بخشی از مقاله
چکیده
آسیب شناسی روانی مسئله ای فراگیر و همگانی است. اما گروههای مختلف یک جامعه از لحاظ دسترسی به امکانات و منابع موجود در آن جامعه ، شرایط شغلی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و غیره نیز متفاوت هستند. چنین عواملی میتواند میزان بروز، نوع و محتوای آسیبشناسی روانی را در بین افراد جامعه تحتتاثیر قرار دهد. در واقع تفاوتهای ذاتی بین گروههای اقلیت و اکثریت میتواند در کنار سایر عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظیر تفاوتهای گسترده در طبقه اجتماعی-اقتصادی، شرایط شغلی و میزان دسترسی به منابع و خدمات گوناگون جامعه، شبکه پیچیدهای از روابط علت و معلولی ایجاد کرده و افراد یک گروه را در معرض خطر اختلال و یا مصون از چنین خطری قرار بدهد.
هرچند تاثیرات اجتماعی و فرهنگی تنها تعیینکننده اختلالات روانی و الگوی استفاده از خدمات درمانی نیستند اما نقش مهمی را در این زمینه ایفا میکنند. در این بین عواملی مانند مهاجرت، تبعیض های اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، نژاد، قومیت، جنسیت و هویت فرهنگی می تواند منجر به ایجاد آسیب های روانی در گروه های اقلیت گردد. در این نوشتار سعی در بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی موثر در آسیب شناسی روانی اختلال های روانی گروه های اقلیت داریم.
مقدمه
آسیبشناسی روانی مسالهای همگانی و فراگیر است که در تمامی جوامع صرفنظر از تبار و قومیت، قالب، سازمان، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن یافت میشود. چنین شرایطی را میتوان محصول زیستشناسی موروثی گونه انسان دانست. با این وجود جوامع مختلف با توجه به رفتاهاری اجتماعی برحسب مسائلی نظیر زبان، عقاید، جهانبینی، انگارههای مربوط به شخصیت انسان و هیجانات وی، قوانین و استانداردها متفاوت هستند.
محوریت اصلی در تعریف آسیب شناسی روانی و فرهنگ تعریف دقیق و متقن از فرهنگ است. فرهنگ به طور کلی به عنوان میراث مشترک یا مجموعه ای از عقاید، هنجارها و ارزشها تعریف میشود - DHHS ، . - 1999 این تعریف به نگرشهای مشترک و تا حدود زیادی آموخته شده و اکتسابی گروهی از افراد اشاره دارد. انسان شناسان اغلب فرهنگ را به عنوان یک مجموعه از معانی مشترک توصیف میکنند. بتانکورت و لوپز - 1993 - 1 در مطالعات روانشناسی فرهنگی خود، فرهنگ را به صورت مجموعهای از ارزشها، عقاید و شیوههایی که به یک گروه قومی منتسب میشوند تعریف کردند. از لحاظ نظری فرهنگ یکی از عوامل عمده و تعیینکننده رفتار انسان است.
براین اساس از آنجایی که فرهنگ یک مساله درونی است و در بسیاری از ساختارهای روانشناختی انسان و تجارب عملکرد جسمانی وی دخیل است بهطور قابل توجهی در ساختارآسیبشناسی روانی تاثیرگذار میباشد - ماج، . - 2002 در واقع رفتارها و واکنشهای افراد بر حسب محیط اجتماعی و فرهنگی که در آن رشد میکنند برچسب بهنجار و نابهنجار میگیرد. لذا تمامی فرهنگها هم فرایند تسهیل کننده سازگاری و حل تعارض را بوجود میآورند و هم میتوانند سبب بروز تعارض و ناسازگاری شوند این فشارها ممکن است در مقیاس وسیع روی گروههای اجتماعی بزرگ و به طور انتخابی روی خردهفرهنگها و زیرگروههای فرهنگی و گروههای اقلیت اعمال شوند.
385 ازآنجایی که در یک جامعه نیز گروههایی مختلفی - قومی، نژادی ،مذهبی و.. - درکنار هم زندگی میکنند که هر کدام دارای آداب و رسوم، فرهنگ، زبان و گویش، ایدئولوژی و قوانین خاص خود هستند. همچنین گروههای مختلف یک جامعه از لحاظ دسترسی به امکانات و منابع موجود در آن جامعه ، شرایط شغلی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و غیره نیز متفاوت هستند. چنین عواملی میتواند میزان بروز، نوع و محتوای آسیبشناسی روانی را در بین افراد جامعه تحتتاثیر قرار دهد.
گروه های اقلیت:
اقلیت 2 یا گروه اقلیت یک مفهوم جامعهشناختی3 است و به گروهی از افراد گفته میشود که با اکثریت مردم یک جامعه به نوعی متمایز باشند. به عبارت دیگر گروه اقلیت، گروهی است که ویژگیهای منحصر بفرد فرهنگی آن از گروههایی که به عنوان گروههای غالب در جامعه شناخته میشوند، متفاوت به نظر میرسد. این اصطلاح در انسانشناسی4 میتواند به گروههای طبقهبندی شده بر اساس قومیت، نژاد، دین و مذهب، جنس و یا گرایشهای جنسی اشاره داشته باشد - رابتام 5، . - 2010 مفهوم گروههای اقلیت میتوانند موضوعات متعددی از قبیل زبان، دین و مذهب، تجربه نژادها، مهاجرت، فرهنگ، تبار و هویتهای مختلف را در بر بگیرد.
اصطلاحی که با مفهوم اقلیت رابطه نزدیکی دارد قومیت6 است. جامعهشناسان و مردمشناسان از اصطلاح قوم برای اشاره به ارتباط میان گروهی از افراد که خود را بواسطه برخی امور و اغلب ویژگیهای فرهنگی متمایز از دیگران تلقی میکنند بکار میبرند - طالب و گودرزی، - 1382 امروزه کاربرد واژه قومیت کاربرد گستردهای یافته و برای نامیدن گروههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مهاجران، پیروان مذاهب و گروه های نژادی استفاده میشود.