بخشی از مقاله
چکیده - طبق اصل معماری پایدار؛ساختمان جزیی کوچک ازطبیعت پیرامونی ست وبایدبعنوان بخشی ازاکوسیستم در چرخه حیات باشد.واژه های معماری پایدار، معماری سبز،معماری اکولوژیکی ویامعماری زیست محیطی همگی دارای مفهوم یکسان ودارای یک هدف مشترک هستند و برمعماری همسازبا محیط زیست دلالت دارند.هدف این معماری،ایجادتعادلی پایدار بین طبیعت،موجودات زنده و محیط مصنوع است.
نقطه شروع مفهوم توسعه پایدار،دستیابی به هدف تلفیق مسایل زیست محیطی باسیاستگذاری اقتصادی است واقتصادسبز،ادغام ملاحظات اکولوژیکی باسیاستگذاری اقتصادی میباشد اما ابعاد مختلف توسعه پایدارموجب تعارض صلاحیت دولت باشهرداری گردیده.ازآنجاکه منابع قوانین شهری: قانون شهرداری،مصوبات شورایعالی شهرسازی ومصوبات سایردستگاههاست دراین پژوهش ازمیان مصوبات سایردستگاهها،ماده15مکررقانون حفاظت ازجنگلها ازمنظر یک وظیفه مشترک بین شهرداریها و وزارت کشاورزی بررسی شد.
-1 مقدمه
از یک سو اصل معماری پایدار بر این نکته استوار است که ساختمان جزیی کوچک از طبیعت پیرامونی است و باید بعنوان بخشی از اکوسیستم عمل کند و در چرخه حیات قرار گیرد. واژه های معماری پایدار، معماری سبز، معماری اکولوژیکی و یا معماری زیست محیطی همگی دارای مفهوم یکسان و دارای یک هدف مشترک هستند و بر معماری همساز با محیط زیست دلالت دارند . هدف این معماری، ایجاد تعادلی پایدار و سازمان یافته بین طبیعت ، موجودات زنده و محیط مصنوع است .[1]
از سوی دیگر نقطه شروع مفهوم توسعه پایدار، دستیابی به هدف تلفیق مسایل زیست محیطی با سیاستگذاری اقتصادی است. در واقع اقتصاد سبز، ادغام ملاحظات اکولوژیکی با سیاست گذاری اقتصادی میباشد.غیرقابل تفکیک بودن اهداف محیط زیستی ، اجتماعی و اقتصادی ، هسته مرکزی توسعه پایدار است اما ابعاد مختلف توسعه پایدار در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی موجب تعارض صلاحیت سازمان های دولتی و موسسات عمومی غیر دولتی مثل شهرداریها و NGO ها و .. گردیده است.
منابع قوانین شهری شامل قانون شهرداری مصوب 1334 و مجموعه مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری و مصوبات سایر دستگاه ها است .[2] در این رابطه، قانون شهرداری مهمترین منبع حقوق شهری است. صرفنظر از تفاوت مفاهیم حقوق شهری و حقوق شهروندی ، این قانون ناظر بر روابط بین ساکنین شهر با شهرداری است و با توجه به این مهم که شهرداری در رابطه با ساکنین شهر این قانون را نسبت به شهروندان - انسان - اعمال مینماید، به تبع آن میتوان اینگونه برداشت نمود که حقوق محیط زیست شهری در رابطه مستقیم با عوامل انسانی و زندگی انسان است در صورتیکه در قوانین محیط زیست طبیعی و جنگل و مراتع، منابع غیرانسانی که عمدتاً خارج از محدوده سکونت شهری و یا در حوزه روستایی است مورد توجه قانون گذار قرار میگیرند.
از اینرو نویسنده از میان مصوبات سایر دستگاهها در راستای توسعه پایدار و معماری سبز باهدف ایجاد تعادل پایدار و سازمان یافته بین طبیعت ، موجودات زنده و محیط مصنوع در دو حوزه شهری و روستایی، ماده 15 مکرر قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها 1346 را از منظر یک وظیفه مشترک بین شهرداریها و وزارت کشاورزی مورد بحث و اختلاف قرار داده است. اختلافی که توسط دیوان عالی کشور بعد از مصوبه مهرماه 1358 شورای انقلاب ،منتهی به صدور رأی وحدت رویه به نفع شهرداریها در سال 1366 گردیده اما در عمل رویههایی با تصویب قوانین و دستورالعملهای اجرایی ناسخ و منسوخ در سازمان دامپزشکی از سال 1382شکل گرفته که نویسنده معتقد است محل وصول و محل مصرف عوارض مضاعف نظارت فنی-بهداشتی از عوارض نظارت شرعی میبایست به استناد رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور در راستای اهداف توسعه پایدار و معماری سبز به نفع شهرداریها و منابعی طبیعی از یکدیگر تمیز داده شود.
