بخشی از مقاله

چکیده

شهرداری به عنوان موسسهای عمومی که متولی ارائه خدمات شهری است، بیشترین تعامل را با شهروندان دارد و مسلما بسیاری از ابعاد حقوق شهروندی در وظایف این ارگان ظهور خواهد کرد. به عبارت دیگر، تحقق بسیاری از جنبههای حقوق شهروندی ارتباط مستقیم با انجام صحیح وظایف شهرداری دارد. بنابراین باید توجه نمود که قانون شهرداری ها به عنوان مبنای حقوقی وظایف این نهاد تا چه حد به حقوق شهروندی پرداخته، کدامیک از ابعاد حقوق شهروندی را پیش بینی نموده و آیا در خصوص تخلف از این حقوق ضمانت اجراهایی مصوب گردیده است؟ بهنظر میرسد با پیشرفت جوامع شهری و تغییر نیازهای جامعه مدرن، بازنگری قانون شهرداری ها که ابعاد جدید حقوق شهروندی را تامین نماید امری ضروری است. قدمت قانون که سبب فاصلهگرفتن آن با شرایط و نیازهای شهرهای امروزی شده، تداخل وظایف و اختیارات شهرداری با سایر نهادها و ارگانها، عدم توجه کافی به کیفیت انجام وظایف و نیز ضمانتاجراهای نقض حقوق شهروندی در فرآیند ارائه خدمات شهری از جمله مسائلی است که این ضرورت را توجیه مینماید.

واژگان کلیدی:شهروند،حقوق شهروندی، رفاه اجتماعی، شهرداری، قانون شهرداریها

مقدمه :

هرچند حقوق شهروندی در ایران با تصویب قانون اساسی به عنوان پیمان ملی کشور، تولد یافته اما به نظر میرسد که صرفا در سالهای اخیر و با توسعه و پیشرفت جامعه رو به رشد نهاده است. به عبارت دیگر اگرچه حقوق شهروندی، جز حقوق ذاتی و فطری افراد بوده لیکن در کشور ما چندان به آن پرداخته نشده است و به عنوان مقوله ای مغفول و مسکوت رها گردیده است، در یک جامعه مدرن، تحقق کامل حقوق شهروندی در گرو تبیین ، تقنین و اجرای کامل این حقوق در بخشهای مختلف است. حال با پیشرفت روز افزون جوامع، تغییر رویکرد قانونگذار و مجریان قانون و پیش بینی و اجرای حقوق شهروندی امری اجتناب ناپذیر است. در این میان بررسی جایگاه حقوق شهروندی در قانون شهرداری ها به عنوان متولیان شهری که بیشترین ارتباط و تعامل را با شهروندان دارند بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله تلاش میشود تا به بررسی جایگاه حقوق شهروندی در قانون شهرداریها پرداخته شود، ظرفیتهای قانون مذکور در تحقق حقوق شهروندی تبیین و خلاهای موجود در آن بررسی شود.

-1 مفهوم حقوق شهروندی
 
حقوق شهروندی در ادبیات حقوقی و سیاسی امروز از سه معنی متفاوت برخوردار است.

الف -حقوق شهروندی به مفهوم رابطه میان مردم و حاکمیت:

این مفهوم از حقوق شهروندی در اغلب موارد از صبغه سیاسی برخوردار است. رابطه ی مردم و حاکمیت در ابعاد سه گانه تقنینی، قضایی و اجرایی موجود حقوق و تکالیف متقابلی میان دولت به مفهوم عام آن شامل قوای حاکم و شهروندان است. برای شهروندان حقوقی مانند آزادی بیان، آزادی تشکیل احزاب و جمعیت های سیاسی و تابعیت و برای حکومت حق حاکمیت،وضع و اجرای قانون، از مصادیق آن به شمار می آید. بنابراین در دوسوی حقوق شهروندی، دولت و شهروند قرار می گیرند. این دسته از مصادیق حقوق شهروندی در فصل سوم قانون اساسی تحت عنوان حقوق ملت احصا شده است - نوروزی،مشیت اله: - 24

ب - حقوق شهروندی به مفهوم رابطه میان شهروندان

مردم با زندگی در اجتماع در مقابل یکدیگر حقوق و تکالیفی برعهده دارند. این حقوق و تکالیف ممکن است مربوط به امور مالی یا غیرمالی آنان باشد . روابطی که امروز اشخاص در نتیجه انعقاد قرارداد با همدیگر برقرار می کنند نمونه بارز این نوع حقوق شهروندی است . هم چنین روابط میان اشخاص جامعه محدود به روابط قراردادی نبوده بلکه ممکن است بدون وجود قرارداد نیز در نتیجه ی تعدی و تجاوز اشخاص به حقوق یکدیگر روابط حقوقی میان آنها پدید آید.

ج - حقوق شهروندی به مفهوم رابطه ی میان ساکنان شهر و مدیریت شهری

زندگی در جوامع شهری امروز به دلیل گستردگی شهرها در ابعاد سرزمینی و نیز تنوع ایجاد شده در حوزه خدمات شهری موجب شده تا مدیران شهر به دنبال نوعی قدرت تصمیم گیری برای اداره بهتر و پاسخ گویی موثرتر به نیازهای متنوع و گسترده شهرنشینان باشد. از این منظر شهروند بودن به مفهوم حقوق متقابل میان ساکنان شهر و مدیریت شهری است - نوروزی، مشیت اله: - 25 اگرچه حقوق شهروندی، به مفهوم عام آن، اختصاص به جوامع شهری ندارد و کلیه اعضای جامعه از آن برخوردار هستند، امّا تمرکز بخش عمده جمعیت کشور در شهرها و تفاوتهای ملموس نیازها و چالشهای زندگی شهری با سبکهای دیگر زندگی، ضرورت و اهمیت پرداختن به این جنبه از حقوق شهروندی را روشن میکند. آنچه در این نوشتار، مدّنظر است این مفهوم از حقوق شهروندی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید