بخشی از مقاله

چکیده

یکی از اصولی که در معارف دینی ما به صورت جدی مد نظر قرار گرفته و بسیاری از علما بر اهمیت آن تکیه دارند مقوله اخلاق است. اخلاق به عناون معیار و شاخصه ای برای شناخت ابعاد انسانی در بسیاری از علوم و شاخه های هنری گسترش یافته است. توجه به هنجارهای اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکل گیری محیط کار و زندگی انسان است. بنابراین رابطه بین معماری، اخلاق اسلامی و هنجارهای اجتماعی ارضاء کننده خواست و نیاز انسان است تا از این طریق در فضای معماری به آرامش برسد.

معماری ایرانی - اسلامی در پیشینه خویش دارای دو نظام کلی آموزش بوده. یکی آموزش سنتی معماری است که ریشه در قرون و اعصار دارد و انتقال اطلاعات به صورت استاد و شاگردی انجام میپذیرفته، دوم نظام آموزشی آکادمیک که در دوره های اخیر بر اساس الگوی مدارس اروپایی است. آموزش معماری در سنت پیشینیان از سرچشمه فرهنگ و درمانگاه آرمانی توأم به اخلاق و فنون بوده است. عنصری که در نظام آکادمیک چندان مورد توجه و اهتمام قرار نگرفته است.

در این مقاله از روند توصیفی - تحلیلی برای جمع آوری برای جمع آوری مطالب استفاده نموده ام و سعی بر آن دارم که در نتیجه به دلیل ماهیت خاص رشته معماری و تاثیر آن در اجتماع و همچنین برای رسیدن به الگوی مناسب معماری معاصر در جامعه اسلامی می بایست ضوابطی را با توجه به گسترش ارزش ها در نظر گرفت که از جمله آن می توان به ادای سوگند نامه معماری برای فارغ التحصیلان و تدوین سر فصل های مخصوص درس اخلاق معماری در دانشگاه اشاره کرد. در این راستا الگو پذیری از اخلاقیات معماری سنتی که پایه و ریشه عمیق در تعالیم دینی ما دارند بسیار مفید میباشد.

مقدمه

آموزش به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار یکی از پر قدرت ترین اهرم های تقویت ارزش های اخلاقی در جوامع می باشد. در حقیقت انسان ها ارزش های اخلاقی را به صورت اکتسابی در محیط خانواده و نظام های آموزشی کسب می نمایند. تجربیات نشان داده است انسان هایی که در نظام های اخلاقی درستی پرورش یافته اند در فضاهای کاری نیز اصول حرفه ای شغلی را رعایت می نمایند چراکه بسیاری از اصول اخلاق کاری از جمله اخلاق مهندسی بر پایه اصول کلی شرافت انسانی می باشد. صداقت و راستگویی، تعهد، حفظ اسرار دیگران، رعایت حقوق و آبروی انسان ها، عدم فساد مالی و غیره اصولی هستند که همه انسان ها چه حرفه ای و چه غیر حرفه ای ملزم به رعایت اند.

معماران از آنجا که می بایست علم، زیبایی شناسی و روان شناسی را توأما به کار گیرند وضعیت یگانه و ممتازی دارند. آن ها می توانند در بهره وری یا تخریب سرمایه های مادی و معنوی جامعه بسیار مؤثر باشند. ساختمان های طرح شده توسط معمار علاوه بر تاثیرات زیست محیطی بر روح، روان، عادت ها و فرهنگ مردم تاثیر بسیاری دارد و به بیان دیگر میشود گفت انسان های خوب فضاهای خوب طراحی میکنند و فضاهای خوب انسان های نیک سرشت را در کالبد خود پرورش میدهند.

در نظام آموزشی معماری سنتی به صورت استاد و شاگردی بسیاری از اساسی ترین اصول اخلاقی از استاد به شاگرد منتقل می شد. استادان معماری هر کسی را به شاگردی نمی پذیرفتند و در موارد بسیاری شاگرد را به خوبی برمیگزیدند. علاوه بر این، طراح و سازنده بنا یک شخص بود این مسئله نیز در پرورش روح و تفکر درست معماران قدیمی تاثیر خاصی داشت. راسکین در این باره نوشت: این روزها همیشه در فکر جدا کردن بدن از فکر هستیم، میخواهیم یکی همیشه فکر کند و دیگری همیشه کار کند. در حالی که تفکر فقط با کار، سالم میماند و کار فقط با تفکر میتواند با رضایت و درستی انجام شود.

با بروز و ظهور مدرنیسم و انقلاب صنعتی تغییرات آشکاری در نظام آموزش معماری به وجود آمد. نظام های اموزش آکادمیک معماری، رابطه معنوی و تاثیر اخلاقی استادان معمار را بر دانشجویان کمرنگ تر نمود. معماری نوین به واسطه پیشرفت علم و فناوری به منصه ظهور رسیده بود اما روش های آموزش این نوع معماری و همچنین روش های اخلاقی آن تدوین نگشته بود. علاوه بر این بر خلاف معماری سنتی، استادان دانشگاه به صورت نظری و نه در کارگاه به آموزش معماری میپرداختند و تعداد شاگردان در مقایسه با شیوه سنتی افزایش چمگیری یافته بود. این امر الگوگیری از اخلاقیات استادان توسط دانشجویان را سخت تر می کرد و از سوی دیگر، التزام به بعضی از جنبه های اخلاقی معماری در میان استادان دانشگاهها مانند معماران سنتی نبود.

معماری به سبب ماهیت خاص، ارتباط و تاثیر همه جانبه محیط و فضای طراحی شده توسط معمار بر روح، روان و فرهنگ مردم و جامعه تاثیر مستقیم دارد و یکی از اساسی ترین حرفه های مرتبط و درگیر با مفاهیم اخلاقی است. همچنین با توجه به اینکه درصدی از جامعه را معماران تشکیل میدهند، عادت به رعایت قواعد اخلاق معماری بر گسترش اخلاق در کل جامعه تاثیر بسزایی دارد. اخلاق ریشه در تمامی کارها و اندیشه های انسانی دارد و به سبب اهمیت آن در تمامی اصول معماری سنتی میتوان تاثیر آن را استنباط کرد.

در گذشته اصول معماری به همراه دانش و بینش به صورت سینه به سینه، از استاد به شاگرد منتقل میشد که این آموزش ها همراه با تعالیم و آموزه های دینی و اخلاقی را میتوان از رساله معماریه، اخلاق حرفمعماری، فتوت نامه اصناف و دیگر اسناد و نوشته ها دریافت نمود. رفتار انسان ها، خودآگاه یا ناخودآگاه تجلی ایده ها و ایده آل ها یا به عبارتی اندیشه ها و اعتقادات آنان در خلق اثر معماری بوده است؛ که ویژگی :هنر اسلامی که همانا سازگار بودن این حرفه و هنر با روح اسلام یعنی همان توحید است را به همراه داشته است " - ندیمی ه. ٌَُْ، ُِّ - . ویژگی های اخلاقی و معنوی حاکم بر اموزه های معماری سنتی را میتوان به عنوان الگویی برای تدوین اصول اخلاقی و معنوی اسلامی در حرفه معماری دانست و این موضوع دارای بیشترین تاثیرات در جامعه اسلامی خواهد بود.

اخلاق در معماری سنتی، تبیین کننده ی مسئولیت های اخلاقی اهل این حرفه و هنر در چهار بعد زیر است: الف - بعد فردی. به عنوان یک انسان مسلمان. ب - بعد خانوادگی، به عنوان نان آور خانواده و تعلیم دهنده فرزندان. ج - بعد شغلی، به عنوان صاحب هنر. د - بعد اجتماعی، به عنوان عضوی از جامعه بزرگ اهل خدمت و صناعت کشور با آرمان های بلند ملی و دینی. " چنین حرفه ای، بیش از هر چیز به سودمندی معنوی اثر و مسئولیت در برابر سنت اجتماعی، تاریخی، طبیعی و کانون همه آن ها یعنی ذات باری تعالی می اندیشد " - نقره کار و همکاران ٌَََ، ٌُ - . معماری سنتی سعی در آن داشته است که معنا را در خود مجسم کند. تلاش معمار بر این بوده است تا صفات انسانی را در بنا به صورت وجودی با حیات و جاودانه متجلی سازد.

اندرونی و خلوتگاه بیرونی جایگاه شوکت است؛ آسایش را از ساکنان دور نمیکند؛ آرامش ماندگار هدیه میدهد؛ حریم عمومی و خصوصی مشخص و واضح است؛ التزام و اعتقاد بر اینکه دیگران هم حقی دارند و دیگر موارد رعایت شده در اصول اخلاقی معماری گذشته که همه شواهد و مدارکی اذعان بر نمود اخلاق گرائی معماری گذشته دارند. " زمانی بود که استاد شاگردش را انتخاب میکرد؛ اگر اهلش بود! اهلش بدن هزاران معنی دارد که اصول اخلاقی یکی از وجه های بسیار مهم آن است".

آموزش معماری و اخلاق:

متاسفانه امروزه، آنچه در حیطه اخلاق شخص هنر آموز قرار می گیرد، ربطی به آموزش و کار حرفه ای او ندارد. در نظام آموزش هنر، کار ی با تربیت اخلاقی طالبان هنر ندارند. در عالم حرفه ن یز، نه سپردن کار به اهل فن و هنر با اخلاق یات او ارتباطی دارد، نه به مناسبات هنرمند با تشکیلات صنفی اش. لیکن در گذشته، تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه ای صورت می گرفت و فرد با همه اعمال زندگی، از جمله آموزش و عمل معمار ی، بار می آمد و صفات اخلاقی خود را شکل م ی داد.

رشد معمار در تشکیلات صنفی به اخلاق و منش فردی و اجتماعی او وابسته بود. مردم نزی معمار خوش سیرت را، خوش نفس و خوش دست و مبارک م ی شمردند. اخلاق نه امر ی عرفی، بلکه امری دینی و لازمه تقرب به خداوند تلقی می شد. با توجه به اندیشه پیوستگی همه ساحات نظام هستی و اعمال آدم ی از امور دن ویی و اخرو ی خصوصا در عالم اسلام، اعتقادی راسخ وجود داست که محصول کار همه فنون متاثر از دل پدیدآورنده آن هاست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید