بخشی از مقاله

چکیده

حرکت تکاملی جامعه انسانی نیازمند، آرمانی ارزشی بهعنوان غایت فرازمانی و فرامکانی تحول و صیرورت فرد و جامعه است، تا در امتداد ارزشی آن آرمان، مطلوبیتهای زمانی و مکانی در عرصههای مختلف فرهنگ، علم، هنر، سیاست، اقتصاد، امنیت، تعلیم و تربیت، روابط بینالملل و... شناسایی شده و عملکردهای مورد نیاز بر اساس آن مؤلفههای ارزشی راهاندازی شوند. نوشتار حاضر سعی نموده با مراجعه به آموزههای قرآن و عترت^، ابعاد، ساختار و محتوای ارزشی جامعه آرمانی اسلام را شناسایی و تبیین نماید.

از آن جهت که وضعیت اجتماعی یک وضعیت پیوستار است و عرصههای مختلف و متنوع جامعه پیوندی شبکهای با هم دارند سعی شده پیوند ساختاری و طولی و عرضی ارزشهای جامعه آرمانی درک شود تا بدینترتیب، تبیینی یکپارچه و پیوستار از هویت آرمانی جامعه اسلامی به دست آید. این هویت آرمانی، مبین جهات ارزشی جامعهای است که انسان در آن بهسوی تعالی و خلافهاللهی سیر و صیرورت مییابد و مظهر توحید است.

مقدمه

حرکت حیاتی انسان، در انحاء احوال و اطوار و مراتب در بُعد فردی و اجتماعی در حال جریان است. استمرار وجودی انسان همراه است با بروز فعلیتهایی که در فطرت فرد به نحو استعداد نهاده شدهاند و متأثر از فطرت فرد، نهادهای اجتماعی و هویت ساختاری و ارزشی جامعه را شکل میدهند. بدینترتیب، حیات انسان همراه با شکوفندگی است؛ و شکوفایی یعنی ظهور استعدادهای مکتوم در نهاد فرد و به تبع آن جامعه، البته متناسب با شرایط زمینهای اعم از شرایط زمانی و مکانی. در واقع، بستر اجتماعی ظهور استعدادها، فرهنگ است. فرهنگ، هویت اندیشهای، باوری و سلوکی یک قوم است که در هر برهه زمانی خود را در زیست بوم و جغرافیای زیستِ یک قوم جلوهگر میسازد.

همانند هر حرکت دیگری، حرکت حیاتی فرد و جامعه دارای مقصد، بستر، محرﱢک و متحرک است. متحرک حقیقی و اصیل، نفس انسان است؛ از آن جهت که وجودی سیال و رو به تکامل و تعالی دارد. به تبع فرد انسان، جامعه نیز دارای حرکت است؛ چراکه هویتی پیوسته با افراد دارد و در واقع، جامعه هویت اجتماعی افراد است. محرﱢک این حرکت، میل فطری انسان به »خوبتر زیستن« است؛ مفهومی که از آن با لحاظ معانی بعضﴽ متفاوت به تکامل، بهروزی، رفاه، صیانت ذات، شکوفایی، سعادت و تعالی یاد میشود.

این میل سرشته در نهاد انسان است و ازاینرو ریشه در فطرت و غریزه انسانی دارد و هر دو بُعد طبیعی و مابعدالطبیعی وجود انسان را دربرمیگیرد. بستر حرکت حیاتی انسان، همان هویت اجتماعی انسان است؛ از آن جهت که اجتماع، بستر ظهور توانمندیهای افراد انسان است و مهد رشد و شکلگیری شخصیت افراد است. اجتماع، محل سرریز فضائل و رذائل فردی است و علاوه بر آن محل ظهور شکلهای جدیدی از حقایق انسانی است که وابسته به هویت اجتماعی انسان هستند؛ اموری که از آنها به امور اعتباری یاد میشود.

مقصد حرکت حیاتی انسان عبارت است از آن چیزی که باید غایت سیر و صیرورت وجود فرد و جامعه بهسوی آن باشد. چیستی این مقصد مسئلهای بسیار مهم است که هر دستگاه نظری و مکتب بینشی بر اساس مبانی هستیشناختیاش پاسخی خاص بدان میدهد. پرسشهای اساسی که ذیل این مسئله طرح میشوند عبارتاند از این که مقصد سیر و صیروت حیات انسان در بستر تحولات فرد و جامعه چیست؟ این مقصد چگونه درک میشود؟ چگونه حقانیت و وجاهت ارزشی آن اثبات میشود؟ حائز چه مراتبی است؟ و چگونه در نسبت فرد و جامعه محقق میشود؟ آیا فرد انسان فارغ از جامعه خود دارای مقصدی برای زندگی است یا این مقاصد همپوشانی دارند؟ در این نوشتار سعی شده تا حدودی مقصد آرمانی جامعه اسلامی مبتنی بر مبانی نظری و ارزشی معرفت و حکمت اسلامی تبیین شود و سؤالات مطرح شده به اندازهای پاسخ یابند.

بدینترتیب، این نوشتار تلاش دارد مبتنی بر آموزههای قرآنی و روایی، درکی مستدل و نظری از هویت آرمانی جامعه اسلامی ارائه دهد. این درک آرمانی، درکی فرازمانی و فرامکانی از ارزشهای اصیل انسانی است که آموزههای قرآنی و سنت اسلامی آن را به دست میدهند. بدینسان، درک آرمانی حرکت حیانی انسان مسلمان در ابعاد فردی و اجتماعی، الگویی ارزشی را پیش مینهد که در خدمت درک مطلوبیتهای زمانی و مکانی جامعه قرار میگیرد. در واقع، مطلوبیتها مبتنی بر یک الگوی آرمانی است که فهم میشوند، البته در تناسب و تطبیق با شرایط اقلیمی، تاریخی و فرهنگی هر قوم. بدینترتیب، وجود یک برداشت و انگاره از وضعیت آرمانی فرد و جامعه اسلامی، مقدمه هرگونه حرکت توسعهای و پیشرفتی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید