بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر ناشی از این دغدغه ذهنی به وجود آمد که درکشور اسلامی مانند ایران که معتقد به سیره نبوی و علوی است و میخواهد به جامعه مهدوی عصر ظهور برسد باید چگونه باشد؟ امروزه در جامعه ایران وقتی ریشه بسیاری از مشکلات و مسائل و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کنکاش میگردد به این نتیجه رسیده میشود که بیتوجهی به احکام و دستورات اسلام و جایگزین کردن فرامین خداوند با فرهنگ وتفکرات غربی به عنوان مدرن شدن و روشن فکرمآبی چه شکافها و اشکالات جدی را ایجاد نموده است.
در این مقاله به این سؤال پاسخ میدهد که جامعه آرمانی اسلام کدام است؟ چرا جامعه امروز ایران درگیر این مشکلات عدیده فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی است؟ راهحل چیست؟ فرضیه مقاله حاضر بر این مسئله استوار است که با بررسی روند چنددهه گذشته میتوان پی برد که مدرنیزاسیون جامعه و ورود مظاهر مدرنیته همراه بافرهنگ وارداتی غربی که امروزه بوسیله اینترنت و شبکههای ماهوارهای با اسم روشنفکری فرهنگ دینی مردم رامورد هجوم قرار میدهند و جامعه ایران را به همان بحرانها ومشکلات جوامع غربی یک به یک مبتلا مینمایند.
راه نجات و راهکار واقعی بحرانهای اجتماعی و فرهنگی کشور تطبیق وسازگاری مظاهر مدرنیته با فرهنگ بومی ملی و اسلامی است. نمیتوان درهای کشور را به روی دنیا بست اما باید در ورود و استفاده از تکنولوژی روز دنیا مراقب بود که دچار خودباختگی نشود و با مسائل روز دنیا گزینشی عمل کند. هر آنچه مثبت و پسندیده است را استفاده کند و هر آنچه زشت و ناپسند هست و در عرف و اخلاق و دین و فرهنگ ملی ایرانیان تعارض دارد به کنار بگذارد.
دراین مقاله به دنبال سوابق پژوهشی این موضوع جستجو شد و در بسیاری از کتب و مقالات بیشتر جنبه نقل احادیث و روایات معصومین بیان شده و در بعضی نوشتههای دیگر به جنبههای منفی فرهنگ غرب پرداخته شده است. پژوهش پیشرو از این جهت نو و جدید است که به سیاست گزینشی در مسائل فرهنگی و اجتماعی در فرایند ارتباطات جهانی معتقد است و به صورت جامع همه احادیث دینی را بیان میدارد و هم جنبههای مثبت ومنفی ارتباطات گسترده جهانی رابیان میکند و راهحل منطقی راجهت دستیابی به جامعه آرمانی اسلامی وحل مشکلات اجتماعی و فرهنگی مطابق با شرایط روز را بیان میدارد.
مقدمه:
درموردپیشینه تحقیق وسوابق پژوهش دراین موردمیتوان بیان کردکه نوشته های فراوانی پیرامون احادیث وروایات اسلامی درباره جامعه ارمانی بیان شده است.اما این پژوهش ازاین جهت متفاوت است که مشکلات اجتماعی وفرهنگی جامعه رابیان مینمایدوسپس بااشاره به سخنان معصومین به خصوص پیامبروعلی - ع - به ارائه راهکارهای فرهنگی برای حل مشکلات اجتماعی وفرهنگی امروزجامعه می پردازد.به دلیل مدرنیزاسیون وپیشرفت وتوسعه درکشوروارتباطات گسترده جامعه ایران بادنیاوورودروزانه مظاهرجدیدتری ازفن اوری های روزدنیاباعث تغییرشرایط فکری وفرهنگی جامعه شده است ودربعضی زمینه هامشکلاتی ایجادنموده است که ضرورت این تحقیق است.
هدف تحقیق کمک فکری وارائه راهکارهای عملی برطبق الگوهای دینی است تاهم ارتباطات فراگیری بادنیاحفظ شودچون جامعه ایران علاقه به انزواطلبی وگوشه گیری نداردوضرورتی به انزواطلبی نیست وازطرف دیگرنیازبه حفظ فرهنگ بومی ودینی واخلاقیات جامعه هست تادچارازهم پاشیدگی فرهنگی درسطح فردی وجمعی واجتماعی نشویم واسیبهای بوجودامده رانیزبرطرف یابه حداقل ممکن برسانیم.سوالات این تحقیق ان است که مشکلات جامعه کنونی ایران چیست؟ریشه مشکلات درکجاست؟راهکارهای دینی والگوی سیره نبوی وعلوی چه پاسخی برای حل مشکلات کنونی کشوردرحوزه فرهنگ واجتماع دارد.
دراین خصوص مشکلات کوچک وبزرگی دراین حوزه موجوداست امانویسنده بابرشمردن نمونه وارچندموردکلیدی سعی درعمومیت دادن به راهکاردارد.مشکلات جامعه ایران درفرایندمدرن شدن وتوسعه وگذارازجامعه سنتی به نیمه مدرن ومدرن همراه بامشکلاتی است که به علت وارداتی بودن مظاهرتمدن وتوسعه درکشورهست.توسعه درغرب وورودفن اوری غربی به کشورهمراه باخودفرهنگ غربی راهم اوردوجامعه ایران نیزاکنون به مشکلات فرهنگی واجتماعی درسطح واندازه کمترهمان مشکلات کشورهای غربی دچاراست وتادیرنشده ضرورت داردراهکارهای دینی والگوهای دینی رادرتعاملات باجهان لحاظ نمودوبه بهانه متمدن شدن وروشنفکری بی توجهی به فرهنگ خودی نکنیم.
دراین خصوص ضرورت راهکاربرای حل مشکلات فرهنگی اجتماعی جامعه برهمگان اشکاراست.راهکارپژوهش فعلی تعاملات هدفمندوگزینشی همراه باانتخاب اگاهانه ازفن اوری وتوسعه وپیشرفت منهای جنبه های منفی تمدن غربی ومظاهر وارداتی تمدن غرب .دراین خصوص طی دو فصل مشکلات اجتماعی وفرهنگی به طورگزینشی بیان میشود.سپس روایات واحادیث معصومین درخصوص جامعه ارمانی بیان میگرددودرقسمت نتیجه گیری به جمع بندی وتطبیق راهکارمعصومین برای حل مشکلات کنونی پرداخته می شود.
فصل اول : بررسی مشکلات اصلی وریشه ای جامعه ایران وتعریف پیشرفت وشاخصها
1-1مهمترین چالشهای اجتماعی :
شاید در ابتدا به نظر برسد پاسخ این سوال واضح و ساده است، اما تمام چالشهایی که همه ما میشناسیم چگونه برطرف میشوند و آیا مردم و جامعه ما ظرفیت و گنجایش مواجهه با آن را دارند؟ آیا برای حل یک مشکل فرهنگسازی صورت میگیرد و آیا میتوان به جامعه برای حل مشکلاتش اطمینان کرد؟ حال بایدپرسید،مهمترین مشکلات اجتماعی کشور ما چیست؟
1-1-1بیکاری:مهمترین مسالهای که در حال حاضر درجامعه هست، بحران بیکاری است. بیکاری معضل بزرگ جامعه ما است که به همراه خود پیامدهای ناخوشایندی را برای خانواده و فرد بیکار میآورد؛ مشکلاتی از قبیل فقر اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، افت ارتباطات خانوادگی، مشاجره، خلافکاری و عدم توجه به بنیانهای خانواده. اینها همه مشکلاتی است که فرد بیکار و خانواده او با آن دست به گریبان هستند. این مشکلات باعث میشود درون خانواده با ناهماهنگی و عدم ثبات روبهرو شود که پیوستگی و وابستگی را میان افرادش به بیشترین شکل ممکن کاهش دهد.
از طرفی ما در جامعه خود با فروریختگی ارزشهای جامعه روبهرو هستیم، مشکلی که میتواند به راحتی بنیانهای اصیل یک جامعه را به انحراف بکشاند و آن را از بین ببرد .خانوادهای که از درون پاشیده میشود، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و همین باعث میشود که خودش را رها کند، خودش را از بند اتفاقاتی که باعث پایبندی میشود خلاص کند و ما با بالا رفتن آمار خودکشی در کشور مواجه شویم. بیکاری باعث می شود که فرد زندگی را به هیچ بشمارد چراکه هیچ انگیزهای برای گذران زندگی ندارد.
افرادی که همه تلاش خود را می کنند که زندگی بهتری داشته باشند، وقتی با معضل بیکاری مواجه میشوند دیگر زندگی و آینده برایشان بیاهمیت میشود و در واقع خود را به دست سرنوشتی میسپارند که هیچچیز آن معلوم نیست. فرض را بر این بگذارید که مردی که سرپرست یک خانواده چهارنفره است، بیکار باشد، او باید برای تهیه مایحتاج روزانه زندگی، دست به هرکاری بزند، این ممکن است مشکلات بیشمار و زیادی را برای او ایجاد کند، مشکلاتی که فرد نمیتواند با آن کنار بیاید اما چارهای نیست. - صلواتی، - 71 :1365همین واژه چارهای نیست میتواند آبی روی آتش وجدان فرد باشد و او دست به دزدی، قاچاق و قتل بزند. فردی که بیکار میشود دیگر تعریف درست و جامعی از اوقات فراغت ندارد و نمیتواند مانند آدمهای دیگر برای خودش شرایط ایجاد آرامش را مهیا کند.
بیکاری ریشه ی بسیاری ازمشکلات یک جامعه است. جامعه زمانی میتواند پویا باشد و به رشد اقتصادی دست یابد و از تخلفات اجتماعی پاک شود که افراد در آن شغل داشته باشند و در کنار شغل از نظر کاری حاشیه امن برایشان ایجاد شود؛ حاشیه امنی که همیشه استرس و ترس از دست دادن کارشان را نداشته باشند، این همان دردی است که ریشهکن کردنش جز با فرهنگسازی و همچنین ترمیم پایههای اقتصادی کشور امکانپذیر نخواهد بود.
کشوری که بحران بیکاری خود را بتواند حل کند، قطعا در مهمترین مشکل خود توانسته است با سربلندی بیرون بیاید و این ارزش بزرگی است. ارزش برای جامعهای که جوانهایش برای پیدا کردن یک کار مناسب دست به هر چیزی میزنند تا بتوانند ماهانه برای گذران زندگی خود و خانواده خود مبلغ ناچیزی را دریافت کنند.البته طبق الگوی دینی وتوصیه های مذهبی بایدهرفردمسلمان عامل به کارباشدوبیکاری بسیاری ناپسنداست وطبق سخن پیامبروائمه تلاش برای رزق وروزی حلال کمترازجهاددرراه خدانیست. - توسلی، - 28 :1375
1-1-2خانواده:
مهمترین چالش اجتماعی کشور در سالهای اخیر همانا تزلزل بنیاد خانواده بهویژه در سطوح شهری و بهخصوص در کلانشهرها بوده است. جامعه سالم مجموعهای از خانوادههای سالم است و خانواده تنها یک نهاد اجتماعی صرف نیست، بلکه کانون اصلی رشد و تعالی انسانهاست و میتواند زمینهساز تکامل بشر باشد. در قرآن کریم صریحا به برابری زن و مرد در کانون خانواده اشاره شده است و بر پایه اینکه زن و مرد از جان و نفس یکدیگرند؛ مودت، رحمت، لطف و آسایش را بین آن دو قرار داده است.