بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی و نوع رفتار فردی و اجتماعی ما، نشاندهنده برداشت ما از زندگی است. نوع نگاه ما به زندگی و اهدافی که برایش ترسیم میکنیم، شیوه رفتاری ما را تعیین میکند. خانواده نهادی مقدس است که در همه جوامع اهمیت بسیاری دارد و نخستین و پایدارترین نهاد انسانی جامعه است. خانواده، کوچکترین و مهمترین نهاد جامعه است؛ کوچکترین به جهت کمیت و مهمترین به جهت کیفیت؛ چراکه بهترین مکان برای آرامش اعضای جامعه است و انسانها در آن رشد و پرورش مییابند و بنابراین زمینه ساز تکامل بشر است. از آنجایی که افراد رشد یافته در خانوادهها در مجموع اعضای جوامع را تشکیل میدهند، بنابراین جامعهای سالم خواهد بود که خانوادههای سالمی داشته باشد، خانوادههایی که کارکردهای صحیح خود را در جامعه داشته باشند.
بر همین اساس سلامت و نابودی جامعه انسانی در هر خانواده در گرو سلامت و یا فساد خانواده است. از آنجا که جامع ترین و کاملترین برنامههای زندگی دنیا و آخرت در آموزه های دین مبین و مکتب تعالی بخش اسلام تعریف شده، باید سبک زندگی خود را بر اساس معیارهای دینی سازگاری و هماهنگی بخشیم. سبک زندگی اسلامی، همان شیوه صحیح زندگی را گویند که مطابق با معیارهای دینی و مکتب متعالی اسلام است. نگارندگان در این تحقیق درصدد پاسخ به این پرسش هستند که جایگاه خانواده در سبک زندگی اسلامی چیست؟
مقدمه و بیان مسئله
خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که به دلیل اهمیت و جایگاه ویژهاش همواره موضوع بحث و نقطه نظر اندیشمندان اجتماعی بوده است. از یکسو تأثیر متقابل خانواده بر نهادهای دیگر نظام اجتماعی و از سوی دیگر پایداری آن در اعصار و قرون، بسیاری از اندیشمندان را بر آن داشته است تا با رویکردهای مختلف به مطالعه و پژوهش دربارهی آن همّت گمارند. گذشته از رویکردهای دینی، اخلاقی، فلسفی و حقوقی که در دورههای پیشین غلبه داشتهاند، از قرن نوزدهم شاهد گسترش رویکردهای تاریخی، مردمشناختی، روانشناختی و جامعهشناختی به خانواده بودهایم. تأسی از سیره نبی مکرم اسلام - ص - و ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی نظام اسلامی جریان داشته باشد و بایستی با الگوپذیری از شیوه زندگی پیامبر گرامی اسلام - ص - و اهل بیتعلیهم السلام، در مسیر تعالی و تقویت فرهنگ و سبک زندگی حرکت کنیم.
اسلام دربُعد فردی و اجتماعی برای تعقل، آموزش و یادگیری از گهواره تا گور، نکوهش تنبلی و تأکید بر کار و تلاش، بهداشت فردی، نرساندن ضرر به دیگران و مقید بودن، روش خوردن و آشامیدن، لباس پوشیدن، آداب آراستگی ، قناعت ، دوری از تجمل گرایی و اشرافی گری و فخر فروشی، صداقت، عدالت، محبت و... برنامه دارد پس با این وجود مشکل از کجاست ؟شاید بتوان مشکل اصلی در بوجود آمدن چنین وضعیتی را ضعف متولیان امور فرهنگی و دینی و همه مسئولانی دانست که در طول این سالیان از سبک زندگی اسلامی و ایرانی غافل و یا حداقل کم توجه بوده اند.
ایمان و التزام به احکام و دستورات الهی و تقلید نکردن از غرب، لازمه شکلگیری فرهنگ و سبک زندگی اسلامی است. سبک زندگی اسلامی، ایرانی در مقابل تهاجم گسترده دشمن و تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع مختلف قرار دارد. متاسفانه سبک زندگی ایرانی اسلامی در هیچ جای کشور نه نوشته شده و نه هیچ دانشگاهی به تدریس آن می پردازد. در جامعه امروز ما ، سبک زندگی ایرانی اسلامی که برگرفته از حیات طیبه اسلامی و مبتنی بر توجه به تولید و آسایش و آرامش همراه با احسان به دیگران - از همسایه گرفته تا همنوع - حتی آنگونه که لازم است ترویج هم نمی شود.
اصلی ترین نهاد اجتماعی و زیربنای همه جوامع و منشأ تمامی فرهنگ ها و تمدّن ها در تاریخ بشری همین خانواده است. اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز، بیشترین عنایت را به تکریم و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون تربیت و عرصه بروز و ظهور مودّت و رحمت می خواند. و نکته مهم آنکه، حال که اساسی ترین و مهمترین واحد بنیادین هر جامعه ای خانواده است، پس رشد و تکامل خانواده تأثیر مستقیم و غیر قابل انکاری را در سعادت و سلامت جامعه خواهد داشت؛ بلکه صحیح تر آنکه سعادت و شقاوت جامعه انسانی منوط به اصلاح و فساد بنای خانواده است.
به عبارت دیگر چنین باید گفت؛ »رشد خانواده باعث رشد اجتماع و تکامل آن می شود، چون اجتماع متکامل و پیشرفته در صورتی است که واحدهای سالم و رُشد یافته ای داشته باشد.« - عالمی، 1390، - 79 در اهمیّت کانون خانواده همین بس که زیربنای اصلی شکل گیری شخصیت انسان و محل پایه ریزی صفات، اخلاق و ارزشهای متعالی و والای انسانی هر فرد، در »کانون خانواده« محقق می شود. اولین جایگاهی که شالوده اساسی شخصیت انسان در آن پایه ریزی می شود، کانون خانواده اوست. و نتیجه این دو سخن آن است که شخصیت فردی و اجتماعی ما آیینه تمام نمای رشد خانوادگی ما است. مکتب تعالی بخش اسلام به عنوان کاملترین و جامع ترین ادیان الهی و آسمانی، نگاهی بس عمیق بدین بستر مهم تربیتی دارد. برای ماندگاری و اثر بخشی بیشتر کانون خانواده، معیارها و فاکتورهایی را تعریف و ترسیم می کند. - همان، - 88
خانواده به عنوان کانون تجربهی زندگی مشترک و اگرنه یگانه مرجع - ظهور نهادهای دیگر جامعهپذیری در عصر جدید - بلکه مرجعِ یگانه - نقش بیبدیلِ آن در تکامل و تعالی شخصیت - جامعهپذیری همانسان که میتواند در کنترل انحرافات اجتماعی نقش مؤثریایفا کند، در صورتِ ناتوانی از ایفای کار ویژهای نهادینه و تعاملِ رهگشا با سایر نهادهای نظام اجتماعی، آسیبهای اجتماعی را تکثیر و بازتولید خواهد کرد. دولتها نیز میتوانند باکاستن از حجم و گستره مُداخلات، نظارت نظاممند و تسهیل دسترسی به اهداف، قوام و دوام خود را تضمین کنند و یاچشمبا بستن بر دقایقِ ساختاری و کارکردی این نهادِ حیاتی، روند انحطاط و فروپاشی خود را شتاب بخشند.
ذهبم با خانواده و هوّیتِ برخاسته از آن ارتباطی وثیق دارد و برای تأسیس و استقرارنهادِ خانواده تدبیرهای فراوانی دارد. استخراج عالمانه و انتقال هنرمندانهی این تدابیر وظیفه سَترگی است که در درجهی نخست بر عهدهی متولّیان رسمی و آنگاه تمامی نهادها و افرادی است که دلنگران بقای نهاد خانواده و ارزشهای برآمده از آنند. روزگاری پیش از این خانواده نهاد بلامنازع تولید و تنظیم روابط انسانی بود، تحوّلاتِ شگرفی که امروز در همهی ارکان زندگی رخ داده است به ظهور رقبایی تازه انجامیده است.
نهادهای نوظهور بسیاری مدعّی پاسخ به نیازهای گونهگون افرادند. نیازهایی که در عصر پیشا مُدرن یگانه منبع تأمین آن خانواده بود. وقوع این رویداد، تهدید و همهنگام فرصتی بزرگ است. برخورداری از نهاد خانوادهی پویا نیازمند سیاستگذاریهای کلانِ راهبردی در دیگر نهادهای - تعلیم و تربیت، اقتصاد، حقوق، دین - نظام اجتماعی است. میتوان در جهانِ جدید و در دامان خانوادهای پوینده و پایدار بالید و به بار نشست؛ همچنان که میتوان با وجود تنگناهایی که پیش از هر چیز نتیجه پراکنشِ ایستارهای سکولار و الحادی است دیندار بود و مؤمنانه زیست.
تعریف سبک زندگی
واژه lifestyle به معنی سبک زندگی، روش های متفاوت زندگی را نشان می دهد. این اصطلاح همچنین می تواند مقایسه »شیوه های زندگی« کشف شده در میان گروه های متفاوت را در جامعه نشان دهد. اصطلاح سبک زندگی به معنای »طرز زندگی« نیز مفهوم سازی شده است. »طرز زندگی« معمولا از طریق ارزش ها و »روش های مصرف« شناخته می شود که ناشی از تمایز فزاینده جوامع سرمایه داری پیشرفته است. - همان، - 25
گیدنز در تعریف مفهومی از سبک زندگی، معتقد است: »سبک زندگی را می توان مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد. این عملکردها نه فقط نیازهای جاری او را برآورده می سازد بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خویش بر می گزیند، در برابر دیگران مجسم می سازد. سبک زندگی مجموعه ای نسبتا منسجم از همه رفتارها و فعالیت های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است. - گیدنز، به نقل از فاضلی، 1386، - 74
به نظر»شیز« سبک زندگی مجموعه ای از نماد هاست که مستقلا موجد قدرت فرهنگی هستند و این کار را از راه کسب پرستیژ انجام می دهند. وی گسترش دهنده نگاه وبر به سبک زندگی است اما چون آن را ساز و کاری برای تولید و توزیع قدرت فرهنگی در جامعه می داند می تواند راهی برای بررسی این مسئله باز کند که چگونه سبک زندگی امکاناتی بای تغییر اجتماعی فراهم می کند. - فاضلی، 1386، - 76