بخشی از مقاله
چکیده :
هر جامعه ای دارای فرهنگی خاص است، بین رشد و شکوفایی فرهنگ و زبان وابستگی متقابل وجود دارد. زبان، نظامی اجتماعی است که نسلهای گذشته و حال آن را ساخته و پرداخته و به ما منتقل کرده اند. برای روشن شدن بیشتر این ارتباط و در نهایت جایگاه فرهنگ و زبان در علوم اسلامی و دینی در آغاز سخن به بیان و معرفی فرهنگ و رابطه آن با آموزه های دینی با فرهنگ میپردازیم، ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی بین این دو می تواند عامل گسترده ای در مسیر رشد و تکامل انسان باشند و در ادامه نگاهی کوتاه به آمیزش فرهنگ ها دراسلام با وجود تفاوتهای نژادی خواهیم داشت که ملاک برتری انسان ها تقواست و رنگ ونژاد وفرهنگ متفاوت نمی تواند مانع رشد و تکامل در اسلام شود و در پی آن معرفی زبان را در پیش داریم، زبان جایگاهی به عنوان عامل تکوین هویت، عامل انسجام وعامل تبلیغ و ترویج فرهنگ و درنهایت توسعه علوم اسلامی ودینی خواهد شد .
در چگونگی ارتباط فرهنگ و زبان وابستگی متقابلی وجود دارد و هر دو نقش بسزایی به عنوان دو مؤلفه در توسعه علوم اسلامی دارند. زندگی زبان ها در کنار یکدیگر به غنای فرهنگی جامعه یاری می رساند و در تولید فرهنگ و ادبیات و پر بار شدن محیط هنری علمی وفرهنگی جامعه نقش بازی میکند. زبان ها به طور طبیعی نیاز های خود را از یکدیگر بر طرف میکنند و با وام گیری، خود را با ملزومات جهان مدرن هماهنگ می سازند، به گونه ای که واژه های جدید ساخته می شوند و زبان ها خود را با عینیات جامعه همراه می نمایند و از این طریق پیوندهای صاحبان زبان ها و گویش ها افزوده می شود، در نتیجه هویت هر ملت، چند زبانی بر اوراق تمدن بشری و فرهنگ انسانی افزوده می شود.
نقش زبان در قرآن کریم و روایات در اشاعه دین اسلام و هدف اسلام، از فرستادن پیامبران، بیان اصول دین است، برای رسیدن به هدفی مقدس یعنی "یکتاپرستی" باید از راه فرهنگ اسلامی وارد شد یعنی: تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت. بی گمان عامل فرهنگ و زبان در علوم اسلامی و دینی موجب بسط وتوسعه این علوم خواهد شد و این ارتباط می تواند براستحکام و بر غنای توسعه این علوم بپردازد، لذا نقش حوز ه ها ودانشگاه های علوم اسلامی در رسیدن به اهداف متعالی و توسعه این علوم بسیارتاثیر گذار و مهم است.