-2 مفاهیم شهرسازی، معماری و طراحی شهری و ارتباط آن با اقتصاد و سایر عوامل
برای شهر ساز امروز، مسائل شهر نه تنها از جنبه بصری و معماری آن مطرح است؛ بلکه عوامل اقتصادی و اجتماعی که در تشکیل این مسائل نقشی موثر دارند، در درک صحیح آن ها، بسیار اساسی است. این تصور دیرین و فرسوده که با توجه به جنبه بصری شهر می توان بر مسائل آن چیرگی یافت ، یا حتی راه حلی بر آن ها پژوهش کرد،هم ناقص است و هم آمیخته به اشتباه . ناقص است، بدین دلیل که فقط قسمتی از عوامل موثر در ساختمان شهر را مورد توجه قرار می دهد: اهمیت سلامت روابط اقتصادی و اجتماعی شهر، در مقصودی که بر شهر و شهرنشینی مترتب است به هیچ روی از اهمیت صور بصری آن کمتر نیست.
اشتباه است زیرا به جای علت، معلول را مورد نظر قرار می دهد. این راست است که مظاهر بصری شهر در زندگی آن نقشی اساسی دارند؛ اما این مظاهر خود، در بسیاری موارد معلول عوامل اقتصادی و روابط اجتماعی موجود در شهراند. تاثیر نا مطلوب این نقش و اشتباه، جبران ناپذیر است و بی تردید خود بر مشکلات شهر ها افزوده و می افزاید. برخی از دلائل عدم موفقیت شهرسازی امروز را نیز باید منسوب به این تصور ناقص و اشتباه، جبران ناپذیر دانست . در این جا بی مناسبت نیست اشاره کنیم که پاره ای از اصلاحات مربوط به شهر، در فارسی هنوز ترجمه نشده اند. یا به درستی ترجمه نشده اند و معادلی در زبان ما ندارند.
مشکل این است که در زبان فارسی هم urban design و هم city planning را به شهر سازی ترجمه کرده ایم. صرفنظر از بحث لغوی که این اشاره ممکن است به وجود آورد که به عمد در ای مقاله از آن دوری می جوئیم، و صرفنظر از قرابت نزدیک که این دو با یکدیگر دارند؛ اما در اصطلاح - - شهرسازی - - که اکنون در ایران متداول است و محتملا می توان آن را برای urban design ترجمه مناسبی فرض کرد، واژه planning، برنامه ریزی، مفقود است و شهرسازیی که فاقد برنامه و برنامه ای و بدون توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی طرح شده باشد، بی ارزش، سطحی و ناقص است.
لازم است تاکید کنیم که ابداع واژه های تازه، چاره ای برای کار نیست و به حقیقت باید - - شهر سازی - - ، با برنامه ریزی شهری همراه باشد. غرض از این اشاره، عطف توجه به تصوری اساسی و جامع از شهرسازی است که واژه ای تازه که واجد معنی کامل این تصور باشد ممکن است در ایجاد آن موثر افتد. اما در توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی و تاکید بر آن ها در مطالعات شهر سازی و در طرح برنامه های شهری، در اساس، این نکات را باید مرعی داشت: نخست آن که مطالعات اقتصادی و اجتماعی نباید هدف قرار گیرد و تاکید بر آن ها خارج از اندازه باشد. فی المثل، اگر در طرح یک برنامه شهری، سوال نخستین تعیین کشش های اقتصادی این شهر یا و یا تشخیص قوه جاذبه اجتماعی آن باشد، سوال دوم و اساسی تر آن است که باید چگونه به نفع سلامت شهر و به نفع زندگی بر این کشش و یا جاذبه مسلط شد و یا آن را در چه راهی رهنمون گشت.
در مغرب زمین بی سابقه نیست، ولی در کشورهای در حال توسعه خاوری، گرایش های آشکار نشان می دهد که انبوه مطالعات اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد، بی آنکه به راستی نتیجه ای حاصل آید. در این جا بحث بر آن نیست که چه عواملی باعث بی نتیجگی مطالعات اقتصادی و اجتماعی می شوند؛ حتی می توان یک قدم بالا تر گذاشت و فرض کرد که این اقدامات از جنبه علمی واجد ارزش باشند و اگر به عمل در نیآیند و صورت تحقق نگیرند، در عرصه تحقیق قابل اعتنا باشند و چراغی فرا راه مطالعات بعدی بگشایند.
