بخشی از مقاله
چکیده
دستیابی به ابعاد مختلف پایداری، از اولویت های سیاست گذاری دولت ها در سطوح ملی است. پایداری که در ابتدا صرفا معطوف به ملاحظات زیست محیطی بود، امروزه ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ..... را دربر می گیرد. پایداری اجتماعی که با دو عامل عدالت اجتماعی و کیفیت زندگی مرتبط می باشد، در کلان شهرهای ایران به علت تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت و گسترش بی رویه شهر کمتر از کشورهای توسعه یافته می باشد. از اینرو طراحی، برنامه ریزی و احداث شهرهای جدید با هدف تمرکز زدائی از مادر شهرها به عنوان یکی از الگوهای توسعه شهری، سیاستی است که در ایران اجرا می شود. این شهرها با جذب سرریز جمعیتی مادر شهرها، به حل مشکل مسکن شهری و نارسائی تاسیسات زیر بنائی دست می یابند.
از سوی دیگر، تامین مسکن برای اقشار کم درآمد و دسترسی این قشر به تاسیسات زیر بنائی به عنوان یکی از شاخص های عدالت اجتماعی همواره یکی از چالش برانگیزترین مساله دولت بوده است. در ایران از سال 1386 به بعد مطرح شدن مسکن مهر و این موضوع که مکان یابی آنها یا در شهرهای جدید صورت پذیرفته و یا منجر به ایجاد شهر جدید می گردد، باعث به هم پیوستگی این دو مقوله به یکدیگر شده است. در این مقاله به بررسی رابطه بین مسکن مهر و میزان تاثیر آن درپایداری یا ناپایداری شهری پرداخته می شود.
مقدمه
افزایش جمعیت شهرنشین و تمرکز و تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ، دو ویژگی مهم تحولات جمعیت شهری ایران می باشد. تا سال 1355 جمعیت روستائی اکثریت جمعیت کشور را تشکیل می داد، ولی از سال 1365 جمعیت شهری به جمعیت غالب تبدیل شد و با ادامه این روند، در سال 1385نسبت جمعیت شهری تقریبا به 70 درصد جمعیت کشور رسید. علت افزایش شهرنشینی و پیدایش شهرهای بزرگ »رشد جمعیت در چند دهه اخیر و همچنین موج گسترده مهاجرت از روستا به شهر بوده است.« در عین حال در طی این مدت با به هم خوردن شبکه شهری کشور، پدیده تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ رخ داد.
توزیع نامتوازن فضائی جمعیت شهری که در نتیجه توزیع نامتوازن منابع و امکانات ملی در سطح کشور می باشد، موجب گسترش سریع و بی رویه شهرهای بزرگ وتراکم و تمرکز بیش از حد در آنها گردیده به نحوی که شهرهای بزرگ دیگر قادر به تداوم حیات سالم شهری خود نبوده و امکانات ارائه خدمات لازم برای ساکنان خود را ندارند. بنابراین تمرکز زدائی با شیوه های مختلف و با هدف کاستن از مشکلات توسعه شهری در شهرهای بزرگ ضروری است، چرا که یکی از ویژگی های جوامع توسعه یافته و همچنین یکی از شاخص های توسعه، عدم تمرکز است؛ زیرا »آرامش ملی، در نتیجه اسکان معقول جمعیت حاصل می شود و تا این آرامش به دست نیاید، دیگر برنامه های توسعه با شکست مواجه می شود.
یکی از شیوه های تمرکز زدائی در جهان،تمرکز زدائی فضایی بر اساس ایجاد شهرهای جدید است که به عنوان الگوی گسترش ناپیوسته شهری برگزیده می شود. ساخت شهرهای جدید، بعد از انقلاب اسلامی بر مبنای مصوبه سال1364 هیات وزیران به منظور تمرکز زدائی و پاسخ گوئی به نیاز مسکن گروه های کم و میان درآمد تصویب شد. در سال 1386 و با آغاز سیاستهای جدید دولت در امر ساخت مسکن و واگذاری زمینهای دولتی به صورت اجاره 99 ساله - تحت عنوان مسکن مهر - ، با هدف توسعه و یا ساخت شهرهای اقماری جدید به منظور جلوگیری از گسترش و توسعه بیش از پیش کلانشهرها، موجب وابستگی این دو موضوع به یکدیگر گردید.
شهر جدید
»شهر جدید اجتماعی خود اتکاست، با جمعیت و مساحت مشخص، فاصله ای معین از مادرشهر، برنامه ریزی از پیش تعیین شده، اهداف معین و همچنین برخوردار از تمام تسهیلات لازم برای یک محیط مستقل« - زیاری.. - 5,1382 شهرهای جدید بر اساس وسعت، فاصله، جمعیت، نوع و سطح فعالیت های اقتصادی در چندین الگو طبقه بندی میشوند: -1 شهرهای جدید مستقل؛ -2 شهرهای جدید اقماری -3 شهرهای جدید پیوسته. شهرهای جدید اقماری اجتماعات برنامه ریزی شده ای هستند که در درون حوزه کلانشهرها پیوندهای عملکردی مستحکمی را با مادر شهر حفظ می کنند. متداول ترین نوع ایجاد شهرهای جدید در ایران، شهرهای جدید اقماری با هدف جذب سرریزهای جمعیتی مادر شهرهاست.
عموما در مقوله شهرهای جدید، » مساله عمده ساخت شهری حقیقی در مدتی نسبتا کوتاه - چند سال - است؛ در حالی که شهرهای موجود ده ها سال و شاید قرن ها زمان برده اند تا به مرور ساخته شود. مساله دیگر ساخت شهر به گونه ای است که ساکنان آن به سرعت احساس زندگی کردن در شهری حقیقی را داشته باشند؛ شهری که دارای وحدت و اصالت باشد و گرنه ساخت سریع هزاران واحد مسکونی مجتمع با فنون کنونی نسبتا آسان است« - باسیته.. - 382,1377 در نتیجه نگاه غالب کالبدی به شهرهای جدید و طراحی آنها به صورت مجموعه ای از بلوک های مسکونی و خیابان کشی های شطرنجی بدون توجه به سابقه فرهنگی و بومی، شهرهای جدید کنونی ما نمونه ای زنده و کارآمد از جامعه پایدار به شمار نمی آیند و هیچ یک از خصلت های پایداری در آنها مشهود نیست.
توسعه پایدار شهری
مباحث مربوط به توسعه پایدار شهری از دهه 1990 در جهان به شدت مورد توجه قرار گرفته است. فقدان توجه به مولفه ها و اشکال مختلف پایداری، سبب می شود طرح های توسعه ای در رسیدن به اهداف پیش بینی شده با شکست مواجه شوند و خسارات غیرقابل جبرانی را به مردم تحمیل کنند. منظور از پایداری، امکان پذیری اجرای یک عمل در دراز مدت است و بدون لحاظ کردن بسیاری از معیارهای تکمیلی، همان پایداری اقتصادی هم که مفهوم سازی های پیشین از توسعه بر آن تاکید می کردند، ناممکن خواهد شد.
مفهوم توسعه پایدار بر این تصور بنا شده است که در دراز مدت، درآمد یا رفاه را تنها در صورتی می توان حفظ کرد که ذخایر سرمایه ای سرمنشا آن کاهش نیابد. از دیگر سو، مفهوم سرمایه هم در بحث توسعه پایدار دستخوش تحول می شود و انسان، گروه های اجتماعی، محیط زیست، فرهنگ و تاریخ را نیز شامل می شود. مفهوم توسعه پایدار در اصل دعوت به ایجاد توازن در اهمیت قائل شدن به تمام سرمایه ها و بازشناسی نقش آنها در پیدایش دنیائی بهتر است. بنابراین امروزه مساله توسعه پایدار در مورد تمامی اقدامات توسعه ای در شهرها به عنوان شرط لازم موفقیت آنها مطرح میشود.
یکی از مهم ترین جنبه های پایداری که باید به آن توجه شود، پایداری اجتماعی است. پایداری اجتماعی زمانی وجود دارد که کار در درون جامعه، نیازمندی های اساسی را تامین کند، طبیعت و ظرفیت های بازتولید آن در درازمدت محافظت شود و مدعیات هنجاری مربوط به عدالت اجتماعی، حقوق انسانی و مشارکت تحقق یابد. پایداری اجتماعی زمانی وجود دارد که تغییرات ناشی از اقدامات توسعه ای، باعث به هم ریختن امنیت اجتماعی، تخریب روابط اجتماعی سالم، ایجاد آسیب های اجتماعی، افزایش فاصله های طبقاتی، اثرات ناشی از به هم خوردن نظم اجتماعی در جهت نامطلوب تبعیض علیه گروه های حاشیه ای و ضعیف نشود. به طور کلی در بحث پایداری اجتماعی به طور مشخص به دو مساله توجه می شود:
· کیفیت زندگی: مفهوم کیفیت زندگی در بردارنده مجموعه شاخص های عینی و ذهنی است که تحقق سطوح معینی از این شاخص ها، تضمین کننده دستیابی به اهداف توسعه پایدار و ایجاد اجتماع سالم تلقی می شود. شاخص هایی نظیر کیفیت دسترسی به آموزش، کیفیت اشتغال، کیفیت مسکن، خدمات عمومی، خدمات بهداشتی، ایمنی، مشارکت در فرایندهای دموکراتیک، در زمره شاخص های عینی کیفیت زندگی قرار دارند. رضایت از زندگی، نشاط و بهروزی نیز در زمره شاخص های ذهنی کیفیت زندگی هستند.
· عدالت اجتماعی: شهر را باید یک نظام منابع محسوب کرد و شهر نوعی توزیع جغرافیایی منابع اقتصادی، اجتماعی، روانی و نمادین است. جنبه مهم دیگر پایداری، پایداری سیاسی- امنیتی است. این صورت از پایداری به این معناست که اجرای اقدامات توسعه ای در دراز مدت و کوتاه مدت سبب ایجاد تنش های امنیتی، بی ثباتی سیاسی و تضاد دولت- ملت نمی شوند. در صورتیکه منافع اکثریت افراد متاثر از اقدامات توسعه ای، تضمین نشود و میزان منافع افرادی که از این اقدامات منتفع می شوند در مقایسه با پیامدهای منفی آن کم باشد، میزان اعتمادبه دولت کاهش یافته و نوعی تضاد پنهان میان دولت و ملت بروز می کند. فقدان پایداری سیاسی- امنیتی باعث افزایش هزینه های طرح و کاهش احتمال موفقیت طرح می شود.
مسکن شهری
براساس اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانوار ایرانی است. و دولت نیز موظف است بارعایت اولویت برای آنهاکه نیازمندترند به خصوص روستائیان و کارگران، زمینه اجرای این اصل را فراهم کند. به روشنی و صراحت، مسئولیت تامین مسکن - نه لزوم تولید آن - بر عهده دولت نهاده شده است. اما مسکن، در فرهنگ و تمدن ایرانی، مفهومی بسیار گسترده است، مفهومی که تامین مسکن را تامین تمام نیازهای فردی و اجتماعی انسان دانسته است.
تامین مسکن درچند دهه اخیر یکی ازمهم ترین معضلات اقشارگوناگون بالاخص خانوارهای کم درآمد کشوربوده است امروزه دربسیاری ازموارد نداشتن مسکن به معنی بی خانمان بودن نیست بلکه به معنی عدم مالکیت واحدمسکونی است وداشتن مسکن به عنوان یک سرمایه گذاری مطمئن ونقطه ایجادامنیت برای خانوارمخصوصا"دردوران پیری وبازنشستگی تلقی میشود - نجفی. - 42 .1385 یک بازارمسکن با عملکرد خوب فقط نگرانی های مربوط به سرپناه - مسکن - را تحت تاثیر قرار نمی دهد.