بخشی از مقاله

چکیده

امنیت غذایی پیوسته بعنوان هدف اصلی سیاست های توسعه و دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه ای همواره بعنوان یکی از محورهای اصلی توسعه و زیر ساخت مهم پرورش نسل های آینده کشورمورد تأیید بوده است.امنیت غذایی پایدار مستلزم عرضه کافی موادغذایی در سطح کلان و توزیع عادلانه به منظور دست یابی همه به آن می باشد در این زمینه توسعه روستایی راهبردی است به منظور بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساکنین روستا تعریف شده و به عنوان یکی از راهبردها و استراتژیهای مهم جهت بهبود امنیت غذایی در سطح جوامع روستایی مطرح میباشد بدیهی است تا زمانی که توسعه روستایی محقق نشود به امنیت غذایی و توسعه کشاورزی که یکی دیگر از استراتژیهای بهبود امنیت غذایی میباشد خدشه وارد خواهد شد و به چشم انداز 1404 کشور دستیابی به امنیت غذایی پایدار فاصله خواهیم گرفت.

لذا بررسی نقش توسعه روستایی در بهبود امنیت غذایی به عنوان یکی از ضرورتهای مهم قرن بیست و یک از اهمیت والایی برخوردار است لذا این پژوهش با این هدف و با رویکرد مرور مطالعات کتابخانهای و اسنادی به پژوهش میپردازد و در نهایت به منظور ارتقاء امنیت غذایی در سطح جامعه روستایی به برنامهریزان و مدیران عالی توسعه روستایی پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت ارائه خواهد شد.

مقدمه

میزان زیاد فقر را در کشورهای در حال توسعه نمی توان فقط با ذکر این که میزان درآمد سالانه در این کشورها خیلی پایین تر از میزان درآمد در کشورهای توسعه یافته است، بیان کرد. بلکه باید حداقل دو عامل یا دو ویژگی دیگر از توسعه نیافتگی را در نظر گرفت. این دو ویژگی عبارتند از: ویژگی های داخلی و خارجی. در باب ویژگی های داخلی این کشورها باید به مساله توزیع در آمدها اشاره کرد. شکی نیست که نابرابری در تمام کشورها وجود دارد، اما نابرابری در میان گروهای فقیر و ثروتمند در کشورهای توسعه نیافته به مراتب از نابرابری در کشورهای ثروتمند بیشتر است؟

عامل بیرونی که باید به خاطر داشت این است که در مقایسه با کشورهای پیشرفته، اکثر کشورهای در حال توسعه از رشد بطئی درآمد سرانه برخوردارند - ازکیا،× . - 1365 نقش تولیدی روستا جهت حصول به امنیت غذایی، مساعدت به بخش صنعت و نیز نقش صادرات غیر نفتی روستا در تولید ناخالص کشور و ایجاد فرصت های شغلی در ابعاد مکانی از جمله آثار مناطق روستایی در توسعه ملی کشور است . در سال های اخیر نیز توسعه صنعت گردشگری روستایی بویژه در کشورهای توسعه یافته، عامل اساسی در فرایند توسعه روستایی و تحقق اهداف توسعه ملی بوده است. 

روش شناسی پژوهش

در این پژوهش با بهرهگیری از اسناد کتابخانهای و نتایج تحقیقات داخلی و خارجی در زمینه توسعه روستایی و اثر آن بر امنیت غذایی اطلاعاتی جمعآوری و آماده شده و سعی شده مزایا و معایب آن تشریح و بررسی شود تا بتوان با شناخت بیشتر این موانع در جهت رفع آنها گامی بلند برداشت.

بحث

کشور ایران با توجه به زمینه های مناسب کشاورزی و تنوع اقلیم و به تبع آن محصولات کشاورزی در صورت استفاده از تکنولوژی و مکانیزاسیون کشاورزی و حتی استفاده از ضایعات میتواند در تامین امنیت غذایی نقش ایفا کند. هر جا بحث از کشاورزی میشود باید مدرن و مکانیزه باشد. در غیر این صورت با کشاورزی سنتی امنیت ایجاد نخواهد شد. لذا با مکانیزاسیون کشاورزی مراحل کاشت، داشت و برداشت ارتقا بهره وری حاصل میشود. و استفاده از تکنولوژی جدید فرایندهای تبدیل و تکمیل مواد غذایی ارزش افزوده ایجاد و استفاده از ضایعات کشاورزی در تولید محصولات صنعتی - تولید کانال های ساختمانی از کاه و پسماند های کشاورزی تولید مکمل های دام و طیور از چوب ذرت و یا تولید خوراک دام از کنجاله دانه های روغنی - کشاورزی کشور اقتصادی و رقابت پذیر با سایر کشورها خواهد شد.

نقش روستاها و مناطق محروم در تولید غذا

بیش از 90درصد تولید غذا در کشور در مناطق روستایی و اکثراٌ محروم انجام می پذیرد. بنابراین توسعه این مناطق ار اهم امورات در جهت تولید پایدار مواد غذایی می باشد که خود منجر به کاهش فقر در این نواحی, کاهش آسیب پذیری روستاییان و تضمین استفاده پایدار و بهینه از منابع تولید می شود. با نظر به اهداف فوق اجرای برنامه هایی در جهت گسترش طرحهای ملی فقرزدایی، توسعه پایدار، توسعه محلی و اجتماعی با رویکرد توانمند سازی برای افزایش دسترسی به منابع تولید بخصوص زمین و آب، خدمات و موسسات عمومی، فرصتهای شغلی، آموزش و پرورش، بهداشت، توسعه زیر ساختها بمنظور حمایت از کشاورزی و توسعه روستایی ایجاد اشتغال و گسترش فعالیتهای اقتصادی با ارائه کمکهای فنی و آموزشی، تسهیلات اعتباری، لزوم کاربرد راهکارهای عملی در دسترسی به کشاورزی پایدار و حفظ زیست بومها ضروری به نظر می رسد در این میان باید به زمین به عنوان یکی از اصلی ترین پایه های تولید و میراثی گرانبها از گذشته و سرمایه ای برای آیندگان توجه خاص داشت و از تبدیل کاربری آن تا حد امکان ممانعت بعمل آورد، چرا که روش های تولید را می توان تا حدی اصلاح گرداند اما با از بین رفتن زمین های کشاورزی بعنوان بستر تولید و تغییرماهیت آن راه برگشتی وجود نخواهد داشت؟ 

نقش کشاورزی در توسعه مناطق محروم

بخش کشاورزی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بخش غالب اقتصاد ملی است. این بخش عموماً 45 تا 90 درصد از کل تولید ملی و حدود 60 الی 95 درصد از کل اشتغال این کشورها را تشکیل می دهد. همچنین در ایران بیش از 80 درصد منابع پایه تولید - آب , خاک و منابع طبیعی - کشور در حیطه فعالیتهای روستاییان مورد استفاده قرار می گیرد - رنجبر1384 و محسنی . - 1385 لذا رشد و توسعه اقتصادی این کشورها ارتباط نزدیکی با توسعه کلی بخش کشاورزی دارد. به بیانی دیگر توسعه کشاورزی در چارچوب توسعه ملی یک کشور مورد بحث قرار می گیرید و بعنوان یک بخش اقتصادی مهم، نقش حیاتی در توسعه ملی ایفا می کند.

در بخش سنتی که عمدتاٌ بخش کشاورزی را شامل می شود، تراکم جمعیت و دوری از جاده پیشرفت، باعث پایین آمدن بهره وری می شود، با نزول کشاورزی، نیروی کار زیادی از زمین رانده شده و کارگران این بخش بصورت بیکاران پنهان درمی آیند که هیچگونه قدرت خرید ندارند و بدین ترتیب سیل مهاجرت به مناطق شهری و بدنبال آن کاهش تولید و افزایش وابستگی به واردات و بروز مشاغل کاذب و تبعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بوجود می آورد.

بنابراین منطقی بنظر می رسدکه برنامه های توسعه بنحوی تهیه و تدوین شود که توسعه بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشها در این مناطق در اولویت قرار گرفته و مورد توجه و تاکید بیشتری باشد. از برتری های توسعه اقتصادی از نظر بخش کشاورزی می توان به سرمایه گذاری کمتر، بازدهی زودتر و اشتغال بیشتر با هزینه کمتر نسبت به سایر بخش های اقتصادی اشاره کرد. تنوع اقلیمی کشور نیز به بهره برداران این اجازه را می دهد که در تولید محصولات مختلف با کیفیت بالاتر به فعالیت بپردازند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید