بخشی از مقاله
-1مقدمه
افراد مختلف به سطوح مختلفی از تعامل اجتماعی تمایل دارند. تعریف سطح مطلوب تعامل، به طور ذهنی از گفتههای مردم و به طور عینی از موضعگیری هنجاری نسبت به زندگی خوب به دست آید. هر دو از تعریفی دارای ارزش بالا برخوردارند و دارای جهتگیری اجتماعی و سیاسی هستند.[1] طریقه دستیابی به روابط اجتماعی منسجم و پایدار و ارتقای تعامل و حضور در فضاهای عمومی منسجم و پایدار و ارتقای تعامل و حضور در فضاهای عمومی نیازمند این است که ما دانش خود را درباره چگونگی الگوهای مختلف اجتماعی شدن توسعه دهین و این خود حوزه گستردهای از مطالعات را در زمینههای مختلفی جون بررسی تعاملات بین نژادی، بین سنی و بین طبقاتی را میطلبد.
این شناخت از یک سو نیازمند تحلیل محتوایی، مطالعه کمی و کیفی متناسب با زمان و مکان تک تک روابط اشاره شده در بالا و از دیگر سو نیازمند فضایی عناصر تشکیل دهنده بستر شکلگیری این نوع روابط است. در زیر پارهای از موارد تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی به اختصار اشاره میشود که طیف وسیعی از مؤلفههای ادراکی و مفهومی تا مؤلفههای کالبدی و عینی را در برمیگیرد: ازدحام و تراکم، هنجارها و روابط اجتماعی، باورها و اخلاق، طبقهبندیهای اجتماعی، خلوت و قرارگاه فیزیکی و ... »جین جیکوبز« روزنامهنگار و صاحب نظر برجسته مسایل شهر در کتاب »مرگ و حیات شهرهای بزرگ آمریکایی« بر نقش فضاهای عمومی شهری در ایجاد تعاملات اجتماعی تأکید میکند.[2]
اهمیت اجتماعپذیری فضا به حدی است که بسیاری از نظریهپردازان بر تأثیر این کیفیت بر دلبستگی به مکان تأکید ورزیدهاند. بر طبق این نظرات دلبستگی به مکان تقویت میشود بلکه کیفیت تعاملات اجتماعی در مکان نیز بر دلبستگی به مکان مؤثر میباشند.[3] تعامل اجتماعی با یکدیگر و مشاهده فعالیتهای مردم، با بوجود آوردن زمینههای اجتماعی شدن و اجتماعپذیری به رشد فردی انسان کمک میکند.
فضای شهری ظرف و مکان بروز زندگی اجتماعی افراد جامعه است که بر اساس پایه های فکری خردگرایانه، مشارکت مدنی آحاد جامعه و رفتارهای جمعی شکل گرفته بر پایه ارزش های انسانی شکل می گیرد. این تعامل اجتماعی و مشارکت مردمی را می توان عنصر اصلی و اساسی محتوای فضای شهری بر شمرد که روابط انسانی و فعالیت های شهری را تحت تأثیر خود قرار می دهد.در بازشناسی مفهوم تعامل اجتماعی به عنوان عنصر پایدار فضای شهری این مفهوم معطوف به مجموعه پویش ها، گرایش ها و نگرش هایی است که بر پایه عقلانیت جمعی، باورهای مردم سالاری، خودباوری، خردگرایی و قانون گرایی است.[4]
به عبارت دیگر، اگر پیشرفت تمدن شهرنشینی و شهرگرایی جامعه بشری را در طول تاریخ معطوف و در ارتباط با رشد روابط انسانی و تعامل اجتماعی افراد جامعه در نظر بگیریم و از آن جایی که تعاملات اجتماعی در کامل ترین تعریف خود، در تمامی ابعاد قابل طرح در بستر فضاهای عمومی، در فضای شهری به منطقه ظهور می رسد، از این رو می توان فضای شهری را مکان ظهور تعامل اجتماعی قلمداد نمود و این چنین است که فضای شهری علاوه بر تأثیر پذیرفتن در شکل گیری خود از تعاملات اجتماعی، به آن شکل نیز می دهد . و از این روست که فضای شهری به واسطه محتوای شکل دهنده خود مرکز نمادین پایداری ارزش های مردمی است که به بیان قدرت خویش می پردازند و آن را در فضا متبلور می سازند.[5]
اما با این وجود حضور همزمان مردم در زمان و مکان می تواند فرصت هایی را برای تعاملات اجتماعی فراهم آورد.[6] برای توضیح مطلوبیت تعامل اجتماعی دلایل زیادی دارد. اصلی ترین دلیل این است که رابطه متقابل اجتماعی برای پاسخ به نیازهای انسان به پیوند و احساس تعلق به مکان یک ضرورت است. دلیل دیگر این است که فعالیت هایی چون تعامل با دیگران و مشاهده فعالیت های مردم با ایجاد زمینه های اجتماعی شدن و اجتماع پذیری به رشد فردی انسان کمک می کند.
از طرفی در محیط هایی که تعامل اجتماعی قابل توجهی بین ساکنین وجود دارد، میزان جرم و جنایت پایین است. شاید به این دلیل که وظایف و التزامات اجتماعی روشن تر، حمایت مردم از یکدیگر بیشتر و از خود بیگانگی کمتر است. تعامل اجتماعی در یک فضای عمومی شهری را به دو بخش میتوان تقسیم کرد، که بخشی مربوط به کالبدی و هندسی است و بخشی دیگر حسی و روانشناختی است که در ادامه هر یک را بررسی خواهیم کرد.[1]
-2تعاملات اجتماعی
تعاریف مختلفی نیز برای تعاملات اجتماعی وجود دارد به عنوان نمونه، تعامل اجتماعی و برقراری ارتباط، میتواند یک موضوع فیزیکی، یک نگاه، یک مکالمه و ارتباط بین افرا باشد که خود مستلزم تعریف رویدادها و فعالیتهای متناسب و در نتیجه نقشپذیری مردم در فضا و عضویت آنها در گروهها و شبکههای اجتماعی است .[7]تعامل اجتماعی تفریح و سرگرمی در میان نیازهای اساسی انسان تعریف میشود که شامل استراحت، معاشرت و حشرونشر است. این نیازهای مختلف با تعامل در فضا میتواند برطرف شود.[8]لذت تعامل اجتماعی یکی از نیازهای انسان به حساب میآید . تعامل اجتماعی در گروی فضایی اجتماعپذیر است تا بتوانند این نیاز را پوشش دهد.
دو نوع کلی از تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شناخته شده،تعامل اجتماعی تصادفی، مانند فرصتهای گفتگو در کوچه وخیابان و تعاملات اجتماعی سازمان یافته.[9] اجتماع دربرگیرنده افراد با سطح فکری و فرهنگی است. هیچ اجتماعی یافت نمیشود که افراد آن صددرصد هم دل، هم عقیده و هم فکر باشند. خواه اسن جامعه بسیار بزرگ باشد خواه یک خانواده دو نفری تشکیل شود. اینجاست که تعامل اجتماعی پیش میآید یعنی احترام متقابل به خواستها، ایدهها، نگرشها و عقاید افراد آن جامعه بوجود آید؛ یعنی علیرغم آنکه افراد جامعه با او هم عقیده نیستند ولی به آنها احترام میگذارد.
همانطور که گفته شد،روابط اجتماعی ارتباط بین دو نفر و بیشتر یا بین چند گروه را بیان میکند. این روابط میتوان صورت همکاری، تفاهم و دوستی داشته باشد و میتواند به صورت تضاد و تنش و کشمکش و گاه بیتفاوتی و همزیستی باشد. به بیان دیگر، روابط اجتماعی ارتباط و وابستگی متقابل انسانها و جهتگیری آنهاست که میتواند در جهت دوستی یا دشمنی باشد.[3] به این ترتیب احساس جمعی اجتماعهای محلی و وابستگیهای احساسی به یک مکان در حال ناپدید شدن است .
[10] شناخت کافی از انسان و نحوه ارتباطش با سایرین و چگونگی آن میتواند در شکلدهی محیط برای برقراری بیشتر تعامل و ارتباط مؤثر باشد. لذا در این روند با بررسی انسان به عنوان یک موجود اجتماعی که دارای سطوح کمی و کیفی مختلفی از تعاملات اجتماعی است، شناخت قرارگاههای رفتاری و مناسبتهای اجتماعی و فعالیتهای دارای ظرفیتهای بالقوه برای کنشهای اجتماعی و روابط معنادار، اهمیت پیدا میکند.
-1-2 جایگاه تعاملات اجتماعی
سکونت گاه های شهری قبل از مدرنیسم، فضاهای عمومی مانند میدان های شهری و بازارها، به عنوان عرصه ای جهت ارتباطات اجتماعی بوده اند و در حقیقت مکان هایی متشکل از فعل و انفعالات اجتماعی تعداد زیادی از مردمانی که این تعاملات را امکان پذیر می ساختند، قلمداد می شده اند.[11] علاوه بر این، فضاهای باز در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک می کرده و باعث افزایش حس همبستگی و تعلق در مردم می شوند. در حقیقت این فضاها فراتر از مکانی صرفاً برای حضور منفعلانه هستند، با تفکیک قائل شدن بین فضای عمومی و فضای شهری، تنها آن دسته از فضاها که قابلیت وقوع تعامل و برقراری تعاملات اجتماعی را دارند در درجه ای بالاتر و به عنوان فضاهای شهری ارزیابی می کند.]21[
در مطالعه ای که بر روی بیش از هزار فضای عمومی شهری در کشورهای مختلف جهان صورت گرفته است، نشان داده شده است که چهار عامل اساسی در سنجش مطلوبیت کیفی وضعیت فضاهای عمومی شهری از اهمیت بیشتری برخوردارند .[13] این عوامل عبارتند از: دسترسی و به هم پیوستگی، آسایش و منظر، کاربری ها و فعالیت ها، اجتماع پذیری. همچنین حنا آرت - - 1958 قلمرو عمومی را عامل اصلی برونگرایی و زندگی سیاسی و عمومی می داند . پاول زوکر - 1959 - میدان حوزه عمومی را عامل تبدیل جامعه بهاجتماع و نه صرفاً محل تجمعی از افراد می داند