بخشی از مقاله
چکیده :
با تاسیس حکومت ایلخانی در ایران و با اضمحلال خلافت عباسی تحولات مهمی در سیاست جهانی مسیحی شرق که درگیر جنگهای صلیبی با مسلمانان بودند، ایجاد شد. مسیحیان از خلاء به وجود آمده فرصت طلبانه تلاش نمودند ایلخانان را با سیاست های خود علیه مسلمانان همراه کنند. بر اساس چنین دیدگاهی پژوهش حاضر می کوشد با اتکاء به داده های تاریخی و به روش پزوهش کتابخانه ای به گردآوری، توصیف و تحلیل این تلاش ها بپردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ تسامح و تساهل مغولان نسبت به ادیان دیگر و به ویژه رفتار ملایم و حمایت آمیز مغولان با مسیحیان احساسات و علاقه آنان و تمامی مسیحیان مشرق زمین را نسبت به مغولان برانگیخت. مسیحیان به عنوان یک اقلیت قابل توجه در ایران اهمیت ویژه ای پیدا کردند. از اینرو اقلیت مسیحیت همچون اقلیت های دیگر در پی بدست آوردن امور اجرایی و جایگاه ویژه ای برآمد.
واژه های کلیدی: اقلیت، ایلخانان،مسیحیان، مغولان.
-1 مقدمه
مسیحیت یکی از ادیان است که از روزگار باستان تا به امروز در برخی از شهرهای ایران رواج داشته است.برخی از شاهان ساسانی به دلیل نفوذ همسران مسیحی خود با آنان با مهربانی رفتار می کردند. شاپور اول ساسانی نسبت به مسیحیت با مهربانی رفتار می کرد و خسرو دوم نیز نسبت به نصاری ارمنی خود بیطرفی اختیار می کرد و در همین دوره در ایران کلیساهای زیادی ساخته شد - ویدن گرن، . - 382- 85-90 :1377مسیحیان در دوران اسلامی نیز در برخی از شهرهای ایران حضور داشتند، مؤلف تاریخ طبرستان و رویان و مازندران می نویسد: »در زمان خلافت حضرت علی - ع - قومی در طبرستانمی زیستند به نام بنوناجیه که اینها مرتد گشتند و به نصرانیان پیوستند و ترسا گشتند - «مرعشی،. - 257 : 1333
در نزهه القلوب از حضور مسیحیان در ماکویه از توابع آذربایجان ، ولایت ارزنه الروم و شهر اوجان در آذربایجان سخن به میان آمده است - مستوفی، 71-80-89-95 :1362؛ بیانی، . - 176/1 :1375 کانون های مسیحی ایران عمدتاً در خراسان و آذربایجان تمرکز یافته بودند. آذربایجان و کردستان دو ایالتی بودند که جمعیتهای ارمنی و گرجی نسطوری و یعقوبی در آن سکونت داشتند ، اما درشرق تنها مسیحیان نسطوری حضور داشتند - میلیونه،. - 60:1363هیأتهای تبلیغی مسیحی مغولستان را نیز فراموش نکرده بودند و از قرون قبل از تشکیل حکومت مغول در این منطقه،بخصوص در بین قبایل ساکن در سر حدات چین که مسیحیان بیشتر از آن طریق وارد مغولستان می شدند، دست به تبلیغ زدند.
از اینرو قبل از تشکیل امپراطوری عظیم مغولی برخی از طوایف مانند؛ کرائیت، مسیحی و برخی نیز بودایی شده بودند، همچنین بدلیل همجواری با چین و تاثیر پذیری از فرهنگ آنان آیین کنفوسیوس نیز بر آنها تاثیر گذاشته بود. ایغورها که ادیان مانوی و بودایی را پشت سرگذاشته بودند زودتر از سایر اقوام به مسیحیت گرویدند قپچاقها نیز بدلیل همسایگی با روسیه مسیحی به دین مسیح گرویده بودند. با قدرت گرفتن چنگیزخان و سرکوبی قبایل گوناگون بتدریج مسیحیت در خاندان وی و در نتیجه در قبیله قیات- برحقین راه یافت.به نظر می رسد عقاید مذهبی در میان مغولان چندان ریشه دار نبوده است.
آنان بنابر تعالیم یاسا متقلد هیچ دین و تابع هیچ دولتی نبودند و تنها علما وروحانیون مذاهب مختلف از جمله مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را گرامی می داشتند و هر کدام به میل خویش مذهبی برمی گزیدند؛ برخی متمایل به مذهب اسلام و بعضی مذهب نصارا و گروهی عبادت اصنام را برگزیدند و با تقلید مذاهب، بیشتر از اظهار تعصب دوری می کردند - جوینی، . - 128/1 :1384 به همین دلیل آنها مقاومت را کنار گذاشته و در بخش های مختلف امپراطوری خود، دین پیشرفته تری را از اتباع مغلوب خود می پذیرفتند. اگر چه آیین نسطوری اندک مایه ای از تمدن به ارمغان می آورداما ثابت نشده است که گروندگان به مسیحیت ،اعتقادات شمنی سابق را کاملاً کنار نهاده باشند. همچنین تا آنجا که بر ما روشن شده مسیحیت از خوی جنگاوری ایشان چندان نکاست. شاید بهترباشد که بگوییم ایشان در فرهنگهای دیگر فقط چیزهایی را می گرفتند که بر افزایش شأن و قدرت ایشان تاثیر داشت - دوراکه،. - 42 :1353