اما برای اقدامات شهرسازی تا آن جا میتوانند مفید باشند که رابطه بین آنان و بافت و ساختمان شهر آشکار باشد و هدف فدای وسیله نگشته باشد. چنان که گفتیم تا مبانی اقتصادی و عوامل اجتماعی شهر از سلامت برخوردار نباشند، صور بصری و مظاهر معماری آن، ظاهری و فاقد رابطه با آن خواهد بود که غرض اساسی و نخستین شهرسازی باید ایجاد این رابطه - رابطه بین زندگی و شهر باشد؛ اما سلامت اقتصادی و اجتماعی صرف، شهرسازی بی عیب و نقص را ضمانت نمی کند. هم مظاهر بصری شهر هم رابطه ای بین عوامل مختلف شهر باید بوجود آید، یعنی .[3]
-3مراحل تکامل طراحی شهری
قبل از پرداختن به مراحل تکامل طراحی شهری ابتدا مولفه های سازنده طراحی شهری بررسی می گردد. کیفیت طراحی شهری بر اساس چهار مولفه سازنده به ترتیب زیر مورد توجه قرار خواهد گرفت:
الف- مولفه زیبا شناختی - عینی - ؛
ب- مولفه زیبا شناختی - ذهنی-ادراکی - ؛
ج- مولفه عملکردی؛ د- مولفه زیست محیطی؛
طراحی شهری از تولد تا بلوغ شامل مراحل زیر می باشد:
الف - دوران جنینی طراحی شهری
طراحی شهری را تا پیش از تولد رسمی آن، یعنی تا پیش از گشایش اولین دوره دانشگاهی این رشته در 1960 میلادی، باید در دوران جنینی تلقی نمود. از این رو، شاید کاربرد عنوان "پیش طراحی شهری" - PRE- URBAN DESIGN - در مورد مجموعه فعالیت های این دوران موجه تر از عنوان طراحی شهری باشد.
ب - دوران نوزادی طراحی شهری
در پی تاسیس دوره آموزشی "Urban Design" در سال 1960 میلادی در دانشگاه هاروارد، طراحی شهری به عنوان یک رشته دانشگاهی تولد یافت. گرچه دوران نوزادی طراحی شهری را باید مصادف با دهه 1960 میلادی دانست، اما این دوره تا دهه 1970 میلادی نیز، البته با شدت و وسعت کمتر، تداوم می یابد.
ج - دوران کودکی طراحی شهری در حالی که دغدغه اصلی طراحی شهری در دوره پیشین به مبحث فرم محدود می گردید، در این دوره مبحث عملکرد نیز به دایره دغدغه های این رشته وارد می شود. دوران کودکی طراحی شهری اوج خود را در دهه 1970 میلادی سپری می کند. از الگوی مسلط طراحی شهری در این دوره میتوان با عنوان " طراحی شهری عملکرد گرا" - Functionlist urban - design نام دارد.
د - دوران نوجوانی طراحی شهری
چهارمین مرحله تکامل طراحی شهری را می توان دوره نوجوانی آن نامید. در این مرحله، توجه به تجربه انسانی فضای شهری و ابعاد ادراکی آن به مفهوم طراحی شهری وارد می گردد. در این مرحله در کنار ابعاد عینی و کالبدی فضای شهری، به معانی نهفته در آن و وجوه ادراک شونده آن نیز اهمیت داده می شود. به دنبال اثبات اهمیت تجربه انسانی فضا، مبحث مشارکت شهروندان و در نظر گرفتن نیاز های گوناگون گروه های جمعیتی متفاوت نیز در دستور کار طراحی شهری قرار می گیرد.
ه - دوران بلوغ طراحی شهری
مرحله متاخر طراحی شهری، که از اواخر دهه 1980 میلادی آغاز و در دهد 1990 اوج یافته و در هزاره سوم میلادی نیز همچنان به شکل فزاینده ای تداوم می یابد را باید دوران بلوغ این رشته دانست. طی این مرحله، به دنبال طرح مسائل جدی زیست محیطی، نظیر افزایش انواع آلودگی ها، افزایش دمای کره ی زمین و نابودی منابع طبیعی، مبحث "توسعه پایدار" از سال 1987 میلادی به طور رسمی در دستور کار سازمان ملل قرار می گیرد.
در همین راستا، طراحان شهری، ملاحظات زیست محیطی و الزامات توسعه پایدار را به شکل گسترده ای مورد توجه قرار می دهند. با افزوده شدن ملاحظات زیست محیطی به مجموعه دغدغه های طراحی شهری، این رشته عملا به دوران بلوغ و پیشرفته ترین مرحله تکامل خود پای می نهد. وجه تمایز تعاریف طراحی شهری در این دوره با تعاریف مراحل پیشین، حضور دغدغه های زیست محیطی در این دوره است.