج: اجرای برنامه توانمندسازی نه تنها به اشتغال، افزایش سطح درآمد و کاهش وابستگی زنان سرپرست خانوار منتهی    میشود بلکه اجرای طرح توانمندسازی روانی سبب م یشود تا زنان سرپرست خانوار در حوزه های مختلف روانشناختی همچون؛ خود  کارآمدی، خود  ارزشمندی و عزت نفس،    کنترل بر زندگی، قدرت تصمیم
گیری، و حل مسئله و افزایش سازگاری توانمند شوند، که خود سرمایه ای پایان ناپذیر است.    

واژگان کلیدی: زنان سرپرست، آسیب پذیر، توانمند سازی

مقدمه

تاریخچه اولین تعریف اصطلاح توانمند سازی به سال 1788 برمی گردد که در آن توانمندسازی را به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمانی خود می دانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی او دیده شود . این توانمند سازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت واژه ای بود که برای اولین بار به طور رسمی به معنی پاسخگویی تفسیر شد . گرو - - 1971 به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمندسازی اشاره می کند که شامل تفویض قدرت قانونی ، تفویض اختیار کردن ، مأموریت دادن و قدرت بخشی است.در سال 1990 گاندز توانمندسازی را با واگذاری اتخاذ تصمیم به کارکنان مفهوم سازی کرد، اما زایمرمن - 1990 - به سهل و ممتنع بودن ارائه تعریفی از آن اشاره می کند و معتقد است

زمانی ارائه تعریفی از توانمندسازی آسان است که آن را بدون در نظر گرفتن واژه هایی مانند درماندگی ، بی قدرتی و بیگانگی بخواهیم مورد توجه قرار دهیم و هرگاه آن را با توجه به افراد گوناگون بخواهیم تعریف کنیم بسیار مشکل است . ادبیات توانمندسازی تاکنون دگرگونیهای زیادی به خود دیده است تا اینکه بالاخره لی     - - 2001 توانمند سازی را زمینه ای برای افزایش دیالوگ ها ، تفکر انتقادی ، فعالیت درگروههای کوچک می داند و اشاره می کند که اجازه دادن به فعالیتهایی جهت حرکت به فراسوی تسهیم، تقسیم و پالایش تجربیات ، تفکر ، دیدن و گفتگوها ، از اجزای اصلی توانمندسازی هستند .

فرایندتوانمندسازی

از نظر فوکس1998 توانمندسازی کارکنان یک فرایند است و از طریق آن یک فرهنگ توانمند سازی توسعه می یابد که در آن آرمانها ، اهداف ، مرزهای تصمیم گیری و نتایج تأثیرات و تلاشهای آنان در کل سازمان به اشتراک گذاشته می شود . در چنین فرهنگی منابع و رقابت برای کسب منابع مورد نیاز جهت اثربخشی فعالیتهایشان فراهم و حمایت می شود. بلانچارد فرایند توانمندسازی را در سه مرحله خلاصه کرده است:

.1 تسهیم اطلاعات : که به کارکنان اجازه می دهد موقعیتهای سازمان خود را بشناسند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند . تسهیم اطلاعات با اعتمادسازی در سازمان ، شکستن تفکر سلسله مراتبی سنتی آغاز می شود و در نتیجه موجب افزایش احساس مسئولیت پذیری کارکنان می شود

2.    خود مختاری و استقلال کاری در سرتاسر حد و مرزهای سازمان : حد و مرزهای سازمان از طریق مقصد - چرا کار می کنید - ، ارزشها - چه چیز راهنمای عمل شماست - ، تصورات - تصور شما از آینده چیست - ، اهداف - چه چیز ، چه وقت ، کجا ، چطور و چرا انجام میدهید - ،نقشها - شما که هستید - و سیستم و ساختار سازمانی - کاری که شما انجام می دهید چطور مورد حمایت قرار می گیرد - مشخص میشود.

3.    جایگزین کردن تیم های خود گردان به جای سلسه مراتبها  : هرگاه گروهی از کارکنان با مسئولیتهای ویژه برای فرایند کار و تولید انتخاب می شوند، از شروع تا پایان کار برنامه ریزی و اجرا می کنند، همه چیز را مدیریت میکنند و مسئولیت را به صورت مساوی و عادلانه تقسیم می کنند . مزیت تیم های خودگردان در فراهم کردن رضایت شغلی ، تغییر نگرش ، تعهد کاری ، برقراری ارتباط بهتر میان کارکنان و مدیران ، اثربخشی بیشتر فرایندهای تصمیم گیری ، بهبود و پیشرفت عملیات ، کاهش هزینه ها و بهره وری سازمان خلاصه میشود.

استراتژی های توانمند سازی

وظیفه رهبران سازمان فراهم ساختن تسهیلاتی جهت پیاده سازی استراتژی توانمند سازی است  . این استراتژی ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم موجب تغییر نگرش و رفتار کارکنان می شوند و زمینه را برای تربیت نیروی متخصص و توانمند مهیا می سازند  . با توجه به هدف و فلسفه وجودی سازمانها، ویژگیهای سازمان و کارکنان و نقشهای آنان می توان به پیاده سازی انواع استراتژی ها پرداخت.    
.1استراتژی  افزایش آگاهی جمعی از طریق داستانگویی :    
هرگاه کارکنان مسئولیت حل مشکلات خود را بر عهده گیرند، مستعد تلاش در جهت بهبود زندگی فردی و سازمانی خود هستند  . رویکرد داستانگویی به عنوان عامل ضروری توانمند سازی موجب تقویت تلاشهای مبتنی بر همکاری می شود. راپاپورت 1995 - بحث می کند که وقتی افراد قصه همکاری خود را کشف و یا خلق می کنند و یا انعکاس می دهند در حقیقت داستان زندگی خودشان را در سازمان به شیوه های مثبت بیان می کنند. پذیرش شرح کارکنان از مشکلات و شناسایی تواناییهایشان از عناصر مهم رویکرد توانمند سازی در عمل است . کارکنان از طریق مشارکت در گروههای کوچک به شرح داستان فردی خود در رابطه با وظایفشان و یا تجربیاتشان که در هر ماه برای آنها اتفاق افتاده است می پردازند و از این طریق درباره مسائل و مشکلات خودشان به تفکر و گفتگو می پردازند .

راهکارهای توانمندسازی زنان

صاحبنظران تعاریف گوناگونی برای توانمندسازی زنان ارایه می دهند . به عنوان نمونه ، خانم دکتر شادی طلب در کتاب ”توسعه و چالش های زنان ایران، “ آورده است که ”توانمندسازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواسته های خود را بدهد ". اصولاً توانمندسازی زنان از دو طریق میسر می شود : اول، حذف عواملی که مانع فعالیت زنان می شود و دوم، افزایش توانایی و قابلیت آنان. سارا لانگه، یکی از نظریه پردازان در امور زنان، معتقد است که برای توانمندسازی زنان باید پنج مرحله را که به ترتیب شامل ر فاه، دسترسی، آگاهی، مشارکت و کنترل می باشد، طی کرد.

البته امروزه اتخاذ سیاست های دیگری علاوه بر آموزش نیز می تواند در توانمندسازی زنان مؤثر باشد . مسایلی از قبیل رفع تبعیض در بازار کار، دسترسی یکسان به منابع مالی، برخورداری از حق مالکیت قانونی، مشارکت احتما لی نهادهای دیگر در نگهداری کودکان و تقسیم کار در منز ل می تواند امنیت مالی و پویایی اجتماعی زنان را افزایش دهد . علاوه بر توانمندی و پویایی اجتماعی، سلامت زنان برای ایفای نقش خویش در مقام مادر و مدیر خانه، یکی دیگر از عواملی است که در توانمندسازی زنان مؤثر ا ست. بنابراین، اتخاذ راهبردهایی برای حفظ سلامت زنان به ویژه در دوران پس از بلوغ، ضروری است . در عین حال، باید به نیازهای فرهنگی زنان توجه کرد.

دلیل اصلی پایین بودن سهم درآمدی زنان در ایران، پایین بودن نرخ مشارکت آنان حتی در مقایسه با کشورهای در حال توسعه مان ند عراق، عربستان، پاکستان و امثالهم است که پایین ترین نرخ های مشرکت زنان را در سطح دنیا دارا می باشند . البته عوامل چون قوانین ارث، تبعیض در دستیابی به مناصب بالاتر شغلی و درآمدی، حجم زیاد زنان کارکن فامیلی بدون مزد و دسترسی کمتر به انواع سرمایه و اعتبارت، در پایین بودن سهم درآمدی، بدون تأثیر نبوده است1 آموزش :شا دی به توان گفت که آموزش اصلی ترین مؤلفه ای است که با دی در زمینه ی توانمندسازی زنان مورد توجه قرارگیرد.در زمینه ی آموزش راه حل های جد دیی به وسیله ی متفکران وبرنامه ریزان تحت عنوان سیستم های آموزش آزاد برای سوادآموزی بزرگسالان وفعالیت های غیررسمی باملاحظه نیازها ی آموزشی طولانی روستائیان به خصوص زنان در نظر گرفته شده است . در توانمندسازی زنان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید